Forwarded from عکس نگار
💥@rraavvaann
واقعیت تلخ و ناگفتهی ذهن انسان این است که
خاطراتی که نمیخواهیم به یاد بیاوریم،
همیشه پررنگتر، شفافتر و زندهتر از
لحظههای حال در ذهنمان باقی میمانند.
ما گاهی تلاش میکنیم چیزی را فراموش کنیم،
اما درست همان خاطره،
بیدعوت و ناگهانی بازمیگردد
و خودش را به میان افکارمان تحمیل میکند.
خاطراتِ ناتمام، حرفهای نگفته،
نگاههایی که از هم بریدند، صداهایی که خاموش شدند،
همه با جزئیاتی عجیب و گاهی دردناک،
در ذهن باقی میمانند
چون هرچه بیشتر بخواهیم آنها را به عقب برانیم،
بیشتر درونمان ریشه میزنند
مثل زخمی که بهجای درمان،
فقط رویش را پوشاندهایم.
این خاطرات به گذشتهای تعلق دارند که
شاید سالها از آن گذشته،
اما همچنان بر حال ما سایه انداختهاند
ما با خودمان حملشان میکنیم،
حتی در لحظههایی که ظاهراً همهچیز آرام است
کافیست یک صدا،
یک جمله،
یا حتی یک نورِ خاص،
جرقهی یادآوریشان را بزند
و تمام دیوارهای فراموشی فرو بریزند.
اینجاست که میفهمیم دردها نه با زمان،
بلکه با مواجهه و پذیرش درمان میشوند
ذهن ما حافظهای انتخابی دارد،
اما انتخابش همیشه به نفع آرامش نیست
گاهی همان چیزی را حفظ میکند
که بیشترین آسیب را زده،
چون هنوز آن زخم به درستی لمس و فهم نشده.
ما انسانها برای ادامه دادن،
به فراموشی نیاز داریم،
اما نه فراموشیِ سرکوبگر،
بلکه فراموشیای که از دلِ آگاهی و پذیرش بیرون آمده باشد.
تا وقتی که از دردهایمان فرار میکنیم،
آنها در تاریکی ذهن قویتر میشوند.
باید جرأت کنیم بنشینیم کنار همان خاطرات،
بدون قضاوت،
بدون انکار.
ببینیمشان،
درکشان کنیم،
و رهاشان کنیم.
تنها در این صورت است که میتوانیم اجازه بدهیم حال،
واضحتر از گذشته شود.
وگرنه زندگیمان تبدیل میشود
به زیستن در بازپخش مداوم
صحنههایی که تمام شدهاند،
اما ما هنوز درگیرشانایم.
شاید رهایی از خاطرات دردناک هیچوقت کامل نباشد،
اما کمکم میشود یاد گرفت که آنها را
بدون لرزش مرور کرد.
میشود یاد گرفت که گذشته،
هر چقدر هم سنگین،
نباید شفافتر از اکنون باشد.
حال، جاییست که ما هنوز فرصت ساختن داریم،
هنوز میتوانیم تصویر تازهای خلق کنیم،
صدای تازهای بشنویم،
و خودمان را از اسارت چیزی که دیگر نیست، آزاد کنیم.
تنها کافیست باور کنیم که زندگی
در حال اتفاق افتادن است،
نه در حافظهی زخمی ما،
بلکه در لحظهای که نفس میکشیم
و میتوانیم انتخاب کنیم.
💥@rraavvaann
واقعیت تلخ و ناگفتهی ذهن انسان این است که
خاطراتی که نمیخواهیم به یاد بیاوریم،
همیشه پررنگتر، شفافتر و زندهتر از
لحظههای حال در ذهنمان باقی میمانند.
ما گاهی تلاش میکنیم چیزی را فراموش کنیم،
اما درست همان خاطره،
بیدعوت و ناگهانی بازمیگردد
و خودش را به میان افکارمان تحمیل میکند.
خاطراتِ ناتمام، حرفهای نگفته،
نگاههایی که از هم بریدند، صداهایی که خاموش شدند،
همه با جزئیاتی عجیب و گاهی دردناک،
در ذهن باقی میمانند
چون هرچه بیشتر بخواهیم آنها را به عقب برانیم،
بیشتر درونمان ریشه میزنند
مثل زخمی که بهجای درمان،
فقط رویش را پوشاندهایم.
این خاطرات به گذشتهای تعلق دارند که
شاید سالها از آن گذشته،
اما همچنان بر حال ما سایه انداختهاند
ما با خودمان حملشان میکنیم،
حتی در لحظههایی که ظاهراً همهچیز آرام است
کافیست یک صدا،
یک جمله،
یا حتی یک نورِ خاص،
جرقهی یادآوریشان را بزند
و تمام دیوارهای فراموشی فرو بریزند.
اینجاست که میفهمیم دردها نه با زمان،
بلکه با مواجهه و پذیرش درمان میشوند
ذهن ما حافظهای انتخابی دارد،
اما انتخابش همیشه به نفع آرامش نیست
گاهی همان چیزی را حفظ میکند
که بیشترین آسیب را زده،
چون هنوز آن زخم به درستی لمس و فهم نشده.
ما انسانها برای ادامه دادن،
به فراموشی نیاز داریم،
اما نه فراموشیِ سرکوبگر،
بلکه فراموشیای که از دلِ آگاهی و پذیرش بیرون آمده باشد.
تا وقتی که از دردهایمان فرار میکنیم،
آنها در تاریکی ذهن قویتر میشوند.
باید جرأت کنیم بنشینیم کنار همان خاطرات،
بدون قضاوت،
بدون انکار.
ببینیمشان،
درکشان کنیم،
و رهاشان کنیم.
تنها در این صورت است که میتوانیم اجازه بدهیم حال،
واضحتر از گذشته شود.
وگرنه زندگیمان تبدیل میشود
به زیستن در بازپخش مداوم
صحنههایی که تمام شدهاند،
اما ما هنوز درگیرشانایم.
شاید رهایی از خاطرات دردناک هیچوقت کامل نباشد،
اما کمکم میشود یاد گرفت که آنها را
بدون لرزش مرور کرد.
میشود یاد گرفت که گذشته،
هر چقدر هم سنگین،
نباید شفافتر از اکنون باشد.
حال، جاییست که ما هنوز فرصت ساختن داریم،
هنوز میتوانیم تصویر تازهای خلق کنیم،
صدای تازهای بشنویم،
و خودمان را از اسارت چیزی که دیگر نیست، آزاد کنیم.
تنها کافیست باور کنیم که زندگی
در حال اتفاق افتادن است،
نه در حافظهی زخمی ما،
بلکه در لحظهای که نفس میکشیم
و میتوانیم انتخاب کنیم.
💥@rraavvaann
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
هرکسی داستـان خودش رو داره
📌گاهی پشت رفتارایی که نمیفهمیم، زخمهایی هست که ندیدیم. ما فقط تکههای کوچکی از داستان همدیگه رو میبینیم، به همین دلیل قضاوت کردن کار به شدت ناعدلانه ایه.
✍️ همونطور که هارپر لی گفته: "اگه بخوای کسی رو واقعاً بشناسی، باید برای یه مدت با کفشهای اون راه بری."»
💥@rraavvaann
📌گاهی پشت رفتارایی که نمیفهمیم، زخمهایی هست که ندیدیم. ما فقط تکههای کوچکی از داستان همدیگه رو میبینیم، به همین دلیل قضاوت کردن کار به شدت ناعدلانه ایه.
✍️ همونطور که هارپر لی گفته: "اگه بخوای کسی رو واقعاً بشناسی، باید برای یه مدت با کفشهای اون راه بری."»
💥@rraavvaann
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
💥@rraavvaann
با رشد شبکه های اجتماعی، سوء رفتار جنسی با کودکان هم شکل و شمایل جدیدتری پیدا کرده. نتایج یک پژوهش نشون داد که درصد زیادی از افرادی که زیر سن هجده سالگی به شبکه های اجتماعی و یا سیمکارت دسترسی دارن، به نوعی مورد سوء رفتارهای جنسی قرار میگیرن.
میزان این سوء رفتارها به این صورت بوده:
📌 پرسیدن سوالات جنسی ناخواسته : ۱۸.۸ درصد
📌 صحبت جنسی ناخواسته: ۱۶.۶ درصد
📌 درخواست برای انجام اعمال جنسی: ۱۴.۴ درصد
این پژوهش نشون داد که افراد بین ۱۳ تا ۱۷ سال بیشتر از همه مورد سوء رفتار واقع شدن و به افراد این سن باید توجه ویژه ای کرد
و آموزش های لازم رو داد.
این پژوهش همچنین نشون داد که بیشتر این سوء رفتارهای جنسی توسط آشناهای کودکان صورت گرفته. پس باید حواسمون باشه که آشنا کردن زودتر از موعد کودکان و نوجوانان
با شبکه های اجتماعی میتونه آثار بسیار مخربی روی اونها بگذاره.
💥@rraavvaann
با رشد شبکه های اجتماعی، سوء رفتار جنسی با کودکان هم شکل و شمایل جدیدتری پیدا کرده. نتایج یک پژوهش نشون داد که درصد زیادی از افرادی که زیر سن هجده سالگی به شبکه های اجتماعی و یا سیمکارت دسترسی دارن، به نوعی مورد سوء رفتارهای جنسی قرار میگیرن.
میزان این سوء رفتارها به این صورت بوده:
📌 پرسیدن سوالات جنسی ناخواسته : ۱۸.۸ درصد
📌 صحبت جنسی ناخواسته: ۱۶.۶ درصد
📌 درخواست برای انجام اعمال جنسی: ۱۴.۴ درصد
این پژوهش نشون داد که افراد بین ۱۳ تا ۱۷ سال بیشتر از همه مورد سوء رفتار واقع شدن و به افراد این سن باید توجه ویژه ای کرد
و آموزش های لازم رو داد.
این پژوهش همچنین نشون داد که بیشتر این سوء رفتارهای جنسی توسط آشناهای کودکان صورت گرفته. پس باید حواسمون باشه که آشنا کردن زودتر از موعد کودکان و نوجوانان
با شبکه های اجتماعی میتونه آثار بسیار مخربی روی اونها بگذاره.
💥@rraavvaann
گفتن جمله"معذرت می خوام" هم درست
مثل جمله "دوستت دارم" اندازه و جايی دارد!
از به زبان آوردنش نه خيلی اجتناب كنيد و نه بيش از حد استفاده كنيد!
اگر بيشتر از حد معمول، بابت كارهای نكرده عذر بخواهيم كاملا محسوس خودمان را به دست خودمان گناهكار كرده ايم!
و اگر هم بابت كارهای خطايی كه كرده ايم عذر خواهی نكنيم، قطعا آدم های زيادی را در راه اين خودخواهی و غرور از دست مي دهيم!
اشتباه از هركسی ممكن است سر بزند!
اما مهم اين است كه برای جبرانش چه كاری انجام دهيم!
خيلی از اطرافيان ما تنها منتظر يك عذرخواهی از سوی ما هستند تا راه را برای برگشت مان بازكنند و دلشان صاف شود!
و با همين يك جملهٔ ساده و استفاده به موقع از آن می شود هزاران رابطه را زنده كرد!
پس از گفتنش هراس نداشته باشيد!
چرا كه نگفتنش می تواند ضررهای بيشتری را بار آورد!
💠کانال تلگرامی علوم تربیتی و روانشناسی:
👇👇👇👇👇👇
@rraavvaann
مثل جمله "دوستت دارم" اندازه و جايی دارد!
از به زبان آوردنش نه خيلی اجتناب كنيد و نه بيش از حد استفاده كنيد!
اگر بيشتر از حد معمول، بابت كارهای نكرده عذر بخواهيم كاملا محسوس خودمان را به دست خودمان گناهكار كرده ايم!
و اگر هم بابت كارهای خطايی كه كرده ايم عذر خواهی نكنيم، قطعا آدم های زيادی را در راه اين خودخواهی و غرور از دست مي دهيم!
اشتباه از هركسی ممكن است سر بزند!
اما مهم اين است كه برای جبرانش چه كاری انجام دهيم!
خيلی از اطرافيان ما تنها منتظر يك عذرخواهی از سوی ما هستند تا راه را برای برگشت مان بازكنند و دلشان صاف شود!
و با همين يك جملهٔ ساده و استفاده به موقع از آن می شود هزاران رابطه را زنده كرد!
پس از گفتنش هراس نداشته باشيد!
چرا كه نگفتنش می تواند ضررهای بيشتری را بار آورد!
💠کانال تلگرامی علوم تربیتی و روانشناسی:
👇👇👇👇👇👇
@rraavvaann
یک عکس یک مانتو و هزار خاطره
💥@rraavvaann
دو دوست بودیم از خواهر به هم نزدیک تر
یک ماه قبل از اینکه کرونا تو ایران جدی بشه رفتیم برای خرید عید
فریده یک مانتوی قهوه ای که تو آستینهاش طرح گل داشت خرید ومن همین مانتویی که تو عکس تنمه
روز بسیار خوبی رو سپری کردیم فارغ از بازی سرنوشت
چقدر مشتاق بودیم عید بشه و بریم مسافرت
کرونا اومد ایران و عید همه جارو تعطیل کرد
من موندم خونه مانتو موند تو کمد
فریده خونه اشو کلا برد از ارومیه
من تنها موندم خونه
مانتو موند تو کمد
چند ماه همش کارم شد مانتو رو تو کمد نگاه کردن و حسرت
شهریور هم
کرونا گرفتم شدید
دوهفته تمام لب به غذا نمی تونستم بزنم بالا می آوردم بعدم سرفه های لعنتی و شروع ناراحتی های ریه
سه ماه تمام طول کشید بتونم بدون درد نفس بکشم
البته ناگفته نماند فراموشی کمی اومد سراغم نفس تنگی و تپش قلب شد تا الان همدمم و بدتر از همه خانه نشینی تپلم کرد دیسکم و شدید ترو بیماری ترومبوفیلیبیتم هرروز بیشتر عود کرد
هپارین های لعنتی و وارفارین ها ی لعنتی تر
یکی دوبار بار پوشیدمش
مانتو رو می گویم
اونم تو مراسم تجلیل از شعرای قدس دفاع مقدس
دیگه اندازه ام نشد
موند تو جااویزی کمد
دهن کجی کرد به دلخوشیام
به خاطره هایی که قرار بود بااین لباس ثبت کنم
موند تو پستوی کمد
نه تونستم به کسی که اندازه اشه هدیه بدم نه تونستم بپوشمش
مثل خیلی از خاطره ها که نه می تونیم از ذهنمون دور بریزیم و نه می تونیم باهاشون ادامه راه رو بریم
فریده رفت و من موندم و تنهایی و مانتویی که هرروز از پشت ویترین کمد روزگارم را خاکستری می کند
می خواهم بگم گاهی خیلی چیزا حناق گلو میشه خیلی حسرتها می مونه تو دل آدم
حسرتهای ریزن اما پشت این حسرت های ریز دردهای خیلی عمیق تری هستند که ما فقط ظاهر قضیه رو میبینیم
و می خوام بگم همه چی به وقتش اتفاق بیفته قشنگه وگرنه دیگه قواره ات نمیشن
بیایید هرروز را همان روز زندگی کنیم
💥@rraavvaann
💥@rraavvaann
دو دوست بودیم از خواهر به هم نزدیک تر
یک ماه قبل از اینکه کرونا تو ایران جدی بشه رفتیم برای خرید عید
فریده یک مانتوی قهوه ای که تو آستینهاش طرح گل داشت خرید ومن همین مانتویی که تو عکس تنمه
روز بسیار خوبی رو سپری کردیم فارغ از بازی سرنوشت
چقدر مشتاق بودیم عید بشه و بریم مسافرت
کرونا اومد ایران و عید همه جارو تعطیل کرد
من موندم خونه مانتو موند تو کمد
فریده خونه اشو کلا برد از ارومیه
من تنها موندم خونه
مانتو موند تو کمد
چند ماه همش کارم شد مانتو رو تو کمد نگاه کردن و حسرت
شهریور هم
کرونا گرفتم شدید
دوهفته تمام لب به غذا نمی تونستم بزنم بالا می آوردم بعدم سرفه های لعنتی و شروع ناراحتی های ریه
سه ماه تمام طول کشید بتونم بدون درد نفس بکشم
البته ناگفته نماند فراموشی کمی اومد سراغم نفس تنگی و تپش قلب شد تا الان همدمم و بدتر از همه خانه نشینی تپلم کرد دیسکم و شدید ترو بیماری ترومبوفیلیبیتم هرروز بیشتر عود کرد
هپارین های لعنتی و وارفارین ها ی لعنتی تر
یکی دوبار بار پوشیدمش
مانتو رو می گویم
اونم تو مراسم تجلیل از شعرای قدس دفاع مقدس
دیگه اندازه ام نشد
موند تو جااویزی کمد
دهن کجی کرد به دلخوشیام
به خاطره هایی که قرار بود بااین لباس ثبت کنم
موند تو پستوی کمد
نه تونستم به کسی که اندازه اشه هدیه بدم نه تونستم بپوشمش
مثل خیلی از خاطره ها که نه می تونیم از ذهنمون دور بریزیم و نه می تونیم باهاشون ادامه راه رو بریم
فریده رفت و من موندم و تنهایی و مانتویی که هرروز از پشت ویترین کمد روزگارم را خاکستری می کند
می خواهم بگم گاهی خیلی چیزا حناق گلو میشه خیلی حسرتها می مونه تو دل آدم
حسرتهای ریزن اما پشت این حسرت های ریز دردهای خیلی عمیق تری هستند که ما فقط ظاهر قضیه رو میبینیم
و می خوام بگم همه چی به وقتش اتفاق بیفته قشنگه وگرنه دیگه قواره ات نمیشن
بیایید هرروز را همان روز زندگی کنیم
💥@rraavvaann
اگر ما توقّع خود را از دیگران پایین آوریم و این را بپذیریم که هر انسانی دارای میزانی از درک و شعور است،
و طبیعتا از هر کسی انتظار رفتارهای درست و حساب شده نداشته باشیم،
بدین گونه خودمان راحتتر و آرامتر زندگی خواهیم کرد و از اطرافیان هم احساس گله و نارضایتی نخواهیم داشت.
💥@rraavvaann
و طبیعتا از هر کسی انتظار رفتارهای درست و حساب شده نداشته باشیم،
بدین گونه خودمان راحتتر و آرامتر زندگی خواهیم کرد و از اطرافیان هم احساس گله و نارضایتی نخواهیم داشت.
💥@rraavvaann
🌷🌷🌷
💥@rraavvaann
با یک گروهی مهمان خانواده دیگری بودیم. صبحش رفته بودیم پارک وحش. نزدیک ظهر میزبان اصرار میکرد برویم خانه برای ناهار چون غذا زیاد درست کرده و یکی از مهمانها هم انکار که شهر بغلی رستوران ایرانی دارد برویم کباب بخوریم.
میزبان گفت رای بگیریم و شروع کرد به پرسیدن.
به من که رسید، چون واقعا نه چندان گرسنه بودم نه بین قرمه سبزی میزبان و کباب رستوران تفاوت چندانی قایل بودم؛
گفتم هر دو گزینه برایم فرقی ندارد و هیچ مشکلی با هیچکدام ندارم.
میزبان آمد در گوشم و گفت از دستت عصبانیم، تو هیچوقت انتخاب نمیکنی.
گفتم من؟؟ من که به جای پافشاری رو خواسته ام، میگویم همه جوره خوب است؟؟؟
واقعا عصبانی بود. گفت نه، آدم باید بتواند بین گزینه ها فرق بگذارد،
تو همیشه میگویی فرقی ندارد!
چند هفته پیش، در گروه خانوادگی، یک نفر رای گیری کرد که برای جشن سال نو، همه به همه هدیه بدهیم یا قرعه ناشناس بکشیم یک نفر برای یک نفر؟
من هر دو گزینه را انتخاب کردم
چون فرقی برایم نداشت. طرف تاکید کرد: لطفا یکی را انتخاب کن،
بگو کدام براین بهتر است!
من یاد آن روز پارک وحش افتادم ...
دیروز با همکارانم رفتیم ناهار. کجا غذا بخوریم؟ من همراهشان رفتم چون همکار روسم گفته بود فلان جا و همه رفتیم فلان جا که دیدیم جای نشستن هم نبود. یکی دیگر گفت بسار جا، همکار روس گفت نه بهمان جا. و رفتیم.
بعد از ناهار، یکی پرسید از این مسیر برگردیم یا آن مسیر ؟
من گفتم فرق ندارد.
اینجا همکار روس به من گفت:
دقت کن، همه مایی که در کشورهای دیکتاتوری بزرگ شدیم عادت کرده ایم بگوییم فرق ندارد،
چون همیشه جای دیگری تصمیمها
گرفته می شده
بخصوص برای ما که زن هستیم.
یا اگر هم قرار بود نظری داشته باشم
و نظر ما را قبول نکردند، زود کوتاه بیاییم و به جبران این ها، عادت کردیم جاهایی نظر بدهیم که اصلا نظر دادن لزومی ندارد و هزینه بر نیست!
این رفتاری است که بخصوص من و تو باید هی باهاش بجنگیم و تکرارش نکنیم.
برای همین من پیشنهاد میدهم و نظرم را هم کنار پیشنهادم میگویم....
شاید بهتر باشد گاهی هم تو پیشنهاد بدهی و ما بگوییم موافقیم یا نه...
به حرفش فکر کردم. به نظرم خیلی درست میگفت. من در سرزمینی بزرگ شدم که «عقیده مستقل خودم» را داشتن، اغلب بسیار هزینه بر بود. برای همین از یک جایی که نمیدانم کجاست، کلا بیخیال شدم و زحمت انتخاب کردن و عطای نظر مشخص داشتن و پافشاری کردن روی رأیم را به لقایش بخشیدم و دایم گفتم برایم فرقی ندارد.
آنقدر این «برایم فرقی ندارد و من تابع جمع هستم و با همه انتخابهای بقیه مدارا میکنم » را تکرار کردم که شد عادت و رفتار.
عادتی که درست نیست و باید الان زحمت بیشتری بکشم و هر بار ببینمش و باهاش بجنگم.
💥@rraavvaann
هشتگ: انسان زن متولد خاور میانه
💥@rraavvaann
💥@rraavvaann
با یک گروهی مهمان خانواده دیگری بودیم. صبحش رفته بودیم پارک وحش. نزدیک ظهر میزبان اصرار میکرد برویم خانه برای ناهار چون غذا زیاد درست کرده و یکی از مهمانها هم انکار که شهر بغلی رستوران ایرانی دارد برویم کباب بخوریم.
میزبان گفت رای بگیریم و شروع کرد به پرسیدن.
به من که رسید، چون واقعا نه چندان گرسنه بودم نه بین قرمه سبزی میزبان و کباب رستوران تفاوت چندانی قایل بودم؛
گفتم هر دو گزینه برایم فرقی ندارد و هیچ مشکلی با هیچکدام ندارم.
میزبان آمد در گوشم و گفت از دستت عصبانیم، تو هیچوقت انتخاب نمیکنی.
گفتم من؟؟ من که به جای پافشاری رو خواسته ام، میگویم همه جوره خوب است؟؟؟
واقعا عصبانی بود. گفت نه، آدم باید بتواند بین گزینه ها فرق بگذارد،
تو همیشه میگویی فرقی ندارد!
چند هفته پیش، در گروه خانوادگی، یک نفر رای گیری کرد که برای جشن سال نو، همه به همه هدیه بدهیم یا قرعه ناشناس بکشیم یک نفر برای یک نفر؟
من هر دو گزینه را انتخاب کردم
چون فرقی برایم نداشت. طرف تاکید کرد: لطفا یکی را انتخاب کن،
بگو کدام براین بهتر است!
من یاد آن روز پارک وحش افتادم ...
دیروز با همکارانم رفتیم ناهار. کجا غذا بخوریم؟ من همراهشان رفتم چون همکار روسم گفته بود فلان جا و همه رفتیم فلان جا که دیدیم جای نشستن هم نبود. یکی دیگر گفت بسار جا، همکار روس گفت نه بهمان جا. و رفتیم.
بعد از ناهار، یکی پرسید از این مسیر برگردیم یا آن مسیر ؟
من گفتم فرق ندارد.
اینجا همکار روس به من گفت:
دقت کن، همه مایی که در کشورهای دیکتاتوری بزرگ شدیم عادت کرده ایم بگوییم فرق ندارد،
چون همیشه جای دیگری تصمیمها
گرفته می شده
بخصوص برای ما که زن هستیم.
یا اگر هم قرار بود نظری داشته باشم
و نظر ما را قبول نکردند، زود کوتاه بیاییم و به جبران این ها، عادت کردیم جاهایی نظر بدهیم که اصلا نظر دادن لزومی ندارد و هزینه بر نیست!
این رفتاری است که بخصوص من و تو باید هی باهاش بجنگیم و تکرارش نکنیم.
برای همین من پیشنهاد میدهم و نظرم را هم کنار پیشنهادم میگویم....
شاید بهتر باشد گاهی هم تو پیشنهاد بدهی و ما بگوییم موافقیم یا نه...
به حرفش فکر کردم. به نظرم خیلی درست میگفت. من در سرزمینی بزرگ شدم که «عقیده مستقل خودم» را داشتن، اغلب بسیار هزینه بر بود. برای همین از یک جایی که نمیدانم کجاست، کلا بیخیال شدم و زحمت انتخاب کردن و عطای نظر مشخص داشتن و پافشاری کردن روی رأیم را به لقایش بخشیدم و دایم گفتم برایم فرقی ندارد.
آنقدر این «برایم فرقی ندارد و من تابع جمع هستم و با همه انتخابهای بقیه مدارا میکنم » را تکرار کردم که شد عادت و رفتار.
عادتی که درست نیست و باید الان زحمت بیشتری بکشم و هر بار ببینمش و باهاش بجنگم.
💥@rraavvaann
هشتگ: انسان زن متولد خاور میانه
💥@rraavvaann
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
سوشال مدیا فقط یه vitrine خوشگل از لحظههای انتخابشدهست، نه زندگی واقعی.
اینکه هنوز داری ادامه میدی، نفس میکشی و تلاش میکنی، خودش کلی ارزش داره. هیچکس مسیر تو رو نرفته، هیچکس مثل تو نیست...
💥@rraavvaann
ادامه 👇👇👇👇👇
اینکه هنوز داری ادامه میدی، نفس میکشی و تلاش میکنی، خودش کلی ارزش داره. هیچکس مسیر تو رو نرفته، هیچکس مثل تو نیست...
💥@rraavvaann
ادامه 👇👇👇👇👇
علوم تربیتی و روانشناسی
سوشال مدیا فقط یه vitrine خوشگل از لحظههای انتخابشدهست، نه زندگی واقعی. اینکه هنوز داری ادامه میدی، نفس میکشی و تلاش میکنی، خودش کلی ارزش داره. هیچکس مسیر تو رو نرفته، هیچکس مثل تو نیست... 💥@rraavvaann ادامه 👇👇👇👇👇
سوشال مدیا فقط یه vitrine خوشگل از لحظههای انتخابشدهست، نه زندگی واقعی.
اینکه هنوز داری ادامه میدی، نفس میکشی و تلاش میکنی، خودش کلی ارزش داره. هیچکس مسیر تو رو نرفته، هیچکس مثل تو نیست...
💥@rraavvaann
۱. "سوشال مدیا زندگی کامل هیچکسی رو نشون نمیده..."
شبکههای اجتماعی پر از عکسها و لحظههاییه که آدمها خودشون انتخاب میکنن نشون بدن. معمولاً لحظههای خوب، موفقیتها، سفرها یا خوشیها رو به اشتراک میذارن؛
اما ناراحتیها، شکستها، سختیها یا روزهای بیانرژی رو نمیذارن...
پس اگه فکر میکنی زندگی بقیه بهتره، یادت باشه داری فقط بخش سانسورشدهی اون رو میبینی، نه همهشو...
۲. "اگه امروز فقط زندهای و داری تلاش میکنی، تو از خیلیها جلوتری."
زنده بودن و ادامه دادن، خودش یک پیروزیه.
خیلیها ممکنه تسلیم شده باشن، امیدشون رو از دست داده باشن یا حتی دیگه برای بهتر شدن تلاش نکنن. ولی تو هنوز ایستادی، با همهی سختیها، هنوز در تلاشی. این یعنی تو قویای، حتی اگه حس نکنی.
💥@rraavvaann
۳. "خودتو با هیچکس مقایسه نکن. تو نسخهی خاص خودتی."
مقایسه با دیگران باعث ناامیدی میشه. هرکسی یه مسیر، شرایط و داستان خاص خودشو داره. تو منحصر بهفردی، با استعدادها، رویاها و دردهای خاص خودت.
وقتی خودتو با کسی مقایسه میکنی، در واقع دو تا داستان کاملاً متفاوت رو کنار هم گذاشتی.
این متن یه تلنگر قشنگه که یادمون بندازه "من کافیام"، "زندگی واقعی با دنیای مجازی فرق داره"، و "ارزش من به اندازهی تلاشم هست، نه به لایکها یا فالوورها."
سوشال مدیا فقط یه vitrine از لحظههای قشنگه، نه همهی زندگی آدمها.
خودتو با هیچکس مقایسه نکن، تو نسخهی خاص خودتی.
آروم ولی پیوسته، ادامه بده.
همهی حقیقت توی سوشال مدیا نیست.
سوشال مدیا زندگی کامل هیچکسی رو نشون نمیده…
و اگه امروز فقط زندهای و داری تلاش میکنی،
تو از خیلیها جلوتری.
خودتو با هیچکس مقایسه نکن.
تو نسخهی خاص خودتی.
«بیا با خودمون یکم مهربون تر باشیم.
سوشال مدیا زندگی کامل هیچکسی رو نشون نمیده…
و اگه امروز فقط زندهای و داری تلاش میکنی،
تو از خیلیها جلوتری.
خودتو با هیچکس مقایسه نکن.
تو نسخهی خاص خودتی...
💠کانال تلگرامی علوم تربیتی و روانشناسی:
👇👇👇👇👇👇
@rraavvaann
اینکه هنوز داری ادامه میدی، نفس میکشی و تلاش میکنی، خودش کلی ارزش داره. هیچکس مسیر تو رو نرفته، هیچکس مثل تو نیست...
💥@rraavvaann
۱. "سوشال مدیا زندگی کامل هیچکسی رو نشون نمیده..."
شبکههای اجتماعی پر از عکسها و لحظههاییه که آدمها خودشون انتخاب میکنن نشون بدن. معمولاً لحظههای خوب، موفقیتها، سفرها یا خوشیها رو به اشتراک میذارن؛
اما ناراحتیها، شکستها، سختیها یا روزهای بیانرژی رو نمیذارن...
پس اگه فکر میکنی زندگی بقیه بهتره، یادت باشه داری فقط بخش سانسورشدهی اون رو میبینی، نه همهشو...
۲. "اگه امروز فقط زندهای و داری تلاش میکنی، تو از خیلیها جلوتری."
زنده بودن و ادامه دادن، خودش یک پیروزیه.
خیلیها ممکنه تسلیم شده باشن، امیدشون رو از دست داده باشن یا حتی دیگه برای بهتر شدن تلاش نکنن. ولی تو هنوز ایستادی، با همهی سختیها، هنوز در تلاشی. این یعنی تو قویای، حتی اگه حس نکنی.
💥@rraavvaann
۳. "خودتو با هیچکس مقایسه نکن. تو نسخهی خاص خودتی."
مقایسه با دیگران باعث ناامیدی میشه. هرکسی یه مسیر، شرایط و داستان خاص خودشو داره. تو منحصر بهفردی، با استعدادها، رویاها و دردهای خاص خودت.
وقتی خودتو با کسی مقایسه میکنی، در واقع دو تا داستان کاملاً متفاوت رو کنار هم گذاشتی.
این متن یه تلنگر قشنگه که یادمون بندازه "من کافیام"، "زندگی واقعی با دنیای مجازی فرق داره"، و "ارزش من به اندازهی تلاشم هست، نه به لایکها یا فالوورها."
سوشال مدیا فقط یه vitrine از لحظههای قشنگه، نه همهی زندگی آدمها.
خودتو با هیچکس مقایسه نکن، تو نسخهی خاص خودتی.
آروم ولی پیوسته، ادامه بده.
همهی حقیقت توی سوشال مدیا نیست.
سوشال مدیا زندگی کامل هیچکسی رو نشون نمیده…
و اگه امروز فقط زندهای و داری تلاش میکنی،
تو از خیلیها جلوتری.
خودتو با هیچکس مقایسه نکن.
تو نسخهی خاص خودتی.
«بیا با خودمون یکم مهربون تر باشیم.
سوشال مدیا زندگی کامل هیچکسی رو نشون نمیده…
و اگه امروز فقط زندهای و داری تلاش میکنی،
تو از خیلیها جلوتری.
خودتو با هیچکس مقایسه نکن.
تو نسخهی خاص خودتی...
💠کانال تلگرامی علوم تربیتی و روانشناسی:
👇👇👇👇👇👇
@rraavvaann
مراقب روحتون باشید!
یکوقتها هم بعد از کلی کار و مشغله، به خودت میآیی و یادت میافتد که ایوای!
چقدر خودت را از یاد بردهای و چقدر حواست به خودت نبوده! همه چیز را همانطور میاندازی یک گوشه و میروی توی آینه به چشمهای خسته و روانِ دستبستهات نگاه میکنی و به خودت میگویی: شرمندهام ببخش، ببخش که تو را از یاد بردهبودم و به اینکه تو احتیاج به دلخوشی و استراحت و رهایی داری فکر نکردم. ببخش که بیش از توانت دویدم و زیاد خستهات کردم.
بعد آبی به صورتت میزنی و سراسیمه میگردی دنبال هرچیزی که حال روح و جسمت را بهتر میکند و دلت میخواهد قدری برای خودت جبران کنی.
تو نیاز داری حتی اگر سخت کار میکنی، گاهی به خودت بیشتر از هرکسی و بیشتر از هرچیزی توجه کنی. تو نیاز داری گاهی چشمهات از ذوق و اشتیاق و شادابی، برق بزند. تو نیاز داری خوشحال باشی و عاشق باشی و مهمتر از همه زندگی کنی...
تو نیاز داری یک روزهایی، تمام وقت و زمان و حوصلهات، فقط برای خودت باشد.
💥@rraavvaann
یکوقتها هم بعد از کلی کار و مشغله، به خودت میآیی و یادت میافتد که ایوای!
چقدر خودت را از یاد بردهای و چقدر حواست به خودت نبوده! همه چیز را همانطور میاندازی یک گوشه و میروی توی آینه به چشمهای خسته و روانِ دستبستهات نگاه میکنی و به خودت میگویی: شرمندهام ببخش، ببخش که تو را از یاد بردهبودم و به اینکه تو احتیاج به دلخوشی و استراحت و رهایی داری فکر نکردم. ببخش که بیش از توانت دویدم و زیاد خستهات کردم.
بعد آبی به صورتت میزنی و سراسیمه میگردی دنبال هرچیزی که حال روح و جسمت را بهتر میکند و دلت میخواهد قدری برای خودت جبران کنی.
تو نیاز داری حتی اگر سخت کار میکنی، گاهی به خودت بیشتر از هرکسی و بیشتر از هرچیزی توجه کنی. تو نیاز داری گاهی چشمهات از ذوق و اشتیاق و شادابی، برق بزند. تو نیاز داری خوشحال باشی و عاشق باشی و مهمتر از همه زندگی کنی...
تو نیاز داری یک روزهایی، تمام وقت و زمان و حوصلهات، فقط برای خودت باشد.
💥@rraavvaann
قورباغه به کانگورو گفت: من و تو میتوانیم بپریم. پس اگر با هم ازدواج کنیم بچه مان می تواند از روی کوه ها یک فرسنگ بپرد، و ما می توانیم اسمش را «قورگورو» بگذاریم.
کانگورو گفت: "عزیزم" چه فکر جالبی! من با خوشحالی با تو ازدواج می کنم اما درباره ی قورگورو، بهتر است اسمش را بگذاریم «کانباغه».
هر دو بر سر «قورگورو» و «کانباغه» بحث کردند و بحث کردند.
آخرش قورباغه گفت: برای من نه «قورگورو» مهم است و نه «کانباغه». اصلا من دلم نمی خواهد با تو ازدواج کنم.
کانگورو گفت: بهتر.
قورباغه دیگر چیزی نگفت. کانگورو هم جست زد و رفت. آنها هیچ وقت ازدواج نکردند، بچه ای هم نداشتند که بتواند از کوه ها بجهد و تا یک فرسنگ بپرد. چه بد، چه حیف که نتوانستند فقط سر یک اسم توافق کنند.
این قصه ی زیبا از شل سیلور استاین مفهوم جالبی دارد.
«پتانسیل موجود برای دستاوردهای بزرگ، قربانی اختلاف نظرهای کوچک می شود.»
هر آدمی درون خود کوزه ای دارد که با عقاید، باورها و دانشی که از محیط اطرافش می گیرد پر می شود. این کوزه اگر روزی پر شود یاد گرفتنِ آدمی تمام می شود. نه که نتواند، دیگر نمی خواهد چیز بیشتری یاد بگیرد. پس تفکر را کنار می گذارد و با تعصب از کوزه ی باورهایش دفاع می کند و حتی برای آن می میرد اما آدم غیرمتعصب تا لحظه ی مرگ در حال پر کردن کوزه است و صدها بار محتوای آن را تغییر می دهد.
اگر شما مدتی ست که افکارتان تغییر نکرده، بدانید که این مدت فکر نکرده اید. آب هم اگر راکد بماند فاسد می شود!
آنچه ما را ویران می کند باورهای غلط و تعصباتی است که به خودمان اجازه ی دگربینی و دگرگونی آنها را نمی دهیم.
به قول نیچه: «باورهای غلط از حقایق خطرناک, ویران کننده ترند.
💥@rraavvaann
کانگورو گفت: "عزیزم" چه فکر جالبی! من با خوشحالی با تو ازدواج می کنم اما درباره ی قورگورو، بهتر است اسمش را بگذاریم «کانباغه».
هر دو بر سر «قورگورو» و «کانباغه» بحث کردند و بحث کردند.
آخرش قورباغه گفت: برای من نه «قورگورو» مهم است و نه «کانباغه». اصلا من دلم نمی خواهد با تو ازدواج کنم.
کانگورو گفت: بهتر.
قورباغه دیگر چیزی نگفت. کانگورو هم جست زد و رفت. آنها هیچ وقت ازدواج نکردند، بچه ای هم نداشتند که بتواند از کوه ها بجهد و تا یک فرسنگ بپرد. چه بد، چه حیف که نتوانستند فقط سر یک اسم توافق کنند.
این قصه ی زیبا از شل سیلور استاین مفهوم جالبی دارد.
«پتانسیل موجود برای دستاوردهای بزرگ، قربانی اختلاف نظرهای کوچک می شود.»
هر آدمی درون خود کوزه ای دارد که با عقاید، باورها و دانشی که از محیط اطرافش می گیرد پر می شود. این کوزه اگر روزی پر شود یاد گرفتنِ آدمی تمام می شود. نه که نتواند، دیگر نمی خواهد چیز بیشتری یاد بگیرد. پس تفکر را کنار می گذارد و با تعصب از کوزه ی باورهایش دفاع می کند و حتی برای آن می میرد اما آدم غیرمتعصب تا لحظه ی مرگ در حال پر کردن کوزه است و صدها بار محتوای آن را تغییر می دهد.
اگر شما مدتی ست که افکارتان تغییر نکرده، بدانید که این مدت فکر نکرده اید. آب هم اگر راکد بماند فاسد می شود!
آنچه ما را ویران می کند باورهای غلط و تعصباتی است که به خودمان اجازه ی دگربینی و دگرگونی آنها را نمی دهیم.
به قول نیچه: «باورهای غلط از حقایق خطرناک, ویران کننده ترند.
💥@rraavvaann
💖من دلم می خواهد
همه زنهای دنیا را با کلماتم ، بغلشان کنم. ببوسم شان .
دم گوش شان بگویم :
بانو ؛ ممنونم که هستی !
اگر نبودی دنیا یک مهتاب کمتر داشت.
یک روز آفتاب ، سردتر ...
دلم می خواهد به تمام زنهایی که زن بودنشان را دوست ندارند ، چون کسی بابت زن بودن شان ، حرفی نمیزند ،
بگویم که ، چقدر بابت زن بودن شان ، دنیا مدیون شان است.
دلم می خواهد به گوشه اشپزخانه ها ، سرک بکشم و زمزمه ی نفس های زنها را ببوسم. دستهای مهربان شان را در دستهایم بفشارم ، به قلبم بکشم تا بدانند چقدر عزیزند وقتی آن گوشه دنج ، عشق می ریزند توی قابلمه و دردها را هم می زنند تا ته نگیرند نکند کسی بفهمد که زنی غمناک و تنهاست.
من دلم می خواهد زنانه گی دنیا را ، نوازش کنم. شاید کسی نباشد که زن درون انها را ، دریافته باشد،آغوش کرده باشد . شاید کسی نبوده باشد که بداند زن ، چقدر بودنش ، حال دنیا را خوب کرده است ...
دلم می خواهد ، زن ها ، زن بودنشان را ستایش کنند .حتی اگر یکی نباشد ...
💥@rraavvaann
همه زنهای دنیا را با کلماتم ، بغلشان کنم. ببوسم شان .
دم گوش شان بگویم :
بانو ؛ ممنونم که هستی !
اگر نبودی دنیا یک مهتاب کمتر داشت.
یک روز آفتاب ، سردتر ...
دلم می خواهد به تمام زنهایی که زن بودنشان را دوست ندارند ، چون کسی بابت زن بودن شان ، حرفی نمیزند ،
بگویم که ، چقدر بابت زن بودن شان ، دنیا مدیون شان است.
دلم می خواهد به گوشه اشپزخانه ها ، سرک بکشم و زمزمه ی نفس های زنها را ببوسم. دستهای مهربان شان را در دستهایم بفشارم ، به قلبم بکشم تا بدانند چقدر عزیزند وقتی آن گوشه دنج ، عشق می ریزند توی قابلمه و دردها را هم می زنند تا ته نگیرند نکند کسی بفهمد که زنی غمناک و تنهاست.
من دلم می خواهد زنانه گی دنیا را ، نوازش کنم. شاید کسی نباشد که زن درون انها را ، دریافته باشد،آغوش کرده باشد . شاید کسی نبوده باشد که بداند زن ، چقدر بودنش ، حال دنیا را خوب کرده است ...
دلم می خواهد ، زن ها ، زن بودنشان را ستایش کنند .حتی اگر یکی نباشد ...
💥@rraavvaann
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
گاهی ذهن، اشتباهات ما رو کوه میبینه؛ در حالی که دنیا حتی یه قدم عقب نمیره. زندگی ادامه داره، و ما هم باید یاد بگیریم خودمون رو ببخشیم و بریم جلو."
"آدما اشتباه میکنن، زمین میخورن، ولی مهم اینه که بلند شن. نه برای اینکه همه چیز درست شده، بلکه چون زندگی منتظر نمیمونه. ببخش، بگذر، و ادامه بده. تو هم بخشی از این جریانِ همیشه در حرکتی."
"دنیا با خطای تو نمیلرزه…
فقط دل خودته که ترک برمیداره.
اشتباه کردی؟ باشه… اما تو همون آدمی هستی که میتونه دوباره از دلِ خاک، شکوفه بزنه.
ببخش، اما نه برای فراموشی—برای رهایی."
"هیچ چیز با اشتباه تو تموم نمیشه…
نه آسمون رنگ عوض میکنه، نه زمین از چرخش میایسته.
اما تو… تو ممکنه خودتو توی آینهی قضاوت گم کنی.
پس یادت باشه، ارزش تو رو اشتباهاتت نمیسازن—بلکه اون لحظهایه که تصمیم میگیری از نو شروع کنی."
🔗 دنیا تغییر نمیکنه چون تو اشتباه کردی.
نه فرو میریزه، نه متوقف میشه.
این فقط ذهن خودته که گاهی اشتباهاتت رو بزرگتر از واقعیت میبینه.
آروم باش…
تو اشتباه کردی، نه جنایت.
💥@rraavvaann
"آدما اشتباه میکنن، زمین میخورن، ولی مهم اینه که بلند شن. نه برای اینکه همه چیز درست شده، بلکه چون زندگی منتظر نمیمونه. ببخش، بگذر، و ادامه بده. تو هم بخشی از این جریانِ همیشه در حرکتی."
"دنیا با خطای تو نمیلرزه…
فقط دل خودته که ترک برمیداره.
اشتباه کردی؟ باشه… اما تو همون آدمی هستی که میتونه دوباره از دلِ خاک، شکوفه بزنه.
ببخش، اما نه برای فراموشی—برای رهایی."
"هیچ چیز با اشتباه تو تموم نمیشه…
نه آسمون رنگ عوض میکنه، نه زمین از چرخش میایسته.
اما تو… تو ممکنه خودتو توی آینهی قضاوت گم کنی.
پس یادت باشه، ارزش تو رو اشتباهاتت نمیسازن—بلکه اون لحظهایه که تصمیم میگیری از نو شروع کنی."
🔗 دنیا تغییر نمیکنه چون تو اشتباه کردی.
نه فرو میریزه، نه متوقف میشه.
این فقط ذهن خودته که گاهی اشتباهاتت رو بزرگتر از واقعیت میبینه.
آروم باش…
تو اشتباه کردی، نه جنایت.
💥@rraavvaann
* *زشت ترین ویژگی شخصیت: خودخواهی*
* *بزرگ ترین سرمایه طبیعی انسان: جوانی*
* *مخـــ،ــرب ترین عادت: نگرانی*
* *بزرگ ترین لذت: بخشش*
* *بزرگترین فقدان: فقدان اعتماد به نفس*
* *رضایت بخش ترین کار: کمک به دیگران*
* *بزرگترین دلگرمی: تشویق*
* *موثرترین داروی خواب آور: آرامش فکر*
* *قوی ترین نیرو در زندگی: عشق*
* *بدتـ،ـــــرین فــــ،ــــقر: یأس*
* *مـــ،ــهلک ترین ســـ،ــلاح: زبان*
* *پرقدرت ترین جمله: من می توانم*
* *زیبا ترین آرایش: لبخند*
* *با ارزش ترین ثروت: عزت نفس است...*
💥@rraavvaann
* *بزرگ ترین سرمایه طبیعی انسان: جوانی*
* *مخـــ،ــرب ترین عادت: نگرانی*
* *بزرگ ترین لذت: بخشش*
* *بزرگترین فقدان: فقدان اعتماد به نفس*
* *رضایت بخش ترین کار: کمک به دیگران*
* *بزرگترین دلگرمی: تشویق*
* *موثرترین داروی خواب آور: آرامش فکر*
* *قوی ترین نیرو در زندگی: عشق*
* *بدتـ،ـــــرین فــــ،ــــقر: یأس*
* *مـــ،ــهلک ترین ســـ،ــلاح: زبان*
* *پرقدرت ترین جمله: من می توانم*
* *زیبا ترین آرایش: لبخند*
* *با ارزش ترین ثروت: عزت نفس است...*
💥@rraavvaann
┃📓 #تیکه_کتاب
معاشرتی بودن گرايشی خطرناک
و حتی تباه کننده است.
زيرا ما را با کسانی در ارتباط قرار می دهد که بيشترشان از نظر اخلاقی فرومايه
و از لحاظ ذهنی کند و منحط اند.
تقريباً همه ی رنجهای ما از ارتباط با ديگران نشأت می گيرند.
#دربابحکمتزندگی
#آرتور_شوپنهاور
💥@rraavvaann
معاشرتی بودن گرايشی خطرناک
و حتی تباه کننده است.
زيرا ما را با کسانی در ارتباط قرار می دهد که بيشترشان از نظر اخلاقی فرومايه
و از لحاظ ذهنی کند و منحط اند.
تقريباً همه ی رنجهای ما از ارتباط با ديگران نشأت می گيرند.
#دربابحکمتزندگی
#آرتور_شوپنهاور
💥@rraavvaann
💥@rraavvaann
حکایت پیرمرد دامدار و گرگ مهمان
🔸گرگی در اتاقکی در آغل گوسفندان ما زاییده بود و سه چهار توله داشت و اوائل کار به طور مخفیانه مرتب به آنجا رفت و آمد می کرد و به بچه هایش میرسید ، چون آسیبی به گوسفندان نمیرساند وبخاطر ترحم به این حیوان و بچههایش، او را بیرون نکردیم، ولی کاملا او را زیر نظر داشتم.
🔹این ماده گرگ به شکار میرفت و هر بار مرغی، خرگوشی ، برهای شکار میکرد و برای مصرف خود و بچههایش می آورد.
اما با اینکه رفت آمد او از آغل گوسفندان بود، هرگز متعرض گوسفندان ما نمیشد.
🔸ما دقیقا آمار گوسفندان وبره های آنها را داشتیم وکاملا" مواظب بودیم، بچهها تقریبا بزرگ شده بودند.
