▪️در نیک و بد اسلام سنتی و فقیهان سنتی
✍🏻 حسن یوسفی اشکوری
این روزها به مناسبت درگذشت آیت الله شیخ لطفالله صافی گلپایگانی در ۱۰۳ سالگی سخن فراوان گفته می شود و هریک از منظر فکری و سیاسی خود در باب اسلام و مرجعیت فقهی به طور عام و یا درباره شخصیت و اندیشه وی به طور خاص بابی گشوده و نظریه ای را پرورده است… حال می خواهم به موضوع مهم دیگر اشاره کنم و آن هم در نیک و بد اسلام سنتی و فقیهان سنتی اندیش است که حاصل یک تجربه است.
تا زمان انقلاب عموم انقلابیون جدی مسلمان اعم از طلبه و دانشگاهی و بازاری با تفسیر و قرائت سنتی از متون و منابع دینی موافق نبوده و چنین رویکردی را در تعارض با ایده مبارزه و انقلاب و در اواخر با ایده حکومت اسلامی می دیدند. اینان مدعی بودند که تفاسیر سنتی و متداول از متون دینی و یا اجتهاد و فقاهت به سبک و سیاق دیرین نه تنها راهگشا نیست بلکه در مقام حکومت و مدیریت جامعه و کشور مشگل آفرین خواهد بود. البته برخی عالمان سنتی و حتی برخی مراجع عالی دینی نیز کم و بیش در مبارزات سیاسی فعال بودند ولی اینان حداقل به طور رسمی و اعلام شده رادیکال و انقلابی نبودند. در هرحال اینان اکثر می خواستند حکومت در دست هرکه باشد، مجری احکام شریعت بوده و حرمت و حریم عالمان دینی و حوزه ها را حفظ کند. از این رو اصطلاح در آن سال ها «فقه پویا» باب شده بود و عالمان میانه حال و طلاب مبارز و انقلابی فکر می کردند از طریق اجتهاد نوین و فقه پویا می توانند معضلات تازه را در قلمرو جامعه و اقتصاد و سیاست حل کنند…
📎متن کامل یادداشت را اینجا بخوانید
@naqdedini
✍🏻 حسن یوسفی اشکوری
این روزها به مناسبت درگذشت آیت الله شیخ لطفالله صافی گلپایگانی در ۱۰۳ سالگی سخن فراوان گفته می شود و هریک از منظر فکری و سیاسی خود در باب اسلام و مرجعیت فقهی به طور عام و یا درباره شخصیت و اندیشه وی به طور خاص بابی گشوده و نظریه ای را پرورده است… حال می خواهم به موضوع مهم دیگر اشاره کنم و آن هم در نیک و بد اسلام سنتی و فقیهان سنتی اندیش است که حاصل یک تجربه است.
تا زمان انقلاب عموم انقلابیون جدی مسلمان اعم از طلبه و دانشگاهی و بازاری با تفسیر و قرائت سنتی از متون و منابع دینی موافق نبوده و چنین رویکردی را در تعارض با ایده مبارزه و انقلاب و در اواخر با ایده حکومت اسلامی می دیدند. اینان مدعی بودند که تفاسیر سنتی و متداول از متون دینی و یا اجتهاد و فقاهت به سبک و سیاق دیرین نه تنها راهگشا نیست بلکه در مقام حکومت و مدیریت جامعه و کشور مشگل آفرین خواهد بود. البته برخی عالمان سنتی و حتی برخی مراجع عالی دینی نیز کم و بیش در مبارزات سیاسی فعال بودند ولی اینان حداقل به طور رسمی و اعلام شده رادیکال و انقلابی نبودند. در هرحال اینان اکثر می خواستند حکومت در دست هرکه باشد، مجری احکام شریعت بوده و حرمت و حریم عالمان دینی و حوزه ها را حفظ کند. از این رو اصطلاح در آن سال ها «فقه پویا» باب شده بود و عالمان میانه حال و طلاب مبارز و انقلابی فکر می کردند از طریق اجتهاد نوین و فقه پویا می توانند معضلات تازه را در قلمرو جامعه و اقتصاد و سیاست حل کنند…
📎متن کامل یادداشت را اینجا بخوانید
@naqdedini
Telegraph
در نیک و بد اسلام سنتی و فقیهان سنتی
این روزها به مناسبت درگذشت آیت الله شیخ لطف الله صافی گلپایگانی در ۱۰۳ سالگی سخن فراوان گفته می شود و هریک از منظر فکری و سیاسی خود در باب اسلام و مرجعیت فقهی به طور عام و یا درباره شخصیت و اندیشه وی به طور خاص بابی گشوده و نظریه ای را پرورده است… حال می…
درگذشت حسن اکبری مرزناک؛ نویسنده و مترجم
حسن اکبری مرزناک، نویسنده و مترجم در ۸۴ سالگی درگذشت. برخی از آثار او در حوزه تاریخ ادیان که از سوی ناشران شناختهشدهای چون بعثت، حکمت و شرکت سهامی انتشار راهی بازار میشد از آثار پرخوانندهی دهههای ۴۰ و ۵۰ شمسی به شمار میآمد.
او از شاگردان دکتر علی شریعتی و همراه و همکار او در پژوهشهای اسلامشناسی بود. شریعتی در مقدمهای که بر کتاب «حجر بن عدی» اثر حسن اکبری مرزناک نوشته است میگوید: «در تابستان سال ۱۳۳۶ که دست حادثه یک چند مرا به خلوت آرام و پاکی کشانده بود – از آن خلوتهایی که در آن میتوان به کام دل، شبها و روزهای پیوسته را با خویش دیدار کرد و با خویش که در زندگی همواره در دیگرها و دیگران گم میشود همدم بود و به گفتوگویی آشنا و صمیمی پرداخت- با 'هم' عهد کرده بودیم که چون از این 'سرخه حصار' رها شویم، برای رهایی زندانیان عزیزتری که در 'سیه حصار' زندانهای بیرحمتری اسیر جهل خویشاوندان و بستگانشان گشتهاند تلاش کنیم».
حسن اکبری مرزناک، آثاری از نویسندگان جهان عرب از جمله عبدالرحمان شرقاوی، شوقی ابوخلیل و مصطفی طلاس را به فارسی ترجمه کرده و «حجر بن عدی؛ درخششی در تاریکی»، «يادنامهای بر سوگ حمزه» و «نوح؛ عصيانگری بردبار» از مشهورترین آثار تألیفی اوست.
این نویسنده و مترجم که به تواضع و آزادگی شهرت داشت، عمرش را به معلمی در مدارس شمال کشور گذراند تا در شامگاه ۲۹ بهمنماه، بر اثر ایست قلبی درگذشت. او را در زادگاهش 'مرزناک' بابل به خاک سپردهاند. فصلنامه نقد دینی با تسلیت به خانواده، شاگردان و یارانش، رحمت و ضیافت الهی را برایش آرزو میکند.
•naqdedini
حسن اکبری مرزناک، نویسنده و مترجم در ۸۴ سالگی درگذشت. برخی از آثار او در حوزه تاریخ ادیان که از سوی ناشران شناختهشدهای چون بعثت، حکمت و شرکت سهامی انتشار راهی بازار میشد از آثار پرخوانندهی دهههای ۴۰ و ۵۰ شمسی به شمار میآمد.
او از شاگردان دکتر علی شریعتی و همراه و همکار او در پژوهشهای اسلامشناسی بود. شریعتی در مقدمهای که بر کتاب «حجر بن عدی» اثر حسن اکبری مرزناک نوشته است میگوید: «در تابستان سال ۱۳۳۶ که دست حادثه یک چند مرا به خلوت آرام و پاکی کشانده بود – از آن خلوتهایی که در آن میتوان به کام دل، شبها و روزهای پیوسته را با خویش دیدار کرد و با خویش که در زندگی همواره در دیگرها و دیگران گم میشود همدم بود و به گفتوگویی آشنا و صمیمی پرداخت- با 'هم' عهد کرده بودیم که چون از این 'سرخه حصار' رها شویم، برای رهایی زندانیان عزیزتری که در 'سیه حصار' زندانهای بیرحمتری اسیر جهل خویشاوندان و بستگانشان گشتهاند تلاش کنیم».
حسن اکبری مرزناک، آثاری از نویسندگان جهان عرب از جمله عبدالرحمان شرقاوی، شوقی ابوخلیل و مصطفی طلاس را به فارسی ترجمه کرده و «حجر بن عدی؛ درخششی در تاریکی»، «يادنامهای بر سوگ حمزه» و «نوح؛ عصيانگری بردبار» از مشهورترین آثار تألیفی اوست.
این نویسنده و مترجم که به تواضع و آزادگی شهرت داشت، عمرش را به معلمی در مدارس شمال کشور گذراند تا در شامگاه ۲۹ بهمنماه، بر اثر ایست قلبی درگذشت. او را در زادگاهش 'مرزناک' بابل به خاک سپردهاند. فصلنامه نقد دینی با تسلیت به خانواده، شاگردان و یارانش، رحمت و ضیافت الهی را برایش آرزو میکند.
•naqdedini
Telegraph
درگذشت حسن اکبری مرزناک؛ نویسنده و مترجم
حسن اکبری مرزناک، نویسنده و مترجم در ۸۴ سالگی درگذشت. برخی از آثار او در حوزه تاریخ ادیان که از سوی ناشران شناختهشدهای چون بعثت، حکمت و شرکت سهامی انتشار راهی بازار میشد از آثار پرخوانندهی دهههای ۴۰ و ۵۰ شمسی به شمار میآمد. او از شاگردان دکتر علی شریعتی…
NAQDDINI7.pdf
1.8 MB
📎هفتمین شماره نقد دینی | PDF
چراغی در قاهره
یادنامه حسن حنفی
•حسن حنفی و اسلامگرایی در مصر و کشورهای عربی | میثم بادامچی
•اسپینوزای حنفی | رضا بهشتیمعز
•حنفی در دو نگاه: رفیق خوری و مجید مرادی | سارا رضائیه
•محمد اقبال به مثابهی فیلسوف | محمد مسعود نوروزی
•درآمدی بر تاریخ چپ مسلمان در جهان اسلام | حسن یوسفی اشکوری
•تأملاتی درباره فلسفه زبان الهیات | احمد علوی
•داریوش شایگان و "آگاهی چند لایه" | محسن متقی
@naqdedini
چراغی در قاهره
یادنامه حسن حنفی
•حسن حنفی و اسلامگرایی در مصر و کشورهای عربی | میثم بادامچی
•اسپینوزای حنفی | رضا بهشتیمعز
•حنفی در دو نگاه: رفیق خوری و مجید مرادی | سارا رضائیه
•محمد اقبال به مثابهی فیلسوف | محمد مسعود نوروزی
•درآمدی بر تاریخ چپ مسلمان در جهان اسلام | حسن یوسفی اشکوری
•تأملاتی درباره فلسفه زبان الهیات | احمد علوی
•داریوش شایگان و "آگاهی چند لایه" | محسن متقی
@naqdedini
چراغی در قاهره
حسن حنفی | ۱۳۱۴ - ۱۴۰۰ ه.ش
«چراغی در دست گرفتهام در سرگردانی این نسل، میان میراث گذشته و واقعيت امروز»؛ این پاسخی بود که حسن حنفی، نواندیش دینی به محمد برکات، روزنامهنگار مصری داد وقتی از او پرسید: «در میان داوریهایی که دربارهتان وجود دارد شما را چه باید دانست؛ یک کمونیست یا یک مسلمان اخوانی یا یک فیلسوف عقلگرا که از چارچوب دیانت خارج شده؟».
پاییزی که گذشت اما نه فقط قاهره، که جهانِ نواندیشی دینی کسی را از دست داد که نزدیک به نیم قرن از عمر ۸۶ سالهاش را به روشن نگهداشتن چراغ «اصلاح و احیاء» گذراند. چراغی که او داشت یا دقیقتر اگر بگوییم چراغی که او بود را شاید کسی جز خودش نتوانست چنین دقیق تعریف کند: «من واقعیت را نه از چشم نص و متن، که با چشم خودم میبینم! نمیخواهم نص و متن را به واقعیت تبدیل کنم، میخواهم نص تازهای بنویسم که ریشه در میراث دینیام دارد اما در آنجا متوقف نشده است».
دیدن با چشم «خود»، حنفی را متوجه رنجهایی کرد که تا واپسین روزهای عمر در علاجشان اندیشید و قلم و قدم زد. یکبار وقتی درباره الاهیات جدید سخن میگفت به آیه ۸۴ سوره زخرف اشاره کرد و خواند: «وَ هُوَ الَّذِي فِي السَّماءِ إِلهٌ وَ فِي الأَرضِ إِلهٌ» و پرسید «مگر خدای آسمان، خدای زمین هم نیست؟ من به خدای زمین میاندیشم»! اندیشیدن به خدای زمین و زمینی اما به نظریهپردازیهای انتزاعی ختم نشد. آزادی انسان را از آزادی سرزمینش جدا نکرد و تا توان داشت پای انسان و سرزمین فلسطین و کشمیر نیز ایستاد.
بار دیگر به آیه ۴ سوره قریش اشاره کرد و گفت این سوره وقتی به «رَبَّ هذَا الْبَيْتِ» میرسد خدای کعبه را چنین معرفی میکند «الَّذِي أَطْعَمَهُمْ مِنْ جُوعٍ وَ آمَنَهُمْ مِنْ خَوْفٍ». یعنی پروردگاری که در گرسنگی، نان و نجاتشان داد و در ترس، ایمن و امانشان. حسن حنفی میپرسید با چنین تعریفی از خدا چگونه میتوان نان و امنیت را از الاهیات جدا کرد؟ و میگفت تلاش من برای نان و امان و زمین و آزادی آدمی را چه میخواهید بگذارید؟ نامش هر چه هست من همانم!
حنفی با همین منطق، با به قول خودش «جیش و قریش» و سلفی و سکولار مرزبندی داشت؛ زیرا بسیاری از آنها «بر سر اینکه کدامیک بر تخت استبداد بنشینند با هم میجنگند نه بر سر تشکیل دولتی که مسئلهاش آزادی و فقر باشد».
پیرمرد با مجموعهای از ناکامیها و کامرواییهایش در پروژه فکری «التراث و التجدید»، سرانجام در همان جایی درگذشت که زاده شد؛ دیاری که نه در آزادی بختیار بود و نه در امنیت. دولتی که بارها آزارش داده بود و الازهر و مُفتیانی که تا مرز تکفیرش پیش رفتند مرگش را تسلیت گفتند و خانواده و دوستان و شاگردانش او را در شرق قاهره به خاک سپردند؛ اما چراغی که او برافروخت چنان پرفروغ بود و ماند که بسیاری از موافقان و منتقدان و مخالفانش همواره درباره کارنامه او تأمل میکنند.
این شماره از فصلنامه نقد دینی نیز میزبان و قدردان صاحبنظرانی است که پروندهای از این تاملات را فراهم آوردهاند تا بر شعاع چراغی که در قاهره افروخته شد بیفزایند و يَهْدِي اللَّهُ لِنُورِهِ مَنْ يَشاءُ.
محمد جواد اکبرین
سردبیر
@naqdedini
حسن حنفی | ۱۳۱۴ - ۱۴۰۰ ه.ش
«چراغی در دست گرفتهام در سرگردانی این نسل، میان میراث گذشته و واقعيت امروز»؛ این پاسخی بود که حسن حنفی، نواندیش دینی به محمد برکات، روزنامهنگار مصری داد وقتی از او پرسید: «در میان داوریهایی که دربارهتان وجود دارد شما را چه باید دانست؛ یک کمونیست یا یک مسلمان اخوانی یا یک فیلسوف عقلگرا که از چارچوب دیانت خارج شده؟».
پاییزی که گذشت اما نه فقط قاهره، که جهانِ نواندیشی دینی کسی را از دست داد که نزدیک به نیم قرن از عمر ۸۶ سالهاش را به روشن نگهداشتن چراغ «اصلاح و احیاء» گذراند. چراغی که او داشت یا دقیقتر اگر بگوییم چراغی که او بود را شاید کسی جز خودش نتوانست چنین دقیق تعریف کند: «من واقعیت را نه از چشم نص و متن، که با چشم خودم میبینم! نمیخواهم نص و متن را به واقعیت تبدیل کنم، میخواهم نص تازهای بنویسم که ریشه در میراث دینیام دارد اما در آنجا متوقف نشده است».
دیدن با چشم «خود»، حنفی را متوجه رنجهایی کرد که تا واپسین روزهای عمر در علاجشان اندیشید و قلم و قدم زد. یکبار وقتی درباره الاهیات جدید سخن میگفت به آیه ۸۴ سوره زخرف اشاره کرد و خواند: «وَ هُوَ الَّذِي فِي السَّماءِ إِلهٌ وَ فِي الأَرضِ إِلهٌ» و پرسید «مگر خدای آسمان، خدای زمین هم نیست؟ من به خدای زمین میاندیشم»! اندیشیدن به خدای زمین و زمینی اما به نظریهپردازیهای انتزاعی ختم نشد. آزادی انسان را از آزادی سرزمینش جدا نکرد و تا توان داشت پای انسان و سرزمین فلسطین و کشمیر نیز ایستاد.
بار دیگر به آیه ۴ سوره قریش اشاره کرد و گفت این سوره وقتی به «رَبَّ هذَا الْبَيْتِ» میرسد خدای کعبه را چنین معرفی میکند «الَّذِي أَطْعَمَهُمْ مِنْ جُوعٍ وَ آمَنَهُمْ مِنْ خَوْفٍ». یعنی پروردگاری که در گرسنگی، نان و نجاتشان داد و در ترس، ایمن و امانشان. حسن حنفی میپرسید با چنین تعریفی از خدا چگونه میتوان نان و امنیت را از الاهیات جدا کرد؟ و میگفت تلاش من برای نان و امان و زمین و آزادی آدمی را چه میخواهید بگذارید؟ نامش هر چه هست من همانم!
حنفی با همین منطق، با به قول خودش «جیش و قریش» و سلفی و سکولار مرزبندی داشت؛ زیرا بسیاری از آنها «بر سر اینکه کدامیک بر تخت استبداد بنشینند با هم میجنگند نه بر سر تشکیل دولتی که مسئلهاش آزادی و فقر باشد».
پیرمرد با مجموعهای از ناکامیها و کامرواییهایش در پروژه فکری «التراث و التجدید»، سرانجام در همان جایی درگذشت که زاده شد؛ دیاری که نه در آزادی بختیار بود و نه در امنیت. دولتی که بارها آزارش داده بود و الازهر و مُفتیانی که تا مرز تکفیرش پیش رفتند مرگش را تسلیت گفتند و خانواده و دوستان و شاگردانش او را در شرق قاهره به خاک سپردند؛ اما چراغی که او برافروخت چنان پرفروغ بود و ماند که بسیاری از موافقان و منتقدان و مخالفانش همواره درباره کارنامه او تأمل میکنند.
این شماره از فصلنامه نقد دینی نیز میزبان و قدردان صاحبنظرانی است که پروندهای از این تاملات را فراهم آوردهاند تا بر شعاع چراغی که در قاهره افروخته شد بیفزایند و يَهْدِي اللَّهُ لِنُورِهِ مَنْ يَشاءُ.
محمد جواد اکبرین
سردبیر
@naqdedini
Telegram
فصلنامه نقد دینی
هفتمین شماره فصلنامه نقد دینی با پروندهای درباره زندهیاد حسن حنفی منتشر شد.
@naqdedini
@naqdedini
Forwarded from سازمان پژوهشگران ایرانی سبزاندیش (سپاس)
♨️هفتمین شماره فصلنامه نقد دینی با پروندهای درباره زندهیاد حسن حنفی منتشر شد.
▪️فصلنامه "نقد دینی" نخستین نشریه فارسیزبانِ این حوزه، در خارج از کشور است که به دین، نقد دینی و ضرورت بازسازی اندیشه دینداران میپردازد و تازههای صاحبنظران را در نقاط مختلف جهان، به ویژه در بستر اسلام و ایران، در جامهای تازه عرضه میکند. این نشریه در پایان هر فصل منتشر میشود و در هر شماره، پروندهای را به موضوعی خاص اختصاص میدهد.
✍🏻حسن یوسفی اشکوری، مدیر مسئول این فصلنامه است و در کنار او محمد جواد اکبرین (سردبیر)، رضا علیجانی و حسن فرشتیان هدایت و انتشار آن را بر عهده دارند.
📌برای خوانش شماره هفتم این نشریه گزینه PDF و جهت دسترسی به شمارههای قبل منتشر شده فصلنامه گزینه آرشیو را لمس نمایید.
ـــــــــــــــــــــــ
#یوسفی_اشکوری
#محمدجواد_اکبرین
#فصلنامه_نقد_دینی
#سپاس_نیوز
@Sepas_news
▪️فصلنامه "نقد دینی" نخستین نشریه فارسیزبانِ این حوزه، در خارج از کشور است که به دین، نقد دینی و ضرورت بازسازی اندیشه دینداران میپردازد و تازههای صاحبنظران را در نقاط مختلف جهان، به ویژه در بستر اسلام و ایران، در جامهای تازه عرضه میکند. این نشریه در پایان هر فصل منتشر میشود و در هر شماره، پروندهای را به موضوعی خاص اختصاص میدهد.
✍🏻حسن یوسفی اشکوری، مدیر مسئول این فصلنامه است و در کنار او محمد جواد اکبرین (سردبیر)، رضا علیجانی و حسن فرشتیان هدایت و انتشار آن را بر عهده دارند.
📌برای خوانش شماره هفتم این نشریه گزینه PDF و جهت دسترسی به شمارههای قبل منتشر شده فصلنامه گزینه آرشیو را لمس نمایید.
ـــــــــــــــــــــــ
#یوسفی_اشکوری
#محمدجواد_اکبرین
#فصلنامه_نقد_دینی
#سپاس_نیوز
@Sepas_news
Forwarded from سایت خبری-تحلیلی کلمه
بیانیهی ۱۵ تن از نواندیشان دینی ایرانی در محکومیت حجاب اجباری و سرکوب زنان
🔴 از اجبار حجاب و گشت ارشادتان بیزاریم
🔺در این چهار دهه و اندی که از عمر جمهوری اسلامی گذشته «زن خوب و آرمانی» زنی بوده است که در تراز فکر فقیهانه، متشرعانه و ظاهرمدارِ قدرتمندان زرسالار، زورمدار و تزویرگر زندگی کند: تنها زايندگی کند و خدمت شوهر گزارد تا مردان سياست، که خاصيتی کمتر از درختِ بیبر دارند، همچنان مسندنشين بمانند. فروکاستن خوبی زن به پوششی که دست بر قضا تصميمگیرندهی اصلیاش مرداناند، عين جفا به آيین محمدی و حنيفيّت ابراهيمی است.
🔺آيندهی درخشان و تابناک ايرانزمین روزی است که انسان ایرانی – اعم از زن و مرد – فارغ از همهی تفاوتهایشان، با آزادی فردی، زندگی اخلاقی و مسالمتجو در پيش گيرند و هيچ کس در کشور به بهانهی تفاوت در انديشه، ايمان، پوشش، رنگ، جنسيت و قومیت عقوبت نشود يا از حقوق اوليهی انسانی و شهروندی خود محروم نشود. بهروزی ايران و ايرانيان و فخر مسلمانان و شيعيان در ایرانی است که در آن آزادی انسان جرم شمرده نشود.
🔺ما امضاکنندگان این بیانیه ندای دعوت سرمیدهیم خطاب به عالمان و فرزانگان، خطاب به فقيهانی که پروای خدا دارند، به مردانی که جنسيتشان هنوز جا را برای انسانیت و وجدانشان تنگ نکرده، که کنار همنوعانِ زن خود بايستند و دست رد به اجبارگری حجاب از سوی قدرتمدارانی بزنند که نقاب دينداری به چهره زدهاند اما عصای شريعت سهلهی محمدی و عدل علوی را چون موريانهای از درون میخورند و با صدای رسا اعلام کنند که از اجبار حجاب و گشت ارشادتان بیزاریم.
✍️ حسن یوسفی اشکوری، محمدجواد اکبرین، عبدالعلی بازرگان، میثم بادامچی، محمد برقعی، رضا بهشتی معزّ، حسین کمالی، رضا علیجانی، علی طهماسبی، حسن فرشتیان، سروش دباغ، احمد علوی، داریوش محمدپور، مهدی ممکن، یاسر میردامادی
📎متن کامل
@kaleme
🔴 از اجبار حجاب و گشت ارشادتان بیزاریم
🔺در این چهار دهه و اندی که از عمر جمهوری اسلامی گذشته «زن خوب و آرمانی» زنی بوده است که در تراز فکر فقیهانه، متشرعانه و ظاهرمدارِ قدرتمندان زرسالار، زورمدار و تزویرگر زندگی کند: تنها زايندگی کند و خدمت شوهر گزارد تا مردان سياست، که خاصيتی کمتر از درختِ بیبر دارند، همچنان مسندنشين بمانند. فروکاستن خوبی زن به پوششی که دست بر قضا تصميمگیرندهی اصلیاش مرداناند، عين جفا به آيین محمدی و حنيفيّت ابراهيمی است.
🔺آيندهی درخشان و تابناک ايرانزمین روزی است که انسان ایرانی – اعم از زن و مرد – فارغ از همهی تفاوتهایشان، با آزادی فردی، زندگی اخلاقی و مسالمتجو در پيش گيرند و هيچ کس در کشور به بهانهی تفاوت در انديشه، ايمان، پوشش، رنگ، جنسيت و قومیت عقوبت نشود يا از حقوق اوليهی انسانی و شهروندی خود محروم نشود. بهروزی ايران و ايرانيان و فخر مسلمانان و شيعيان در ایرانی است که در آن آزادی انسان جرم شمرده نشود.
🔺ما امضاکنندگان این بیانیه ندای دعوت سرمیدهیم خطاب به عالمان و فرزانگان، خطاب به فقيهانی که پروای خدا دارند، به مردانی که جنسيتشان هنوز جا را برای انسانیت و وجدانشان تنگ نکرده، که کنار همنوعانِ زن خود بايستند و دست رد به اجبارگری حجاب از سوی قدرتمدارانی بزنند که نقاب دينداری به چهره زدهاند اما عصای شريعت سهلهی محمدی و عدل علوی را چون موريانهای از درون میخورند و با صدای رسا اعلام کنند که از اجبار حجاب و گشت ارشادتان بیزاریم.
✍️ حسن یوسفی اشکوری، محمدجواد اکبرین، عبدالعلی بازرگان، میثم بادامچی، محمد برقعی، رضا بهشتی معزّ، حسین کمالی، رضا علیجانی، علی طهماسبی، حسن فرشتیان، سروش دباغ، احمد علوی، داریوش محمدپور، مهدی ممکن، یاسر میردامادی
📎متن کامل
@kaleme
Telegraph
از اجبار حجاب و گشت ارشادتان بیزاریم
بیانیهی ۱۵ نفر از نواندیشان دینی ایرانیِ داخل و خارج کشور در محکومیت حجاب اجباری و سرکوب زنان اجباری کردن حجاب رویّهای شنيع، دلآزار، عقلستیز و بیگانه با دیانت حق و عدل است که به شیوههای مختلف از سوی حکومت جمهوری اسلامی ایران پیاده میشود، چه با گشت…
«نقد دینی» با «دین در ایران قرن چهاردهم» میآید
▪️شمارهی هشتم دوفصلنامهی «نقد دینی» به زودی منتشر میشود. این مجله که به رایگان و به شکل الکترونیک منتشر میشود، پروندهای با عنوان «دین در ایران قرن چهاردهم خورشیدی» دارد.
▪️«یهودیان ایران در سدهی چهاردهم خورشیدی» نوشته امیرعلی فلاحیان، «آیین یارسان در ایران قرن چهاردهم خورشیدی» نوشته سیده بهناز حسینی، «اسماعیلیان ایران در قرن چهاردهم خورشیدی»، نوشته داریوش محمدپور، «نگاهی اجمالی به جامعه بهائی ایران در قرن چهاردهم» نوشته ایقان شهیدی، «تحلیل ریشههای جامعه شناختی-الهیاتیِ بنیادگرایی در ایران قرن چهاردهم» نوشته محمدمسعود نوروزی، «اسلام، جامعه و سیاست در قرن سیزدهم و چهاردهم خورشیدی» نوشته حسن یوسفی اشکوری، «روحانیت شیعه در قرنی که گذشت» نوشته حسن فرشتیان، «تئوریهای کلامی و فلسفی اصلاحگران دینی معاصر در ایران: مورد قرآنگرایان» نوشته خلیل الرحمان طوسی و «داستانِ یک قرن نواندیشی دینی» نوشته سید هادی طباطبایی از مطالب پروندهی ویژهی این شماره است.
▫️صاحب امتیاز و مدیرمسؤول این مجله حسن یوسفی اشکوری و سردبیر آن یاسر میردامادی است.
@naqdedini
▪️شمارهی هشتم دوفصلنامهی «نقد دینی» به زودی منتشر میشود. این مجله که به رایگان و به شکل الکترونیک منتشر میشود، پروندهای با عنوان «دین در ایران قرن چهاردهم خورشیدی» دارد.
▪️«یهودیان ایران در سدهی چهاردهم خورشیدی» نوشته امیرعلی فلاحیان، «آیین یارسان در ایران قرن چهاردهم خورشیدی» نوشته سیده بهناز حسینی، «اسماعیلیان ایران در قرن چهاردهم خورشیدی»، نوشته داریوش محمدپور، «نگاهی اجمالی به جامعه بهائی ایران در قرن چهاردهم» نوشته ایقان شهیدی، «تحلیل ریشههای جامعه شناختی-الهیاتیِ بنیادگرایی در ایران قرن چهاردهم» نوشته محمدمسعود نوروزی، «اسلام، جامعه و سیاست در قرن سیزدهم و چهاردهم خورشیدی» نوشته حسن یوسفی اشکوری، «روحانیت شیعه در قرنی که گذشت» نوشته حسن فرشتیان، «تئوریهای کلامی و فلسفی اصلاحگران دینی معاصر در ایران: مورد قرآنگرایان» نوشته خلیل الرحمان طوسی و «داستانِ یک قرن نواندیشی دینی» نوشته سید هادی طباطبایی از مطالب پروندهی ویژهی این شماره است.
▫️صاحب امتیاز و مدیرمسؤول این مجله حسن یوسفی اشکوری و سردبیر آن یاسر میردامادی است.
@naqdedini
Forwarded from سایت خبری-تحلیلی کلمه
بیانیهی جمعی از نواندیشان دینی
🔴 ماشین سرکوب، زنان ایران را نشانه گرفته است
▫️مهسا (ژینا) امینی، دختر ۲۲ ساله اهل سقز که به تهران سفر کرده بود، از سوی ماموران موسوم به «پلیس امنیت اخلاقی» بازداشت و به بهانه شرکت در یک جلسه آموزشی اجباری به بازداشگاه منتقل میشود. دو ساعت بعد پیکر نیمهجان او در حال کما به بخش مراقبتهای ویژه بیمارستان کسری منتقل شده و زندگی کوتاهش در اثر ضربات وارد شده به پایان میرسد. درگذشت این هموطن مظلوم و بیپناه را به خانوادهی داغدارش تسلیت میگوییم.
