و یه احساسی داره

و اندازه یک ثانیه که عکس گرفته میشه زندگی میکنه🌱✨️

یه جمله ای هست میگه اگه باهام مشکلی داره پیامم بده و اگه شمارمو نداری منو به قدری نمشناسی که مشکلی داشته باشی

فکنم همتون بدونین که برای داستانای پریان( سفید برفی سیندرلا و ... ) یه عالمه بازنویسی و نسخه های مختلف داره تو یکی از این بازنویسی ها بل برای پیروزی در برابر غول و محافظت از کشورش قبول میکنه زندانی *پوست چروکین یا همون دیو باشه و وقتی اونجا میره خدمتکارش میره و موقع چای ریختن یه فینجون میوفتن و لب پر میشه
بل و پوست چروکین بهم نزدیک میشن و پوست چروکین عاشق بل میشه و بهش میگه : از قلعه برو و برام حصیر بخر
و بل رو آزاد میکنه . بل در راه نمی خواسته برگرده ولی با ملکه شیطانی روبرو میشه و ملکه میدونسته زندانی پوست چروکینه و بهش میگه بوسه عشق حقیقی میتونه هر طلسمیو بشکنه

بل بر میگرده به قلعه و به امید اینکه پوست چروکین دوباره آدم بشه اون رو می بوسه
پوست چروکین وقتی دید داره تبدیل به آدم میشه بلند میشه و میگه: میدونستم تو یه حقه کار بیشتر نیستی این کارت نمیتونه منو ضعیف کنه باید ذوتر میفهمیدم تو یکی از زیردستای ملکه ای
و بل میگه : چرا باور نمیکنی من دوست دارم ؟ و میخوام دیگه هیولا نباشی
پوست چروکین : چون هیچوقت کسی عاشق من نمیشه 🥀
بل رو میندازه از قلعش بیرون و بل به عنوان آخرین حرف بهش میگه : تو پشیمون میشی که منو باور نداشتی و تنها چیزی که برات میمونه یه قلب پوچ و خالی و یه فنجون لب پره

ملکه بل رو زندانی میکنه و به پوست چروکین میگه اون مرده :)

فنجون لب پر 🙂

* پوست چروکین : مردی در داستان های پریان بوده که عمر بی پایان و قدرت جادویی خیلی زیادی داشته و با مردم معامله هایی شیطانی میکرده و پوستش به شکل پوست تمساحه سفت و سخت

این بازنویسی مال سریال once upen a time (روزی روزگاری ) هستش

بچه ها داشتم همین سریال که گفتم میدیدم

و حدس بزنید چی دیدم

لوسیفررررر

بچه ها ما سعی داشتیم این پیجو برگردونیم چون بعد اتفاقی که سال پیش دقیقا همین موقع افتاد واقعا نمیشد فعالیت کرد

ولی واقعا دیگه نمیشه با اتفاقا فعالیت کرد

سالگرد شده 💔

و ما یبار دیگه یادمون اومد چرا نمیتونیم فعالت کنیم یا پیجو برگردونیم

فعالیت*