Telegram Group Search
ظهور پزشکیان و اصلاح طلب‌های تهرانی/شهرستانی

یاسرعرب

گفتمان و کلید واژه《عدالت》اساسا در این چهل سال ناموس گفتمانی اصولگرایان بوده، و《آزادی》و شقوق مختلف آن با پیوند حقوق شهروندی نقطه مركزی گفتمان اصلاح طلبان. پزشکیان از این جهت یک پدیده است که علی رغم نزديکی به اصلاح طلبان به جای شعار اولویت آزادی (که البته به آن توجه دارد) با شعار عدالت پا به عرصه‌ی انتخابات گذاشته است. این امر اگر بی سابقه نباشد حتما بسیار نادر و کم سابقه است.

عمده‌ی فشار هنجاری در ایران یا سر ریز تصمیم تهران به کلان شهر‌ها و سپس شهرستان‌ها همراه بوده (هاشمی-خاتمی-روحانی) و یا در تعامل نسبی بین تهران و شهرستان‌ها بوده است (احمدی نژاد دور اول)

اینبار اما ظاهرا قصه به عکس است!

دنده معکوسی که پزشکیان بر رانه‌ی بی‌رمق اصلاح طلبی کشیده است نشان می‌دهد علی رغم انفعال بدنه و حامیان اصلاح طلب تهرانی، که عمدتا هنوز در فضای تحریم انتخابات هستند، تحول خواهان و اصلاح طلبان غیر ستادی و مردمی در شهرستان‌ها بیش از پیش فعال شده و منتظر تصمیم اتمسفر تهران نمانده و نخواهند ماند!

از این باب تا اینجای کار پزشکیان یک مورد تقریبا منحصر به فرد از آب در آمده که ویژگی‌ها و عوارض اجتماعی ظهورش می‌تواند مورد دقت و مطالعه‌ی جدی باشد!

@yaser_arab57
قابل توجه بزرگواران و نسلی که؛
نه دیگر آنچنان《جوان》است!
نه آنقدرها《مومن》به هدف!
و نه به شدتی که می‌نماید《انقلابی》!

(《عاقل》هم‌ که از ابتدا اساسا جزو پلاگین‌ها او قرار نبوده!)

اگر هر تصویر امکان معادل سازی با شصت هزار کلمه را داشته باشد، این تصویر یک کتاب است!

@yaser_arab57
Forwarded from #کارخیر
🔴دختر ۸ ساله‌ای باید فورا تحت عمل‌جراحی ستون فقرات قرار بگیرد که این عمل حدودا ۴۰ میلیون‌تومان هزینه دارد.
آستین بالا بزنیم؟!

6393461025410958
پرداخت مستقیم
کاندید دست پنبه‌ای!
یاسرعرب

یکی از مشکلاتی که متاسفانه نشد و نتوانستیم در کشور به این طیف عزیزان نظریه پرداز تفهیم کنیم این بود که عرصه مدیریت یک عرصه‌ی چندضلعی، متضاد، و گاها حتی جای تصمیمات سیال و متناقض است‌.

حکمرانی جای تلاوت کتاب اخلاق یا سیاست‌نامه نیست و نوعا عمیق‌ترین فهم ها در همان پروژه‌های عملیاتی و نتیجه‌گرایی کف آسفالت و رویت اضلاع غیر همسو و سرکله زدن عملی با تعارض منافع افراد و دیالکتیک درون و بیرون نهاد و نهضت به دست می‌آید!

بنده طرفدار آقای قالیباف نیستم ولی یک نفر باید به جناب جلیلی گوشزد کند که اتفاقا این فهم انضمامی و برخوردهای مصداقی در پروژه‌های عمرانی کوله‌بار سنگينی از تجربه برای قالیباف ایجاد کرده که در کیسه‌ی ایشان از آن خبری نیست!

شاید حتی علت حرف گوش کنی قالیباف از اطرافیان‌اش (و حرف گوش نکنی آقا سعید حتی از اطرافیان‌اش) همین باز شدن راه گوش با ضربه‌های کار عملی و نتایج منفی تصمیمات شخصی است که در دوران مدیریت باعث شده قالیباف حداقل توی ستاد خودش به خرد جمعی چهارنفر از اطرافیان‌اش احترام بگذارد!
خصلتی که (تاجایی که اطلاع دارم) آقای جلیلی نسبتا از آن بی بهره است!
@yaser_arab57
مشکلی داشتم که ز دانشمند مجلس جناب حجت الاسلام و المسلمین جعفریان (دانشجوی سابق رشته‌ی مکانیک و استاد فلسفه فعلی) پرسیده‌ام؛

با سلام. سه جلد کتاب به مدت شش ماه است نزد بنده مانده و علی رغم فرصت و نیاز شدید به مطالعه‌ی آنها نمی‌توانم به لحاظ روحی خواندن آنها را آغاز کنم. چه رسد به تعمیق در آنها... راه‌کار حضرتعالی چیست؟


پاسخ داهیانه‌ی آن بزرگوار؛

سلام حضرت آقا یاسر، وقت بخیر،
نفس انسان چون انس با محسوسات داره مشغلات روزانه زود درگیرش میکنه و در امور ذهنی مثل تفکر، مطالعه و مرور محفوظات و مراقبه ذهنی بی حوصله و بی طاقتش میکنه. یعنی به نوعی مبدا فعلش که همون ذوق و شوق هست رو ازش می گیره.
همونطور که دنیای امروز با دنیای قدیم تفاوت پیدا کرده، شیوه ی مطالعات امروزی هم باید متفاوت از مطالعات قدیم باشه. قدیم شما یک کتاب رو از باء بسم الله تا تاء تمت به ترتیب و با حوصله و فراغ بال مطالعه می کردی، اما الان تکنیک های مطالعه هم چند لایه و بهینه شده.
مراحل مطالعه در دانشگاه های دنیا به دو مرحله skim و scan تقسیم میشه. در وهله اول شما به مرور فهرست میپردازی تا هم به نقشه ی کتاب و هم آناتومی و اسکلتش مسلط بشی. در این بین اشتهای ذهن و نفس هم با بعضی سرفصل ها تحریک میشه. بلافاصله سراغ همون موضوعات اشتهابرانگیز میری که امید بیشتری برای درگیر کردن شما با مساله بهشون هست. اینطوری اگه حتی هیچوقت هم سراغ اون کتاب نرید طرفی از مناسب ترین مطالب اون کتاب با مزاج ذهنیتون بستید. پس در وهله اول مطالعه صد در صد عمیق نیست، شکار مطالب جذابه.
در مرحله دوم موضوعات جذاب رو به طور عمیق مطالعه می کنید و با سایر مباحث لینک می کنید.
مثلا از سه نقطه کتاب در ابتدا خوشتون میاد، مثل سه لکه کوچک که یواش یواش توسعه پیدا می کنه و تمام مطالب کتاب رو شامل میشه.
کتاب هایی که دانشگاه های رسمی مثل آکسفورد چاپ می کنن چنین توصیه هایی درش ذکر شده.
با دانشجوها هم تجربه کردیم الحمدلله جواب داده.
مدیریت ذهن هم خودش یک مراقبه ی روحانیست که ذهن رو هم در مسائل هم در دغدغه ها بتونیم پارتیشن بندی کنیم و با ورود به هر ساحت از لوازم و هیاهوی بخش های دیگه فاصله بگیریم.
ان شاالله مطلبتون رو درست فهمیده باشم و تونسته باشم درست پاسخ بدم و منتقل کنم.
شرمنده اگه ناقص و نارسا بود. هرجاش ابهام داره بفرمایید باز درخدمتم.

پ.ن؛
انتشار جهت استفاده دوستان هم‌درد!

@yaser_arab57
از صبح نظر سنجی‌های مختلف انتخاباتی دیده‌ام. هنوز نزدیک پنجاه درصد مردم حاضر به شرکت در انتخابات نیستند. بماند که از پنجاه درصدی که حضورشان در انتخابات امکان پذیر است چه میزان رای سفید و چه میزان رای باطل است!
در همین شرایط اسفناک در تمام نظر سنجی‌های نسبتا معتبر جناب پزشکیان بیشترین میزان استقبال را دارد!

به به
چه محبوبيتی دارند بزرگواران اصولگرا...

@yaser_arab57
تاکسی زرد و بنرهای تکراری!
یاسرعرب
آن دیالوگ آژانس شیشه‌ای یادتان هست؟
《دوره‌ات تمام شده مربی!》
در تصویر لانگ تاکسی زرد بیشتر از بنرهای تبلیغی قالیباف جلب توجه می‌کند. آن هم تصویری یکنواخت از صورتی بی پیام با نما و قاب و ترکیب تماما تکراری!

کافیست《اثر تکرار در تبلیغات》را سرچ کنید تا به گزاره‌ی《تکرار ناشیانه از برند یا محصول در یک تبلیغ می‌تواند باعث دلزدگی و آزردگی مخاطب شده و تاثیر منفی در فروش محصول بگذارد!》مواجه شوید.

اما موضوع این یادداشت مختصر نه قالیباف است و نه تبلیغات انتخاباتی!

حال شما مقایسه کنید همین تبلیغات انتخاباتی با عمده تبلیغات شهری و شیوه تبلیغ در صدا و سیما و حتی بعضا در پلتفرم‌ها را... آیا وجه مشترک همه اینها《عدم خلاقیت》نیست؟

عدم خلاقیت نتیجه‌ی عوامل متعددی است مثل؛ شیوه‌های آموزشی استبدادی. عدم احترام به ویژگی‌های فردی. عدم وجود رقابت واقعی. مافیای ناشایسته سالاری حتی در صنعت تبلیغات. عدم استقبال مدیران از نوآوری. فقدان ريسک پذیری در کارفرمایان. و...
این تصویر تکرار صورت قالیباف نیست. تکرار مکرر دردها و روش‌های درمان و《استاتيک معنی》و حالا حتی《فرم》در ایران است!
#شهر_فرش

@yaser_arab57
گدا گرافی
یاسرعرب
گداگرافی یک شیوه‌ی روبنایی رسانه‌ای است که تاریخ تصویری آن از زمان فرح پهلوی تا احمدی نژاد و مرحوم رئیسی در چهره‌های بالادست آرشیو شده است.

این شیوه برساخت اسطوره‌ی پادشاه دردمند و پیرزن فقیر در داستان‌های ایرانی و شاه مردان شیعه علی (ع) و انبان به دوشی او برای مسلمانان فقیر است.

با این تفاوت که اسطوره‌ها و اسوه‌های داستانی در شب حرکت می‌کردند و اینان بخاطر نیاز نگاتیو یا سنسور به نور در روز. در داستان‌ها بزرگان لباس مبدل می‌پوشیدند تا شناخته نشوند، اما ایشان پرهیزی از دیده شدن ندارند.

این یادداشت نه در مورد آقای جلیلی است و نه رفتار انتخاباتی ایشان. بلکه صرفا بهانه‌ای است بر اهمیت وجود استضعاف!

همچنان که در عرفان نظری وجود نیازمند مهمتر از جود خداست (چون اگر نیازمند نباشد جود خداوند بی‌حرکت و حکمت می‌ماند) این تصور ایجاد می‌شود که بازنمایی میزانی از دهشت فقر برای نمایش جود و کرم کانديد لازم است. به زبان ساده در این تصویر در واقع کانديدا فقیر حضور پیرزن است.

اما در عالم واقع این زشت‌ترین تصویری است که هوادارن میتوانند بسازند و می‌سازند!
دلایل زشتی‌ این تصویر در ادامه 👇
@yaser_arab57
گدا گرافی ادامه؛ 👆

در این تصویر ناجی مرکز نشين است او یک دیگری قهرمان است با لباس و صورتی آراسته که از 《بیرون》 برای رفع مشکلات ملتی رنجدیده《قدرت انتخاب و مداخله》دارد‌.

در واقع این تصویر نماد《ما می‌توانیم》 و در عین حال حامل پیام 《شما نمی‌توانید》 است.
زشت تر آنکه دستهایی که یک عمر با کار و پشتکار روزی فراهم نموده و برکت زندگی‌ خلق کرده به شکل گدایی در مقابل کانديد دراز شده است. و نماد درخواست مداخله از اوست.

(البته این کانديد قبلا با نپذیرفتن FATF تاثیر خود را در زندگی ایشان گذاشته و در زندگی این قشر مداخله اقتصادی لازم را داشته. اما این کافی نیست!)

در این تصویر که تلفیقی از نیاز و فقر است. با بازتولید تاريخی چهره‌ی فقر مواجه هستیم. در وجه شخصی دستانی چنین کارا و کار آزموده که از دوشیدن، سابیدن، پوست کندن و آشپزی مهارت دارند دستان یک《فرودست》نیستند.

این دستان نیاز ندارند که دست سفیدی با ساعت مچی و آن کت سازمانی از پایین راست کادر آنها را بالا بگیرد تا کانديد به آنها نگاه متاملانه کند.

این رفتار عین ترویج گفتمان فقر و دلسوزی است که نیازمند توجه و حل به دستان دیگری است! در حالی که به جای رویت سیاهی کف دست (که می‌تواند اثر پوست کندن گردو باشد) ما نیازمند رویت توانایی این دستان هستیم. خوب بود کانديداهای محترم با این قشر و امثال این خانم مسابقه‌ای مهارتی بگذارند تا ببینیم کدامیک سرانگشتانی فرز تر، و انگشتانی توانمند‌تر و دستانی چالاک‌تر دارند؟ (مثلا باز کردن یک کلافی نخ، بافتن رجی فرش، آسياب کردن مقداری گندم و یا درو کردن خوشه‌هایی از جو)

این رویکرد است که معنی فقر را عوض کرده و بودن را اصل و داشتن خودآگاه را اصل و مهارت‌های زیستن را اصل و باقی را فرعیات (البته مهم) می‌بیند و این اقشار را از حالت انفعالی بیرون میاورد. داشته‌های بی شمار آنها را یاد آوری کرده تا برای حل پاره‌ای دیگر از مسائل خود منتظر معجزه‌ی هزاره سوم، یا مردی از فراسوی باورها نمانند!

همین وجه اگر از اقتصاد و سبک زندگی به هویت این اقشار اگر راه پیدا کند البته می‌تواند خطرناک باشد!

چرا که به تدریج می‌آموزند ساختار هرمی اساسا نباید وجود داشته باشد که چون چشم برادر بزرگ به آنها توجه کند یا نکند. به مرور فهم می‌کنند که خود باید توانایی احقاق حق خود را داشته باشند چرا که در قرآن نیز آمده است 《لیقوم الناس به القسط》 همه پیامبران آمدند تا مردم خود توانایی برقراری عدالت را داشته باشند‌. و در چنین خوانشی هیچ ابراهیم بت شکنی قرار نیست بت فساد را بشکند. (و‌نتیجه بشود چای دبش!) و به تدریج می‌آموزند مستضعفان اساسا قرار نیست سید (آقا) داشته باشند! و قرار نیست یک سعید (چه قاسمی چه جلیلی) از مرکز بیایند و مشکل آنها را حل کنند.‌
و در نهایت می‌آموزند که اگر خود برای رفع مشکلات خود توانمندی لازم را ندارند و امکانات کافی در اختیارشان نیست، یک جای اساسی کار به شکل اساسی لنگ می‌زند!

باری.. بسیاری از رفتارهای ما با نیات خوب خود بر گفتمان فقر و ناتوانایی می‌افزاید و نتیجه‌ای را به بار می‌آورد که پیشاپیش دست خودمان را برای بهینه کردن امر اجتماعی می‌بندد.
@yaser_arab57
کاش بچه‌های ایسپا می‌توانستند از فشاری که روی آنهاست برای عدم انتشار داده‌ها با مردم سخن بگویند. اما باز هم آفرین به ایستادگی و شجاعت‌شان...

این ترس از افزایش مشارکت و دو مرحله‌ای شدن انتخابات بزرگواران تمامی خواه را بد جور ترسانده! کاش به جای فشار بر روی آمار و مرکز آمار، طرفداران قالیباف و جلیلی می‌توانستند خودشان را آماده کنار رفتن به نفع دیگری کنند!
بالاخره گفتمان ایشان فرهنگ ایثار است دیگر!


پ.ن؛
سرخوردگان به تدریج دارند می‌فهمند اگر آنها با انتخابات نسبتی برقرار نکنند این انتخابات با آنها نسبت بسیار سختی بر قرار کرده و خواهد کرد.
شاید اینبار ما به واضح‌ترین شکل ناچار از انتخاب هستیم!
@yaser_arab57
چهار نفر به یک نفر، توی دعوای لات‌ و‌لوت‌ها هم نامردی و نشانه‌ی کم‌ آوردن هستش!

خجالت داره والا ...
مناظره امشب (چهارم تیر) را دیدم.
کلیات و اصول و فروع حرفهای کاندیدها تا اینجا زده شده و نامزدها حرفی بیش از این ندارند. باقی تکرار است و کش دادن...
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
یا‌ مرتضی
مشکل گشا...

علی مولای زنان و مردان
عید مبارک
رای دادن یا رای ندادن مسئله اصلی این نیست!
یاسرعرب

نزد وجدان، سوپراگو، خدا، قضاوت اخلاقی یا هر اسم دیگری روی آن بگذاریم، درست پیمودن راه است که اهمیت دارد و نتیجه فرع است!

کسی که تامل و مشورت کرده و زمان گذاشته و برآیند کاندید‌ها را درک کرده و موضع تاریخی خودش را فهم کرده حتی با خودش می‌گوید؛《ای کاش شرایط به نحوی بود که می‌توانستم در خیر جمعی شرکت کنم و راهی به دهی باز نمایم اما حیف که چنین نیست》 و از سر صدق نمی‌خواهد رای بدهد در نور است و ماجور. آفرین دارد و قابل احترام است.
(قطعا شان این انسان از رای دهندگان که هیج، از اعضای ستاد که هیچ، از خود کاندیدی که برای جیفه‌ی دنیا و به مقامی رسیدن صبح تا شب برای صندوق رای و انتخابات سینه چاک می‌کند بالاتر است!)

شخصی که باز مسئله‌مندانه به کل فرایند انتخابات نگاه کرده و آن را فرصتی تاريخی دیده و فهم کرده که حضورش ولو پنج درصد شرایط را بهتر می‌کند و یا حتی از بدتر شدن شرایط جلوگیری می‌کند. و زمان گذاشته و به پای صندوق رای می‌رود حتما جای احترام دارد. (قطعا شان این فرد از کسی که صرفا بخاطر لج‌بازی یا بی حوصلگی یا عدم درک پیچ‌ش‌های تاریخی نمی‌خواهد پای صندوق رای برود و فکر می‌کند این پشت کردن به امر سیاسی برای‌اش کلاس میآورد بالاتر است)

اگر ما به این نگاه برسیم و اصالت برای‌مان به جای نتیجه مصداقی (رای دادن یا ندادن) طی مسيری باشد که خودمان یا دیگران آن را با استدلال و دل پاک پیموده‌اند فضای جامعه عطرآگین می‌شود و با احترام متقابل دوست و برادر و خواهر یکدیگر می‌مانیم.

آنکه رای می‌دهد در چارچوب نگاه و منطق خود به این نتیجه رسیده و شخصی که رای نمی‌دهد نیز در منطق خودش باید فهم شود.

پ.ن؛
رعایت ادب در گفتگوها یکی از نشانه‌های این است که ما اهل راه نور هستیم یا ظلمت‌!

@yaser_arab57
یاسر عرب
مناظره امشب (چهارم تیر) را دیدم. کلیات و اصول و فروع حرفهای کاندیدها تا اینجا زده شده و نامزدها حرفی بیش از این ندارند. باقی تکرار است و کش دادن...
مشکلات کشور یک بار دیگر در حال شمارش است. سخنان راه‌کارها نیستند، آرزوهایی هستند در حد تخیلات ژول ورن!

تندیس خلاقیت خیال پردازنه به کسانی می‌رسد که گفتند سربازی را جمع کرده و قیمت بنزین را لیتری هزار و پانصد می‌کنند!
هنوز اصلاح سه روزه‌ی بورس در خاطرمان هست!
جلیلی: روستایی باید بتواند با سند منزل روستایی و پروانه چای و دامداری وام بگیرد.

جناب جلیلی نمی‌داند که زور نظام بانکداری ما از اراده شخص رهبر ج.ا ده‌ها بار بیشتر است؟ نمی‌داند یک بنر اعتراضی رهبری به نظام بانکداری در میدان ولیعصر را هم نمی‌توان در این کشور سرپا نگه داشت؟
رئیس‌دولت که عددی نیست!
مناظرات انتخابات ریاست جمهوری سال ١٤٠٣ تمام شد‌. دو نکته قابل توجه بود؛

١.محیط زیست و وضعیت زندانیان زندگی‌طلبه‌ها و دانشجویان،وضعیت جزایر نشینان خلیج فارس، عشایر، توسعه دريايی، حمل نقل بین شهری و موضوعات مهم دیگر کمترین ضریب را در سخنان کاندیدها داشت.

این یعنی مسائل انفجاری و اورژانسی آنقدر زیاد است که حتی نوبت به اولویت‌ها نیز نمی‌رسد!

٢.از روستا تا بورس تا تامین‌اجتماعی، اینترنت، دلار، حقوق زنان، کشاورزی، معیشت، تورم، چای، نظام بروکراسی، نفت و ... یک جا نبود که حضرات انگشت بگذارند و توصیف کنند که در بیان آنها؛ عند خرابی و بیچارگی و ناکارآمدی و فساد و پرونده‌های باز و رانت و تزویر، خستگی، و فرسودگی و ... نباشد.

این یعنی کاندیدهایی که تا آخر می‌مانند یا دل‌شیر دارند و یا سر الاغ!
دو نامزد پوششی-روکشی که نقش وکلای مدافع دولت آقای رئیسی را در این انتخابات بازی می‌کردند و معاون و مشاور او بودند، بیشترین وعده‌ها را دادند، بزرگترین دروغ‌ها را گفتند و کثیف‌ترین اتهامات را نثار رقیب خود کردند تا بار دیگر معنای ⁧ #تداوم_دولت_رئیسی⁩ را برای مردم ایران یادآور شوند

@yaser_arab57
2024/06/25 18:23:14
Back to Top
HTML Embed Code: