Warning: preg_grep(): Compilation failed: quantifier does not follow a repeatable item at offset 124 in /var/www/tg-me/post.php on line 75
آسمان بی پایان زندگی | Endless Sky | Telegram Webview: Endless_Sky/4034 -
Telegram Group & Telegram Channel
اعتیاد به رنج!!

چند وقت پیش یک سفر کاری داشتم. 
همیشه دوست داشتم در تخت های بالا کوپه قطار جا بگیرم اما اون روز دیرتر وارد ایستگاه شدم و وقتی رفتم داخل کوپه، دو تا خانم جوان در تخت های بالا جا گرفته بودن.

قسمت پایین یه خانم با پسر حدوداً ۹ ساله،
و یک آقای میانسال نشسته بودن.

من نیز به ناچار همون پایین نشستم و از همون ابتدا مشغول کتاب خواندن شدم.

بعد از گذشت یکی دو ساعت
متوجه شدم ،
خانمی که پسر بچه همراهش بود داره گریه میکنه.

و آقای میان سال روبه‌روش باهاش صحبت می‌کنه.

بی اراده به سخنان این دو نفر گوش کردم.

گویا مادر شوهر و خواهر شوهر آن خانم،
در کوپه بغلی بودند،
و او فرزندش را به کوپه بغل فرستاده بود و به او گفته بود:
برو ببین در مورد من چی می‌گن.

پسر بچه وقتی برگشته بود،
هر چه را که شنیده بود،
از سیر تا پیاز برای مادرش تعریف کرده بود...

ظاهرا حرف‌های خوشایندی نزده بودند!

آقای میان‌سال،
که فردی پخته بود،
به این مادر گفت:
تا زمانی که
*اعتیاد به رنج کشیدنت*
را ترک نکنی،
اوضاع همین است.

برایم جالب بود.

مگر ما انسان‌ها معتاد به رنج کشیدن هم می‌شويم؟!

من آموختن را دوست دارم ،
به نظرم جامعه،
بزرگ‌ترین دانشگاهی است که هر انسانی، بدون پرداخت شهریه، می‌تواند در کلاس‌های آن،
شرکت کند و انتخاب کند چه بخواند.

اون روز من هم در کوپه،
در یک کارگاه عملی شرکت کرده بودم ...

مادری  *«معتاد به رنج»*
و استادی که آماده بود تا راهنمایی کند.

من هم سر تا پا شوقِ آموختن.

استاد( آقای میان‌سال) رو به خانم گریان کرد و گفت:
از کی معتاد شدی؟!

خانم گریان گفت:
من اصلاً معتاد نیستم!
به خدا من هیچی مصرف نمی کنم.

استاد گفت:
چرا !
رنج کشیدن عادت روزانه ات شده.
مگر تو امروز مسافر نیستی؟

گریان خانم گفت:
چرا، داریم می‌ریم سفر.

استاد گفت: تو امروز به‌خاطر آماده شدن برای سفر ، رنج مصرف نکرده بودی.
اما تا در کوپه نشستی، فرزندت را فرستادی تا از کوپه کناری، برایت مواد تهیه کند، و او هم سخنان زهرآگین را برایت آورد،
و تو هم مصرف کردی، و اکنون هم مشغول رنج کشیدن و گریه کردن هستی!

دیدگاه این استاد برایم بسیار جالب بود.

خانم گریان هم که گویی مثل من با دیدگاه جدیدی روبه‌رو شده بود
گریه‌اش متوقف شد و گفت:
ولی اونا خیلی بد هستن، چرا باید پشت سرم حرف بزنند؟!

استاد گفت:
شغل مواد فروش، فروش مواده.

تو چرا مواد آن‌ها را می‌خری؟

تا زمانی که تو بهایی نپردازی،
هیچ‌کس به زور به تو هیچ موادی نمی‌دهد.

و ادامه داد:
در این دنیا همه فروشنده هستند؛
تو مشخص کن، خریدار چه چیزی هستی:
خریدار آرامشی،
خریدار شادی،
یا خریدار رنج و اندوه!

من هرگز به دنیا این‌گونه نگاه نکرده بودم.
برایم زیباترین تعبیری بود که تاکنون شنیده بودم.
استاد ادامه داد:
اگر در طول روز از خودت بپرسی، که امروز می‌خوام چه چیزی را بخرم، که برای زندگی ام مفید باشد بابت اجناس بنجل، بهایی نمی‌پردازی!

بحث آن‌روز دیدگاه جدیدی را در من به‌وجود آورد.
واقعا امروز شما خریدار چه چیزی هستید:
تنبلی و بطالت،
رنج و اندوه،
یا شادی و آرامش،
و رشد و ... !؟

یادمان باشد،
ما انسان‌ها دارای حق انتخاب هستیم، پس در اختیار خودمان است که کدام زمینه یا موضوع را انتخاب کنیم .

🌱



tg-me.com/Endless_Sky/4034
Create:
Last Update:

اعتیاد به رنج!!

چند وقت پیش یک سفر کاری داشتم. 
همیشه دوست داشتم در تخت های بالا کوپه قطار جا بگیرم اما اون روز دیرتر وارد ایستگاه شدم و وقتی رفتم داخل کوپه، دو تا خانم جوان در تخت های بالا جا گرفته بودن.

قسمت پایین یه خانم با پسر حدوداً ۹ ساله،
و یک آقای میانسال نشسته بودن.

من نیز به ناچار همون پایین نشستم و از همون ابتدا مشغول کتاب خواندن شدم.

بعد از گذشت یکی دو ساعت
متوجه شدم ،
خانمی که پسر بچه همراهش بود داره گریه میکنه.

و آقای میان سال روبه‌روش باهاش صحبت می‌کنه.

بی اراده به سخنان این دو نفر گوش کردم.

گویا مادر شوهر و خواهر شوهر آن خانم،
در کوپه بغلی بودند،
و او فرزندش را به کوپه بغل فرستاده بود و به او گفته بود:
برو ببین در مورد من چی می‌گن.

پسر بچه وقتی برگشته بود،
هر چه را که شنیده بود،
از سیر تا پیاز برای مادرش تعریف کرده بود...

ظاهرا حرف‌های خوشایندی نزده بودند!

آقای میان‌سال،
که فردی پخته بود،
به این مادر گفت:
تا زمانی که
*اعتیاد به رنج کشیدنت*
را ترک نکنی،
اوضاع همین است.

برایم جالب بود.

مگر ما انسان‌ها معتاد به رنج کشیدن هم می‌شويم؟!

من آموختن را دوست دارم ،
به نظرم جامعه،
بزرگ‌ترین دانشگاهی است که هر انسانی، بدون پرداخت شهریه، می‌تواند در کلاس‌های آن،
شرکت کند و انتخاب کند چه بخواند.

اون روز من هم در کوپه،
در یک کارگاه عملی شرکت کرده بودم ...

مادری  *«معتاد به رنج»*
و استادی که آماده بود تا راهنمایی کند.

من هم سر تا پا شوقِ آموختن.

استاد( آقای میان‌سال) رو به خانم گریان کرد و گفت:
از کی معتاد شدی؟!

خانم گریان گفت:
من اصلاً معتاد نیستم!
به خدا من هیچی مصرف نمی کنم.

استاد گفت:
چرا !
رنج کشیدن عادت روزانه ات شده.
مگر تو امروز مسافر نیستی؟

گریان خانم گفت:
چرا، داریم می‌ریم سفر.

استاد گفت: تو امروز به‌خاطر آماده شدن برای سفر ، رنج مصرف نکرده بودی.
اما تا در کوپه نشستی، فرزندت را فرستادی تا از کوپه کناری، برایت مواد تهیه کند، و او هم سخنان زهرآگین را برایت آورد،
و تو هم مصرف کردی، و اکنون هم مشغول رنج کشیدن و گریه کردن هستی!

دیدگاه این استاد برایم بسیار جالب بود.

خانم گریان هم که گویی مثل من با دیدگاه جدیدی روبه‌رو شده بود
گریه‌اش متوقف شد و گفت:
ولی اونا خیلی بد هستن، چرا باید پشت سرم حرف بزنند؟!

استاد گفت:
شغل مواد فروش، فروش مواده.

تو چرا مواد آن‌ها را می‌خری؟

تا زمانی که تو بهایی نپردازی،
هیچ‌کس به زور به تو هیچ موادی نمی‌دهد.

و ادامه داد:
در این دنیا همه فروشنده هستند؛
تو مشخص کن، خریدار چه چیزی هستی:
خریدار آرامشی،
خریدار شادی،
یا خریدار رنج و اندوه!

من هرگز به دنیا این‌گونه نگاه نکرده بودم.
برایم زیباترین تعبیری بود که تاکنون شنیده بودم.
استاد ادامه داد:
اگر در طول روز از خودت بپرسی، که امروز می‌خوام چه چیزی را بخرم، که برای زندگی ام مفید باشد بابت اجناس بنجل، بهایی نمی‌پردازی!

بحث آن‌روز دیدگاه جدیدی را در من به‌وجود آورد.
واقعا امروز شما خریدار چه چیزی هستید:
تنبلی و بطالت،
رنج و اندوه،
یا شادی و آرامش،
و رشد و ... !؟

یادمان باشد،
ما انسان‌ها دارای حق انتخاب هستیم، پس در اختیار خودمان است که کدام زمینه یا موضوع را انتخاب کنیم .

🌱

BY آسمان بی پایان زندگی | Endless Sky


Warning: Undefined variable $i in /var/www/tg-me/post.php on line 283

Share with your friend now:
tg-me.com/Endless_Sky/4034

View MORE
Open in Telegram


آسمان بی پایان زندگی | Endless Sky Telegram | DID YOU KNOW?

Date: |

Export WhatsApp stickers to Telegram on Android

From the Files app, scroll down to Internal storage, and tap on WhatsApp. Once you’re there, go to Media and then WhatsApp Stickers. Don’t be surprised if you find a large number of files in that folder—it holds your personal collection of stickers and every one you’ve ever received. Even the bad ones.Tap the three dots in the top right corner of your screen to Select all. If you want to trim the fat and grab only the best of the best, this is the perfect time to do so: choose the ones you want to export by long-pressing one file to activate selection mode, and then tapping on the rest. Once you’re done, hit the Share button (that “less than”-like symbol at the top of your screen). If you have a big collection—more than 500 stickers, for example—it’s possible that nothing will happen when you tap the Share button. Be patient—your phone’s just struggling with a heavy load.On the menu that pops from the bottom of the screen, choose Telegram, and then select the chat named Saved messages. This is a chat only you can see, and it will serve as your sticker bank. Unlike WhatsApp, Telegram doesn’t store your favorite stickers in a quick-access reservoir right beside the typing field, but you’ll be able to snatch them out of your Saved messages chat and forward them to any of your Telegram contacts. This also means you won’t have a quick way to save incoming stickers like you did on WhatsApp, so you’ll have to forward them from one chat to the other.

The seemingly negative pandemic effects and resource/product shortages are encouraging and allowing organizations to innovate and change.The news of cash-rich organizations getting ready for the post-Covid growth economy is a sign of more than capital spending plans. Cash provides a cushion for risk-taking and a tool for growth.

آسمان بی پایان زندگی | Endless Sky from us


Telegram آسمان بی پایان زندگی | Endless Sky
FROM USA