Telegram Group Search
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
آدینه تون آکنده نیکی
و سرشار از نگاه پرمهر آفریدگار بی همتا🌺🌺🌺🌺🌺🌺
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
⭕️ مریدوار زیستن



🔘 خطری که همیشه و همه جا انسان و جامعه انسانی را تهدید می‌کند، زندگی کردن مانند یک مرید است. همه انسان‌ها در طول تاریخ و در همه فرهنگ‌ها قابلیت این را داشته‌اند که به دیگری/دیگرانی دست ارادت بدهند و از ایشان بی چون و چرا تبعیت کنند. انسانی که از اصالت بی‌بهره باشد و ارزش فردیت خود را نشناخته باشد، دیر یا زود در دام تقلید، ارادت و سرسپردگی می‌افتد. مرید کسی است که خودش را به مراد و پیشوا واگذار می‌کند، عقل و اراده‌اش را تعطیل می‌کند و مسئولیت‌هایش را به دوش دیگری می‌اندازد. مرید در ازای این واگذاری و فرافکنی، آرامش و آسودگی خاطر را طلب می‌کند.

🔘 تعطیل نمودن عقل و اراده و مریدوار زیستن، یکی از بزرگترین آسیب‌های فرهنگی یک جامعه است. برای دفع و رفع آن باید ابتدا به کمک نشانه‌هایی آن را شناخت و تشخیص داد:

۱- آرا و نظرات دیگری را بدون دلیل پذیرفتن و او را در جایگاهی بالاتر از نقد و نقادی نشاندن، اولین مشخصه مریدوار زیستن است.

۲- اطاعت محض از دیگری در مقام عمل و گردن نهادن بی چون و چرا به اوامر او

۳- سومین مشخصه : انسان دچار تعلل و تاخیر در اظهار نظر و اقدام می‌شود. تا از مرجع بالاتر تاییدیه نگیرد حرفی نمی‌تواند بزند و قدم از قدم نمی‌تواند بردارد.

🔘 زندگی مریدوار اختصاص به پیروان یک دین، مکتب یا ایدئولوژی ندارد. انسان می‌تواند به هیچ مکتبی تعلق نداشته باشد اما مرید افکار عمومی، دنباله‌رو گروه‌های مورد اعتماد و گوش به فرمان موج‌ها و مُد‌ها باشد و همین ارادت‌های پنهان و خاموش هم آسیب‌ها و خطرات بزرگی برای فرد و جامعه به وجود می‌آورند. برای دفع و رفع آسیب‌های زندگی مریدوار یک راه بیشتر وجود ندارد و آن اینکه فاصله انتقادی خود را با هر شخص، گروه یا اندیشه‌ای حفظ کنیم و با هیچ کس و هیچ چیز نسبت مرید و مرادی برقرار نکنیم.

🖋محمد خیرآبادی


#مهارت_تفکر_انتقادی
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
اگه روی موانع تمرکز کنی تمام چیزی که میبینی "موانع" است!
#معرفی_کتاب

از ذهنت بیرون بیا و زندگی کن

نویسنده: استیون سی هیز
مترجم: #علی_صاحبی
مترجم: مهدی اسکندری
#نشر_دانژه

بشر رنج می‌برد و این فقط به‌معنای دردکشیدن نیست. رنج چیزی بیش از درد است. انسان با اَشکال گوناگونی از دردهای روانی درگیر می‌شود، #افکار و #هیجانات سخت و دشوار، خاطرات ناخوشایند، احساسات و امیال ناخواسته. انسان‌ها به این مسائل می‌اندیشند، در مورد آنها نگران و آزرده‌خاطر می‌شوند،آنها را پیش‌بینی می‌کنند، و گاهی نیز از آنها می‌ترسند.
اما، با وجود دشوارترین رخدادها، همچنان شجاعت فراوان، محبت عمیق و توانایی قابل توجهی برای #پیشرفت، از خود بروز می‌دهد.

کتاب « #از_ذهنت_بیرون_بیا_و_زندگی_کن » دربارهٔ حرکت از رنج به‌سوی درآغوش‌کشیدن زندگی است، به‌جای اینکه صبر کنید تا در نبرد با افکار و احساسات درونی‌تان پیروز شوید و آن‌گاه زندگی‌کردن را شروع کنید.
موضوع این کتاب زیستن در #زمان_حال و زندگی‌کردن همراه با گذشتهٔ خود و در کنار خاطرات، ترس‌ها و غم‌ها (و نه زندگی‌کردن در گذشته و یا در خاطرات) است!

مؤلف اصلی کتاب پرفسور #استیون_هیز ، بنیان‌گذار رویکرد موسوم به « #پذیرش_و_تعهد » یا « #اکت » است. او در این کتاب، همانند تعاملات شخصی‌اش، بسیار فروتنانه و با استفاده از زبان تمثیل تلاش کرده است مفاهیم دشوار #روان‌شناختی را به زبانی قابل فهمِ همگان بیان کند. این کتاب یک اثر نظری یا علمی صِرف، برای تبیین پایه‌های پژوهشیِ رویکرد پذیرش و تعهد نیست، بلکه بیشتر یک اثر کاربردی برای کمک به خواننده و کاهش رنج اوست.

خواننده در این کتاب با این واقعیت روبه‌رو می‌شود که ذهن همان زبان است و زبان همان تیغ دولبه‌ای است که همزمان با خدمت‌های بزرگ به ما، می‌تواند موجب رنج و بدبختی ما نیز بشود؛ البته اگر ذهن‌آگاه و هشیار نباشیم. پادزهر این کنشِ زبانیِ طبیعی در انسان، تفکیک و جداسازی خود از آنچه زبان به ما القا می‌کند، گشودگی نسبت به آنچه در درون رخ می‌دهد، در اینجا و الان‌بودن یا همان #ذهن‌_آگاهی، دیدنِ خود به‌عنوان یک بافتار و زمینه، کشف و شناسایی ارزش‌ها و #تعهد به آنهاست.

در این کتاب تمام مراحل دستیابی به یک زندگی سرزنده، بانشاط و #ارزش‌_محور، به‌طور مبسوط و با تمرین‌های زیاد، توضیح داده شده است. این اثر را شاید بتوان یک کتاب کار خواند و از آن به‌عنوان یک منبع #کمک‌_درمانی استفاده کرد.

خواندن این کتاب به همان اندازه که برای خوانندگان غیرحرفه‌ای سودمند است، برای #روان‌_شناسان و #مشاوران، #روان‌_پزشکان و دیگر متخصصان حوزهٔ #سلامت_روان نیز می‌تواند سودمند باشد.
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
زندگی، قبل از هرچیز زندگی ‌است. گل می‌خواهد، موسیقی می‌خواهد، زیبایی می‌خواهد.
زندگی، حتی اگر یکسره جنگیدن هم باشد، خستگی در‌کردن می‌خواهد. عطر شمعدانی‌ها را بوییدن می‌خواهد.
خشونت هست، قبول؛ اما خشونت، اصل که نیست؛ زایده است، انگل است، مرض است. ما باید به اصلمان برگردیم.
زخم را - که مظهر خشونت است - با زخم نمی‌بندند. با نوار نرم و پنبه‌ی پاک می‌بندند، با محبت، با عشق.


👤نادر ابراهیمی
2024/06/29 13:19:37
Back to Top
HTML Embed Code: