kamran
پیشنهاد میکنم در انتخابات شرکت کنین و به پزشکیان رای بدین این آقا مملکتو به ورطه نابودی میکشونه
آلن دوباتن در جایی میگه: عجیب است که حتی وقتی تجارب کاملاً ناامیدکنندهای داشتهایم، اعتقاد به انتظاراتمان را رها نمیکنیم. امید بر تمام تجربیاتمان عمیقاً سایه افکنده است.
Forwarded from RadioLoo
توی انیمیشن "مری و مکس"، مکس یه مرد میانسالِ چاق و تنهاست که کمی هم مشکل ذهنی داره. هرجا از پیچیدگیهای دنیا خسته میشه، میره روی یه چارپایه وایمیسته و دستاشو میذاره جلوی صورتش. گویی وقتی روی چارپایه ایستاده از رنجهای دنیای بیرون از چارپایه در امانه...
بهنظرم هر آدمی یه چارپایهی اینشکلی لازم داره. هر آدمی نیاز داره یهچیزی توی زندگیش داشته باشه که بهش پناه ببره، حتی اگه مثل چارپایهی مکس، در عمل هیچ تاثیری توی زندگیش نداشته باشه.
@RadioLoo حمید باقرلو
بهنظرم هر آدمی یه چارپایهی اینشکلی لازم داره. هر آدمی نیاز داره یهچیزی توی زندگیش داشته باشه که بهش پناه ببره، حتی اگه مثل چارپایهی مکس، در عمل هیچ تاثیری توی زندگیش نداشته باشه.
@RadioLoo حمید باقرلو
آدما یه وقتایی دلتو میشکنن، یه وقتایی همهی باوراتو خراب میکنن. اولیه شاید یکم خاک بشینه روش بشه بعدش یه کاریش کرد. ولی دومی رو هیچکاری نمیشه کرد. وقتی یکی ناراحتم میکرد یا به واسطه رفتارش ارزش و شخصیتش تو ذهنم از دست میداد و باورم رو خراب میکرد ؛ به جای تلافی کردن، دشمنی، ناراحتی یا بحث خودمو براش کمرنگ تر میکردم. یعنی اینکه هر بار میشکستم درصد کمتری از من درگیرِ اون آدم میشد. بعضیا دیگه اصلا منو ندارن. قهر و دشمنی با این افراد مطرح نیست؛ در واقع دیگه حتی دیده نمیشن و یه جورایی مردن و فردی که دیده نمیشه قهر و دشمنی هم باهاش بی معنیه.
بعد کات بد طرفو میگید
ولی بهتر نیست بگید :
“اما شکوفه نداد و فهمیدم
من خاک مناسبی برای او نیستم.”؟
همینقدر زیبا و عمیق.
ولی بهتر نیست بگید :
“اما شکوفه نداد و فهمیدم
من خاک مناسبی برای او نیستم.”؟
همینقدر زیبا و عمیق.
Forwarded from خاطرات یک کتابدار
از سالن مطالعه که بیرون میآید حسابی خسته به نظر میرسد و رنگش هم بفهمینفهمی کمی پریده است. هردو دستش پر از کیف و کتاب و جزوه است. در خروجی را به سختی باز میکند و میرود. هنوز دارم میبینمش که به وسط پلهها رسیده است. یکدفعه مثل کسی که چیزی را جا گذاشته با عجله برمیگردد، پلهها را بالا میآید، با همان سختی در را باز میکند، مسیر در تا میز امانت را طی میکند و به کانتر که میرسد با یک لبخند رنگپریده میگوید: «خسته نباشید» و میرود.
Forwarded from RadioLoo
تا حالا هیچ آدم موفق یا پولدار یا حتی خوشنودی رو ندیدم که اخبار رو بهصورت جدی پیگیری کنه. انگار اونی که سرش به خوشبختی گرمه وقتش ارزشمندتر از اینه که صرف اینچیزا کنه. مشتری رسانه، ما متوسطها هستیم. و برای اینکه مشتریش رو از دست نده این توهم رو بهمون داده که اگه از چیزی خبر داشته باشیم، "کنترل و اثر هم داریم"، در حالیکه حقیقت اینه که وقتی از چیزی خبر داریم، صرفا "خبر داریم" و نه بیشتر.
