Telegram Group & Telegram Channel
نقدفلسفه=دفاع از عقلانیت
Photo
💡 سه تامل انتقادی راجع به فرمایش ایشان:

1- مطلب مذکور[ شناخت شهودی کنه ذات و امتناع شناخت آن به وسیله عقل] عینا مبنای فلاسفه و عرفا است و آنان نیز به صراحت میگویند:

- « جميع المحققين من أكابر الحكماء و الصوفية متفقون على ... امتناع إدراك ذاته الأحدية بالكنه إلا بطريق خاص عند العرفاء هو إدراك الحق بالحق عند فناء السالك و استهلاكه في التوحيد/ اسفار؛ 335/2».

توضیح: ملاصدرا تصریح میکند تمامی حکما و عرفا بر امتناع شناخت کنه ذات خداوند اتفاق دارند الا به طریقی خاص که همان فناء فی الله و استهلاک در توحید است و فنا فی الله را هم همان علم و شهود حضوری میدانند: یعبرون عن الفناء بان یری ... کل وجود مستهلکا تحت وجوده فآخر العمل ایضا الشهود الذی هو کمال المعرفة/ حاشیه اسفار؛ 285/9 و العلم الحضوری بحقیقة الوجود یمکن بنحو علم الفانی بالمفنی فیه/ حاشیه اسفار؛ 136/6

- «إن حقيقة الوجود كنهه لا يحصل في الذهن ... و  العلم بحقيقته يتوقف على المشاهدة الحضورية و بعد مشاهدة حقيقته و  الاكتناه بمهيته التي هي عبارة عن الانیة لا مجال لهذا الشك .../شرح الهدایة الاثیریة؛ ص360».

توضیح: ملاصدرا مدعی است کنه حقیقة الوجود به ذهن و عقل قابل شناخت نمی باشد بلکه به وسیله مشاهده حضوری باید کنه و حقیقت آنرا دریافت و در آخر هم سخن از اکتناه ذات آن میگوید و لازم به ذکر است حقیقة الوجود در نزد او ، همان خدای متعال است چنانچه خود مینویسد: من تامل فی کتبهم یتضح لدیه انه لا خلاف لاحد من العرفاء و المشائخ و لا مخالفة بینهم فی انه تعالی حقیقة الوجود/ اسفار؛ 335/2. و حسن زاده آملی هم اعتراف میکند: معرفت شهودی فطری است ... جناب ملاصدرا میفرماید حقیقة الوجود هی عین الهویة الشخصیة لا یمکن تصورها و لا یمکن العلم بها الا بنحو الشهود الحضوری، آشنای به فن میداند که وجود مساوق حق است .../ قران و عرفان و برهان از هم جدایی ندارند؛ ص92»

لذا جناب میرزا تحت لوای مخالفت با فلسفه و عرفان، همان مبنای عرفا را ارائه نموده و سپس در کمال تعجب هم میگوید قول عرفا( در امتناع شناخت کنه ذات) قول باطلی است! و ایضا روشن شد جناب بحرینی کاملا به درستی اشکال نموده اند که سخن شما همان حرف عرفاست و آقای سیدان پاسخ معقولی به ایشان نداده اند.

2- جناب استاد سیدان در کتاب سنخیت عینیت یا تباین و دیگر آثار خود، مکررا به سخن عرفا _ مبنی بر اینکه وحدت وجود طور وراء طور العقل است و باید آنرا شهود نمود_ اشکال نموده اند که آخر این چه سخنی است و آنرا حرفی عجیب قلمداد کرده اند، حال چطور به میرزا که میرسد مبنای خود را فراموش کرده و می فرمایند نمیشود با ضوابط عقلی به سخن او رسید و باید آنرا شهود کرد؟ آیا فقط عرفا لایق طعن و نقد اند و به میرزا که میرسد داستان تغییر میکند؟ به راستی این عقب نشینی از مبنا چه وجهی دارد و باید پرسید آیا استاد سیدان برای دفاع از قطب مکتب تفکیک، مبانی خود را هم فراموش میکنند؟

3- جناب سیدان مدعی اند روایاتی درباره معرفت و رسیدن به کنه ذات خداوند داریم و وجه جمعش با روایات نافی معرفت به کنه این است که اولی مربوط به شهود است و دومی هم مربوط به عقل! باید پرسید کجاست این روایات مثبت رسیدن به کنه؟ و آیا حضرات معصومین مطلقا معرفت به کنه را نفی نکرده و نفرموده اند کسی که به دنبال رسیدن به کنه ذات احدیت باشد از توحید او دور گشته است؟ و لا ایاه وحد من اکتنهه،/ عیون اخبار الرضا؛ 151/1. و آیا حضرت امیرالمومنین علیه السلام نفرمودند: «انحسرت الاوصاف عن کنه معرفته لا ینال بجور الاعتساف کنه معرفته/ نهج البلاغه؛خ90»؟ و نفرمودند: «فلسنا نعلم کنه عظمتک/ نهج البلاغه؛ خ367»؟.

مضافا بر اینکه با ارائه اسناد متقن و متعدد ثابت نمودیم شهود در مکتب فلسفه و عرفان و تفکیک، همان وجدان، واجدیت و دارا شدن ذات خداست، همانگونه که یک موج به اندازه سعه وجودی خود، دارای ذات دریاست. حال چگونه کلید حل روایات به ظاهر متعارض باب شناخت و عدم شناخت خداوند را شهود بدانیم؟ به راستی حضرات معصومین فرموده اند هر انسانی به اندازه سعه خود، واجد و دارای ذات خداست؟=[ شهود خدا در مکتب شما]. وقتی روایات شریفه شناخت کنه خداوند از طریق عقل را نفی فرموده اند، پس به طریق اولی مخالف شناخت کنه خداوند از طریق شهود حضوری هستند که لوازمی چون وحدت وجود و عینیت خالق و مخلوق را در پی دارد!

حق این است که طبق خود نصوص، وجه جمع روایات این باب را به تقسیم معرفت عقلی به دو قسم احاطی و اقراری و نفی اولی و اثبات دومی بدانیم نه نفی معرفت عقلی و اثبات معرفت شهودی! برای مشاهده ادله و روایات این مطلب رجوع بفرمایید: (اینجا)

🔍 خلاصه سخن آنکه فرمایش جناب سیدان مبتلا به اشکالات عدیده است و شاید خود تفکیکیان هم متوجه این امر شده اند که در فروش جدید کتاب، صفحات 214-215 را به هم چسبانده اند و بعد از صفحه 213، صفحه 216 ورق میخورد! ...

@Aghlyavaran



tg-me.com/Aghlyavaran/1455
Create:
Last Update:

💡 سه تامل انتقادی راجع به فرمایش ایشان:

1- مطلب مذکور[ شناخت شهودی کنه ذات و امتناع شناخت آن به وسیله عقل] عینا مبنای فلاسفه و عرفا است و آنان نیز به صراحت میگویند:

- « جميع المحققين من أكابر الحكماء و الصوفية متفقون على ... امتناع إدراك ذاته الأحدية بالكنه إلا بطريق خاص عند العرفاء هو إدراك الحق بالحق عند فناء السالك و استهلاكه في التوحيد/ اسفار؛ 335/2».

توضیح: ملاصدرا تصریح میکند تمامی حکما و عرفا بر امتناع شناخت کنه ذات خداوند اتفاق دارند الا به طریقی خاص که همان فناء فی الله و استهلاک در توحید است و فنا فی الله را هم همان علم و شهود حضوری میدانند: یعبرون عن الفناء بان یری ... کل وجود مستهلکا تحت وجوده فآخر العمل ایضا الشهود الذی هو کمال المعرفة/ حاشیه اسفار؛ 285/9 و العلم الحضوری بحقیقة الوجود یمکن بنحو علم الفانی بالمفنی فیه/ حاشیه اسفار؛ 136/6

- «إن حقيقة الوجود كنهه لا يحصل في الذهن ... و  العلم بحقيقته يتوقف على المشاهدة الحضورية و بعد مشاهدة حقيقته و  الاكتناه بمهيته التي هي عبارة عن الانیة لا مجال لهذا الشك .../شرح الهدایة الاثیریة؛ ص360».

توضیح: ملاصدرا مدعی است کنه حقیقة الوجود به ذهن و عقل قابل شناخت نمی باشد بلکه به وسیله مشاهده حضوری باید کنه و حقیقت آنرا دریافت و در آخر هم سخن از اکتناه ذات آن میگوید و لازم به ذکر است حقیقة الوجود در نزد او ، همان خدای متعال است چنانچه خود مینویسد: من تامل فی کتبهم یتضح لدیه انه لا خلاف لاحد من العرفاء و المشائخ و لا مخالفة بینهم فی انه تعالی حقیقة الوجود/ اسفار؛ 335/2. و حسن زاده آملی هم اعتراف میکند: معرفت شهودی فطری است ... جناب ملاصدرا میفرماید حقیقة الوجود هی عین الهویة الشخصیة لا یمکن تصورها و لا یمکن العلم بها الا بنحو الشهود الحضوری، آشنای به فن میداند که وجود مساوق حق است .../ قران و عرفان و برهان از هم جدایی ندارند؛ ص92»

لذا جناب میرزا تحت لوای مخالفت با فلسفه و عرفان، همان مبنای عرفا را ارائه نموده و سپس در کمال تعجب هم میگوید قول عرفا( در امتناع شناخت کنه ذات) قول باطلی است! و ایضا روشن شد جناب بحرینی کاملا به درستی اشکال نموده اند که سخن شما همان حرف عرفاست و آقای سیدان پاسخ معقولی به ایشان نداده اند.

