Telegram Group & Telegram Channel
.
.
👈 برای ایران و احتمال انقراضش

✍️ بخش سوم:

منطقِ موقعیتِ پزشکیان


محسن رنانی

تغییرات شدید سنی در مقامات دولت‌ها، که موجب دست‌به‌دست شدن بوروکراسی ایران بین «دولت‌ عصا» و «دولت‌ پستانک» شده است، امکان انباشت یادگیری را از بین برده و ساختار بورکراسی ایران را ویران کرده است. پزشکیان اگر رأی آورد البته باید مراقب باشد که دولتش «دولت عصا» نشود. اما در پاسخ به برخی گمانه‌ها و انگیزه‌خوانی‌ها درباره خودم، می‌گویم که از سال ۱۳۸۱ با خدای خود عهد کرده‌ام که در این نظام، هیچ پُست و مسئولیتی نگیرم و تاکنون بر عهد خویش مانده‌ام و البته اگر پزشکیان هم بیاید بر این عهد می‌مانم و کار فکری و مدنی خودم را ادامه می‌دهم. بنابراین آنچه این‌روزها می‌نویسم درچارچوب وظیفه روشنفکری من است و هزینه‌اش را پرداخته‌ام و بازهم می‌پردازم.

اما امروز رأی من به پزشکیان رأی به شخص پزشکیان، یا رأی به اصلاح‌طلبان نیست. رأی من به پزشکیان رأی به «منطق موقعیت پزشکیان» است. این منطق موقعیت را در بخش دوم همین نوشتار شرح داده‌ام (در لینک پایین بخوانید).

همانگونه که درپاسخ به سوال دوستی نوشتم (و متاسفانه او بدون اجازه، بازپخش کرد)، دراین انتخابات، با رأی به پزشکیان ما پای‌مان را می‌گذاریم لای درْ. چون اگر درْ بسته شود دو راه داریم: یا از خفگی بمیریم یا در و دیوار را به آتش بکشیم و سقف را بر سر خود خراب کنیم تا راهی بیابیم؛ وهر دو نتایجی اسفناک خواهند داشت. عقلانیت و حتی حس طبیعی خوددوستی حکم می‌کند پای‌مان را بگذاریم لای درْ تا هوای تازه را ازدست ندهیم. که اگر هوا نباشد مغزمان هم درست کار نمی‌کند. بعد، با مقاومت ما ممکن است خیلی گشایش‌ها رخ دهد؛ چون زمان به نفع ماست (به «خلق امکان» که در بخش دوم آمد بیندیشیم). بویژه آن که این ساختار، تمام منابع و فرصت‌های خود را یا مصرف کرده یا سوزانده و اکنون در محاصره دهها «بحرانِ اینکْ حل‌ناشدنی» است.

پزشکیان به خودیِ خود مطلوبیت و مزیت ویژه‌ای ندارد که مثلا قبلی‌هایی که رأی ما را ربودند، نداشته‌اند. مزیت پزشکیان در «منطق موقعیتی»‌ است که اکنون در آن قرار دارد. درک منطق موقعیت، مهم‌ترین وظیفه روشنفکران یک جامعه برای روشنگری است. و اصولا تفاوت روشنفکر با دیگران همین است که او برای تحلیل و تصمیم، امروز را با گذشته مقایسه نمی‌کند بلکه منطق موقعیت امروز را در کنار منطق موقعیت فردا قرار می‌دهد و از این طریق، به خلقِ امکان و خلقِ افق می‌اندیشد.

بنابراین، در پاسخ به خیلی از نقدها و پرسش‌های این دو روز، من همچنان معتقدم نظام در مرحله چهارم «سقوط» است و در همان مقاله هم (در لینک پایین) خیلی پوشیده گفته‌ام: این مرحله ممکن است خیلی کوتاه یا خیلی بلند باشد، اما نظام در ابتدای مسیر آن است، مگر آن که دراین فاصله تصمیم بگیرد انقلاب از بالا را شروع کند. و البته امروز معتقدم که این ساختار دیگر چنان در ناکارآمدی و فساد فرو رفته است، که توان افق‌گشایی یا انقلاب از بالا را هم ندارد.

و اکنون با ملاحظه تمام این نکات، می گویم: اگراصلاح‌طلبید، اگر اعتدال‌گرایید، اگر تحول‌خواهید، اگر گذارطلبید و حتی اگر رفراندوم یا انقلاب می‌خواهید، همه این اهداف با حضور پزشکیان در پاستور کم هزینه‌تر قابل تحقق است تا با حضور یک جزم‌اندیش تندرو. همین!