یکبار و در غیاب ماده گرگ که برای شکار رفته بود، بچههای او یکی از برهها را کشتند!
🔹ما صبرکردیم، ببینیم چه اتفاقی خواهد افتاد؛ وقتی ماده گرگ برگشت و این منظره را دید، به بچههایش حملهور شد؛ آنها را گاز می گرفت و میزد و بچهها سر و صدا و جیغ میکشیدند و پس از آن نیز همان روز آنها را برداشت و از آغل ما رفت.
🔸روز بعد، با کمال تعجب دیدیم، گرگ، یک بره ای شکار کرده و آن را نکشته و زنده آن را از دیوار آغل گوسفندان انداخت رفت.»
🌙⭐️🌙
*نکته*
🔹این یک گرگ است و با سه خصلت: درندگی
وحشیبودن
و حیوانیت
شناختهمیشود
اما میفهمد، هرگاه داخل زندگی کسی شد و کسی به او پناه داد و احسانکرد به او خیانت نکند و اگر ضرری به او زد جبران نماید
*هر ذاتی رو میشه درست کرد،جز ذات خراب*....!!
دکتر الهی قمشه ای
🌙⭐️🌙
*شبتون خوش فردایتان زیبا
💥@rraavvaann
حکایت پیرمرد دامدار و گرگ مهمان
🔸گرگی در اتاقکی در آغل گوسفندان ما زاییده بود و سه چهار توله داشت و اوائل کار به طور مخفیانه مرتب به آنجا رفت و آمد می کرد و به بچه هایش میرسید ، چون آسیبی به گوسفندان نمیرساند وبخاطر ترحم به این حیوان و بچههایش، او را بیرون نکردیم، ولی کاملا او را زیر نظر داشتم.
🔹این ماده گرگ به شکار میرفت و هر بار مرغی، خرگوشی ، برهای شکار میکرد و برای مصرف خود و بچههایش می آورد.
اما با اینکه رفت آمد او از آغل گوسفندان بود، هرگز متعرض گوسفندان ما نمیشد.
🔸ما دقیقا آمار گوسفندان وبره های آنها را داشتیم وکاملا" مواظب بودیم، بچهها تقریبا بزرگ شده بودند.
یکبار و در غیاب ماده گرگ که برای شکار رفته بود، بچههای او یکی از برهها را کشتند!
🔹ما صبرکردیم، ببینیم چه اتفاقی خواهد افتاد؛ وقتی ماده گرگ برگشت و این منظره را دید، به بچههایش حملهور شد؛ آنها را گاز می گرفت و میزد و بچهها سر و صدا و جیغ میکشیدند و پس از آن نیز همان روز آنها را برداشت و از آغل ما رفت.
🔸روز بعد، با کمال تعجب دیدیم، گرگ، یک بره ای شکار کرده و آن را نکشته و زنده آن را از دیوار آغل گوسفندان انداخت رفت.»
🌙⭐️🌙
*نکته*
🔹این یک گرگ است و با سه خصلت: درندگی
وحشیبودن
و حیوانیت
شناختهمیشود
اما میفهمد، هرگاه داخل زندگی کسی شد و کسی به او پناه داد و احسانکرد به او خیانت نکند و اگر ضرری به او زد جبران نماید
*هر ذاتی رو میشه درست کرد،جز ذات خراب*....!!
دکتر الهی قمشه ای
🌙⭐️🌙
*شبتون خوش فردایتان زیبا
💥@rraavvaann
همه ما در شبکه های اجتماعی خود به طور مداوم حجم زیادی از تروما رو به طور غیر مستقیم دریافت میکنیم فقط با شنیدن داستانها
در یکی از جلسات آموزشی گبورمته خانمی پرسشی تامل برانگیز مطرح میکند من به زنان دفاع شخصی آموزش میدم و داستانهای زیاد از تجاوز و حمله میشنوم همه ما در شبکه های اجتماعی خود به طور مداوم حجم زیادی از تروما رو به طور غیر مستقیم دریافت میکنیم فقط با شنیدن داستانها
اما برای برخی از ماها که یا در حال اسکرول کردن و دریافت اطلاعات هستیم یا مانند سیستم های حمایتی برای همسالان خود عمل میکنیم حالا یا به دلیل شغلمون و یا از سر همراهی و دلسوزی؛ چه طور این اطلاعات رو پردازش کنیم؟
چه طور خودمون این تروماها رو جذب نکنیم؟
و یا چه طور می تونیم از این بار تروما که هر روز از این ور و اون ور میشنویم، رهایی پیدا کنیم؟
💥@rraavvaann
در یکی از جلسات آموزشی گبورمته خانمی پرسشی تامل برانگیز مطرح میکند من به زنان دفاع شخصی آموزش میدم و داستانهای زیاد از تجاوز و حمله میشنوم همه ما در شبکه های اجتماعی خود به طور مداوم حجم زیادی از تروما رو به طور غیر مستقیم دریافت میکنیم فقط با شنیدن داستانها
اما برای برخی از ماها که یا در حال اسکرول کردن و دریافت اطلاعات هستیم یا مانند سیستم های حمایتی برای همسالان خود عمل میکنیم حالا یا به دلیل شغلمون و یا از سر همراهی و دلسوزی؛ چه طور این اطلاعات رو پردازش کنیم؟
چه طور خودمون این تروماها رو جذب نکنیم؟
و یا چه طور می تونیم از این بار تروما که هر روز از این ور و اون ور میشنویم، رهایی پیدا کنیم؟
💥@rraavvaann
ایدهی جالبی هست تحت این عنوان که؛ مغز مردها پیمانهای طراحی شده است.
یعنی طراحی بخش بخش،
به طور مثال اگر در یکی از بخشها مشکلی پیش آمد، به سایر قسمتها آسیبی وارد نمیشود.
به زبان سادهتر، اینکه مثلا وقتی با مردها قهر میکنید ، میتوانند هم ناراحت باشند، هم بخوابند و این به این معنی نیست که شما برایش مهم نیستید!
بلکه به این معناست که بخشی که مربوط به قهر کردن شماست، در کار بخشی که مربوط به خواب هست دخالت نمیکند!
مغز زنها کاملا برعکس این ماجراست و اختلال در یک بخش، تمام بخشها را درگیر و فعالیت تمام بخشها ر ا تقریبا مختل میکند.
و اين فرضیه میتواند بیشترین تفاوت میان زنها و مردها را توجیه کند.
💥@rraavvaann
یعنی طراحی بخش بخش،
به طور مثال اگر در یکی از بخشها مشکلی پیش آمد، به سایر قسمتها آسیبی وارد نمیشود.
به زبان سادهتر، اینکه مثلا وقتی با مردها قهر میکنید ، میتوانند هم ناراحت باشند، هم بخوابند و این به این معنی نیست که شما برایش مهم نیستید!
بلکه به این معناست که بخشی که مربوط به قهر کردن شماست، در کار بخشی که مربوط به خواب هست دخالت نمیکند!
مغز زنها کاملا برعکس این ماجراست و اختلال در یک بخش، تمام بخشها را درگیر و فعالیت تمام بخشها ر ا تقریبا مختل میکند.
و اين فرضیه میتواند بیشترین تفاوت میان زنها و مردها را توجیه کند.
💥@rraavvaann