یجورایی انگار دنبال کردن اخبار، تفریحمونه. وگرنه خودمون هم ته دلمون میدونیم دونستن یا ندونستنش تاثیری توی زندگیمون نداره. بدیش هم اینه که سنگ مفت گنجشک مفت نیست. تاوانشو با اعصاب و روانمون میدیم، بیشتر از اونیکه فکرشو میکنیم. و اینو وقتی میفهمی که تصادفا چهار روز مطلقا بیخبر باشی. اونوقته که میفهمی کارِ دنیا با ندونستنِ تو لنگ نمونده و اینهمهسال چه کلاهی سرت رفته.
وقت و اعصابتو از دهن اژدها بکش بیرون.
@RadioLoo حمید باقرلو
یجورایی انگار دنبال کردن اخبار، تفریحمونه. وگرنه خودمون هم ته دلمون میدونیم دونستن یا ندونستنش تاثیری توی زندگیمون نداره. بدیش هم اینه که سنگ مفت گنجشک مفت نیست. تاوانشو با اعصاب و روانمون میدیم، بیشتر از اونیکه فکرشو میکنیم. و اینو وقتی میفهمی که تصادفا چهار روز مطلقا بیخبر باشی. اونوقته که میفهمی کارِ دنیا با ندونستنِ تو لنگ نمونده و اینهمهسال چه کلاهی سرت رفته.
وقت و اعصابتو از دهن اژدها بکش بیرون.
@RadioLoo حمید باقرلو
شما فرستادین
این انتخابات هم با سایر انتخابات تفاوت چندانی ندارد، ولی قشر خاکستری این بار بزرگتر شده اند، در واقع کسانی که از ابتدا با رای دادن مخالف بودند توانسته اند بهانه های بیشتری بیاورند و همراهی عده بیشتری را جلب کنند.
آنهایی که از ابتدا با رای دادن مخالف بودند چه کسانی هستند؟
1_سلطنت طلب ها، آنهایی که در رویای خود روزهایی را ترسیم می کنند که پسر محمدرضا که از 19سالگی در غرب بزرگ شده و خودش هم تمایل چندانی به بازگشت به وطن ندارد سوار بر اسب سفید به کاخ گلستان برگردد و اسباب بازی های چوبی اش را دوباره در کمد مخفی کاخ پیدا کند.
2_انهایی که فکر می کنند با رای و بی رای این حکومت آخوندی به زودی سرنگون می شود ولی باز هم ترجیح می دهند پولهایشان را در این مملکت خرج نکنند و سفر و سرمایه گذاری شان در جای امنی باشد.
3_انهایی که تحت تاثیر رسانه های غربی، تصور می کنند ایران همین الان هم خرابه ای است که مردم در آن از قحطی و گرسنگی در حال پاره کردن همدیگر هستند.
4_عده ای که سفت و سخت معتقدند اصلا آرا شمارش نشده و نمی شود و اصلا کسی تا حالا رای نداده.
اما قشر خاکستری چه کسانی هستند؟
1_عده ای که کلا نظر شخصی در هیچ موردی ندارند و ترجیح می دهند همرنگ جماعت شوند.
2_عده ای که فکر می کنند اگر در ایران نبودند الان موقعیت مالی و اجتماعی متفاوتی داشتند و کلا از دنیا طلبکارند، دفعات قبلی هم اگر به خاتمی یا روحانی رای دادند منتظر بودند که یه چیزی دستشون را بگیره.
3_عده ای که از رئیس جمهور انتظار معجزه دارند، مثلا می گویند چرا پیرو رهبر است، و یادشان رفته انتخابات قرار است در چارچوب قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران برگزار شود.
4_عده ای که تحصیل کرده هستند ولی عموما تحصیلات مهندسی دارند و فکر می کنند چون مهندس هستند اقتصاد و سیاست و مدیریت هم بلدند، مگر می شود کسی که مهندسی خوانده درسهای علوم انسانی را بلد نباشد.
5_عده ای که ته دلشون اگرچه به زبان نمی اورند بدشون نمیاد ایران ویران شود چون اینطوری دلشون یک دل می شه که دلیل قاطع و حتمی برای مهاجرت شان وجود داشته یا دارد.
6_عده ای که کلا تاریخ و آمار و علوم سیاسی و... را به عنوان دانش قبول ندارند، در مورد نتیجه آماری عدم مشارکت و به قدرت رسیدن افراطی ها، راه رسیدن به آزادی و اینکه سایر کشورها چه مسیری پیمودند، و.... هر چه دلیل و مستند و... بیاوری آنها نمی خواهند رای بدهند چون خودشان با خودشان به این نتیجه رسیده اند.
7_عده ای که عصبانی اند و البته حق هم دارند، نمی خواهند خون بچه ها، مهسا، نیکا و... پایمال شود، می خواهند مخالفتشون با حکومت را نشان دهند، اما آینده ای را نمی بینند که با به قدرت رسیدن جلیلی بچه های بیشتری آواره دنیا می شوند، بگیر و ببندها بیشتر می شود، فيلترينگ شدیدتر می شود و.... و متاسفانه با وجود همه این اتفاقات حکومت عوض نمی شود همان طور که حکومت های دیکتاتور ی در طول تاریخ سالها ادامه داشتند.
چاره چیست؟
بپذیریم راه توسعه طولاني و سخت است، با یک نفر و یک انتخابات و چهارسال ایران آباد نمی شود.
بپذیریم این حکومت طرفداران سرسختی دارد که اتفاقا رای می دهند، مهاجرت نمی کنند و از رفتن و رای ندادن من و شما هم بسیار خوشحال می شوند، کدام رقیبی است که از صجنه به در کردن رقیب برایش لذت بخش وفرصت آفرین نباشد؟
بپذیریم که یک قدم عقب رفتن جناح تندرو در موقعیت کنونی برای ما یعنی یک فرصت و با از دست دادن فرصت معلوم نیست چه چیزهایی منتظرمان باشد.
#برای_ایران
#مهسا_وحیدپور
#یک_روز_جدید
این انتخابات هم با سایر انتخابات تفاوت چندانی ندارد، ولی قشر خاکستری این بار بزرگتر شده اند، در واقع کسانی که از ابتدا با رای دادن مخالف بودند توانسته اند بهانه های بیشتری بیاورند و همراهی عده بیشتری را جلب کنند.
آنهایی که از ابتدا با رای دادن مخالف بودند چه کسانی هستند؟
1_سلطنت طلب ها، آنهایی که در رویای خود روزهایی را ترسیم می کنند که پسر محمدرضا که از 19سالگی در غرب بزرگ شده و خودش هم تمایل چندانی به بازگشت به وطن ندارد سوار بر اسب سفید به کاخ گلستان برگردد و اسباب بازی های چوبی اش را دوباره در کمد مخفی کاخ پیدا کند.
2_انهایی که فکر می کنند با رای و بی رای این حکومت آخوندی به زودی سرنگون می شود ولی باز هم ترجیح می دهند پولهایشان را در این مملکت خرج نکنند و سفر و سرمایه گذاری شان در جای امنی باشد.
3_انهایی که تحت تاثیر رسانه های غربی، تصور می کنند ایران همین الان هم خرابه ای است که مردم در آن از قحطی و گرسنگی در حال پاره کردن همدیگر هستند.
4_عده ای که سفت و سخت معتقدند اصلا آرا شمارش نشده و نمی شود و اصلا کسی تا حالا رای نداده.
اما قشر خاکستری چه کسانی هستند؟
1_عده ای که کلا نظر شخصی در هیچ موردی ندارند و ترجیح می دهند همرنگ جماعت شوند.
2_عده ای که فکر می کنند اگر در ایران نبودند الان موقعیت مالی و اجتماعی متفاوتی داشتند و کلا از دنیا طلبکارند، دفعات قبلی هم اگر به خاتمی یا روحانی رای دادند منتظر بودند که یه چیزی دستشون را بگیره.
3_عده ای که از رئیس جمهور انتظار معجزه دارند، مثلا می گویند چرا پیرو رهبر است، و یادشان رفته انتخابات قرار است در چارچوب قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران برگزار شود.
4_عده ای که تحصیل کرده هستند ولی عموما تحصیلات مهندسی دارند و فکر می کنند چون مهندس هستند اقتصاد و سیاست و مدیریت هم بلدند، مگر می شود کسی که مهندسی خوانده درسهای علوم انسانی را بلد نباشد.
5_عده ای که ته دلشون اگرچه به زبان نمی اورند بدشون نمیاد ایران ویران شود چون اینطوری دلشون یک دل می شه که دلیل قاطع و حتمی برای مهاجرت شان وجود داشته یا دارد.
6_عده ای که کلا تاریخ و آمار و علوم سیاسی و... را به عنوان دانش قبول ندارند، در مورد نتیجه آماری عدم مشارکت و به قدرت رسیدن افراطی ها، راه رسیدن به آزادی و اینکه سایر کشورها چه مسیری پیمودند، و.... هر چه دلیل و مستند و... بیاوری آنها نمی خواهند رای بدهند چون خودشان با خودشان به این نتیجه رسیده اند.
7_عده ای که عصبانی اند و البته حق هم دارند، نمی خواهند خون بچه ها، مهسا، نیکا و... پایمال شود، می خواهند مخالفتشون با حکومت را نشان دهند، اما آینده ای را نمی بینند که با به قدرت رسیدن جلیلی بچه های بیشتری آواره دنیا می شوند، بگیر و ببندها بیشتر می شود، فيلترينگ شدیدتر می شود و.... و متاسفانه با وجود همه این اتفاقات حکومت عوض نمی شود همان طور که حکومت های دیکتاتور ی در طول تاریخ سالها ادامه داشتند.
چاره چیست؟
بپذیریم راه توسعه طولاني و سخت است، با یک نفر و یک انتخابات و چهارسال ایران آباد نمی شود.
بپذیریم این حکومت طرفداران سرسختی دارد که اتفاقا رای می دهند، مهاجرت نمی کنند و از رفتن و رای ندادن من و شما هم بسیار خوشحال می شوند، کدام رقیبی است که از صجنه به در کردن رقیب برایش لذت بخش وفرصت آفرین نباشد؟
بپذیریم که یک قدم عقب رفتن جناح تندرو در موقعیت کنونی برای ما یعنی یک فرصت و با از دست دادن فرصت معلوم نیست چه چیزهایی منتظرمان باشد.
#برای_ایران
#مهسا_وحیدپور
#یک_روز_جدید
ولی تموم میشه. تو زنده میمونی. و دوباره عمیقا میخندی. از اون خیابونا میگذری، با اون آدمها راه میری، باورت نمیشه یه روز اونقدر خاکستری بود، اما همه چیز دوباره رنگیه. رنگی میشه.
+ شاید الان به نظرت احمقانه میاد، اما بهت قول میدم. اگه بتونی خودتو از اون چاه بیرون بکشی، دوباره رنگ درختا سبز میشه. و آفتابو روی پوستت حس میکنی. و میتونی بیترس به اون ته نگاه کنی. و خودتو نوازش کنی. و ببخشی. و بگذری.
نازنین هاتفی
+ شاید الان به نظرت احمقانه میاد، اما بهت قول میدم. اگه بتونی خودتو از اون چاه بیرون بکشی، دوباره رنگ درختا سبز میشه. و آفتابو روی پوستت حس میکنی. و میتونی بیترس به اون ته نگاه کنی. و خودتو نوازش کنی. و ببخشی. و بگذری.
نازنین هاتفی
با اینکه کماکان خودم تصمیم به شرکت در انتخابات دارم اما نظر یک مخالف شرکت در انتخابات رو براتون به اشتراک میذارم
نظراتشون جالب بود
گفتم شما هم بخونین و با چشم باز تصمیم بگیرین👇🏻
نظراتشون جالب بود
گفتم شما هم بخونین و با چشم باز تصمیم بگیرین👇🏻
من هم معتقدم که «شخص» پزشکیان تفاوتهایی با پنج نامزد دیگر دارد. حتی معتقدم در صورت انتخاب پزشکیان ممکن است گشایشهای مختصری در حیطههای مختلف (از اقتصادی و اجتماعی تا سیاسی و فرهنگی) رخ دهد. من استیصال کسانی که میخواهند به پزشکیان رأی دهند را درک میکنم. ترس آنها از عاقبتِ رئیسجمهوری کسی مثل قالیباف یا جلیلی را هم درک میکنم. حتی تفاوت بین تبخترِ مهوع دختر قالیباف و سادگی دختر پزشکیان هم برایم معنادار است.
.
من میدانم که در صورت رئیسجمهور شدن جلیلی هر روز چه توهین سوزانی به شعورمان را باید تحمل کنیم. و میدانم که در صورت رئیسجمهور شدن قالیباف، استفاده از «همت» (هزار میلیارد تومان) به عنوان واحد پول کشور رایجتر خواهد شد تا اخبارِ فساد اقتصادی در قالب جملههای کوتاهتری بگنجد.
.
اگر رأی نمیدهم، به این دلیل نیست که گمان میکنم با رأیندادن من در کوتاهمدت اتفاق خاصی رخ خواهد داد. به این دلیل نیست که آن را خیانت به خون سارینا و کیان و خدانور و ژینا و ... میدانم. (اگر رأیدادن واقعاً به مصلحت جامعه باشد و درمجموع تأثیر مطلوبی بر سرعت و چگونگی تغییرات بنیادین داشته باشد، محکومکردن رأیدهندگان با تمسک به خون آنها چیزی جز حماقت نیست.) به این دلیل نیست که پزشکیان حتی به اندازهی خاتمی و روحانی هم شعارهای دلخوشکن نمیدهد و در همهی صحبتهایش مشق خشوع در برابر رهبر میکند؛ اینها لازمهی ریاست جمهوری در ایران است. همچنین، به این دلیل نیست که میخواهم فردا در مهمانیها، با لبخندی احمقانه بر لب، به مهر نخوردن شناسنامهام افتخار کنم.
.
به این دلیل است که معتقدم در هیچیک از وزارتخانههای کلیدی (مطلقاً هیچکدامشان)، حتی گزینهی دهم یا بیستم پزشکیان هم مورد تأیید رهبر قرار نخواهد گرفت. بعد از گذر از این مرحله نیز، با ترکیب کنونیِ مجلس، نهتنها وزرای او (حتی بعد از تأیید رهبر) برای گرفتن رأی اعتماد با مشکلات فراوانی مواجه خواهند شد، بلکه تقریباً هیچ لایحهی مهمی (مطلقاً هیچکدامشان) رأی مجلس را به دست نخواهد آورد، مگر آنکه برای ادامه حیات نظام ضروری و نیازمند مداخلهی رهبر باشد که در آن صورت هر دولت دیگری نیز تصویب لایحه را خواهد گرفت. به همین ترتیب، در حیطههای دیگر مثل سیاست خارجی نیز هیچ تغییر معناداری (مطلقاً هیچ تغییر معناداری) جز در صورتی که برای حفظ نظام ضروری باشد رخ نخواهد داد و اینگونه تغییرات نیز وابسته به رئیسجمهور نخواهند بود.
فرمول تصمیم گیری همچنان این خواهد بود هیچ تغییری مطلقاً هیچ تغییری رخ نمیدهد مگر آنکه برای حفظ نظام گریزناپذیر باشد در
این میان تنها تفاوت ریاست جمهوری پزشکیان و دیگران - عظیم ترین زیان ریاست جمهوری او - این است که بازی مسموم «تصمیم گیری بدون قبول مسئولیت را تداوم خواهد بخشید؛ بازی ای که دست کم به این شكل مضحکش شاید در تاریخ سیاست کم سابقه .باشد خواهید دید که کانونهای قدرتِ خارج از دولت که تصمیم گیران واقعی و پدیدآوران وضعیت موجودند تقصیر همهی پیامدهای تصمیمهای سخت ماههای آیندهدرباره ی موضوعاتی مثل پرونده ی هسته ای گرانی بنزین و ... را به گردن دولت خواهد افتاد و سپس خودشان را برای بازگشت طلبکارانه در انتخابات های بعدی آماده
خواهند کرد.
تازه همهی آنچه گفته شد با این فرض بود که پزشکیان قدرت و اقتداری در حد و اندازه ی خاتمی یا روحانی داشته .باشد. اما وضعیت در مورد پزشکیان بسیار وخیم تر است زیرا پزشکیان نه از قدرت شخصیت کسی مثل ميرحسين موسوى يا حتى روحانی یا خاتمی برخوردار است و نه حامیانی مثل حامیان ميرحسين موسوى يا حتى خاتمی دارد که برای حمایت از او به خیابان بیایندخلاصه ،اینکه این انتخابات و انتخابات ،مشابه تقریباً هیچ چیزی جز بازی با استیصال و جان به لب رسیدگی رأی دهندگان نیست. همه ی دعوا بر سر انتخاب یک منشی این بار شاید آبدارچی برای تصمیم گیرندگان اصلی .است بعید نیست انتخاب پزشکیان چند دستاورد جزئی و موقتی داشته باشد، اما به
مصون ماندن ریشه های بیماری کمک می کند؛ ریشه هایی که عمیق تر از پیش در جان کشور و جامعه فرو خواهند رفت.
مهدی خسروانی
.
من میدانم که در صورت رئیسجمهور شدن جلیلی هر روز چه توهین سوزانی به شعورمان را باید تحمل کنیم. و میدانم که در صورت رئیسجمهور شدن قالیباف، استفاده از «همت» (هزار میلیارد تومان) به عنوان واحد پول کشور رایجتر خواهد شد تا اخبارِ فساد اقتصادی در قالب جملههای کوتاهتری بگنجد.
.
اگر رأی نمیدهم، به این دلیل نیست که گمان میکنم با رأیندادن من در کوتاهمدت اتفاق خاصی رخ خواهد داد. به این دلیل نیست که آن را خیانت به خون سارینا و کیان و خدانور و ژینا و ... میدانم. (اگر رأیدادن واقعاً به مصلحت جامعه باشد و درمجموع تأثیر مطلوبی بر سرعت و چگونگی تغییرات بنیادین داشته باشد، محکومکردن رأیدهندگان با تمسک به خون آنها چیزی جز حماقت نیست.) به این دلیل نیست که پزشکیان حتی به اندازهی خاتمی و روحانی هم شعارهای دلخوشکن نمیدهد و در همهی صحبتهایش مشق خشوع در برابر رهبر میکند؛ اینها لازمهی ریاست جمهوری در ایران است. همچنین، به این دلیل نیست که میخواهم فردا در مهمانیها، با لبخندی احمقانه بر لب، به مهر نخوردن شناسنامهام افتخار کنم.
.
به این دلیل است که معتقدم در هیچیک از وزارتخانههای کلیدی (مطلقاً هیچکدامشان)، حتی گزینهی دهم یا بیستم پزشکیان هم مورد تأیید رهبر قرار نخواهد گرفت. بعد از گذر از این مرحله نیز، با ترکیب کنونیِ مجلس، نهتنها وزرای او (حتی بعد از تأیید رهبر) برای گرفتن رأی اعتماد با مشکلات فراوانی مواجه خواهند شد، بلکه تقریباً هیچ لایحهی مهمی (مطلقاً هیچکدامشان) رأی مجلس را به دست نخواهد آورد، مگر آنکه برای ادامه حیات نظام ضروری و نیازمند مداخلهی رهبر باشد که در آن صورت هر دولت دیگری نیز تصویب لایحه را خواهد گرفت. به همین ترتیب، در حیطههای دیگر مثل سیاست خارجی نیز هیچ تغییر معناداری (مطلقاً هیچ تغییر معناداری) جز در صورتی که برای حفظ نظام ضروری باشد رخ نخواهد داد و اینگونه تغییرات نیز وابسته به رئیسجمهور نخواهند بود.
فرمول تصمیم گیری همچنان این خواهد بود هیچ تغییری مطلقاً هیچ تغییری رخ نمیدهد مگر آنکه برای حفظ نظام گریزناپذیر باشد در
این میان تنها تفاوت ریاست جمهوری پزشکیان و دیگران - عظیم ترین زیان ریاست جمهوری او - این است که بازی مسموم «تصمیم گیری بدون قبول مسئولیت را تداوم خواهد بخشید؛ بازی ای که دست کم به این شكل مضحکش شاید در تاریخ سیاست کم سابقه .باشد خواهید دید که کانونهای قدرتِ خارج از دولت که تصمیم گیران واقعی و پدیدآوران وضعیت موجودند تقصیر همهی پیامدهای تصمیمهای سخت ماههای آیندهدرباره ی موضوعاتی مثل پرونده ی هسته ای گرانی بنزین و ... را به گردن دولت خواهد افتاد و سپس خودشان را برای بازگشت طلبکارانه در انتخابات های بعدی آماده
خواهند کرد.
تازه همهی آنچه گفته شد با این فرض بود که پزشکیان قدرت و اقتداری در حد و اندازه ی خاتمی یا روحانی داشته .باشد. اما وضعیت در مورد پزشکیان بسیار وخیم تر است زیرا پزشکیان نه از قدرت شخصیت کسی مثل ميرحسين موسوى يا حتى روحانی یا خاتمی برخوردار است و نه حامیانی مثل حامیان ميرحسين موسوى يا حتى خاتمی دارد که برای حمایت از او به خیابان بیایندخلاصه ،اینکه این انتخابات و انتخابات ،مشابه تقریباً هیچ چیزی جز بازی با استیصال و جان به لب رسیدگی رأی دهندگان نیست. همه ی دعوا بر سر انتخاب یک منشی این بار شاید آبدارچی برای تصمیم گیرندگان اصلی .است بعید نیست انتخاب پزشکیان چند دستاورد جزئی و موقتی داشته باشد، اما به
مصون ماندن ریشه های بیماری کمک می کند؛ ریشه هایی که عمیق تر از پیش در جان کشور و جامعه فرو خواهند رفت.
مهدی خسروانی