عرصه منافع بین نسلی عرصه‌ای نیست که به خودمان اجازه بدهیم بر اساس احساس و هیجان و غیرت تصمیم بگیریم. تا نگاهمان را تغییر ندهیم، روی بهروزی را نخواهیم دید. آخر پس‌از نیم قرن تجربه پرهزینه، چه فرقی است بین آنانی که در اوایل انقلاب به مخالفانِ اعدام لقب «بی‌شرف» می‌دادند و مدال شرافت به سینه خلخالی می‌زدند با آنانی که امروز به هر کس تصمیم به رأی داشته باشد برچسب «بی‌شرف» می‌زنند؟

از نظر من و با خط‌کش توسعه، در هنگام کنش‌های ‌اجتماعی، میزان شرف هر کس (مردم یا حاکمان) به اندازه فاصله‌ای است که از خشونت می‌گیرد. و دقیقا با همین خط‌کش است که می‌گویم پزشکیان گزینه‌ مناسب‌تری برای امروز ماست. چون با توجه به چهل میلیون جمعیت جوان کشور که اکثریت آنها خواسته‌هایی کاملا در تضاد با نظام سیاسی دارند، آمدن هرکدام از پنج گزینه رقیب پزشکیان، احتمال خشونت را در هر دو طرف بالا می‌برد.

هر تصمیمی که نتیجه آن ریختن قطره خونی بیشتر باشد پیشاپیش ضدتوسعه و ضدملی است. تمام هنر توسعه‌خواهی در این است بکوشیم در بازی جمعی، گزینه‌‌ای را انتخاب کنیم که در دل خود خشونت کمتری داشته باشد. همین یک نکته تمام هنر یک ملت برای گذار به توسعه است. اگر ملتی همین یک هنر را داشته باشد، کارْ تمام است. این آن هنری بود که ژاپنی‌ها و کره‌ای‌ها داشتند و توانستند راه چهارصد ساله پر خون اروپا را در پنجاه سال و بدون خون طی کنند. و البته تصمیم با ملت ایران است.
۶ تیر ۱۴۰۳


بخوانید:

بخش اول این‌جا

بخش دوم این‌جا

مقاله «سقوط» این‌جا

renani.net
.
.



tg-me.com/Renani_Mohsen/631
Create:
Last Update:

.
.
👈 برای ایران و احتمال انقراضش

✍️ بخش سوم:

منطقِ موقعیتِ پزشکیان


محسن رنانی

تغییرات شدید سنی در مقامات دولت‌ها، که موجب دست‌به‌دست شدن بوروکراسی ایران بین «دولت‌ عصا» و «دولت‌ پستانک» شده است، امکان انباشت یادگیری را از بین برده و ساختار بورکراسی ایران را ویران کرده است. پزشکیان اگر رأی آورد البته باید مراقب باشد که دولتش «دولت عصا» نشود. اما در پاسخ به برخی گمانه‌ها و انگیزه‌خوانی‌ها درباره خودم، می‌گویم که از سال ۱۳۸۱ با خدای خود عهد کرده‌ام که در این نظام، هیچ پُست و مسئولیتی نگیرم و تاکنون بر عهد خویش مانده‌ام و البته اگر پزشکیان هم بیاید بر این عهد می‌مانم و کار فکری و مدنی خودم را ادامه می‌دهم. بنابراین آنچه این‌روزها می‌نویسم درچارچوب وظیفه روشنفکری من است و هزینه‌اش را پرداخته‌ام و بازهم می‌پردازم.

اما امروز رأی من به پزشکیان رأی به شخص پزشکیان، یا رأی به اصلاح‌طلبان نیست. رأی من به پزشکیان رأی به «منطق موقعیت پزشکیان» است. این منطق موقعیت را در بخش دوم همین نوشتار شرح داده‌ام (در لینک پایین بخوانید).

همانگونه که درپاسخ به سوال دوستی نوشتم (و متاسفانه او بدون اجازه، بازپخش کرد)، دراین انتخابات، با رأی به پزشکیان ما پای‌مان را می‌گذاریم لای درْ. چون اگر درْ بسته شود دو راه داریم: یا از خفگی بمیریم یا در و دیوار را به آتش بکشیم و سقف را بر سر خود خراب کنیم تا راهی بیابیم؛ وهر دو نتایجی اسفناک خواهند داشت. عقلانیت و حتی حس طبیعی خوددوستی حکم می‌کند پای‌مان را بگذاریم لای درْ تا هوای تازه را ازدست ندهیم. که اگر هوا نباشد مغزمان هم درست کار نمی‌کند. بعد، با مقاومت ما ممکن است خیلی گشایش‌ها رخ دهد؛ چون زمان به نفع ماست (به «خلق امکان» که در بخش دوم آمد بیندیشیم). بویژه آن که این ساختار، تمام منابع و فرصت‌های خود را یا مصرف کرده یا سوزانده و اکنون در محاصره دهها «بحرانِ اینکْ حل‌ناشدنی» است.

پزشکیان به خودیِ خود مطلوبیت و مزیت ویژه‌ای ندارد که مثلا قبلی‌هایی که رأی ما را ربودند، نداشته‌اند. مزیت پزشکیان در «منطق موقعیتی»‌ است که اکنون در آن قرار دارد. درک منطق موقعیت، مهم‌ترین وظیفه روشنفکران یک جامعه برای روشنگری است. و اصولا تفاوت روشنفکر با دیگران همین است که او برای تحلیل و تصمیم، امروز را با گذشته مقایسه نمی‌کند بلکه منطق موقعیت امروز را در کنار منطق موقعیت فردا قرار می‌دهد و از این طریق، به خلقِ امکان و خلقِ افق می‌اندیشد.

بنابراین، در پاسخ به خیلی از نقدها و پرسش‌های این دو روز، من همچنان معتقدم نظام در مرحله چهارم «سقوط» است و در همان مقاله هم (در لینک پایین) خیلی پوشیده گفته‌ام: این مرحله ممکن است خیلی کوتاه یا خیلی بلند باشد، اما نظام در ابتدای مسیر آن است، مگر آن که دراین فاصله تصمیم بگیرد انقلاب از بالا را شروع کند. و البته امروز معتقدم که این ساختار دیگر چنان در ناکارآمدی و فساد فرو رفته است، که توان افق‌گشایی یا انقلاب از بالا را هم ندارد.

و اکنون با ملاحظه تمام این نکات، می گویم: اگراصلاح‌طلبید، اگر اعتدال‌گرایید، اگر تحول‌خواهید، اگر گذارطلبید و حتی اگر رفراندوم یا انقلاب می‌خواهید، همه این اهداف با حضور پزشکیان در پاستور کم هزینه‌تر قابل تحقق است تا با حضور یک جزم‌اندیش تندرو. همین!

عرصه منافع بین نسلی عرصه‌ای نیست که به خودمان اجازه بدهیم بر اساس احساس و هیجان و غیرت تصمیم بگیریم. تا نگاهمان را تغییر ندهیم، روی بهروزی را نخواهیم دید. آخر پس‌از نیم قرن تجربه پرهزینه، چه فرقی است بین آنانی که در اوایل انقلاب به مخالفانِ اعدام لقب «بی‌شرف» می‌دادند و مدال شرافت به سینه خلخالی می‌زدند با آنانی که امروز به هر کس تصمیم به رأی داشته باشد برچسب «بی‌شرف» می‌زنند؟

از نظر من و با خط‌کش توسعه، در هنگام کنش‌های ‌اجتماعی، میزان شرف هر کس (مردم یا حاکمان) به اندازه فاصله‌ای است که از خشونت می‌گیرد. و دقیقا با همین خط‌کش است که می‌گویم پزشکیان گزینه‌ مناسب‌تری برای امروز ماست. چون با توجه به چهل میلیون جمعیت جوان کشور که اکثریت آنها خواسته‌هایی کاملا در تضاد با نظام سیاسی دارند، آمدن هرکدام از پنج گزینه رقیب پزشکیان، احتمال خشونت را در هر دو طرف بالا می‌برد.

هر تصمیمی که نتیجه آن ریختن قطره خونی بیشتر باشد پیشاپیش ضدتوسعه و ضدملی است. تمام هنر توسعه‌خواهی در این است بکوشیم در بازی جمعی، گزینه‌‌ای را انتخاب کنیم که در دل خود خشونت کمتری داشته باشد. همین یک نکته تمام هنر یک ملت برای گذار به توسعه است. اگر ملتی همین یک هنر را داشته باشد، کارْ تمام است. این آن هنری بود که ژاپنی‌ها و کره‌ای‌ها داشتند و توانستند راه چهارصد ساله پر خون اروپا را در پنجاه سال و بدون خون طی کنند. و البته تصمیم با ملت ایران است.
۶ تیر ۱۴۰۳


بخوانید:

بخش اول این‌جا

بخش دوم این‌جا

مقاله «سقوط» این‌جا

renani.net
.
.

BY Renani Mohsen / محسن رنانی


Warning: Undefined variable $i in /var/www/tg-me/post.php on line 283

Share with your friend now:
tg-me.com/Renani_Mohsen/631

View MORE
Open in Telegram


Renani Mohsen محسن رنانی Telegram | DID YOU KNOW?

Date: |

Importantly, that investor viewpoint is not new. It cycles in when conditions are right (and vice versa). It also brings the ineffective warnings of an overpriced market with it.Looking toward a good 2022 stock market, there is no apparent reason to expect these issues to change.

Should I buy bitcoin?

“To the extent it is used I fear it’s often for illicit finance. It’s an extremely inefficient way of conducting transactions, and the amount of energy that’s consumed in processing those transactions is staggering,” the former Fed chairwoman said. Yellen’s comments have been cited as a reason for bitcoin’s recent losses. However, Yellen’s assessment of bitcoin as a inefficient medium of exchange is an important point and one that has already been raised in the past by bitcoin bulls. Using a volatile asset in exchange for goods and services makes little sense if the asset can tumble 10% in a day, or surge 80% over the course of a two months as bitcoin has done in 2021, critics argue. To put a finer point on it, over the past 12 months bitcoin has registered 8 corrections, defined as a decline from a recent peak of at least 10% but not more than 20%, and two bear markets, which are defined as falls of 20% or more, according to Dow Jones Market Data.

Renani Mohsen محسن رنانی from us


Telegram Renani Mohsen / محسن رنانی
FROM USA