موضوع : تحلیلی کوتاه در مورد احیای مجدد کتابخوانی و پیشگیری از تعطیلی کتابفروشیها
گوینده : محمد حامدی
زمان : ۹ دقیقه و ۴ ثانیه
زبان : کردی
@mohamadhamedy
گوینده : محمد حامدی
زمان : ۹ دقیقه و ۴ ثانیه
زبان : کردی
@mohamadhamedy
پیام روزانه ی قرآنی شماره : ۱۵۷
بخش : یکم
🔴 سوال:
چرا خداوند برای معرفی نعمتهای بهشت زنان حوری صفت را تبلیغ کرده است؟
🔵 جواب:
در قرآن و سنت این حقیقت بیان شده است که محل تامین همهی آرزوهای معنوی و مادی بینهایت انسان (اعم از زنان و مردان)، بهشت جاویدان است. و البته یکی از آرزوهای غریزی و فطری انسان، زندگی با همسری زیبارو و با
اخلاق است که نسبت به هم عشق و علاقهی فراوانی داشته باشند؛ و این علاقه را تنها به همدیگر تقدیم کنند و کسی دیگر در این محبت خالصانه، شریک نشود.
ضمناً بر اساس تحقیقات روانشناسی در بعضی از موارد، زنان و مردان با هم تفاوتهایی دارند که به بعضی از
آنها در ذیل اشاره میشود:
۱. زنان، مطلوب بودن و معشوق بودن را میطلبند اما مردان، طالب بودن و عاشق بودن؛ زنان نعمت بودن را میطلبند و مردان طالب نعمت هستند.
۲. زنان دوست دارند بر کسی غیر از خود، تکیه کنند اما مردان دوست دارند بر آنها تکیه شود.
۳. زنان از عواطف بسیار لطیفی برخوردارند اما مردان از تدبیر و عقلانیت بیشتری برخوردارند.
۴. زنان تربیت فرزندان، خانهداری و شوهرداری را با استعدادات خود بیشتر متناسب میدانند؛ اما مردان ادارهی معیشت و محافظت از خانواده را میپسندند.
۵. زنان بیشتر در رابطه با خاطرات، در زمان گذشته زندگی میکنند؛ اما مردان در آینده.
۶. قوهی تخیل زنان از مردان بیشتر است.
۷. زنان کارهای پر هراس و مشقت بار را دوست ندارند اما مردان بدان میپردازند.
بر اساس این تفاوتها لازم بود خداوند، برای معرفی زندگی پرسعادت بهشتی زنان و مردان به معرفی یکی از آنها بپردازد تا از این طریق، فاکتور مشترکی گرفته شود و هر دوی آنها به خواستهی خود برسند؛ لذا خداوند در قرآن به معرفی مطلوب، معشوق و نعمت (زنان) پرداخته تا کلام خداوند طولانی نشود؛ و البته این امر به این معنی نیست که زن در قرآن تحقیر شده است؛ بلکه از این طریق به زن کرامت و حرمت بخشیده شده و مردان را به عنوان خواستگار آنها معرفی نموده؛ و با این کار، مردان را به دنبال زنان میفرستد و به نوعی از گدایی عاشقانه وادار می نماید، که مردان از این کار به صورت فطری لذت میبرند.
در اینجا نکتهی مشترک برای زنان و مردان این است که در بهشت هر دو نوع به خواستهی خود میرسند یعنی بر اساس تفاوتهای موجود میان زنان و مردان، هرکدام به خواسته ی خود
میرسند و در این میان، به کسی از آن ها ظلم نمیشود؛ و هر دوی آنها از این نوع زندگی کاملاً راضی خواهند بود، زیرا در بهشت به همهی آرزوهای مادی و معنوی انسان (اعم از مرد و زن) پاسخ داده میشود.
لَّهُمْ فِيهَا مَا يَشَاءُونَ خَالِدِينَ كَانَ عَلَىٰ رَبِّكَ وَعْدًا مَّسْئُولًا [سوره الفرقان : آیه ۱۶]
هر چه بخواهند در آنجا برایشان فراهم است؛ جاودانه در آن خواهند ماند؛ این وعدهای است مسلّم که پروردگارت بر عهده گرفته است!
محمد حامدی
@mohamadhamedy
بخش : یکم
🔴 سوال:
چرا خداوند برای معرفی نعمتهای بهشت زنان حوری صفت را تبلیغ کرده است؟
🔵 جواب:
در قرآن و سنت این حقیقت بیان شده است که محل تامین همهی آرزوهای معنوی و مادی بینهایت انسان (اعم از زنان و مردان)، بهشت جاویدان است. و البته یکی از آرزوهای غریزی و فطری انسان، زندگی با همسری زیبارو و با
اخلاق است که نسبت به هم عشق و علاقهی فراوانی داشته باشند؛ و این علاقه را تنها به همدیگر تقدیم کنند و کسی دیگر در این محبت خالصانه، شریک نشود.
ضمناً بر اساس تحقیقات روانشناسی در بعضی از موارد، زنان و مردان با هم تفاوتهایی دارند که به بعضی از
آنها در ذیل اشاره میشود:
۱. زنان، مطلوب بودن و معشوق بودن را میطلبند اما مردان، طالب بودن و عاشق بودن؛ زنان نعمت بودن را میطلبند و مردان طالب نعمت هستند.
۲. زنان دوست دارند بر کسی غیر از خود، تکیه کنند اما مردان دوست دارند بر آنها تکیه شود.
۳. زنان از عواطف بسیار لطیفی برخوردارند اما مردان از تدبیر و عقلانیت بیشتری برخوردارند.
۴. زنان تربیت فرزندان، خانهداری و شوهرداری را با استعدادات خود بیشتر متناسب میدانند؛ اما مردان ادارهی معیشت و محافظت از خانواده را میپسندند.
۵. زنان بیشتر در رابطه با خاطرات، در زمان گذشته زندگی میکنند؛ اما مردان در آینده.
۶. قوهی تخیل زنان از مردان بیشتر است.
۷. زنان کارهای پر هراس و مشقت بار را دوست ندارند اما مردان بدان میپردازند.
بر اساس این تفاوتها لازم بود خداوند، برای معرفی زندگی پرسعادت بهشتی زنان و مردان به معرفی یکی از آنها بپردازد تا از این طریق، فاکتور مشترکی گرفته شود و هر دوی آنها به خواستهی خود برسند؛ لذا خداوند در قرآن به معرفی مطلوب، معشوق و نعمت (زنان) پرداخته تا کلام خداوند طولانی نشود؛ و البته این امر به این معنی نیست که زن در قرآن تحقیر شده است؛ بلکه از این طریق به زن کرامت و حرمت بخشیده شده و مردان را به عنوان خواستگار آنها معرفی نموده؛ و با این کار، مردان را به دنبال زنان میفرستد و به نوعی از گدایی عاشقانه وادار می نماید، که مردان از این کار به صورت فطری لذت میبرند.
در اینجا نکتهی مشترک برای زنان و مردان این است که در بهشت هر دو نوع به خواستهی خود میرسند یعنی بر اساس تفاوتهای موجود میان زنان و مردان، هرکدام به خواسته ی خود
میرسند و در این میان، به کسی از آن ها ظلم نمیشود؛ و هر دوی آنها از این نوع زندگی کاملاً راضی خواهند بود، زیرا در بهشت به همهی آرزوهای مادی و معنوی انسان (اعم از مرد و زن) پاسخ داده میشود.
لَّهُمْ فِيهَا مَا يَشَاءُونَ خَالِدِينَ كَانَ عَلَىٰ رَبِّكَ وَعْدًا مَّسْئُولًا [سوره الفرقان : آیه ۱۶]
هر چه بخواهند در آنجا برایشان فراهم است؛ جاودانه در آن خواهند ماند؛ این وعدهای است مسلّم که پروردگارت بر عهده گرفته است!
محمد حامدی
@mohamadhamedy
پیام روزانه ی قرآنی شماره : ۱۵۸
بخش : نهایی
ضمناً زنان به صورت فطری خواهان زیبایی ظاهری در حد اعلاء هستند؛ و کلمهی حوری نیز بیشتر برای تحقق این خواستهی آنها مطرح شده؛ زیرا حوری در زبان عرب به معنای زنان زیباروی و چشم گرد و سیاه چشم، معنی شده است؛ البته حس جمال خواهی تنها متعلق به زنان نیست و مردان را نیز شامل میشود. اما این حس در رابطه با زیبایی ظاهری، بیشتر در زنان مصداق دارد.
پس در بهشت هم زنان وهم مردان، در نهایت زیبایی خلق میشوند.
بعضی دیگر از مفسرین قرآن واژهی حور عین را که در آیات الهی آمده، به معنی متغیر ثابت آوردهاند، به این صورت که واژهی حور در زبان عربی به معنای متغیر و کلمهی عین به معنی ثابت است، و در نهایت گفتهاند، حور عین به همسران دنیایی مومنین (اعم از زنان و مردان) تعبیر شده که به صورت مداوم در راستای زیباتر شدن هستند، در حالی که روح و شخصیت آنها ثابت است، همچنین گفتهاند تفسیر حور عین به زنان سفید روی و چشم سیاه، تفسیری مرد سالارانه است، و با نظام قسط خداوندی مغایر است. به هر حال خداوند هر دو نوع بشر را اعم از مرد و زن را در بهشت به رضایت کامل و ابدی میرساند، و بدین گونه هر دو نوع تفسیر از حور عین، با هم جمع میشوند.
إِنَّا أَنشَأْنَاهُنَّ إِنشَاءً[سوره الواقعه : آیه ۳۵]
ما آنها را آفرینش نوینی بخشیدیم
حتی در احادیث نبوی آمده است که در ملاقات اولیهی همسران بهشتی (مردان و زنان) حدود چهل سال به صورت مات و متحیر به همدیگر نگاه میکنند؛ و این امر بخاطر وجود زیبایی وصف ناپذیر زنان و مردان بهشتی است. بنابراین، اینکه قرآن یکی از همسران را برای دیگری تبلیغ کند، کسر شأنی برای هیچکدام از آنها نیست، چون زن و مرد هرکدام، نصف زندگی خانوادگی را تشکیل میدهند؛ به همین خاطر است که کلمهی زوج و زوجه، برای آنها بکار رفته است.
در خاتمه باید گفت همچنان که در فایل صوتی خصوصیات بهشت (که در کانال مورد نظر آمده است) آمده همهی بهشتیان اعم از زنان و مردان به همهی خواستههایشان خواهند رسید؛ و هیچکدام از آنها محرومیتی را نخواهند کشید و ظلمی بر آنها وارد نمیشود؛ و آنها از خداوند راضی میشوند و خداوند نیز از آنها راضی میگردد.
إِنَّ الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ أُولَئِكَ هُمْ خَيْرُ الْبَرِيَّةِ ⭐️ جَزَاؤُهُمْ عِنْدَ رَبِّهِمْ جَنَّاتُ عَدْنٍ تَجْرِي مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ خَالِدِينَ فِيهَا أَبَدًا رَضِيَ اللَّهُ عَنْهُمْ وَرَضُوا عَنْهُ ذَلِكَ لِمَنْ خَشِيَ رَبَّهُ [سوره البینه : آیه ۷ و ۸]
در حقيقت كسانى كه گرويده و كارهاى شايسته كرده اند آنانند كه بهترين آفريدگانند ⭐️ پاداش آنان نزد پروردگارشان باغهاى هميشگى است كه از زير [درختان] آن نهرها روان است جاودانه در آن همى مانند خدا از آنان خشنود است و [آنان نيز] از او خشنود اين [پاداش] براى كسى است كه از پروردگارش بترسد.
پس بهشت جای تأمین همهی خواستههای انسان (اعم از زن و مرد) است و جای محرومیت برای هیچکدام از آنان نیست.
ومن الله توفیق
محمد حامدی
@mohamadhamedy
بخش : نهایی
ضمناً زنان به صورت فطری خواهان زیبایی ظاهری در حد اعلاء هستند؛ و کلمهی حوری نیز بیشتر برای تحقق این خواستهی آنها مطرح شده؛ زیرا حوری در زبان عرب به معنای زنان زیباروی و چشم گرد و سیاه چشم، معنی شده است؛ البته حس جمال خواهی تنها متعلق به زنان نیست و مردان را نیز شامل میشود. اما این حس در رابطه با زیبایی ظاهری، بیشتر در زنان مصداق دارد.
پس در بهشت هم زنان وهم مردان، در نهایت زیبایی خلق میشوند.
بعضی دیگر از مفسرین قرآن واژهی حور عین را که در آیات الهی آمده، به معنی متغیر ثابت آوردهاند، به این صورت که واژهی حور در زبان عربی به معنای متغیر و کلمهی عین به معنی ثابت است، و در نهایت گفتهاند، حور عین به همسران دنیایی مومنین (اعم از زنان و مردان) تعبیر شده که به صورت مداوم در راستای زیباتر شدن هستند، در حالی که روح و شخصیت آنها ثابت است، همچنین گفتهاند تفسیر حور عین به زنان سفید روی و چشم سیاه، تفسیری مرد سالارانه است، و با نظام قسط خداوندی مغایر است. به هر حال خداوند هر دو نوع بشر را اعم از مرد و زن را در بهشت به رضایت کامل و ابدی میرساند، و بدین گونه هر دو نوع تفسیر از حور عین، با هم جمع میشوند.
إِنَّا أَنشَأْنَاهُنَّ إِنشَاءً[سوره الواقعه : آیه ۳۵]
ما آنها را آفرینش نوینی بخشیدیم
حتی در احادیث نبوی آمده است که در ملاقات اولیهی همسران بهشتی (مردان و زنان) حدود چهل سال به صورت مات و متحیر به همدیگر نگاه میکنند؛ و این امر بخاطر وجود زیبایی وصف ناپذیر زنان و مردان بهشتی است. بنابراین، اینکه قرآن یکی از همسران را برای دیگری تبلیغ کند، کسر شأنی برای هیچکدام از آنها نیست، چون زن و مرد هرکدام، نصف زندگی خانوادگی را تشکیل میدهند؛ به همین خاطر است که کلمهی زوج و زوجه، برای آنها بکار رفته است.
در خاتمه باید گفت همچنان که در فایل صوتی خصوصیات بهشت (که در کانال مورد نظر آمده است) آمده همهی بهشتیان اعم از زنان و مردان به همهی خواستههایشان خواهند رسید؛ و هیچکدام از آنها محرومیتی را نخواهند کشید و ظلمی بر آنها وارد نمیشود؛ و آنها از خداوند راضی میشوند و خداوند نیز از آنها راضی میگردد.
إِنَّ الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ أُولَئِكَ هُمْ خَيْرُ الْبَرِيَّةِ ⭐️ جَزَاؤُهُمْ عِنْدَ رَبِّهِمْ جَنَّاتُ عَدْنٍ تَجْرِي مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ خَالِدِينَ فِيهَا أَبَدًا رَضِيَ اللَّهُ عَنْهُمْ وَرَضُوا عَنْهُ ذَلِكَ لِمَنْ خَشِيَ رَبَّهُ [سوره البینه : آیه ۷ و ۸]
در حقيقت كسانى كه گرويده و كارهاى شايسته كرده اند آنانند كه بهترين آفريدگانند ⭐️ پاداش آنان نزد پروردگارشان باغهاى هميشگى است كه از زير [درختان] آن نهرها روان است جاودانه در آن همى مانند خدا از آنان خشنود است و [آنان نيز] از او خشنود اين [پاداش] براى كسى است كه از پروردگارش بترسد.
پس بهشت جای تأمین همهی خواستههای انسان (اعم از زن و مرد) است و جای محرومیت برای هیچکدام از آنان نیست.
ومن الله توفیق
محمد حامدی
@mohamadhamedy
پیام روزانه ی قرآنی شماره : ۱۵۹
بخش : یکم
🔴 سوال :
لطفاً حقیقت مرگ و عالم پس از مرگ و کیفیت حالات روح در عالم برزخ و مراحل قیامت را بر اساس قرآن توضیح دهید؟
🔵 جواب:
خداوند از دو طریق با انسان و جهان آفرینش ارتباط بر قرار میکند:
۱. از طریق خلق آنها
۲. از طریق امر و ادارهی آنها تا رسیدن به سرانجام مقرر
إِنَّ رَبَّكُمُ اللَّهُ الَّذِي خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ فِي سِتَّةِ أَيَّامٍ ثُمَّ اسْتَوَىٰ عَلَى الْعَرْشِ يُغْشِي اللَّيْلَ النَّهَارَ يَطْلُبُهُ حَثِيثًا وَالشَّمْسَ وَالْقَمَرَ وَالنُّجُومَ مُسَخَّرَاتٍ بِأَمْرِهِ أَلَا لَهُ الْخَلْقُ وَالْأَمْرُ تَبَارَكَ اللَّهُ رَبُّ الْعَالَمِينَ[سوره الاعراف-آیه۵۴]
پروردگار شما، خداوندی است که آسمانها و زمین را در شش روز [= شش دوران] آفرید؛ سپس به تدبیر جهان هستی پرداخت؛ با (پرده تاریک) شب، روز را می پوشاند؛ و شب به دنبال روز، به سرعت در حرکت است؛ و خورشید و ماه و ستارگان را آفرید، که مسخّر فرمان او هستند. آگاه باشید که آفرینش و تدبیر (جهان)، از آن او (و به فرمان او) ست! پر برکت (و زوالناپذیر) است خداوندی که پروردگار جهانیان است!
وجود انسان نیز بر اساس این قاعدهی قرآنی از دو جهت تشکیل شده است:
۱. جسم و نیازهای مادی
۲. روح و نیازهای روانی
خداوند برای رفع نیازهای جسمانی و روحانی انسان نسبت به خلق دو کتاب اقدام نمود:
۱. جهان آفرینش برای تأمین نیازهای جسم انسان و سایر مخلوقات
۲. وحی و متعلقات برای تأمین نیازهای روحی انسان
حقیقت جسم، چون جزو خلق و مخلوقات خداوند است، تقریباً برای ما شناخته شده است. چون بر اساس حواس پنجگانهی انسان قابل شناسایی است. اما حقیقت روح چون جزو عالم خلق و مخلوقات نیست و جزو عالم امر است، برای ما غیر قابل شناسایی است.
وَيَسْأَلُونَكَ عَنِ الرُّوحِ قُلِ الرُّوحُ مِنْ أَمْرِ رَبِّي وَمَا أُوتِيتُم مِّنَ الْعِلْمِ إِلَّا قَلِيلًا [سوره الاسرا : آیه ۸۵]
واز تو درباره «روح» سؤال میکنند، بگو: «روح از فرمان پروردگار من است؛ و جز اندکی از دانش، به شما داده نشده است!»
بر اساس قرآن تنها بر جسم انسان پدیدهی مرگ واقع میشود اما روح انسان از این قاعده مستثنا بوده و جاودانه است و هرگز نه در دنیا و نه در آخرت دچار واقعهی مرگ نمیشود. بنابراین در هنگام مرگ انسان، تنها جسم انسان است که دچار مرگ میشود و تا روز قیامت با روحش ارتباط نمیگیرد. اما روح انسان هرگز با پدیدهی مرگ روبرو نمیشود و در هنگام مرگ، انسان کاملاً بر وجود خویش همانند حالات دنیویش آگاه است و در زمان جدایی روح از جسم، ناظر این حقیقت است.
محمد حامدی
@mohamadhamedy
بخش : یکم
🔴 سوال :
لطفاً حقیقت مرگ و عالم پس از مرگ و کیفیت حالات روح در عالم برزخ و مراحل قیامت را بر اساس قرآن توضیح دهید؟
🔵 جواب:
خداوند از دو طریق با انسان و جهان آفرینش ارتباط بر قرار میکند:
۱. از طریق خلق آنها
۲. از طریق امر و ادارهی آنها تا رسیدن به سرانجام مقرر
إِنَّ رَبَّكُمُ اللَّهُ الَّذِي خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ فِي سِتَّةِ أَيَّامٍ ثُمَّ اسْتَوَىٰ عَلَى الْعَرْشِ يُغْشِي اللَّيْلَ النَّهَارَ يَطْلُبُهُ حَثِيثًا وَالشَّمْسَ وَالْقَمَرَ وَالنُّجُومَ مُسَخَّرَاتٍ بِأَمْرِهِ أَلَا لَهُ الْخَلْقُ وَالْأَمْرُ تَبَارَكَ اللَّهُ رَبُّ الْعَالَمِينَ[سوره الاعراف-آیه۵۴]
پروردگار شما، خداوندی است که آسمانها و زمین را در شش روز [= شش دوران] آفرید؛ سپس به تدبیر جهان هستی پرداخت؛ با (پرده تاریک) شب، روز را می پوشاند؛ و شب به دنبال روز، به سرعت در حرکت است؛ و خورشید و ماه و ستارگان را آفرید، که مسخّر فرمان او هستند. آگاه باشید که آفرینش و تدبیر (جهان)، از آن او (و به فرمان او) ست! پر برکت (و زوالناپذیر) است خداوندی که پروردگار جهانیان است!
وجود انسان نیز بر اساس این قاعدهی قرآنی از دو جهت تشکیل شده است:
۱. جسم و نیازهای مادی
۲. روح و نیازهای روانی
خداوند برای رفع نیازهای جسمانی و روحانی انسان نسبت به خلق دو کتاب اقدام نمود:
۱. جهان آفرینش برای تأمین نیازهای جسم انسان و سایر مخلوقات
۲. وحی و متعلقات برای تأمین نیازهای روحی انسان
حقیقت جسم، چون جزو خلق و مخلوقات خداوند است، تقریباً برای ما شناخته شده است. چون بر اساس حواس پنجگانهی انسان قابل شناسایی است. اما حقیقت روح چون جزو عالم خلق و مخلوقات نیست و جزو عالم امر است، برای ما غیر قابل شناسایی است.
وَيَسْأَلُونَكَ عَنِ الرُّوحِ قُلِ الرُّوحُ مِنْ أَمْرِ رَبِّي وَمَا أُوتِيتُم مِّنَ الْعِلْمِ إِلَّا قَلِيلًا [سوره الاسرا : آیه ۸۵]
واز تو درباره «روح» سؤال میکنند، بگو: «روح از فرمان پروردگار من است؛ و جز اندکی از دانش، به شما داده نشده است!»
بر اساس قرآن تنها بر جسم انسان پدیدهی مرگ واقع میشود اما روح انسان از این قاعده مستثنا بوده و جاودانه است و هرگز نه در دنیا و نه در آخرت دچار واقعهی مرگ نمیشود. بنابراین در هنگام مرگ انسان، تنها جسم انسان است که دچار مرگ میشود و تا روز قیامت با روحش ارتباط نمیگیرد. اما روح انسان هرگز با پدیدهی مرگ روبرو نمیشود و در هنگام مرگ، انسان کاملاً بر وجود خویش همانند حالات دنیویش آگاه است و در زمان جدایی روح از جسم، ناظر این حقیقت است.
محمد حامدی
@mohamadhamedy
مهمترین فرمول خوشبختی در قرآن
خوشبخت ترین مخلوق خواهی بود…
اگر امروزت را
آنچنان زندگی کنی،
که گویی نه فردایی وجود دارد برای دلهره،
و نه گذشته ای برای حسرت...
أَلَا إِنَّ أَوْلِيَاءَ اللَّهِ لَا خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَلَا هُمْ يَحْزَنُونَ [سوره يونس : 62]الَّذِينَ آمَنُوا وَكَانُوا يَتَّقُونَ [سوره يونس : 63]لَهُمُ الْبُشْرَى فِي الْحَيَاةِ الدُّنْيَا وَفِي الْآخِرَةِ ۚ لَا تَبْدِيلَ لِكَلِمَاتِ اللَّهِ ۚ ذَلِكَ هُوَ الْفَوْزُ الْعَظِيمُ [سوره يونس : 64]
مَنْ عَمِلَ صَالِحًا مِنْ ذَكَرٍ أَوْ أُنْثَى وَهُوَ مُؤْمِنٌ فَلَنُحْيِيَنَّهُ حَيَاةً طَيِّبَةً ۖ وَلَنَجْزِيَنَّهُمْ أَجْرَهُمْ بِأَحْسَنِ مَا كَانُوا يَعْمَلُونَ [سوره النحل : 97]
قَالَ اهْبِطَا مِنْهَا جَمِيعًا ۖ بَعْضُكُمْ لِبَعْضٍ عَدُوٌّ ۖ فَإِمَّا يَأْتِيَنَّكُمْ مِنِّي هُدًى فَمَنِ اتَّبَعَ هُدَايَ فَلَا يَضِلُّ وَلَا يَشْقَى [سوره طه : 123]
فَأَمَّا مَنْ أَعْطَى وَاتَّقَى [سوره الليل : 5]
وَصَدَّقَ بِالْحُسْنَى [سوره الليل : 6]
فَسَنُيَسِّرُهُ لِلْيُسْرَى [سوره الليل : 7]
وَأَمَّا مَنْ بَخِلَ وَاسْتَغْنَى [سوره الليل : 8]
وَكَذَّبَ بِالْحُسْنَى [سوره الليل : 9]
فَسَنُيَسِّرُهُ لِلْعُسْرَى [سوره الليل : 10]
وَمَنْ أَعْرَضَ عَنْ ذِكْرِي فَإِنَّ لَهُ مَعِيشَةً ضَنْكًا وَنَحْشُرُهُ يَوْمَ الْقِيَامَةِ أَعْمَى [سوره طه : 124]
وَضَرَبَ اللَّهُ مَثَلًا قَرْيَةً كَانَتْ آمِنَةً مُطْمَئِنَّةً يَأْتِيهَا رِزْقُهَا رَغَدًا مِنْ كُلِّ مَكَانٍ فَكَفَرَتْ بِأَنْعُمِ اللَّهِ فَأَذَاقَهَا اللَّهُ لِبَاسَ الْجُوعِ وَالْخَوْفِ بِمَا كَانُوا يَصْنَعُونَ [سوره النحل : 112]
مَا أَصَابَ مِنْ مُصِيبَةٍ فِي الْأَرْضِ وَلَا فِي أَنْفُسِكُمْ إِلَّا فِي كِتَابٍ مِنْ قَبْلِ أَنْ نَبْرَأَهَا ۚ إِنَّ ذَلِكَ عَلَى اللَّهِ يَسِيرٌ [سوره الحديد : 22] لِكَيْلَا تَأْسَوْا عَلَى مَا فَاتَكُمْ وَلَا تَفْرَحُوا بِمَا آتَاكُمْ ۗ وَاللَّهُ لَا يُحِبُّ كُلَّ مُخْتَالٍ فَخُورٍ [سوره الحديد : 23]
قُلْ لَنْ يُصِيبَنَا إِلَّا مَا كَتَبَ اللَّهُ لَنَا هُوَ مَوْلَانَا ۚ وَعَلَى اللَّهِ فَلْيَتَوَكَّلِ الْمُؤْمِنُونَ [سوره التوبة : 51]
إِنَّا كُلَّ شَيْءٍ خَلَقْنَاهُ بِقَدَرٍ [سوره القمر : 49]
محمد حامدی
@mohamadhamedy
خوشبخت ترین مخلوق خواهی بود…
اگر امروزت را
آنچنان زندگی کنی،
که گویی نه فردایی وجود دارد برای دلهره،
و نه گذشته ای برای حسرت...
أَلَا إِنَّ أَوْلِيَاءَ اللَّهِ لَا خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَلَا هُمْ يَحْزَنُونَ [سوره يونس : 62]الَّذِينَ آمَنُوا وَكَانُوا يَتَّقُونَ [سوره يونس : 63]لَهُمُ الْبُشْرَى فِي الْحَيَاةِ الدُّنْيَا وَفِي الْآخِرَةِ ۚ لَا تَبْدِيلَ لِكَلِمَاتِ اللَّهِ ۚ ذَلِكَ هُوَ الْفَوْزُ الْعَظِيمُ [سوره يونس : 64]
مَنْ عَمِلَ صَالِحًا مِنْ ذَكَرٍ أَوْ أُنْثَى وَهُوَ مُؤْمِنٌ فَلَنُحْيِيَنَّهُ حَيَاةً طَيِّبَةً ۖ وَلَنَجْزِيَنَّهُمْ أَجْرَهُمْ بِأَحْسَنِ مَا كَانُوا يَعْمَلُونَ [سوره النحل : 97]
قَالَ اهْبِطَا مِنْهَا جَمِيعًا ۖ بَعْضُكُمْ لِبَعْضٍ عَدُوٌّ ۖ فَإِمَّا يَأْتِيَنَّكُمْ مِنِّي هُدًى فَمَنِ اتَّبَعَ هُدَايَ فَلَا يَضِلُّ وَلَا يَشْقَى [سوره طه : 123]
فَأَمَّا مَنْ أَعْطَى وَاتَّقَى [سوره الليل : 5]
وَصَدَّقَ بِالْحُسْنَى [سوره الليل : 6]
فَسَنُيَسِّرُهُ لِلْيُسْرَى [سوره الليل : 7]
وَأَمَّا مَنْ بَخِلَ وَاسْتَغْنَى [سوره الليل : 8]
وَكَذَّبَ بِالْحُسْنَى [سوره الليل : 9]
فَسَنُيَسِّرُهُ لِلْعُسْرَى [سوره الليل : 10]
وَمَنْ أَعْرَضَ عَنْ ذِكْرِي فَإِنَّ لَهُ مَعِيشَةً ضَنْكًا وَنَحْشُرُهُ يَوْمَ الْقِيَامَةِ أَعْمَى [سوره طه : 124]
وَضَرَبَ اللَّهُ مَثَلًا قَرْيَةً كَانَتْ آمِنَةً مُطْمَئِنَّةً يَأْتِيهَا رِزْقُهَا رَغَدًا مِنْ كُلِّ مَكَانٍ فَكَفَرَتْ بِأَنْعُمِ اللَّهِ فَأَذَاقَهَا اللَّهُ لِبَاسَ الْجُوعِ وَالْخَوْفِ بِمَا كَانُوا يَصْنَعُونَ [سوره النحل : 112]
مَا أَصَابَ مِنْ مُصِيبَةٍ فِي الْأَرْضِ وَلَا فِي أَنْفُسِكُمْ إِلَّا فِي كِتَابٍ مِنْ قَبْلِ أَنْ نَبْرَأَهَا ۚ إِنَّ ذَلِكَ عَلَى اللَّهِ يَسِيرٌ [سوره الحديد : 22] لِكَيْلَا تَأْسَوْا عَلَى مَا فَاتَكُمْ وَلَا تَفْرَحُوا بِمَا آتَاكُمْ ۗ وَاللَّهُ لَا يُحِبُّ كُلَّ مُخْتَالٍ فَخُورٍ [سوره الحديد : 23]
قُلْ لَنْ يُصِيبَنَا إِلَّا مَا كَتَبَ اللَّهُ لَنَا هُوَ مَوْلَانَا ۚ وَعَلَى اللَّهِ فَلْيَتَوَكَّلِ الْمُؤْمِنُونَ [سوره التوبة : 51]
إِنَّا كُلَّ شَيْءٍ خَلَقْنَاهُ بِقَدَرٍ [سوره القمر : 49]
محمد حامدی
@mohamadhamedy
پیام روزانه ی قرآنی شماره : ۱۶۰
بخش : دوم
بر اساس فرمودهی پیامبر گرامی اسلام (ص) واقعهی مرگ مانند تعویض لباس چرکین با لباس تمیز است و از جهتی دیگر مانند رفتن از اطاقی به اطاقی دیگر است.
اما روح به تنهایی به ادای وظایفش نمیپردازد و بر اساس نظر قرآن برای ادارهی آن در سه حالت مختلف با جسم انسان ارتباط میگیرد:
۱. در حیات دنیا تا زمان وقوع مرگ جسم، با آن مرتبط است و آن را اداره میکند.
۲. در عالم برزخ (از زمان مرگ تا وقوع قیامت) با جسمی برزخی، که در عالم خواب دیدن با آن کارهایمان را انجام میدهیم، ارتباط میگیرد و آن را تا زمان وقوع قیامت اداره می کند.
۳. در روز قیامت و تا ابد با جسم متناسب با جهان آخرت (که از بین نمیرود) ارتباط میگیرد.
بنابراین در عالم پس از مرگ (برزخ) تا زمان وقوع روز قیامت، روح انسان با جسمی برزخی ارتباط میگیرد و به زندگی خویش برطبق عملکردش در حیات دنیا به زندگی خویش ادامه میدهد.
اما در مورد اینکه بعداز مرگ چه برسر انسان میآید باید گفت بر اساس نحوهی زندگی انسان در دنیا (زندگی مومنانه و زندگی غیر مومنانه) یا به بهشت موقت برزخی میرود و تا روز قیامت در این حالت باقی میماند و یا پناه بر خدا به جهنم موقت برزخی میرود و با چشیدن عذاب، زندگیش را تا روز قیامت ادامه میدهد.
إِنِّي آمَنتُ بِرَبِّكُمْ فَاسْمَعُونِ ⭐️ قِيلَ ادْخُلِ الْجَنَّةَ قَالَ يَا لَيْتَ قَوْمِي يَعْلَمُونَ ⭐️ بِمَا غَفَرَ لِي رَبِّي وَجَعَلَنِي مِنَ الْمُكْرَمِينَ [سوره یس : آیه ۲۵ تا ۲۷]
(به همین دلیل) من به پروردگارتان ایمان آوردم؛ پس به سخنان من گوش فرا دهید!» ⭐️ (سرانجام او را شهید کردند و) به او گفته شد: «وارد بهشت شو!» گفت: «ای کاش قوم من میدانستند... ⭐️ که پروردگارم مرا آمرزیده و از گرامیداشتگان قرار داده است!»
مِّمَّا خَطِيئَاتِهِمْ أُغْرِقُوا فَأُدْخِلُوا نَارًا فَلَمْ يَجِدُوا لَهُم مِّن دُونِ اللَّهِ أَنصَارًا [سوره نوح : آیه ۲۵]
(آری، سرانجام) همگی بخاطر گناهانشان غرق شدند و در آتش دوزخ وارد گشتند، و جز خدا یاورانی برای خود نیافتند!
همچنین بر طبق میزان سرعتی که انسان در نحوهی زندگی در دنیا در کسب ایمان و عمل صالح و کفر و سیئات دریافت نموده در عالم برزخ نیز به گسترش نیات و خواستهی خود و رشد آن حالت ادامه میدهد. یعنی مومنین لذایذشان برای همیشه در حال تنوع و رشد بیشتر است و زندگیشان تکراری نیست. و غیر مومنین نیز سقوط و عذابشان بر طبق نیات و خواستهی خودشان در دنیا بیشتر میشود.
ادْخُلُوهَا بِسَلَامٍ ذَٰلِكَ يَوْمُ الْخُلُودِ ⭐️ لَهُم مَّا يَشَاءُونَ فِيهَا وَلَدَيْنَا مَزِيدٌ [سوره ق : آیه ۳۴ و ۳۵]
(به آنان گفته میشود:) بسلامت وارد بهشت شوید، امروز روز جاودانگی است!⭐️ هر چه بخواهند در آنجا برای آنها هست، و نزد ما نعمتهای بیشتری است (که به فکر هیچ کس نمیرسد)!
فَذُوقُوا فَلَن نَّزِيدَكُمْ إِلَّا عَذَابًا [سوره النبا : آیه ۳۰]
پس بچشید که چیزی جز عذاب بر شما نمیافزاییم!
مراحل قیامت بر اساس قرآن در پنج مقطع خلاصه میشود:
۱. با زدن اولین نفخه و صدای شیپور اسرافیل، جهان هستی متلاشی میشود و همهی موجودات از جمله انسان در جهان آفرینش میمیرند.
مَا يَنظُرُونَ إِلَّا صَيْحَةً وَاحِدَةً تَأْخُذُهُمْ وَهُمْ يَخِصِّمُونَ [سوره یس : آیه ۴۹]
(امّا) جز این انتظار نمیکشند که یک صیحه عظیم (آسمانی) آنها را فراگیرد، در حالی که مشغول جدال (در امور دنیا) هستند.
محمد حامدی
@mohamadhamedy
بخش : دوم
بر اساس فرمودهی پیامبر گرامی اسلام (ص) واقعهی مرگ مانند تعویض لباس چرکین با لباس تمیز است و از جهتی دیگر مانند رفتن از اطاقی به اطاقی دیگر است.
اما روح به تنهایی به ادای وظایفش نمیپردازد و بر اساس نظر قرآن برای ادارهی آن در سه حالت مختلف با جسم انسان ارتباط میگیرد:
۱. در حیات دنیا تا زمان وقوع مرگ جسم، با آن مرتبط است و آن را اداره میکند.
۲. در عالم برزخ (از زمان مرگ تا وقوع قیامت) با جسمی برزخی، که در عالم خواب دیدن با آن کارهایمان را انجام میدهیم، ارتباط میگیرد و آن را تا زمان وقوع قیامت اداره می کند.
۳. در روز قیامت و تا ابد با جسم متناسب با جهان آخرت (که از بین نمیرود) ارتباط میگیرد.
بنابراین در عالم پس از مرگ (برزخ) تا زمان وقوع روز قیامت، روح انسان با جسمی برزخی ارتباط میگیرد و به زندگی خویش برطبق عملکردش در حیات دنیا به زندگی خویش ادامه میدهد.
اما در مورد اینکه بعداز مرگ چه برسر انسان میآید باید گفت بر اساس نحوهی زندگی انسان در دنیا (زندگی مومنانه و زندگی غیر مومنانه) یا به بهشت موقت برزخی میرود و تا روز قیامت در این حالت باقی میماند و یا پناه بر خدا به جهنم موقت برزخی میرود و با چشیدن عذاب، زندگیش را تا روز قیامت ادامه میدهد.
إِنِّي آمَنتُ بِرَبِّكُمْ فَاسْمَعُونِ ⭐️ قِيلَ ادْخُلِ الْجَنَّةَ قَالَ يَا لَيْتَ قَوْمِي يَعْلَمُونَ ⭐️ بِمَا غَفَرَ لِي رَبِّي وَجَعَلَنِي مِنَ الْمُكْرَمِينَ [سوره یس : آیه ۲۵ تا ۲۷]
(به همین دلیل) من به پروردگارتان ایمان آوردم؛ پس به سخنان من گوش فرا دهید!» ⭐️ (سرانجام او را شهید کردند و) به او گفته شد: «وارد بهشت شو!» گفت: «ای کاش قوم من میدانستند... ⭐️ که پروردگارم مرا آمرزیده و از گرامیداشتگان قرار داده است!»
مِّمَّا خَطِيئَاتِهِمْ أُغْرِقُوا فَأُدْخِلُوا نَارًا فَلَمْ يَجِدُوا لَهُم مِّن دُونِ اللَّهِ أَنصَارًا [سوره نوح : آیه ۲۵]
(آری، سرانجام) همگی بخاطر گناهانشان غرق شدند و در آتش دوزخ وارد گشتند، و جز خدا یاورانی برای خود نیافتند!
همچنین بر طبق میزان سرعتی که انسان در نحوهی زندگی در دنیا در کسب ایمان و عمل صالح و کفر و سیئات دریافت نموده در عالم برزخ نیز به گسترش نیات و خواستهی خود و رشد آن حالت ادامه میدهد. یعنی مومنین لذایذشان برای همیشه در حال تنوع و رشد بیشتر است و زندگیشان تکراری نیست. و غیر مومنین نیز سقوط و عذابشان بر طبق نیات و خواستهی خودشان در دنیا بیشتر میشود.
ادْخُلُوهَا بِسَلَامٍ ذَٰلِكَ يَوْمُ الْخُلُودِ ⭐️ لَهُم مَّا يَشَاءُونَ فِيهَا وَلَدَيْنَا مَزِيدٌ [سوره ق : آیه ۳۴ و ۳۵]
(به آنان گفته میشود:) بسلامت وارد بهشت شوید، امروز روز جاودانگی است!⭐️ هر چه بخواهند در آنجا برای آنها هست، و نزد ما نعمتهای بیشتری است (که به فکر هیچ کس نمیرسد)!
فَذُوقُوا فَلَن نَّزِيدَكُمْ إِلَّا عَذَابًا [سوره النبا : آیه ۳۰]
پس بچشید که چیزی جز عذاب بر شما نمیافزاییم!
مراحل قیامت بر اساس قرآن در پنج مقطع خلاصه میشود:
۱. با زدن اولین نفخه و صدای شیپور اسرافیل، جهان هستی متلاشی میشود و همهی موجودات از جمله انسان در جهان آفرینش میمیرند.
مَا يَنظُرُونَ إِلَّا صَيْحَةً وَاحِدَةً تَأْخُذُهُمْ وَهُمْ يَخِصِّمُونَ [سوره یس : آیه ۴۹]
(امّا) جز این انتظار نمیکشند که یک صیحه عظیم (آسمانی) آنها را فراگیرد، در حالی که مشغول جدال (در امور دنیا) هستند.
محمد حامدی
@mohamadhamedy
موضوع : آیا جریان بلعیدن حضرت یونس توسط ماهی و نجاتش از آن ، امری افسانه ای و اسطوره ای است یا واقعی ؟
گوینده : محمد حامدی
زمان : ۹ دقیقه و ۲۲ ثانیه
زبان : کردی
@mohamadhamedy
گوینده : محمد حامدی
زمان : ۹ دقیقه و ۲۲ ثانیه
زبان : کردی
@mohamadhamedy
💐 لیست ترتیب استفاده از فایلهای صوتی محمد حامدی موجود در کانال (انسان»قرآن»خوشبختی)
بخش هفتم:
۳۰۰. آیا جریان بلعیدن حضرت یونس توسط ماهی و نجاتش از آن، امری افسانهای و اسطورهای است یا واقعی؟
۳۰۱. چرا تمامی پیامبران موجود در کتب و ادیان ابراهیمی در خاورمیانه ظهور کردهاند؟ چرا در تمدنهای باستانی جهان شرق و غرب اثری از ادیان یا ادعای نبوت دیده نمیشود؟ آیا نمیتوان استنباط کرد که ادیان ابراهیمی هم ریشه در فرهنگها و تمدنهای بشری دارد؟
۳۰۲. بهترین سبک شناخت دین، قرآن پژوهی، پاسخ به شبهات و زندگی مدرن در سایهی قرآن
۳۰۳. درخواستی بسیار ضروری از طیف ماموستایان دینی در راستای تصرف قلوب انسانها اعم از دینی و غیره
https://www.tg-me.com/انسان»قرآن»خوشبختی/com.mohamadhamedy
بخش هفتم:
۳۰۰. آیا جریان بلعیدن حضرت یونس توسط ماهی و نجاتش از آن، امری افسانهای و اسطورهای است یا واقعی؟
۳۰۱. چرا تمامی پیامبران موجود در کتب و ادیان ابراهیمی در خاورمیانه ظهور کردهاند؟ چرا در تمدنهای باستانی جهان شرق و غرب اثری از ادیان یا ادعای نبوت دیده نمیشود؟ آیا نمیتوان استنباط کرد که ادیان ابراهیمی هم ریشه در فرهنگها و تمدنهای بشری دارد؟
۳۰۲. بهترین سبک شناخت دین، قرآن پژوهی، پاسخ به شبهات و زندگی مدرن در سایهی قرآن
۳۰۳. درخواستی بسیار ضروری از طیف ماموستایان دینی در راستای تصرف قلوب انسانها اعم از دینی و غیره
https://www.tg-me.com/انسان»قرآن»خوشبختی/com.mohamadhamedy
پیام روزانه ی قرآنی شماره : ۱۶۱
بخش : پایانی
۲. بعد از مدتی (که تنها خداوند آن را میداند) شیپور دوم نواخته میشود که در این حالت جسم انسان زنده میشود و با روحش متصل میشود.
وَنُفِخَ فِي الصُّورِ فَإِذَا هُم مِّنَ الْأَجْدَاثِ إِلَىٰ رَبِّهِمْ يَنسِلُونَ [سوره یس : آیه ۵۱]
(بار دیگر) در «صور» دمیده میشود، ناگهان آنها از قبرها، شتابان به سوی (دادگاه) پروردگارشان میروند!
۳. با نواختن شیپور سوم همهی انسانها در محل دادگاه الهی در حضور خداوند به صف میشوند و هر یک از آنها بر طبق میزان ایمان و عمل صالح و کفر و سیئات کسب شده، در دستههای جداگانه حاضر میشوند.
إِن كَانَتْ إِلَّا صَيْحَةً وَاحِدَةً فَإِذَا هُمْ جَمِيعٌ لَّدَيْنَا مُحْضَرُونَ [سوره یس : آیه ۵۳]
صیحه واحدی بیش نیست، (فریادی عظیم برمیخیزد) ناگهان همگی نزد ما احضار میشوند!
۴. انسانها به صورت انفرادی در حضور خداوند به محاکمه و محاسبه کشیده میشوند و سرانجام ابدی آنها (بهشت یا جهنم) بر اساس نحوهی عملکردشان در حیات دنیا تعیین میشود.
إِنَّ الَّذِينَ كَفَرُوا مِنْ أَهْلِ الْكِتَابِ وَالْمُشْرِكِينَ فِي نَارِ جَهَنَّمَ خَالِدِينَ فِيهَا أُولَٰئِكَ هُمْ شَرُّ الْبَرِيَّةِ ⭐️ إِنَّ الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ أُولَٰئِكَ هُمْ خَيْرُ الْبَرِيَّةِ⭐️ جَزَاؤُهُمْ عِندَ رَبِّهِمْ جَنَّاتُ عَدْنٍ تَجْرِي مِن تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ خَالِدِينَ فِيهَا أَبَدًا رَّضِيَ اللَّهُ عَنْهُمْ وَرَضُوا عَنْهُ ذَٰلِكَ لِمَنْ خَشِيَ رَبَّهُ [سوره البینه : آیه ۶ تا ۸]
کافران از اهل کتاب و مشرکان در آتش دوزخند، جاودانه در آن میمانند؛ آنها بدترین مخلوقاتند! ⭐️ (امّا) کسانی که ایمان آوردند و اعمال صالح انجام دادند، بهترین مخلوقات (خدا) یند! ⭐️ پاداش آنها نزد پروردگارشان باغهای بهشت جاویدان است که نهرها از زیر درختانش جاری است؛ همیشه در آن میمانند! (هم) خدا از آنها خشنود است و (هم) آنها از خدا خشنودند؛ و این (مقام والا) برای کسی است که از پروردگارش بترسد!
وَكُلُّهُمْ آتِيهِ يَوْمَ الْقِيَامَةِ فَرْدًا [سوره مریم : آیه ۹۵]
و همگی روز رستاخیز، تک و تنها نزد او حاضر میشوند!
۵. بعد از اتمام محاسبهی انسانها و تعیین استحقاق آنها از جانب خداوند، فرمانی بدین مضمون از جانب خداوند صادر میشود که هر کدام از انسانها (مومنین، مجرمین و کافرین) را به جایگاه ابدیشان (بهشت، جهنم) ببرند.
وَسِيقَ الَّذِينَ كَفَرُوا إِلَىٰ جَهَنَّمَ زُمَرًا حَتَّىٰ إِذَا جَاءُوهَا فُتِحَتْ أَبْوَابُهَا وَقَالَ لَهُمْ خَزَنَتُهَا أَلَمْ يَأْتِكُمْ رُسُلٌ مِّنكُمْ يَتْلُونَ عَلَيْكُمْ آيَاتِ رَبِّكُمْ وَيُنذِرُونَكُمْ لِقَاءَ يَوْمِكُمْ هَٰذَا قَالُوا بَلَىٰ وَلَٰكِنْ حَقَّتْ كَلِمَةُ الْعَذَابِ عَلَى الْكَافِرِينَ ⭐️ قِيلَ ادْخُلُوا أَبْوَابَ جَهَنَّمَ خَالِدِينَ فِيهَا فَبِئْسَ مَثْوَى الْمُتَكَبِّرِينَ ⭐️وَسِيقَ الَّذِينَ اتَّقَوْا رَبَّهُمْ إِلَى الْجَنَّةِ زُمَرًا حَتَّىٰ إِذَا جَاءُوهَا وَفُتِحَتْ أَبْوَابُهَا وَقَالَ لَهُمْ خَزَنَتُهَا سَلَامٌ عَلَيْكُمْ طِبْتُمْ فَادْخُلُوهَا خَالِدِينَ ⭐️ وَقَالُوا الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي صَدَقَنَا وَعْدَهُ وَأَوْرَثَنَا الْأَرْضَ نَتَبَوَّأُ مِنَ الْجَنَّةِ حَيْثُ نَشَاءُ فَنِعْمَ أَجْرُ الْعَامِلِينَ [سوره الزمر : آیه ۷۱ تا ۷۴]
و کسانی که کافر شدند گروه گروه به سوی جهنّم رانده میشوند؛ وقتی به دوزخ میرسند، درهای آن گشوده میشود و نگهبانان دوزخ به آنها میگویند: «آیا رسولانی از میان شما به سویتان نیامدند که آیات پروردگارتان را برای شما بخوانند و از ملاقات این روز شما را بر حذر دارند؟!» میگویند: «آری، (پیامبران آمدند و آیات الهی را بر ما خواندند، و ما مخالفت کردیم!) ولی فرمان عذاب الهی بر کافران مسلّم شده است. ⭐️ به آنان گفته میشود: «از درهای جهنّم وارد شوید، جاودانه در آن بمانید؛ چه بد جایگاهی است جایگاه متکبّران!» ⭐️ و کسانی که تقوای الهی پیشه کردند گروه گروه به سوی بهشت برده میشوند؛ هنگامی که به آن میرسند درهای بهشت گشوده میشود و نگهبانان به آنان میگویند: «سلام بر شما! گوارایتان باد این نعمتها! داخل بهشت شوید و جاودانه بمانید!» ⭐️ آنها میگویند: «حمد و ستایش مخصوص خداوندی است که به وعده خویش درباره ما وفا کرد و زمین (بهشت) را میراث ما قرار داد که هر جا را بخواهیم منزلگاه خود قرار دهیم؛ چه نیکوست پاداش عمل کنندگان!»
و من الله توفیق ...
محمد حامدی
@mohamadhamedy
بخش : پایانی
۲. بعد از مدتی (که تنها خداوند آن را میداند) شیپور دوم نواخته میشود که در این حالت جسم انسان زنده میشود و با روحش متصل میشود.
وَنُفِخَ فِي الصُّورِ فَإِذَا هُم مِّنَ الْأَجْدَاثِ إِلَىٰ رَبِّهِمْ يَنسِلُونَ [سوره یس : آیه ۵۱]
(بار دیگر) در «صور» دمیده میشود، ناگهان آنها از قبرها، شتابان به سوی (دادگاه) پروردگارشان میروند!
۳. با نواختن شیپور سوم همهی انسانها در محل دادگاه الهی در حضور خداوند به صف میشوند و هر یک از آنها بر طبق میزان ایمان و عمل صالح و کفر و سیئات کسب شده، در دستههای جداگانه حاضر میشوند.
إِن كَانَتْ إِلَّا صَيْحَةً وَاحِدَةً فَإِذَا هُمْ جَمِيعٌ لَّدَيْنَا مُحْضَرُونَ [سوره یس : آیه ۵۳]
صیحه واحدی بیش نیست، (فریادی عظیم برمیخیزد) ناگهان همگی نزد ما احضار میشوند!
۴. انسانها به صورت انفرادی در حضور خداوند به محاکمه و محاسبه کشیده میشوند و سرانجام ابدی آنها (بهشت یا جهنم) بر اساس نحوهی عملکردشان در حیات دنیا تعیین میشود.
إِنَّ الَّذِينَ كَفَرُوا مِنْ أَهْلِ الْكِتَابِ وَالْمُشْرِكِينَ فِي نَارِ جَهَنَّمَ خَالِدِينَ فِيهَا أُولَٰئِكَ هُمْ شَرُّ الْبَرِيَّةِ ⭐️ إِنَّ الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ أُولَٰئِكَ هُمْ خَيْرُ الْبَرِيَّةِ⭐️ جَزَاؤُهُمْ عِندَ رَبِّهِمْ جَنَّاتُ عَدْنٍ تَجْرِي مِن تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ خَالِدِينَ فِيهَا أَبَدًا رَّضِيَ اللَّهُ عَنْهُمْ وَرَضُوا عَنْهُ ذَٰلِكَ لِمَنْ خَشِيَ رَبَّهُ [سوره البینه : آیه ۶ تا ۸]
کافران از اهل کتاب و مشرکان در آتش دوزخند، جاودانه در آن میمانند؛ آنها بدترین مخلوقاتند! ⭐️ (امّا) کسانی که ایمان آوردند و اعمال صالح انجام دادند، بهترین مخلوقات (خدا) یند! ⭐️ پاداش آنها نزد پروردگارشان باغهای بهشت جاویدان است که نهرها از زیر درختانش جاری است؛ همیشه در آن میمانند! (هم) خدا از آنها خشنود است و (هم) آنها از خدا خشنودند؛ و این (مقام والا) برای کسی است که از پروردگارش بترسد!
وَكُلُّهُمْ آتِيهِ يَوْمَ الْقِيَامَةِ فَرْدًا [سوره مریم : آیه ۹۵]
و همگی روز رستاخیز، تک و تنها نزد او حاضر میشوند!
۵. بعد از اتمام محاسبهی انسانها و تعیین استحقاق آنها از جانب خداوند، فرمانی بدین مضمون از جانب خداوند صادر میشود که هر کدام از انسانها (مومنین، مجرمین و کافرین) را به جایگاه ابدیشان (بهشت، جهنم) ببرند.
وَسِيقَ الَّذِينَ كَفَرُوا إِلَىٰ جَهَنَّمَ زُمَرًا حَتَّىٰ إِذَا جَاءُوهَا فُتِحَتْ أَبْوَابُهَا وَقَالَ لَهُمْ خَزَنَتُهَا أَلَمْ يَأْتِكُمْ رُسُلٌ مِّنكُمْ يَتْلُونَ عَلَيْكُمْ آيَاتِ رَبِّكُمْ وَيُنذِرُونَكُمْ لِقَاءَ يَوْمِكُمْ هَٰذَا قَالُوا بَلَىٰ وَلَٰكِنْ حَقَّتْ كَلِمَةُ الْعَذَابِ عَلَى الْكَافِرِينَ ⭐️ قِيلَ ادْخُلُوا أَبْوَابَ جَهَنَّمَ خَالِدِينَ فِيهَا فَبِئْسَ مَثْوَى الْمُتَكَبِّرِينَ ⭐️وَسِيقَ الَّذِينَ اتَّقَوْا رَبَّهُمْ إِلَى الْجَنَّةِ زُمَرًا حَتَّىٰ إِذَا جَاءُوهَا وَفُتِحَتْ أَبْوَابُهَا وَقَالَ لَهُمْ خَزَنَتُهَا سَلَامٌ عَلَيْكُمْ طِبْتُمْ فَادْخُلُوهَا خَالِدِينَ ⭐️ وَقَالُوا الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي صَدَقَنَا وَعْدَهُ وَأَوْرَثَنَا الْأَرْضَ نَتَبَوَّأُ مِنَ الْجَنَّةِ حَيْثُ نَشَاءُ فَنِعْمَ أَجْرُ الْعَامِلِينَ [سوره الزمر : آیه ۷۱ تا ۷۴]
و کسانی که کافر شدند گروه گروه به سوی جهنّم رانده میشوند؛ وقتی به دوزخ میرسند، درهای آن گشوده میشود و نگهبانان دوزخ به آنها میگویند: «آیا رسولانی از میان شما به سویتان نیامدند که آیات پروردگارتان را برای شما بخوانند و از ملاقات این روز شما را بر حذر دارند؟!» میگویند: «آری، (پیامبران آمدند و آیات الهی را بر ما خواندند، و ما مخالفت کردیم!) ولی فرمان عذاب الهی بر کافران مسلّم شده است. ⭐️ به آنان گفته میشود: «از درهای جهنّم وارد شوید، جاودانه در آن بمانید؛ چه بد جایگاهی است جایگاه متکبّران!» ⭐️ و کسانی که تقوای الهی پیشه کردند گروه گروه به سوی بهشت برده میشوند؛ هنگامی که به آن میرسند درهای بهشت گشوده میشود و نگهبانان به آنان میگویند: «سلام بر شما! گوارایتان باد این نعمتها! داخل بهشت شوید و جاودانه بمانید!» ⭐️ آنها میگویند: «حمد و ستایش مخصوص خداوندی است که به وعده خویش درباره ما وفا کرد و زمین (بهشت) را میراث ما قرار داد که هر جا را بخواهیم منزلگاه خود قرار دهیم؛ چه نیکوست پاداش عمل کنندگان!»
و من الله توفیق ...
محمد حامدی
@mohamadhamedy
Audio
✅ چرا تمامی پیامبران موجود در کتب و ادیان ابراهیمی در خاورمیانه ظهور کردهاند؟ چرا در تمدنهای باستانی جهان شرق و غرب اثری از ادیان یا ادعای نبوت دیده نمیشود؟ آیا نمیتوان استنباط کرد که ادیان ابراهیمی هم ریشه در فرهنگها و تمدنهای بشری دارد؟
🔹گوینده: محمد حامدی
🔹زمان: ۳۰ دقیقه و ۱۱ ثانیه
🔹زبان: کردی
@mohamadhamedy
🔹گوینده: محمد حامدی
🔹زمان: ۳۰ دقیقه و ۱۱ ثانیه
🔹زبان: کردی
@mohamadhamedy
پیام روزانه ی قرآنی شماره : ۱۶۲
بخش : پایانی
🔴 سوال:
اعراف به چه مکانی گفته میشود؟ آیا اعراف محل اسکان کسانی است که هنوز در نفس لوامه (سرزنش گر) باقی مانده اند و قادر به مهار کامل نفس خویش نشدهاند یا نه؟
🔵 جواب:
بر اساس نظر قرآن در هر جامعهای بر مردم آنجا در زمینهی معرفی دین خداوند روشنگری و اتمام حجت صورت گرفته باشد، افراد آن جامعه در دستجاتی سهگانه به قرار زیر مستقر میشوند:
۱. مومنین
۲. کافرین
۳. منافقین
اما هرگاه در جامعهای بر افراد آن جامعه به هر دلیلی روشنگری دینی صورت نگیرد، افراد آن جامعه به عنوان اهل فتره محسوب خواهند شد و بعد از مرگ دچار عذاب الهی نخواهند شد. البته به شرطی که به صورت عمدی خود را به بی خبری نزده باشند. که خداوند بر این حالات کاملاً آگاه است.
مَنِ اهْتَدَى فَإِنَّمَا يَهْتَدِي لِنَفْسِهِ ۖ وَمَنْ ضَلَّ فَإِنَّمَا يَضِلُّ عَلَيْهَا ۚ وَلَا تَزِرُ وَازِرَةٌ وِزْرَ أُخْرَى ۗ وَمَا كُنَّا مُعَذِّبِينَ حَتَّى نَبْعَثَ رَسُولًا [سوره اﻹسراء : آیه ۱۵]
هر کس به راه آمده تنها به سود خود به راه آمده، و هر کس به بیراهه رفته تنها به زیان خود به بیراهه رفته است. و هیچ بردارندهای بار گناه دیگری را برنمیدارد، و ما تا پیامبری برنینگیزیم، به عذاب نمیپردازیم.
آنها در روز قیامت تا پایان محاسبه و محاکمهی انسانها و استقرارشان در جایگاهشان (بهشت یا جهنم)، در مکانی به نام اعراف باقی میمانند که این مکان نه مشابه بهشت است و نه همانند جهنم. بلکه حالتی است در میان آن دو. و تقریباً نسبت به حالات آنها ( بهشت یا جهنم) خنثی است. و میتوان گفت مشابه بازداشتگاهی موقت است که بعد از پایان روز قیامت بر اساس رحمت خداوند از اعراف خارج میشوند و در مکانی از بهشت که با درجهی صداقتشان در طلب کشف حقیقت مطابقت دارد، قرار میگیرند. البته درجات بهشت آنها با کسانی که دارای ایمان و عمل صالح بودهاند، متفاوت است.
وَبَيْنَهُمَا حِجَابٌ ۚ وَعَلَى الْأَعْرَافِ رِجَالٌ يَعْرِفُونَ كُلًّا بِسِيمَاهُمْ ۚ وَنَادَوْا أَصْحَابَ الْجَنَّةِ أَنْ سَلَامٌ عَلَيْكُمْ ۚ لَمْ يَدْخُلُوهَا وَهُمْ يَطْمَعُونَ ⭐️ وَإِذَا صُرِفَتْ أَبْصَارُهُمْ تِلْقَاءَ أَصْحَابِ النَّارِ قَالُوا رَبَّنَا لَا تَجْعَلْنَا مَعَ الْقَوْمِ الظَّالِمِينَ ⭐️ وَنَادَى أَصْحَابُ الْأَعْرَافِ رِجَالًا يَعْرِفُونَهُمْ بِسِيمَاهُمْ قَالُوا مَا أَغْنَى عَنْكُمْ جَمْعُكُمْ وَمَا كُنْتُمْ تَسْتَكْبِرُونَ [سوره اﻷعراف : آیات ۴۶ تا ۴۸]
میان آن دو [گروه]، حایلی است، و بر اعراف مردانی هستند که هر یک [از آن دو دسته] را از سیمایشان میشناسند، و بهشتیان را _ که هنوز وارد آن نشده و[لی] بدان امید دارند _ آواز میدهند که: «سلام بر شما». ⭐️ و چون چشمانشان به سوی سوی دوزخیان گردانیده شود، میگویند: «پروردگارا ما را در زمرهی گروه ستمکاران قرار مده.» ⭐️ و اهل اعراف، مردانی را که آنان را از سیمایشان میشناسند، ندا میدهند [و] میگویند: «جمعیت شما و آن [همه] گردنکشی که میکردید، به حال شما سودی نداشت.»
اما کسانی که ایمان آوردهاند و در حالت نفس لوامه (سرزنش گر) قرار میگیرند، بدلیل اینکه بر آنها اتمام حجت صورت گرفته است، در زمرهی اهل فتره و اعراف قرار نمیگیرند. چون آنها جزو مومنین هستند. لذا اعراف تنها برای کسانی است که در دستجات سهگانهی مذکور قرار نگرفتهاند. چون بر آنها اتمام حجت صورت نگرفته است. بنابراین خداوند با صاحبان نفس لوامه (سرزنشگر) همانند کسانی که بر آنها اتمام حجت صورت گرفته تعامل خواهد نمود و بعد از محاسبهی دقیق در یکی از این دو حالت قرار میگیرند:
۱. در صورتی که دارای گناهان مصرانه نباشند و گناهانشان از نوع لممی و غیر مصرانه باشد، از دخول در جهنم معاف میشوند و در بهشت ابدی مستقر میشوند.
وَإِنِّي لَغَفَّارٌ لِمَنْ تَابَ وَآمَنَ وَعَمِلَ صَالِحًا ثُمَّ اهْتَدَى [سوره طه : ۸۲]
و به یقین، من آمرزندهی کسی هستم که توبه کند و ایمان بیاورد و کار شایسته نماید و به راه راست رهسپار شود.
۲. در صورتی که دارای گناهان مصرانه باشند و بر آنها در این زمینه (قواعد گناهان و انواع آنها) اتمام حجت صورت گرفته باشد و تا زمان مرگ با بی خیالی و بدون احساس شرم از خداوند گناهانشان را انجام دهند و هیچ گونه تلاشی را برای خلاصی از آنها انجام ندهند، اعمال صالحشان باطل شده و در جهنم داخل خوهند شد.
بَلَى مَنْ كَسَبَ سَيِّئَةً وَأَحَاطَتْ بِهِ خَطِيئَتُهُ فَأُولَئِكَ أَصْحَابُ النَّارِ ۖ هُمْ فِيهَا خَالِدُونَ [سوره البقرة : ۸۱]
آری، کسی که بدی بدست آورد، و گناهش او را در میان گیرد، پس چنین کسانی اهل آتشند، و در آن ماندگار خواهند بود.
و من الله التوفیق ... .
محمد حامدی
@mohamadhamedy
بخش : پایانی
🔴 سوال:
اعراف به چه مکانی گفته میشود؟ آیا اعراف محل اسکان کسانی است که هنوز در نفس لوامه (سرزنش گر) باقی مانده اند و قادر به مهار کامل نفس خویش نشدهاند یا نه؟
🔵 جواب:
بر اساس نظر قرآن در هر جامعهای بر مردم آنجا در زمینهی معرفی دین خداوند روشنگری و اتمام حجت صورت گرفته باشد، افراد آن جامعه در دستجاتی سهگانه به قرار زیر مستقر میشوند:
۱. مومنین
۲. کافرین
۳. منافقین
اما هرگاه در جامعهای بر افراد آن جامعه به هر دلیلی روشنگری دینی صورت نگیرد، افراد آن جامعه به عنوان اهل فتره محسوب خواهند شد و بعد از مرگ دچار عذاب الهی نخواهند شد. البته به شرطی که به صورت عمدی خود را به بی خبری نزده باشند. که خداوند بر این حالات کاملاً آگاه است.
مَنِ اهْتَدَى فَإِنَّمَا يَهْتَدِي لِنَفْسِهِ ۖ وَمَنْ ضَلَّ فَإِنَّمَا يَضِلُّ عَلَيْهَا ۚ وَلَا تَزِرُ وَازِرَةٌ وِزْرَ أُخْرَى ۗ وَمَا كُنَّا مُعَذِّبِينَ حَتَّى نَبْعَثَ رَسُولًا [سوره اﻹسراء : آیه ۱۵]
هر کس به راه آمده تنها به سود خود به راه آمده، و هر کس به بیراهه رفته تنها به زیان خود به بیراهه رفته است. و هیچ بردارندهای بار گناه دیگری را برنمیدارد، و ما تا پیامبری برنینگیزیم، به عذاب نمیپردازیم.
آنها در روز قیامت تا پایان محاسبه و محاکمهی انسانها و استقرارشان در جایگاهشان (بهشت یا جهنم)، در مکانی به نام اعراف باقی میمانند که این مکان نه مشابه بهشت است و نه همانند جهنم. بلکه حالتی است در میان آن دو. و تقریباً نسبت به حالات آنها ( بهشت یا جهنم) خنثی است. و میتوان گفت مشابه بازداشتگاهی موقت است که بعد از پایان روز قیامت بر اساس رحمت خداوند از اعراف خارج میشوند و در مکانی از بهشت که با درجهی صداقتشان در طلب کشف حقیقت مطابقت دارد، قرار میگیرند. البته درجات بهشت آنها با کسانی که دارای ایمان و عمل صالح بودهاند، متفاوت است.
وَبَيْنَهُمَا حِجَابٌ ۚ وَعَلَى الْأَعْرَافِ رِجَالٌ يَعْرِفُونَ كُلًّا بِسِيمَاهُمْ ۚ وَنَادَوْا أَصْحَابَ الْجَنَّةِ أَنْ سَلَامٌ عَلَيْكُمْ ۚ لَمْ يَدْخُلُوهَا وَهُمْ يَطْمَعُونَ ⭐️ وَإِذَا صُرِفَتْ أَبْصَارُهُمْ تِلْقَاءَ أَصْحَابِ النَّارِ قَالُوا رَبَّنَا لَا تَجْعَلْنَا مَعَ الْقَوْمِ الظَّالِمِينَ ⭐️ وَنَادَى أَصْحَابُ الْأَعْرَافِ رِجَالًا يَعْرِفُونَهُمْ بِسِيمَاهُمْ قَالُوا مَا أَغْنَى عَنْكُمْ جَمْعُكُمْ وَمَا كُنْتُمْ تَسْتَكْبِرُونَ [سوره اﻷعراف : آیات ۴۶ تا ۴۸]
میان آن دو [گروه]، حایلی است، و بر اعراف مردانی هستند که هر یک [از آن دو دسته] را از سیمایشان میشناسند، و بهشتیان را _ که هنوز وارد آن نشده و[لی] بدان امید دارند _ آواز میدهند که: «سلام بر شما». ⭐️ و چون چشمانشان به سوی سوی دوزخیان گردانیده شود، میگویند: «پروردگارا ما را در زمرهی گروه ستمکاران قرار مده.» ⭐️ و اهل اعراف، مردانی را که آنان را از سیمایشان میشناسند، ندا میدهند [و] میگویند: «جمعیت شما و آن [همه] گردنکشی که میکردید، به حال شما سودی نداشت.»
اما کسانی که ایمان آوردهاند و در حالت نفس لوامه (سرزنش گر) قرار میگیرند، بدلیل اینکه بر آنها اتمام حجت صورت گرفته است، در زمرهی اهل فتره و اعراف قرار نمیگیرند. چون آنها جزو مومنین هستند. لذا اعراف تنها برای کسانی است که در دستجات سهگانهی مذکور قرار نگرفتهاند. چون بر آنها اتمام حجت صورت نگرفته است. بنابراین خداوند با صاحبان نفس لوامه (سرزنشگر) همانند کسانی که بر آنها اتمام حجت صورت گرفته تعامل خواهد نمود و بعد از محاسبهی دقیق در یکی از این دو حالت قرار میگیرند:
۱. در صورتی که دارای گناهان مصرانه نباشند و گناهانشان از نوع لممی و غیر مصرانه باشد، از دخول در جهنم معاف میشوند و در بهشت ابدی مستقر میشوند.
وَإِنِّي لَغَفَّارٌ لِمَنْ تَابَ وَآمَنَ وَعَمِلَ صَالِحًا ثُمَّ اهْتَدَى [سوره طه : ۸۲]
و به یقین، من آمرزندهی کسی هستم که توبه کند و ایمان بیاورد و کار شایسته نماید و به راه راست رهسپار شود.
۲. در صورتی که دارای گناهان مصرانه باشند و بر آنها در این زمینه (قواعد گناهان و انواع آنها) اتمام حجت صورت گرفته باشد و تا زمان مرگ با بی خیالی و بدون احساس شرم از خداوند گناهانشان را انجام دهند و هیچ گونه تلاشی را برای خلاصی از آنها انجام ندهند، اعمال صالحشان باطل شده و در جهنم داخل خوهند شد.
بَلَى مَنْ كَسَبَ سَيِّئَةً وَأَحَاطَتْ بِهِ خَطِيئَتُهُ فَأُولَئِكَ أَصْحَابُ النَّارِ ۖ هُمْ فِيهَا خَالِدُونَ [سوره البقرة : ۸۱]
آری، کسی که بدی بدست آورد، و گناهش او را در میان گیرد، پس چنین کسانی اهل آتشند، و در آن ماندگار خواهند بود.
و من الله التوفیق ... .
محمد حامدی
@mohamadhamedy
پیام روزانه ی قرآنی شماره : ۱۶۳
بخش : نهایی
🔴 سوال :
نظر شما در مورد رویای رسولانهی دکتر سروش چیست؟ سروش معتقد است که قرآن تجربهی نبوی است. با چه دلایلی می توان این را اثبات نمود که قرآن یک امر قدسی بوده و از جانب خداوند نازل شده است؟
🔵 جواب :
از زمانی که رنسانس بوجود آمد و نظریات دانشمندانی چون فرانسس بیکن مطرح شده، تمدن غربی از همهی جهات کاملا سکولار و ماتریالیست گردید و امور قدسی و ماورایی و غیر مادی از دایرهی حقایق علمی خارج شد زیرا مبنای تفکر غربی بر اساس حواس پنج گانه قرار گرفت و امور وحیانی از چهارچوب تفکر غربی خارج گردید.
در این زمان تعدادی از متفکران دینی برای عصری کردن دین بر آن شدند که امور قدسی و وحیانی را بصورتی ملموس و قابل فهم برای تمدن ماتریالیست غربی درآورند که این خود موجب تولید تفکراتی همانند وحی شاعرانه، وحی تجربی و یا رویای رسولانه گردید. درحالی که خود دکتر سروش که یکی از بانیان این تفکر است، در نوار های «روش نقد اندیشه ها - ۲۲ ساعت» منابع معرفتی بشر را بدین گونه معرفی میکند (فلسفه، علوم تجربی، علوم تاریخی، علوم اعتباری، علوم عرفانی و تجربی، علوم وحیانی و ...). و تفاوتهای هر کدام را مطرح و مغالطههای ایجاد شده را نیز بیان میکند.
کسانی که بوجود خداوند باور دارند این را میدانند که خداوند یکی از صفاتش هادی است و هرگز انسان را به حال خود رها نخواهد کرد تا در میان تجربه و خطا راه زندگی سعادتمند را کشف نماید که البته این امر ناممکن است، زیرا جهان آفرینش با همهی عظمتش یک دستگاه واحد است و صدور هر فرمانی برای بشر باید با همهی موجودات جهان آفرینش و خود انسان هماهنگ باشد که چنین امری از عهدهی انسان خارج است، لذا خداوند خود عهدهدار بیان راه سعادت بشر از طریق وحی شد و آنرا به انسان عاجز نسپرد.
در خاتمه نتیجه نهایی جواب به این دو سوال بدین گونه اعلام میشود:
۱. در مورد میزان درجهی اعتبار علمی رویا باید گفت در میان متفکران عالم انسانی بعنوان منبع علمی قابل اعتماد، آن هم برای تولید جهان بینی کاملی چون قرآن قرار نگرفته است و در حد الهامات جزئی در اموری خاص مطرح شده است.
۲. کار تجربه در زمینهی عوالم نفسانی، چشیدن محصولات تولید شدهی علمی است نه ایجاد عقل و تفکر. آن هم تفکری منسجم در حد قرآن که حاوی جهان بینی، اخلاق، تاریخ، مناظره، اخبار غیبی، پرسش و پاسخ، شریعت و ... است.
۳. در رویا خطاب کننده و خطاب شونده یکی است اما در قرآن یکی نیستند.
۴. این امر نزد همگان (مخالفان و موافقان) مشخص است که پیامبر (ص) از صادقترین افراد بشر بوده است و هرگز دروغی از ایشان مشاهده نگردیده تا در مورد منبع صدور وحی دچار دروغ پردازی شود و آنرا به خود و رویاها و تجربیاتش نسبت دهد.
۵. از همه مهمتر، شاهکار قرآن تولید پروژهی خوشبختی بشر است که بشر از تولید آن قطعاً عاجز است و چنین کار بزرگی از عهدهی رویا و تجربه شخصی رسولانه ممکن نیست.
۶. خود قرآن این حقیقت را در آیات فراوانی بیان میدارد که وحی از جانب خداوند است نه از جانب پیامبر و رویاها، تجربه ها و الهامات شاعرانهی ایشان. برای مثال: (بقره : ۹۷) (شعرا : ۱۹۳ تا ۱۹۵) (نجم : ۵) (تکویر: ۱۹ تا ۲۳) (حاقه - ۴۰ تا ۴۳) (واقعه : ۷۷ تا ۸۰) (عبس : ۱۱ تا ۱۶) (نحل : ۲).
۷. واژهی «قل» ۳۳۲ بار در قرآن تکرار شده که این امر مخاطب بودن پیامبر از جانب خداوند را میرساند.
۸. چهارده بار در قرآن به پیامبر دستور استغفار داده شده است که این نیز همان را میرساند.
۹. تعیین حلال و حرام از جانب خداوند نیز جدایی عامل وحی و دریافتکنندهی وحی را میرساند.
۱۰. سرزنش پیامبر در سورهی عبس معرف همان است.
۱۱. تهدیدات قرآن در آیات ۳۸ تا ۴۰ سوره حاقه وحی بودن قرآن از جانب خداوند را میرساند.
۱۲. مامور شدن پیامبر به ابلاغ وحی نیز حاوی مطالب فوق است.
۱۳. اعلام محافظت از وحی از جانب خداوند در آیه شماره ۹ سوره حجر، وحی بودن قرآن را از جانب خداوند میرساند.
در خاتمه بیان این نکته ضروری است که پاسخ به پرسشی این چنین گسترده در حد بیان یک کانال تلگرامی نیست و تالیف و مطالعهی چندین کتاب را میطلبد که بحمدالله در این راستا کتاب هایی سودمند و قانع کننده تالیف شده است و خواننده های گرامی را به جستجوی آن ارجاع میدهیم.
به عنوان نمونه به دو کتاب استاد محمد احمدیان اشاره میکنیم:
۱. رویای رسولانه دکتر سروش در ترازوی نقد
۲. در گلستان قرآن _ نقدی بر نظریهی وحی نفسی دکتر سروش
محمد حامدی
@mohamadhamedy
بخش : نهایی
🔴 سوال :
نظر شما در مورد رویای رسولانهی دکتر سروش چیست؟ سروش معتقد است که قرآن تجربهی نبوی است. با چه دلایلی می توان این را اثبات نمود که قرآن یک امر قدسی بوده و از جانب خداوند نازل شده است؟
🔵 جواب :
از زمانی که رنسانس بوجود آمد و نظریات دانشمندانی چون فرانسس بیکن مطرح شده، تمدن غربی از همهی جهات کاملا سکولار و ماتریالیست گردید و امور قدسی و ماورایی و غیر مادی از دایرهی حقایق علمی خارج شد زیرا مبنای تفکر غربی بر اساس حواس پنج گانه قرار گرفت و امور وحیانی از چهارچوب تفکر غربی خارج گردید.
در این زمان تعدادی از متفکران دینی برای عصری کردن دین بر آن شدند که امور قدسی و وحیانی را بصورتی ملموس و قابل فهم برای تمدن ماتریالیست غربی درآورند که این خود موجب تولید تفکراتی همانند وحی شاعرانه، وحی تجربی و یا رویای رسولانه گردید. درحالی که خود دکتر سروش که یکی از بانیان این تفکر است، در نوار های «روش نقد اندیشه ها - ۲۲ ساعت» منابع معرفتی بشر را بدین گونه معرفی میکند (فلسفه، علوم تجربی، علوم تاریخی، علوم اعتباری، علوم عرفانی و تجربی، علوم وحیانی و ...). و تفاوتهای هر کدام را مطرح و مغالطههای ایجاد شده را نیز بیان میکند.
کسانی که بوجود خداوند باور دارند این را میدانند که خداوند یکی از صفاتش هادی است و هرگز انسان را به حال خود رها نخواهد کرد تا در میان تجربه و خطا راه زندگی سعادتمند را کشف نماید که البته این امر ناممکن است، زیرا جهان آفرینش با همهی عظمتش یک دستگاه واحد است و صدور هر فرمانی برای بشر باید با همهی موجودات جهان آفرینش و خود انسان هماهنگ باشد که چنین امری از عهدهی انسان خارج است، لذا خداوند خود عهدهدار بیان راه سعادت بشر از طریق وحی شد و آنرا به انسان عاجز نسپرد.
در خاتمه نتیجه نهایی جواب به این دو سوال بدین گونه اعلام میشود:
۱. در مورد میزان درجهی اعتبار علمی رویا باید گفت در میان متفکران عالم انسانی بعنوان منبع علمی قابل اعتماد، آن هم برای تولید جهان بینی کاملی چون قرآن قرار نگرفته است و در حد الهامات جزئی در اموری خاص مطرح شده است.
۲. کار تجربه در زمینهی عوالم نفسانی، چشیدن محصولات تولید شدهی علمی است نه ایجاد عقل و تفکر. آن هم تفکری منسجم در حد قرآن که حاوی جهان بینی، اخلاق، تاریخ، مناظره، اخبار غیبی، پرسش و پاسخ، شریعت و ... است.
۳. در رویا خطاب کننده و خطاب شونده یکی است اما در قرآن یکی نیستند.
۴. این امر نزد همگان (مخالفان و موافقان) مشخص است که پیامبر (ص) از صادقترین افراد بشر بوده است و هرگز دروغی از ایشان مشاهده نگردیده تا در مورد منبع صدور وحی دچار دروغ پردازی شود و آنرا به خود و رویاها و تجربیاتش نسبت دهد.
۵. از همه مهمتر، شاهکار قرآن تولید پروژهی خوشبختی بشر است که بشر از تولید آن قطعاً عاجز است و چنین کار بزرگی از عهدهی رویا و تجربه شخصی رسولانه ممکن نیست.
۶. خود قرآن این حقیقت را در آیات فراوانی بیان میدارد که وحی از جانب خداوند است نه از جانب پیامبر و رویاها، تجربه ها و الهامات شاعرانهی ایشان. برای مثال: (بقره : ۹۷) (شعرا : ۱۹۳ تا ۱۹۵) (نجم : ۵) (تکویر: ۱۹ تا ۲۳) (حاقه - ۴۰ تا ۴۳) (واقعه : ۷۷ تا ۸۰) (عبس : ۱۱ تا ۱۶) (نحل : ۲).
۷. واژهی «قل» ۳۳۲ بار در قرآن تکرار شده که این امر مخاطب بودن پیامبر از جانب خداوند را میرساند.
۸. چهارده بار در قرآن به پیامبر دستور استغفار داده شده است که این نیز همان را میرساند.
۹. تعیین حلال و حرام از جانب خداوند نیز جدایی عامل وحی و دریافتکنندهی وحی را میرساند.
۱۰. سرزنش پیامبر در سورهی عبس معرف همان است.
۱۱. تهدیدات قرآن در آیات ۳۸ تا ۴۰ سوره حاقه وحی بودن قرآن از جانب خداوند را میرساند.
۱۲. مامور شدن پیامبر به ابلاغ وحی نیز حاوی مطالب فوق است.
۱۳. اعلام محافظت از وحی از جانب خداوند در آیه شماره ۹ سوره حجر، وحی بودن قرآن را از جانب خداوند میرساند.
در خاتمه بیان این نکته ضروری است که پاسخ به پرسشی این چنین گسترده در حد بیان یک کانال تلگرامی نیست و تالیف و مطالعهی چندین کتاب را میطلبد که بحمدالله در این راستا کتاب هایی سودمند و قانع کننده تالیف شده است و خواننده های گرامی را به جستجوی آن ارجاع میدهیم.
به عنوان نمونه به دو کتاب استاد محمد احمدیان اشاره میکنیم:
۱. رویای رسولانه دکتر سروش در ترازوی نقد
۲. در گلستان قرآن _ نقدی بر نظریهی وحی نفسی دکتر سروش
محمد حامدی
@mohamadhamedy
Forwarded from محمد حامدی
موضوع : بهترین سبک شناخت دین ، قرآن پژوهی ، پاسخ به شبهات و زندگی مدرن در سایه ی قرآن
گوینده : محمد حامدی
زمان : ۸ دقیقه و ۷ ثانیه
زبان : کردی
@mohamadhamedy
گوینده : محمد حامدی
زمان : ۸ دقیقه و ۷ ثانیه
زبان : کردی
@mohamadhamedy
پیام روزانه ی قرآنی شماره : ۱۶۴
بخش : نهایی
🔴 سوال :
اینکه گفته شده از روح خداوند در انسان دمیده شده آیا این موضوع را القا نمیکند که گویا خداوند و انسان در همدیگر حل شده ویکی شده اند؟
🔵جواب :
به عرض میرساند که در ابتدا لازم است سخنی دربارهی روح گفته شود تا جواب سوال مورد نظر آسان شود.
روح کلمهای است عربی و در لغت عرب به معنای باد و حرکت دهنده است؛ یعنی چیزی که هرگاه در وجود انسان قرار گیرد، او را به حرکت میاندازد و همهی علائم حیاتی را در او ایجاد میکند؛ که از نشانههای بارز روح در قرآن میتوان به علم و اراده اشاره نمود که موجب تولید استعدادهای خاصی میشود تا انسان از این طریق بتواند زمین را آباد کند؛ و استعدادهای خود و دیگران را شکوفا کند و زندگی بر روی زمین را مدیریت کند.
همچنین باید گفت که ارتباط خداوند با عالم هستی از دو طریق است:
۱. خلق و آفرینش موجودات
۲. مدیریت و ادارهی مخلوقات
در قرآن این امر روشن شده است که روح در امور دوگانهی فوق جزو دستهی اول نیست؛ و در لیست مخلوقات قرار نمیگیرد، بلکه در دستهی دوم میباشد. و در چهارچوب امر خداوند قرار میگیرد. چنانکه خداوند در قرآن میفرماید:
وَيَسْأَلُونَكَ عَنِ الرُّوحِ قُلِ الرُّوحُ مِنْ أَمْرِ رَبِّي وَمَا أُوتِيتُم مِّنَ الْعِلْمِ إِلَّا قَلِيلًا [سوره اسراء : آیه ۸۵]
و از تو دربارهی «روح» سؤال میکنند، بگو: «روح از فرمان پروردگار من است؛ و جز اندکی از دانش، به شما داده نشده است!»
پس روح عبارت است از ایجاد استعداد جانشینی خداوند بر روی زمین؛ به عبارت دیگر یعنی دادن مجوز انجام اموراتی به انسان که تنها خداوند آنها را انجام میدهد و به نوعی یعنی دادن مجوز خداگونگی به بشر در راستای ادارهی زمین و زندگی انسان بر روی آن.
در ضمن طبق بیان قرآن از روح خداوند در انسان دمیده شده است؛ خداوند در این مورد میفرماید:
فَإِذَا سَوَّيْتُهُ وَنَفَخْتُ فِيهِ مِن رُّوحِي فَقَعُوا لَهُ سَاجِدِينَ[سوره الحجر-آیه۲۹]
هنگامی که کار آن را به پایان رساندم، و در او از روح خود (یک روح شایسته و بزرگ) دمیدم، همگی برای او سجده کنید!»
ممکن است در اینجا این شبهه القا شود که گویا خداوند با انسان حل شده و خالق و مخلوق یکی شدهاند. که این شبهه در میان فلاسفه و عرفا به مسئلهی حلول مشهور است.
بصورت خلاصه دربارهی این موضوع میتوان گفت؛ براساس قواعد فلسفی و عقلی راجح، حلول و یکی شدن دو چیز تنها در میان ممکنات و مخلوقات واقع میشود. زیرا از جنسیت و سنخیت مشابهی برخوردارند؛ اما واجب الوجود (خداوند) نه در جنسیت، نه در سنخیت، نه در ذات و نه در صفات با ممکنات و خصوصاً انسان تشابهی ندارد؛ و مسئلهی حلول میان آن دو از محالات عقلی است و جمع نقیضین (مثال از جمیع نقیضین: در یک زمان و مکان مشخص در کرهی زمین هم روز باشد هم شب) است؛ یعنی نمیتوان انسان را در زمان و مکان واحدی هم خدا دانست و هم مخلوق. لذا مسئلهی حلول خالق و مخلوق از امور محال و باطل محسوب میشود.
ضمنا قضیهی دمیدن روح در انسان از جانب خداوند به این معنی نیست که گویا خداوند قطعهای از روح خود را از خود جدا کرده و در انسان دمیده است تا از این طریق انسان نیز خدا شود. بلکه به معنی دادن مجوزی است به انسان، تا بر روی زمین اموری راانجام دهد که اگر بشر آنرا انجام نمیداد، خداوند خود شخصاً آنها را انجام میداد.
این امر مسلم است که روح از امور فنا ناپذیر است، و انسان از طریق آن استعداد جاودانگی را پیدا می کند، اما به اذن خدا وابسته است، و باز خداوند و روح انسان دو امر غیر قابل حل در یکدیگر هستند. بنابراین هرگز خداوند قابل برش و انتقال به انسان نیست، و حلول خداوند با مخلوقات از جمله انسان جزو محالات است.
و من الله توفیق
محمد حامدی
@mohamadhamedy
بخش : نهایی
🔴 سوال :
اینکه گفته شده از روح خداوند در انسان دمیده شده آیا این موضوع را القا نمیکند که گویا خداوند و انسان در همدیگر حل شده ویکی شده اند؟
🔵جواب :
به عرض میرساند که در ابتدا لازم است سخنی دربارهی روح گفته شود تا جواب سوال مورد نظر آسان شود.
روح کلمهای است عربی و در لغت عرب به معنای باد و حرکت دهنده است؛ یعنی چیزی که هرگاه در وجود انسان قرار گیرد، او را به حرکت میاندازد و همهی علائم حیاتی را در او ایجاد میکند؛ که از نشانههای بارز روح در قرآن میتوان به علم و اراده اشاره نمود که موجب تولید استعدادهای خاصی میشود تا انسان از این طریق بتواند زمین را آباد کند؛ و استعدادهای خود و دیگران را شکوفا کند و زندگی بر روی زمین را مدیریت کند.
همچنین باید گفت که ارتباط خداوند با عالم هستی از دو طریق است:
۱. خلق و آفرینش موجودات
۲. مدیریت و ادارهی مخلوقات
در قرآن این امر روشن شده است که روح در امور دوگانهی فوق جزو دستهی اول نیست؛ و در لیست مخلوقات قرار نمیگیرد، بلکه در دستهی دوم میباشد. و در چهارچوب امر خداوند قرار میگیرد. چنانکه خداوند در قرآن میفرماید:
وَيَسْأَلُونَكَ عَنِ الرُّوحِ قُلِ الرُّوحُ مِنْ أَمْرِ رَبِّي وَمَا أُوتِيتُم مِّنَ الْعِلْمِ إِلَّا قَلِيلًا [سوره اسراء : آیه ۸۵]
و از تو دربارهی «روح» سؤال میکنند، بگو: «روح از فرمان پروردگار من است؛ و جز اندکی از دانش، به شما داده نشده است!»
پس روح عبارت است از ایجاد استعداد جانشینی خداوند بر روی زمین؛ به عبارت دیگر یعنی دادن مجوز انجام اموراتی به انسان که تنها خداوند آنها را انجام میدهد و به نوعی یعنی دادن مجوز خداگونگی به بشر در راستای ادارهی زمین و زندگی انسان بر روی آن.
در ضمن طبق بیان قرآن از روح خداوند در انسان دمیده شده است؛ خداوند در این مورد میفرماید:
فَإِذَا سَوَّيْتُهُ وَنَفَخْتُ فِيهِ مِن رُّوحِي فَقَعُوا لَهُ سَاجِدِينَ[سوره الحجر-آیه۲۹]
هنگامی که کار آن را به پایان رساندم، و در او از روح خود (یک روح شایسته و بزرگ) دمیدم، همگی برای او سجده کنید!»
ممکن است در اینجا این شبهه القا شود که گویا خداوند با انسان حل شده و خالق و مخلوق یکی شدهاند. که این شبهه در میان فلاسفه و عرفا به مسئلهی حلول مشهور است.
بصورت خلاصه دربارهی این موضوع میتوان گفت؛ براساس قواعد فلسفی و عقلی راجح، حلول و یکی شدن دو چیز تنها در میان ممکنات و مخلوقات واقع میشود. زیرا از جنسیت و سنخیت مشابهی برخوردارند؛ اما واجب الوجود (خداوند) نه در جنسیت، نه در سنخیت، نه در ذات و نه در صفات با ممکنات و خصوصاً انسان تشابهی ندارد؛ و مسئلهی حلول میان آن دو از محالات عقلی است و جمع نقیضین (مثال از جمیع نقیضین: در یک زمان و مکان مشخص در کرهی زمین هم روز باشد هم شب) است؛ یعنی نمیتوان انسان را در زمان و مکان واحدی هم خدا دانست و هم مخلوق. لذا مسئلهی حلول خالق و مخلوق از امور محال و باطل محسوب میشود.
ضمنا قضیهی دمیدن روح در انسان از جانب خداوند به این معنی نیست که گویا خداوند قطعهای از روح خود را از خود جدا کرده و در انسان دمیده است تا از این طریق انسان نیز خدا شود. بلکه به معنی دادن مجوزی است به انسان، تا بر روی زمین اموری راانجام دهد که اگر بشر آنرا انجام نمیداد، خداوند خود شخصاً آنها را انجام میداد.
این امر مسلم است که روح از امور فنا ناپذیر است، و انسان از طریق آن استعداد جاودانگی را پیدا می کند، اما به اذن خدا وابسته است، و باز خداوند و روح انسان دو امر غیر قابل حل در یکدیگر هستند. بنابراین هرگز خداوند قابل برش و انتقال به انسان نیست، و حلول خداوند با مخلوقات از جمله انسان جزو محالات است.
و من الله توفیق
محمد حامدی
@mohamadhamedy
پیام روزانه ی قرآنی شماره : ۱۶۵
بخش : اول
🔴 سوال :
باتوجه به آیه:
ِوَلَكُمْ فِيهَا مَا تَشْتَهِي أَنفُسُكُمْ وَلَكُمْ فِيهَا مَا تَدَّعُونَ [سوره فصلت : آیه ۳۱]
و برای شما هر چه دلتان بخواهد در بهشت فراهم است، و هر چه طلب کنید به شما داده میشود!
اگر کسی خبر داشته باشد که یکی از نزدیکانش در جهنم به سر میبرد، اگر در خواست ملاقات با ایشان را داشته باشد، آیا خداوند درخواست او را برآورده میکند؟ آیا امکان ورود آن فرد جهنمی به بهشت با توجه به خواستهی فرد بهشتی، وجود دارد؟
🔵 جواب:
در ابتدا اشاره به این حقیقت ضروری است که خصوصیات زندگی دنیا (که محل آزمایش انسان است) با خصوصیات زندگی اخروی تفاوت بنیادی دارد؛ و تامین آرزوهای انسان نیز متناسب با هر کدام از این دو زندگی است و با هم تفاوت دارند؛ در حیات دنیا امکان اینکه مجرمین و مومنین با هم و در یک خانواده زندگی کنند، وجود دارد اما از خصوصیات دنیای آخرت این است که جایگاه مجرمین و مومنین، کاملا مجزا است و هرگز با هم زندگی و ملاقات نخواهند نمود، هر چند آن را بخواهند و آرزو کنند؛ لذا در آخرت از میان نزدیکان انسان، تنها کسانی در بهشت خدا با هم زندگی خواهند نمود، که مومن باشند.
وَالَّذِينَ آمَنُوا وَاتَّبَعَتْهُمْ ذُرِّيَّتُهُم بِإِيمَانٍ أَلْحَقْنَا بِهِمْ ذُرِّيَّتَهُمْ وَمَا أَلَتْنَاهُم مِّنْ عَمَلِهِم مِّن شَيْءٍ كُلُّ امْرِئٍ بِمَا كَسَبَ رَهِينٌ [سوره الطور : آیه ۲۱]
کسانی که ایمان آوردند و فرزندانشان به پیروی از آنان ایمان اختیار کردند، فرزندانشان را (در بهشت) به آنان ملحق میکنیم؛ و از (پاداش) عملشان چیزی نمیکاهیم؛ و هر کس در گرو اعمال خویش است!
ضمنا بر اساس آیات قرآن بعد از وقوع نفخ صور اسرافیل، رابطهی نسبها و خویشاوندی با هم قطع میشود تا مومنین بخاطر سرانجام بد نزدیکانشان دچار ناراحتی نشوند؛ چون بهشت جایگاه خوشیها است نه ناخوشیها؛ لذا بعد از ورود به بهشت، تنها رابطهی نسبی انسانهای مومن با هم باقی خواهد ماند و رابطهی نسبی بین مومنین و مجرمین قطع میشود.
فَإِذَا نُفِخَ فِي الصُّورِ فَلَا أَنسَابَ بَيْنَهُمْ يَوْمَئِذٍ وَلَا يَتَسَاءَلُونَ [سوره المومنون : آیه ۱۰۱]
هنگامی که در «صور» دمیده شود، هیچ یک از پیوندهای خویشاوندی میان آنها در آن روز نخواهد بود؛ و از یکدیگر تقاضای کمک نمیکنند (چون کاری از کسی ساخته نیست)!
پس تنها رابطهی موجود در آخرت میان مومنین و مجرمین، گفتگو و ندایی است مبنی بر اینکه آیا وعدهی خدا تحقق پیدا کرده یا نه؟
وَنَادَىٰ أَصْحَابُ الْجَنَّةِ أَصْحَابَ النَّارِ أَن قَدْ وَجَدْنَا مَا وَعَدَنَا رَبُّنَا حَقًّا فَهَلْ وَجَدتُّم مَّا وَعَدَ رَبُّكُمْ حَقًّا قَالُوا نَعَمْ فَأَذَّنَ مُؤَذِّنٌ بَيْنَهُمْ أَن لَّعْنَةُ اللَّهِ عَلَى الظَّالِمِينَ [سوره الاعراف : آیه ۴۴]
و بهشتیان دوزخیان را صدا میزنند که: «آنچه را پروردگارمان به ما وعده داده بود، همه را حق یافتیم؛ آیا شما هم آنچه را پروردگارتان به شما وعده داده بود حق یافتید؟!» گفتند: «بله!» در این هنگام، ندادهندهای در میان آنها ندا میدهد که: «لعنت خدا بر ستمگران باد!
ضمنا بر اساس نظر قرآن استفادهی مجرمین از فضای بهشت، از جمله ملاقات حضوری بهشتیان و جهنمیان، اعم از اقوام و بیگانگان حرام و ممنوع است و هرکس در دنیایی که برای خود در دوران آزمایش ساخته است زندگی میکند.
وَنَادَىٰ أَصْحَابُ النَّارِ أَصْحَابَ الْجَنَّةِ أَنْ أَفِيضُوا عَلَيْنَا مِنَ الْمَاءِ أَوْ مِمَّا رَزَقَكُمُ اللَّهُ قَالُوا إِنَّ اللَّهَ حَرَّمَهُمَا عَلَى الْكَافِرِينَ [سوره الاعراف : آیه ۵۰]
و دوزخیان، بهشتیان را صدا میزنند که: «(محبّت کنید) و مقداری آب، یا از آنچه خدا به شما روزی داده، به ما ببخشید!» آنها (در پاسخ) میگویند: «خداوند اینها را بر کافران حرام کرده است!»
محمد حامدی
@mohamadhamedy
بخش : اول
🔴 سوال :
باتوجه به آیه:
ِوَلَكُمْ فِيهَا مَا تَشْتَهِي أَنفُسُكُمْ وَلَكُمْ فِيهَا مَا تَدَّعُونَ [سوره فصلت : آیه ۳۱]
و برای شما هر چه دلتان بخواهد در بهشت فراهم است، و هر چه طلب کنید به شما داده میشود!
اگر کسی خبر داشته باشد که یکی از نزدیکانش در جهنم به سر میبرد، اگر در خواست ملاقات با ایشان را داشته باشد، آیا خداوند درخواست او را برآورده میکند؟ آیا امکان ورود آن فرد جهنمی به بهشت با توجه به خواستهی فرد بهشتی، وجود دارد؟
🔵 جواب:
در ابتدا اشاره به این حقیقت ضروری است که خصوصیات زندگی دنیا (که محل آزمایش انسان است) با خصوصیات زندگی اخروی تفاوت بنیادی دارد؛ و تامین آرزوهای انسان نیز متناسب با هر کدام از این دو زندگی است و با هم تفاوت دارند؛ در حیات دنیا امکان اینکه مجرمین و مومنین با هم و در یک خانواده زندگی کنند، وجود دارد اما از خصوصیات دنیای آخرت این است که جایگاه مجرمین و مومنین، کاملا مجزا است و هرگز با هم زندگی و ملاقات نخواهند نمود، هر چند آن را بخواهند و آرزو کنند؛ لذا در آخرت از میان نزدیکان انسان، تنها کسانی در بهشت خدا با هم زندگی خواهند نمود، که مومن باشند.
وَالَّذِينَ آمَنُوا وَاتَّبَعَتْهُمْ ذُرِّيَّتُهُم بِإِيمَانٍ أَلْحَقْنَا بِهِمْ ذُرِّيَّتَهُمْ وَمَا أَلَتْنَاهُم مِّنْ عَمَلِهِم مِّن شَيْءٍ كُلُّ امْرِئٍ بِمَا كَسَبَ رَهِينٌ [سوره الطور : آیه ۲۱]
کسانی که ایمان آوردند و فرزندانشان به پیروی از آنان ایمان اختیار کردند، فرزندانشان را (در بهشت) به آنان ملحق میکنیم؛ و از (پاداش) عملشان چیزی نمیکاهیم؛ و هر کس در گرو اعمال خویش است!
ضمنا بر اساس آیات قرآن بعد از وقوع نفخ صور اسرافیل، رابطهی نسبها و خویشاوندی با هم قطع میشود تا مومنین بخاطر سرانجام بد نزدیکانشان دچار ناراحتی نشوند؛ چون بهشت جایگاه خوشیها است نه ناخوشیها؛ لذا بعد از ورود به بهشت، تنها رابطهی نسبی انسانهای مومن با هم باقی خواهد ماند و رابطهی نسبی بین مومنین و مجرمین قطع میشود.
فَإِذَا نُفِخَ فِي الصُّورِ فَلَا أَنسَابَ بَيْنَهُمْ يَوْمَئِذٍ وَلَا يَتَسَاءَلُونَ [سوره المومنون : آیه ۱۰۱]
هنگامی که در «صور» دمیده شود، هیچ یک از پیوندهای خویشاوندی میان آنها در آن روز نخواهد بود؛ و از یکدیگر تقاضای کمک نمیکنند (چون کاری از کسی ساخته نیست)!
پس تنها رابطهی موجود در آخرت میان مومنین و مجرمین، گفتگو و ندایی است مبنی بر اینکه آیا وعدهی خدا تحقق پیدا کرده یا نه؟
وَنَادَىٰ أَصْحَابُ الْجَنَّةِ أَصْحَابَ النَّارِ أَن قَدْ وَجَدْنَا مَا وَعَدَنَا رَبُّنَا حَقًّا فَهَلْ وَجَدتُّم مَّا وَعَدَ رَبُّكُمْ حَقًّا قَالُوا نَعَمْ فَأَذَّنَ مُؤَذِّنٌ بَيْنَهُمْ أَن لَّعْنَةُ اللَّهِ عَلَى الظَّالِمِينَ [سوره الاعراف : آیه ۴۴]
و بهشتیان دوزخیان را صدا میزنند که: «آنچه را پروردگارمان به ما وعده داده بود، همه را حق یافتیم؛ آیا شما هم آنچه را پروردگارتان به شما وعده داده بود حق یافتید؟!» گفتند: «بله!» در این هنگام، ندادهندهای در میان آنها ندا میدهد که: «لعنت خدا بر ستمگران باد!
ضمنا بر اساس نظر قرآن استفادهی مجرمین از فضای بهشت، از جمله ملاقات حضوری بهشتیان و جهنمیان، اعم از اقوام و بیگانگان حرام و ممنوع است و هرکس در دنیایی که برای خود در دوران آزمایش ساخته است زندگی میکند.
وَنَادَىٰ أَصْحَابُ النَّارِ أَصْحَابَ الْجَنَّةِ أَنْ أَفِيضُوا عَلَيْنَا مِنَ الْمَاءِ أَوْ مِمَّا رَزَقَكُمُ اللَّهُ قَالُوا إِنَّ اللَّهَ حَرَّمَهُمَا عَلَى الْكَافِرِينَ [سوره الاعراف : آیه ۵۰]
و دوزخیان، بهشتیان را صدا میزنند که: «(محبّت کنید) و مقداری آب، یا از آنچه خدا به شما روزی داده، به ما ببخشید!» آنها (در پاسخ) میگویند: «خداوند اینها را بر کافران حرام کرده است!»
محمد حامدی
@mohamadhamedy
پیام روزانه ی قرآنی شماره : ۱۶۶
بخش : پایانی
حتی این حقیقت به حدی سخت است که مجرمین برای نجات خود از مجازات الهی حاضر هستند اولاد، همسر، اقوام و همهی مردم زمین را فدا و تقدیم کنند تا خودشان از مجازات الهی نجات یابند و این امر، به این معنی است که رابطهی خانوادگی فراموش و قطع میشود و تنها خاطرهای از آنها در ذهنشان باقی میماند و حساسیت و دلبستگی خاصی نسبت به آنها ندارند، چون در دنیا همه.ی ما برای نجات فرزندانمان، حاضر هستیم خودمان را فدا کنیم؛ اما در قیامت این قاعده از بین میرود. پس در بعضی از مواقف آخرت رابطهی خویشاوندی (هنگام وارد شدن به جهنم) در حد خاطره مطرح می شود، اما در بقیهی موارد حذف میشود، تا بهشتیان در تنعم از بهشت دچار غم و اندوه نشوند.
یُبَصَّرُونَهُمْ یَوَدُّ الْمُجْرِمُ لَوْ یَفْتَدِی مِنْ عَذَابِ یَوْمِئِذٍ بِبَنِیهِ ⭐️ وَصَاحِبَتِهِ وَأَخِیهِ ⭐️ وَفَصِیلَتِهِ الَّتِی تُؤْوِیهِ ⭐️ وَمَنْ فِی الأرْضِ جَمِیعًا ثُمَّ یُنْجِیهِ ⭐️ کَلا إِنَّهَا لَظَى [سوره المعارج : آیه ۱۱ تا ۱۵]
نان را به ايشان نشان میدهند گناهكار آرزو میكند كه كاش براى رهايى از عذاب آن روز مىتوانست پسران خود را عوض دهد ⭐️ و [نيز] همسرش و برادرش را ⭐️ و قبيلهاش را كه به او پناه میدهد ⭐️ و هر كه را كه در روى زمين است همه را [عوض میداد] و آنگاه خود را رها میكرد ⭐️ نه چنين است [آتش] زبانه میكشد.
طریق دیگری که مومنین در بهشت با جهنمیان ارتباط پیدا میکنند، یادآوری بعضی از دوستان غیر مومن آنها در دنیاست، که میخواهند بدانند چه بر سر آنها آمده است، در این هنگام پردهی جهنم بر آنها برداشته میشود و آنها را در میان جهنم میبینند. و در این حالت خداوند را سپاس میگذارند که به آنها توفیق داد تا دنبالهرو ایشان نباشند، چون در این صورت آنها نیز جهنمی میشدند.
خداوند میفرماید:
6قَالَ قَائِلٌ مِنْهُمْ إِنِّي كَانَ لِي قَرِينٌ ⭐️ يَقُولُ أَإِنَّكَ لَمِنَ الْمُصَدِّقِينَ ⭐️ أَإِذَا مِتْنَا وَكُنَّا تُرَابًا وَعِظَامًا أَإِنَّا لَمَدِينُونَ ⭐️ قَالَ هَلْ أَنْتُمْ مُطَّلِعُونَ ⭐️ فَاطَّلَعَ فَرَآهُ فِي سَوَاءِ الْجَحِيمِ ⭐️ قَالَ تَاللَّهِ إِنْ كِدْتَ لَتُرْدِينِ ⭐️ وَلَوْلَا نِعْمَةُ رَبِّي لَكُنْتُ مِنَ الْمُحْضَرِينَ [سوره الصافات : آیه ۵۱ تا ۵۷]
گويندهاى از آنان مىگويد راستى من [در دنيا] همنشينى داشتم ⭐️ [كه به من] مىگفت آيا واقعا تو از باور دارندگانى ⭐️ آيا وقتى مرديم و خاك و [مشتى] استخوان شديم آيا واقعا جزا مىيابيم⭐️ [مؤمن] مىپرسد آيا شما اطلاع داريد [كجاست] ⭐️ پس اطلاع حاصل مى كند و او را در ميان آتش مى بيند ⭐️ [و] مىگويد به خدا سوگند چيزى نمانده بود كه تو مرا به هلاكت اندازى ⭐️ و اگر رحمت پروردگارم نبود هرآينه من [نيز] از احضارشدگان بودم.
ومن الله توفیق
محمد حامدی
@mohamadhamedy
بخش : پایانی
حتی این حقیقت به حدی سخت است که مجرمین برای نجات خود از مجازات الهی حاضر هستند اولاد، همسر، اقوام و همهی مردم زمین را فدا و تقدیم کنند تا خودشان از مجازات الهی نجات یابند و این امر، به این معنی است که رابطهی خانوادگی فراموش و قطع میشود و تنها خاطرهای از آنها در ذهنشان باقی میماند و حساسیت و دلبستگی خاصی نسبت به آنها ندارند، چون در دنیا همه.ی ما برای نجات فرزندانمان، حاضر هستیم خودمان را فدا کنیم؛ اما در قیامت این قاعده از بین میرود. پس در بعضی از مواقف آخرت رابطهی خویشاوندی (هنگام وارد شدن به جهنم) در حد خاطره مطرح می شود، اما در بقیهی موارد حذف میشود، تا بهشتیان در تنعم از بهشت دچار غم و اندوه نشوند.
یُبَصَّرُونَهُمْ یَوَدُّ الْمُجْرِمُ لَوْ یَفْتَدِی مِنْ عَذَابِ یَوْمِئِذٍ بِبَنِیهِ ⭐️ وَصَاحِبَتِهِ وَأَخِیهِ ⭐️ وَفَصِیلَتِهِ الَّتِی تُؤْوِیهِ ⭐️ وَمَنْ فِی الأرْضِ جَمِیعًا ثُمَّ یُنْجِیهِ ⭐️ کَلا إِنَّهَا لَظَى [سوره المعارج : آیه ۱۱ تا ۱۵]
نان را به ايشان نشان میدهند گناهكار آرزو میكند كه كاش براى رهايى از عذاب آن روز مىتوانست پسران خود را عوض دهد ⭐️ و [نيز] همسرش و برادرش را ⭐️ و قبيلهاش را كه به او پناه میدهد ⭐️ و هر كه را كه در روى زمين است همه را [عوض میداد] و آنگاه خود را رها میكرد ⭐️ نه چنين است [آتش] زبانه میكشد.
طریق دیگری که مومنین در بهشت با جهنمیان ارتباط پیدا میکنند، یادآوری بعضی از دوستان غیر مومن آنها در دنیاست، که میخواهند بدانند چه بر سر آنها آمده است، در این هنگام پردهی جهنم بر آنها برداشته میشود و آنها را در میان جهنم میبینند. و در این حالت خداوند را سپاس میگذارند که به آنها توفیق داد تا دنبالهرو ایشان نباشند، چون در این صورت آنها نیز جهنمی میشدند.
خداوند میفرماید:
6قَالَ قَائِلٌ مِنْهُمْ إِنِّي كَانَ لِي قَرِينٌ ⭐️ يَقُولُ أَإِنَّكَ لَمِنَ الْمُصَدِّقِينَ ⭐️ أَإِذَا مِتْنَا وَكُنَّا تُرَابًا وَعِظَامًا أَإِنَّا لَمَدِينُونَ ⭐️ قَالَ هَلْ أَنْتُمْ مُطَّلِعُونَ ⭐️ فَاطَّلَعَ فَرَآهُ فِي سَوَاءِ الْجَحِيمِ ⭐️ قَالَ تَاللَّهِ إِنْ كِدْتَ لَتُرْدِينِ ⭐️ وَلَوْلَا نِعْمَةُ رَبِّي لَكُنْتُ مِنَ الْمُحْضَرِينَ [سوره الصافات : آیه ۵۱ تا ۵۷]
گويندهاى از آنان مىگويد راستى من [در دنيا] همنشينى داشتم ⭐️ [كه به من] مىگفت آيا واقعا تو از باور دارندگانى ⭐️ آيا وقتى مرديم و خاك و [مشتى] استخوان شديم آيا واقعا جزا مىيابيم⭐️ [مؤمن] مىپرسد آيا شما اطلاع داريد [كجاست] ⭐️ پس اطلاع حاصل مى كند و او را در ميان آتش مى بيند ⭐️ [و] مىگويد به خدا سوگند چيزى نمانده بود كه تو مرا به هلاكت اندازى ⭐️ و اگر رحمت پروردگارم نبود هرآينه من [نيز] از احضارشدگان بودم.
ومن الله توفیق
محمد حامدی
@mohamadhamedy
پیام روزانه ی قرآنی شماره : ۱۶۷
بخش : اول
🔴سوال :
آیا اینکه گفته میشود دین اسلام تاریخی است و دورانش سپری شده و باید آن را به زباله دان تاریخ سپرد و دیگر سودی برای بشر ندارد درست است؟
🔵 جواب:
از خصوصیات ادیانی که تاریخی هستند این است که تنها برای حل مشکلات مقطعی و زمانی خاص صادر شده باشند و جهانشمول نباشند، که این حالت از ویژگی های مکاتب بشری بوده و خواهد بود؛ زیرا سازندگان آنها در زمان خود محدود بوده و از علم، حکمت، و رحمت بینهایت برخوردار نبوده و نیستند. اما صادر کنندهی دین اسلام خداوندی است که خالق زمان و مکان بوده و گذشته، حال و آیندهی زندگی بشر بصورت همزمان در اختیارش قرار داشته و دارد؛ و به همهی نیازهای ثابت و متغیر انسان آگاه بوده و حیات انسان را از ابتدا تا انتهایش بر روی زمین مدیریت نموده و مینماید.
بنابراین از زمانی که بشر بر روی زمین خلق شده، دین خدا برایش نازل شده و تا زمانی که انسان بر روی زمین خواهد زیست، به حضور دین خدا در زندگیش نیازمند است؛ و از این لحاظ دین و زندگی انسان از هم جدایی ناپذیراند، و البته این امر به این خاطر است که بشر برای تامین سعادتش در دو جهان از لحاظ مادی و معنوی حتما به دین و برنامهی سعادت بخش آن نیازمند است.
خداوند فرموده است:
مَنْ عَمِلَ صَالِحًا مِّن ذَكَرٍ أَوْ أُنثَىٰ وَهُوَ مُؤْمِنٌ فَلَنُحْيِيَنَّهُ حَيَاةً طَيِّبَةً وَلَنَجْزِيَنَّهُمْ أَجْرَهُم بِأَحْسَنِ مَا كَانُوا يَعْمَلُونَ [سوره نحل : آیه ۹۷]
هر کس کار شایستهای انجام دهد، خواه مرد باشد یا زن، در حالی که مؤمن است، او را به حیاتی پاک زنده میداریم؛ و پاداش آنها را به بهترین اعمالی که انجام میدادند، خواهیم داد.
ضمناً بشر برای زندگی خود وکسب آسایش و آرامش، به حضور همیشگی سه عنصر اساسی نیازمند است:
۱. خداوند به عنوان خالق، مربی، متخصص، حامی، تهیه کنندهی امکانات و دافع مضرات انسان و سایر مخلوقات.
۲. جهان آفرینش به عنوان امکاناتی برای زندگی انسان و موجودات دیگر.
۳. انسان به عنوان مصرف کنندهی محصولات موارد فوق.
دین خدا تامین همهی نیازهای مادی و معنوی انسان را در دنیا و آخرت، در این منظومهی سهگانه گنجانده است؛ و تا انسان با خصوصیات انسانی ثابت و متغیرش بر روی زمین حضور دارد، به دین خدا نیازمند است، چون هرگز نمیتواند از تامین نیازهایش بگذرد.
لَقَدْ أَرْسَلْنَا رُسُلَنَا بِالْبَيِّنَاتِ وَأَنزَلْنَا مَعَهُمُ الْكِتَابَ وَالْمِيزَانَ لِيَقُومَ النَّاسُ بِالْقِسْطِ وَأَنزَلْنَا الْحَدِيدَ فِيهِ بَأْسٌ شَدِيدٌ وَمَنَافِعُ لِلنَّاسِ وَلِيَعْلَمَ اللَّهُ مَن يَنصُرُهُ وَرُسُلَهُ بِالْغَيْبِ إِنَّ اللَّهَ قَوِيٌّ عَزِيزٌ [سوره الحدید : آیه ۲۵]
ما رسولان خود را با دلایل روشن فرستادیم، و با آنها کتاب (آسمانی) و میزان (شناسایی حقّ از باطل و قوانین عادلانه) نازل کردیم تا مردم قیام به عدالت کنند؛ و آهن را نازل کردیم که در آن نیروی شدید و منافعی برای مردم است، تا خداوند بداند چه کسی او و رسولانش را یاری میکند بیآنکه او را ببینند؛ خداوند قوّی و شکستناپذیر است!
محمد حامدی
@mohamadhamedy
بخش : اول
🔴سوال :
آیا اینکه گفته میشود دین اسلام تاریخی است و دورانش سپری شده و باید آن را به زباله دان تاریخ سپرد و دیگر سودی برای بشر ندارد درست است؟
🔵 جواب:
از خصوصیات ادیانی که تاریخی هستند این است که تنها برای حل مشکلات مقطعی و زمانی خاص صادر شده باشند و جهانشمول نباشند، که این حالت از ویژگی های مکاتب بشری بوده و خواهد بود؛ زیرا سازندگان آنها در زمان خود محدود بوده و از علم، حکمت، و رحمت بینهایت برخوردار نبوده و نیستند. اما صادر کنندهی دین اسلام خداوندی است که خالق زمان و مکان بوده و گذشته، حال و آیندهی زندگی بشر بصورت همزمان در اختیارش قرار داشته و دارد؛ و به همهی نیازهای ثابت و متغیر انسان آگاه بوده و حیات انسان را از ابتدا تا انتهایش بر روی زمین مدیریت نموده و مینماید.
بنابراین از زمانی که بشر بر روی زمین خلق شده، دین خدا برایش نازل شده و تا زمانی که انسان بر روی زمین خواهد زیست، به حضور دین خدا در زندگیش نیازمند است؛ و از این لحاظ دین و زندگی انسان از هم جدایی ناپذیراند، و البته این امر به این خاطر است که بشر برای تامین سعادتش در دو جهان از لحاظ مادی و معنوی حتما به دین و برنامهی سعادت بخش آن نیازمند است.
خداوند فرموده است:
مَنْ عَمِلَ صَالِحًا مِّن ذَكَرٍ أَوْ أُنثَىٰ وَهُوَ مُؤْمِنٌ فَلَنُحْيِيَنَّهُ حَيَاةً طَيِّبَةً وَلَنَجْزِيَنَّهُمْ أَجْرَهُم بِأَحْسَنِ مَا كَانُوا يَعْمَلُونَ [سوره نحل : آیه ۹۷]
هر کس کار شایستهای انجام دهد، خواه مرد باشد یا زن، در حالی که مؤمن است، او را به حیاتی پاک زنده میداریم؛ و پاداش آنها را به بهترین اعمالی که انجام میدادند، خواهیم داد.
ضمناً بشر برای زندگی خود وکسب آسایش و آرامش، به حضور همیشگی سه عنصر اساسی نیازمند است:
۱. خداوند به عنوان خالق، مربی، متخصص، حامی، تهیه کنندهی امکانات و دافع مضرات انسان و سایر مخلوقات.
۲. جهان آفرینش به عنوان امکاناتی برای زندگی انسان و موجودات دیگر.
۳. انسان به عنوان مصرف کنندهی محصولات موارد فوق.
دین خدا تامین همهی نیازهای مادی و معنوی انسان را در دنیا و آخرت، در این منظومهی سهگانه گنجانده است؛ و تا انسان با خصوصیات انسانی ثابت و متغیرش بر روی زمین حضور دارد، به دین خدا نیازمند است، چون هرگز نمیتواند از تامین نیازهایش بگذرد.
لَقَدْ أَرْسَلْنَا رُسُلَنَا بِالْبَيِّنَاتِ وَأَنزَلْنَا مَعَهُمُ الْكِتَابَ وَالْمِيزَانَ لِيَقُومَ النَّاسُ بِالْقِسْطِ وَأَنزَلْنَا الْحَدِيدَ فِيهِ بَأْسٌ شَدِيدٌ وَمَنَافِعُ لِلنَّاسِ وَلِيَعْلَمَ اللَّهُ مَن يَنصُرُهُ وَرُسُلَهُ بِالْغَيْبِ إِنَّ اللَّهَ قَوِيٌّ عَزِيزٌ [سوره الحدید : آیه ۲۵]
ما رسولان خود را با دلایل روشن فرستادیم، و با آنها کتاب (آسمانی) و میزان (شناسایی حقّ از باطل و قوانین عادلانه) نازل کردیم تا مردم قیام به عدالت کنند؛ و آهن را نازل کردیم که در آن نیروی شدید و منافعی برای مردم است، تا خداوند بداند چه کسی او و رسولانش را یاری میکند بیآنکه او را ببینند؛ خداوند قوّی و شکستناپذیر است!
محمد حامدی
@mohamadhamedy
پیام روزانه ی قرآنی شماره : ۱۶۸
بخش : نهایی
انسان با بینهایت نیاز و آرزو، خواهان تامین همهی آنها است؛ که البته تحقق آن در سه مرحلهی حیات دنیا، حیات برزخ و حیات اخروی عملی می شود؛ که برای انجام این امر مهم، وجود دو شرط اساسی لازم است که مکاتب بشری هرگز قادر به تامین آنها نیستند:
۱. وجود زمان بینهایت
۲. وجود امکانات بینهایت
زیرا تنها در صورت تحقق این دو امر است که نیازهای بینهایت انسان تامین میشوند؛ و قطعا تحقق این امر تنها از عهدهی دین خدا برمی آید. پس هرگز نمیتوان در هیچ زمانی خود را از تامین نیازهای مادی و معنوی بینهایت انسان در دنیا و آخرت فارغ نمود، تا بر این اساس دین خدا را نیز همانند مکاتب بشری محدود به زمانی خاص تلقی نمود و رسالت دین را پایان یافته دانست.
خداوند در این باره میفرماید:
أَلَا إِنَّ أَوْلِيَاءَ اللَّهِ لَا خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَلَا هُمْ يَحْزَنُونَ ﴿سوره یونس : آیه ۶۲﴾
آگاه باشيد كه بر دوستان خدا نه بيمى است و نه آنان اندوهگين مىشوند.
الَّذِينَ آمَنُوا وَكَانُوا يَتَّقُونَ ﴿سوره یونس : آیه ۶۳﴾
همانان كه ايمان آورده و پرهيزگارى ورزيدهاند.
لَهُمُ الْبُشْرَى فِي الْحَيَاةِ الدُّنْيَا وَفِي الْآخِرَةِ لَا تَبْدِيلَ لِكَلِمَاتِ اللَّهِ ذَلِكَ هُوَ الْفَوْزُ الْعَظِيمُ ﴿سوره یونس : آیه ۶۴﴾
در زندگی دنیا و در آخرت، شاد (و مسرور) ند؛ وعدههای الهی تخلّف ناپذیر است! این است آن رستگاری بزرگ!
از لحاظ دیگر باید گفت برای مهار خودخواهی بشر و آثار مخربش بایستی از اخلاق دینی کمک گرفت، زیرا بشر برای ایجاد اخلاق انسانی تنها با ایمان به خداوند علیم بر ظاهر و باطن انسان و ایمان به آخرت، میتواند آن را تضمین نماید.
وَلَقَدْ خَلَقْنَا الْإِنسَانَ وَنَعْلَمُ مَا تُوَسْوِسُ بِهِ نَفْسُهُ وَنَحْنُ أَقْرَبُ إِلَيْهِ مِنْ حَبْلِ الْوَرِيدِ [سوره قاف : آیه ۱۶]
ما انسان را آفریدیم و وسوسههای نفس او را میدانیم، و ما به او از رگ قلبش نزدیکتریم!
همچنین خداوند میفرماید:
وَ مَنْ أَعْرَضَ عَنْ ذِکْری فَإِنَّ لَهُ مَعیشَه ضَنْکاً وَ نَحْشُرُه یَوْمَ الْقِیامَه أَعْمى (سوره طه : آیه ۱۲۴)
هر کس از یاد من روی گردان شود زندگی تنگ خواهد داشت و روز قیامت او را نابینا محشور میکنیم.
قالَ رَبِّ لِمَ حَشَرْتَنی أَعْمى وَ قَدْ کُنْتُ بَصیراً(سوره طه : آیه ۱۲۵)
میگوید: پروردگارا چرا مرا نابینا محشور کردی؟ من که بینا بودم.
قالَ کَذلِکَ أَتَتْکَ آیاتُنا فَنَسیتَها وَ کَذلِکَ الْیَوْمَ تُنْسى (سوره طه : آیه ۱۲۶)
میفرماید: این بخاطر آن است که آیات من به تو رسید و آنها را فراموش کردی و امروز نیز تو فراموش خواهی شد.
در خاتمه باید این را بیان داشت که محتوای دین خدا مشمول سه امر است:
۱. جهانبینی و باورها
۲. اخلاق فردی و اجتماعی
۳. دریافت روشهای زندگی روزانه بصورت عصری
که البته انسان برای همیشه به وجود این سه عنصر اساسی نیازمند است؛ لذا هرگز گذشت زمان نمیتواند بر این حالات بشری چهرهی پوسیدگی و کهنگی بپوشاند و این گونه نیازها را از زندگی بشر حذف نماید.
در نتیجه تا انسان برصحنهی حیات حضور دارد، به وجود دین خدا برای کسب سعادتش نیازمند است.
برای توضیح بیشتر به کتابهای (انسان در جستجوی خوشبختی - چرا معامله با خداوند - نگاهی بر انسان شناسی قرآنی - آسیب شناسی مفاهیم دینی) نوشتهی محمد حامدی مراجعه شود.
محمد حامدی
@mohamadhamedy
بخش : نهایی
انسان با بینهایت نیاز و آرزو، خواهان تامین همهی آنها است؛ که البته تحقق آن در سه مرحلهی حیات دنیا، حیات برزخ و حیات اخروی عملی می شود؛ که برای انجام این امر مهم، وجود دو شرط اساسی لازم است که مکاتب بشری هرگز قادر به تامین آنها نیستند:
۱. وجود زمان بینهایت
۲. وجود امکانات بینهایت
زیرا تنها در صورت تحقق این دو امر است که نیازهای بینهایت انسان تامین میشوند؛ و قطعا تحقق این امر تنها از عهدهی دین خدا برمی آید. پس هرگز نمیتوان در هیچ زمانی خود را از تامین نیازهای مادی و معنوی بینهایت انسان در دنیا و آخرت فارغ نمود، تا بر این اساس دین خدا را نیز همانند مکاتب بشری محدود به زمانی خاص تلقی نمود و رسالت دین را پایان یافته دانست.
خداوند در این باره میفرماید:
أَلَا إِنَّ أَوْلِيَاءَ اللَّهِ لَا خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَلَا هُمْ يَحْزَنُونَ ﴿سوره یونس : آیه ۶۲﴾
آگاه باشيد كه بر دوستان خدا نه بيمى است و نه آنان اندوهگين مىشوند.
الَّذِينَ آمَنُوا وَكَانُوا يَتَّقُونَ ﴿سوره یونس : آیه ۶۳﴾
همانان كه ايمان آورده و پرهيزگارى ورزيدهاند.
لَهُمُ الْبُشْرَى فِي الْحَيَاةِ الدُّنْيَا وَفِي الْآخِرَةِ لَا تَبْدِيلَ لِكَلِمَاتِ اللَّهِ ذَلِكَ هُوَ الْفَوْزُ الْعَظِيمُ ﴿سوره یونس : آیه ۶۴﴾
در زندگی دنیا و در آخرت، شاد (و مسرور) ند؛ وعدههای الهی تخلّف ناپذیر است! این است آن رستگاری بزرگ!
از لحاظ دیگر باید گفت برای مهار خودخواهی بشر و آثار مخربش بایستی از اخلاق دینی کمک گرفت، زیرا بشر برای ایجاد اخلاق انسانی تنها با ایمان به خداوند علیم بر ظاهر و باطن انسان و ایمان به آخرت، میتواند آن را تضمین نماید.
وَلَقَدْ خَلَقْنَا الْإِنسَانَ وَنَعْلَمُ مَا تُوَسْوِسُ بِهِ نَفْسُهُ وَنَحْنُ أَقْرَبُ إِلَيْهِ مِنْ حَبْلِ الْوَرِيدِ [سوره قاف : آیه ۱۶]
ما انسان را آفریدیم و وسوسههای نفس او را میدانیم، و ما به او از رگ قلبش نزدیکتریم!
همچنین خداوند میفرماید:
وَ مَنْ أَعْرَضَ عَنْ ذِکْری فَإِنَّ لَهُ مَعیشَه ضَنْکاً وَ نَحْشُرُه یَوْمَ الْقِیامَه أَعْمى (سوره طه : آیه ۱۲۴)
هر کس از یاد من روی گردان شود زندگی تنگ خواهد داشت و روز قیامت او را نابینا محشور میکنیم.
قالَ رَبِّ لِمَ حَشَرْتَنی أَعْمى وَ قَدْ کُنْتُ بَصیراً(سوره طه : آیه ۱۲۵)
میگوید: پروردگارا چرا مرا نابینا محشور کردی؟ من که بینا بودم.
قالَ کَذلِکَ أَتَتْکَ آیاتُنا فَنَسیتَها وَ کَذلِکَ الْیَوْمَ تُنْسى (سوره طه : آیه ۱۲۶)
میفرماید: این بخاطر آن است که آیات من به تو رسید و آنها را فراموش کردی و امروز نیز تو فراموش خواهی شد.
در خاتمه باید این را بیان داشت که محتوای دین خدا مشمول سه امر است:
۱. جهانبینی و باورها
۲. اخلاق فردی و اجتماعی
۳. دریافت روشهای زندگی روزانه بصورت عصری
که البته انسان برای همیشه به وجود این سه عنصر اساسی نیازمند است؛ لذا هرگز گذشت زمان نمیتواند بر این حالات بشری چهرهی پوسیدگی و کهنگی بپوشاند و این گونه نیازها را از زندگی بشر حذف نماید.
در نتیجه تا انسان برصحنهی حیات حضور دارد، به وجود دین خدا برای کسب سعادتش نیازمند است.
برای توضیح بیشتر به کتابهای (انسان در جستجوی خوشبختی - چرا معامله با خداوند - نگاهی بر انسان شناسی قرآنی - آسیب شناسی مفاهیم دینی) نوشتهی محمد حامدی مراجعه شود.
محمد حامدی
@mohamadhamedy
موضوع : درخواستی بسیار ضروری از طیف ماموستایان دینی در راستای تصرف قلوب انسانها اعم از دینی و غیره
گوینده : محمد حامدی
زمان : ۱۳ دقیقه و ۴۱ ثانیه
زبان : کردی
@mohamadhamedy
گوینده : محمد حامدی
زمان : ۱۳ دقیقه و ۴۱ ثانیه
زبان : کردی
@mohamadhamedy
پیام روزانه ی قرآنی شماره : ۱۶۹
بخش : اول
🔴 سوال :
چرا خداوند بدون نظرخواهی از انسان، او را آفریده است؟ در حالی که شاید انسان نسبت به آفرینش خود، ناراضی باشد. ضمناً چون به صورت جبری خلق شده است، با توجه به وجود استعداد خیر و شر در انسان و میل انسان به انتخاب شر ممکن است جهنمی شود، حال تقصیر انسان چیست؟
🔵 جواب :
خداوند به صورت ازلی و ابدی دارای همهی صفات کمال در حد بینهایت است. و بر این اساس، همهی افعالش (از جمله خلق انسان) حکیمانه و بجاست. زیرا انجام کار نابجا و غیر حکیمانه بخاطر وجود عواملی است که تنها در میان مخلوقات ناقص، از جمله انسان جاری است و در رابطه با خداوند منتفی است. که عبارت است از:
۱. وجود نقص و ضعف در علم
۲. وجود نقص و ضعف در قدرت
۳. وجود نقص و ضعف در کاردانی و حکمت
۴. وجود هوا و هوس
۵. وجود نقص و ضعف در سایر کمالات
بنابراین در همین ابتدا لازم است که افعال موجود در جهان آفرینش را در دو دسته قرار دهیم تا به صورت منطقی و عادلانه هر کدام را در جای خویش قرار دهیم و هرگز آن دو را به صورت همسان تلقی نکنیم و بدنبال آن دچار مغالطهی غیر منطقی نشویم و احکام ناروا و داوری نابجا را اعمال نکنیم که عبارت است از:
۱. افعال خداوند:
که همگی حکیمانه، علیمانه و رحیمانه است. زیرا فاعل آن کسی است که جمیع صفات کمال را در حد بینهایت داراست و فعل غیر حکیمانه و ظالمانه از جانب ایشان محال است. چون بر اساس فاکتورهای پنجگانهی مذکور کار غیر حکیمانه از ایشان منتفی است. و هرگاه در بعضی از امور، فعلی از افعال خداوند ظاهراً غیر حکیمانه جلوه نماید، وجود این امر ناشی از ضعف علمی ماست. در صورتی که خداوند برای همهی کارهایش دلیل یا دلایلی موجه دارد. اما گاهی حکمت آنها را بیان نمیکند. و البته این امر به خاطر عدم وجود حکمت نیست بلکه خداوند بخاطر وجود تخصص بینهایتش از ما اعتماد شایسته را میخواهد نه مشکوک شدن غیر منصفانه.
كُتِبَ عَلَيْكُمُ الْقِتَالُ وَهُوَ كُرْهٌ لَّكُمْ وَعَسَىٰ أَن تَكْرَهُوا شَيْئًا وَهُوَ خَيْرٌ لَّكُمْ وَعَسَىٰ أَن تُحِبُّوا شَيْئًا وَهُوَ شَرٌّ لَّكُمْ وَاللَّهُ يَعْلَمُ وَأَنتُمْ لَا تَعْلَمُونَ [سوره البقره : آیه ۲۱۶]
جهاد در راه خدا، بر شما مقرّر شد؛ در حالی که برایتان ناخوشایند است. چه بسا چیزی را خوش نداشته باشید، حال آن که خیرِ شما در آن است. و یا چیزی را دوست داشته باشید، حال آنکه شرِّ شما در آن است. و خدا میداند، و شما نمیدانید.
۲. افعال ممکنات و مخلوقات از جمله انسان:
که این گونه افعال هم میتواند حکیمانه باشد و هم غیر حکیمانه. زیرا فاعل آن هم بعضی از صفات کمال را در حد محدودی در اختیار دارد و هم دارای هوا و هوس و جهل نیز میباشد.
محمد حامدی
@mohamadhamedy
بخش : اول
🔴 سوال :
چرا خداوند بدون نظرخواهی از انسان، او را آفریده است؟ در حالی که شاید انسان نسبت به آفرینش خود، ناراضی باشد. ضمناً چون به صورت جبری خلق شده است، با توجه به وجود استعداد خیر و شر در انسان و میل انسان به انتخاب شر ممکن است جهنمی شود، حال تقصیر انسان چیست؟
🔵 جواب :
خداوند به صورت ازلی و ابدی دارای همهی صفات کمال در حد بینهایت است. و بر این اساس، همهی افعالش (از جمله خلق انسان) حکیمانه و بجاست. زیرا انجام کار نابجا و غیر حکیمانه بخاطر وجود عواملی است که تنها در میان مخلوقات ناقص، از جمله انسان جاری است و در رابطه با خداوند منتفی است. که عبارت است از:
۱. وجود نقص و ضعف در علم
۲. وجود نقص و ضعف در قدرت
۳. وجود نقص و ضعف در کاردانی و حکمت
۴. وجود هوا و هوس
۵. وجود نقص و ضعف در سایر کمالات
بنابراین در همین ابتدا لازم است که افعال موجود در جهان آفرینش را در دو دسته قرار دهیم تا به صورت منطقی و عادلانه هر کدام را در جای خویش قرار دهیم و هرگز آن دو را به صورت همسان تلقی نکنیم و بدنبال آن دچار مغالطهی غیر منطقی نشویم و احکام ناروا و داوری نابجا را اعمال نکنیم که عبارت است از:
۱. افعال خداوند:
که همگی حکیمانه، علیمانه و رحیمانه است. زیرا فاعل آن کسی است که جمیع صفات کمال را در حد بینهایت داراست و فعل غیر حکیمانه و ظالمانه از جانب ایشان محال است. چون بر اساس فاکتورهای پنجگانهی مذکور کار غیر حکیمانه از ایشان منتفی است. و هرگاه در بعضی از امور، فعلی از افعال خداوند ظاهراً غیر حکیمانه جلوه نماید، وجود این امر ناشی از ضعف علمی ماست. در صورتی که خداوند برای همهی کارهایش دلیل یا دلایلی موجه دارد. اما گاهی حکمت آنها را بیان نمیکند. و البته این امر به خاطر عدم وجود حکمت نیست بلکه خداوند بخاطر وجود تخصص بینهایتش از ما اعتماد شایسته را میخواهد نه مشکوک شدن غیر منصفانه.
كُتِبَ عَلَيْكُمُ الْقِتَالُ وَهُوَ كُرْهٌ لَّكُمْ وَعَسَىٰ أَن تَكْرَهُوا شَيْئًا وَهُوَ خَيْرٌ لَّكُمْ وَعَسَىٰ أَن تُحِبُّوا شَيْئًا وَهُوَ شَرٌّ لَّكُمْ وَاللَّهُ يَعْلَمُ وَأَنتُمْ لَا تَعْلَمُونَ [سوره البقره : آیه ۲۱۶]
جهاد در راه خدا، بر شما مقرّر شد؛ در حالی که برایتان ناخوشایند است. چه بسا چیزی را خوش نداشته باشید، حال آن که خیرِ شما در آن است. و یا چیزی را دوست داشته باشید، حال آنکه شرِّ شما در آن است. و خدا میداند، و شما نمیدانید.
۲. افعال ممکنات و مخلوقات از جمله انسان:
که این گونه افعال هم میتواند حکیمانه باشد و هم غیر حکیمانه. زیرا فاعل آن هم بعضی از صفات کمال را در حد محدودی در اختیار دارد و هم دارای هوا و هوس و جهل نیز میباشد.
محمد حامدی
@mohamadhamedy