2- جناب استاد سیدان در کتاب سنخیت عینیت یا تباین و دیگر آثار خود، مکررا به سخن عرفا _ مبنی بر اینکه وحدت وجود طور وراء طور العقل است و باید آنرا شهود نمود_ اشکال نموده اند که آخر این چه سخنی است و آنرا حرفی عجیب قلمداد کرده اند، حال چطور به میرزا که میرسد مبنای خود را فراموش کرده و می فرمایند نمیشود با ضوابط عقلی به سخن او رسید و باید آنرا شهود کرد؟ آیا فقط عرفا لایق طعن و نقد اند و به میرزا که میرسد داستان تغییر میکند؟ به راستی این عقب نشینی از مبنا چه وجهی دارد و باید پرسید آیا استاد سیدان برای دفاع از قطب مکتب تفکیک، مبانی خود را هم فراموش میکنند؟

3- جناب سیدان مدعی اند روایاتی درباره معرفت و رسیدن به کنه ذات خداوند داریم و وجه جمعش با روایات نافی معرفت به کنه این است که اولی مربوط به شهود است و دومی هم مربوط به عقل! باید پرسید کجاست این روایات مثبت رسیدن به کنه؟ و آیا حضرات معصومین مطلقا معرفت به کنه را نفی نکرده و نفرموده اند کسی که به دنبال رسیدن به کنه ذات احدیت باشد از توحید او دور گشته است؟ و لا ایاه وحد من اکتنهه،/ عیون اخبار الرضا؛ 151/1. و آیا حضرت امیرالمومنین علیه السلام نفرمودند: «انحسرت الاوصاف عن کنه معرفته لا ینال بجور الاعتساف کنه معرفته/ نهج البلاغه؛خ90»؟ و نفرمودند: «فلسنا نعلم کنه عظمتک/ نهج البلاغه؛ خ367»؟.

مضافا بر اینکه با ارائه اسناد متقن و متعدد ثابت نمودیم شهود در مکتب فلسفه و عرفان و تفکیک، همان وجدان، واجدیت و دارا شدن ذات خداست، همانگونه که یک موج به اندازه سعه وجودی خود، دارای ذات دریاست. حال چگونه کلید حل روایات به ظاهر متعارض باب شناخت و عدم شناخت خداوند را شهود بدانیم؟ به راستی حضرات معصومین فرموده اند هر انسانی به اندازه سعه خود، واجد و دارای ذات خداست؟=[ شهود خدا در مکتب شما]. وقتی روایات شریفه شناخت کنه خداوند از طریق عقل را نفی فرموده اند، پس به طریق اولی مخالف شناخت کنه خداوند از طریق شهود حضوری هستند که لوازمی چون وحدت وجود و عینیت خالق و مخلوق را در پی دارد!

حق این است که طبق خود نصوص، وجه جمع روایات این باب را به تقسیم معرفت عقلی به دو قسم احاطی و اقراری و نفی اولی و اثبات دومی بدانیم نه نفی معرفت عقلی و اثبات معرفت شهودی! برای مشاهده ادله و روایات این مطلب رجوع بفرمایید: (اینجا)

🔍 خلاصه سخن آنکه فرمایش جناب سیدان مبتلا به اشکالات عدیده است و شاید خود تفکیکیان هم متوجه این امر شده اند که در فروش جدید کتاب، صفحات 214-215 را به هم چسبانده اند و بعد از صفحه 213، صفحه 216 ورق میخورد! ...

@Aghlyavaran

BY نقدفلسفه=دفاع از عقلانیت




Share with your friend now:
tg-me.com/Aghlyavaran/1455

View MORE
Open in Telegram


نقد فلسفه = دفاع از عقلانیت Telegram | DID YOU KNOW?

Date: |

What is Telegram?

Telegram is a cloud-based instant messaging service that has been making rounds as a popular option for those who wish to keep their messages secure. Telegram boasts a collection of different features, but it’s best known for its ability to secure messages and media by encrypting them during transit; this prevents third-parties from snooping on messages easily. Let’s take a look at what Telegram can do and why you might want to use it.

What Is Bitcoin?

Bitcoin is a decentralized digital currency that you can buy, sell and exchange directly, without an intermediary like a bank. Bitcoin’s creator, Satoshi Nakamoto, originally described the need for “an electronic payment system based on cryptographic proof instead of trust.” Each and every Bitcoin transaction that’s ever been made exists on a public ledger accessible to everyone, making transactions hard to reverse and difficult to fake. That’s by design: Core to their decentralized nature, Bitcoins aren’t backed by the government or any issuing institution, and there’s nothing to guarantee their value besides the proof baked in the heart of the system. “The reason why it’s worth money is simply because we, as people, decided it has value—same as gold,” says Anton Mozgovoy, co-founder & CEO of digital financial service company Holyheld.

نقد فلسفه = دفاع از عقلانیت from us


Telegram نقدفلسفه=دفاع از عقلانیت
FROM USA