tg-me.com/aba_saydi/99
Last Update:
هو الشاهد
✅ خواب گران ستمگران
✍️ حجتاله صیدی
▪️در فلسفهی اربعین بسیار گفته و نوشتهاند که یا مستند است، یا با عقل و منطق آدمی سازگاری دارد و یا به دل مینشیند.
حال و هوای اربعین حسینی، هر سال که میگذرد بیشتر با دل سر و کار پیدا میکند و دل دروغ نمیگوید.
یادش به خیر قیصر امینپور که میگفت: اگر برخی حرفها سرم نمیشود، دلم که میشود.
اربعین شاید برای آن است که مهری که به روزگاران بر دل نشسته است از دل بیرون نرود، حتی به روزگاران، از آن روی که در چهل روز شراب صاف میشود و صوفی به منزل میرسد اگر رهرو باشد.
▪️مهر سالار شهیدان بدان سبب به دل نشسته است و بیرون نمیتوان کرد که زندگی و شهادتش، خلاصهی تاریخ بود و سرگذشت بشری. به تعبیر حسین وارث آدم، چکیدهی نبرد خیر و شر از قابیل و هابیل تا فرعون و موسی و سپس یزید و حسینابنعلی(ع). همان دو رودخانهی جاری به موازات هم، دجله و فراتی که یک سرچشمه دارند و البته دو مسیر متفاوت.
▪️انسان خردمند امروز به عاشورا و اربعین که مینگرد، باید تکلیف خود را روشن کند که در کدام سوی بایستد. در دجله یا فرات؟ در طرف خیر یا طرف شر؟ دیگر پا به پا کردن در بینالنهرین به کار نمیآید و تنها تشنگی میافزاید، اگر خواب گران او را نرباید که صاحب مثنوی گفت:
پس عزا بر خود کنید ای خفتگان
زان که بد مرگی است این خواب گران
▪️سر از خفتگی در هزارهی سوم که برداریم و چشم و گوش بگشاییم، عاشورا در برابر دیدگان است و پیام اربعین در گوش. آزادی و آزادگی همچنان گوهر کمیاب روزگار است و در چنین تاریکی اسارتباری، سرور آزادگان
جهان است که فریاد میزند:
وَيلَكم إنْ لمْ يَكنْ لَكُم دِينٌ فَكُونُوا أحراراً
▪️در روایت است که زمین و آسمان چهل شبانه روز بر سالار شهیدان و سرور آزادگان گریستند.
گریستن بهانه میخواهد و گاهی روضه بهترین بهانه بوده است، به ویژه روضههای عاشورا و اربعین به غایت سوزناکاند.
امشب اما، که شب اربعین هزار و چهارصد و چهل و چهار است، ذهن و زبان سوگوار، روضهای متفاوت میطلبد. خبرهای روزگار و حکایتهای مردمان و شکایتهای مطلومان، خود روضهای است دلسوز و جانگداز.
▪️ روضهی امشب پس از سلام به اباعبدالله و ارواح پاک یارانش، دو فراز ارجمند از گنجینهی ادب فارسیاند که در این روزها دیدگان آدمی را رشک دجله و فرات میکند:
نوحهی اول از شیخ ابوالحسن خرقانی است به نقل تذکرةالاولیاء:
«و گفت: اگر از ترکستان تا بدر شام کسی را خاری در انگشت شود آن از آن من است و همچنین از ترک تا شام کسی را قدم در سنگ آید زیان آن مراست و اگر اندوهی در دلی است آن دل از آن من است.»
و نوحهی دوم از دردوارههای قیصر:
«دردهای من
گرچه مثل دردهای مردم زمانه نیست
درد مردم زمانه است
مردمی که چین پوستینشان
مردمی که رنگ روی آستینشان
مردمی که نامهایشان
جلد کهنهی شناسنامههایشان
درد میکند.
دردهای پوستی کجا؟
درد دوستی کجا؟ »
🗓جمعه ۲۵ شهریور ۱۴۰۱
(نوزدهم صفر ۱۴۴۴)
#حجت_اله_صیدی
www.tg-me.com/us/آبا/com.aba_saydi
BY آبا
Share with your friend now:
tg-me.com/aba_saydi/99