▫️با جانباختن این دختر جوان، بار دیگر مسألهی خشونت گشت ارشاد توجه افکار عمومی را بر انگیخته و وجدان جامعه را متأثر ساخته است. دهههاست که چکمهی گشت ارشاد بر گردهی این ملت مظلوم و نجیب سنگینی میکند. تحمیل حجاب اجباری نماد تمامیتطلبی بیرحمانه نظامی است که بهنام دین و به کام خودکامگی حکومت میکند. جانباختن افرادی همچون محسن روح الامینی در کهریزک، زهرا بنی یعقوب، زهرا کاظمی و ستار بهشتی در بازداشتگاه های حکومت هنوز از یاد مردم آگاه و دلسوز ایران نرفته است.
▫️طبق معمول عملیات دروغپراکنی برای سلب مسئولیت مقامات در قتل این دختر بیگناه آغاز شده است. مهسا امینی از لحظه دستگیری و انتقال به مقر نیروی انتظامی و بازداشت در اختیار نیروهای گشت ارشاد بوده است و مسئولیت حفظ جان و سلامتی او قطعا بر عهده این نیرو و رئیسان آنان تا بالاترین مقامات جمهوری اسلامی یعنی شخص رهبر جمهوری اسلامی است، رهبری که بارها در سخنرانیهای خود گشت ارشاد را ستوده و بر تداوم آن تأکید کرده است.
▫️«امر به معروف و نهی از منکر» در جمهوری اسلامی تبدیل به ابزاری از سوی حاکمیت برای به بند کشیدن مردم تحت سلطه شده است. «امنیت اخلاقی» که با آزادی بیان، آزادی احزاب، گردش قدرت، شفافیت نهادهای اقتصادی حکومت و جذب نخبگان همبسته است تبدیل به ماشین سرکوب سبک زیست آزادانهی مردم بی پناه شده است.
▫️گشت ارشاد نشان ورشکستگی اخلاقی حکومت و یکی از ابزارهای سرکوب اجتماعی-فرهنگی است. گشت ارشاد باید سراسر برچیده و منحل شود. همانطور که آسایش و امنیت مردمان و توسعه ایران زمین مستلزم برچیده شدن حکومت مستبد دینی است.
✍️ حسن یوسفی اشکوری، محمدجواد اکبرین، علیرضا رجایی، علی طهماسبی، احمد علوی، رضا علیجانی، حسین کمالی، رحمان لیوانی، داریوش محمدپور، یاسر میردامادی، عبدالله ناصری طاهری، صدیقه وسمقی
@kaleme
🔴 ماشین سرکوب، زنان ایران را نشانه گرفته است
▫️مهسا (ژینا) امینی، دختر ۲۲ ساله اهل سقز که به تهران سفر کرده بود، از سوی ماموران موسوم به «پلیس امنیت اخلاقی» بازداشت و به بهانه شرکت در یک جلسه آموزشی اجباری به بازداشگاه منتقل میشود. دو ساعت بعد پیکر نیمهجان او در حال کما به بخش مراقبتهای ویژه بیمارستان کسری منتقل شده و زندگی کوتاهش در اثر ضربات وارد شده به پایان میرسد. درگذشت این هموطن مظلوم و بیپناه را به خانوادهی داغدارش تسلیت میگوییم.
▫️با جانباختن این دختر جوان، بار دیگر مسألهی خشونت گشت ارشاد توجه افکار عمومی را بر انگیخته و وجدان جامعه را متأثر ساخته است. دهههاست که چکمهی گشت ارشاد بر گردهی این ملت مظلوم و نجیب سنگینی میکند. تحمیل حجاب اجباری نماد تمامیتطلبی بیرحمانه نظامی است که بهنام دین و به کام خودکامگی حکومت میکند. جانباختن افرادی همچون محسن روح الامینی در کهریزک، زهرا بنی یعقوب، زهرا کاظمی و ستار بهشتی در بازداشتگاه های حکومت هنوز از یاد مردم آگاه و دلسوز ایران نرفته است.
▫️طبق معمول عملیات دروغپراکنی برای سلب مسئولیت مقامات در قتل این دختر بیگناه آغاز شده است. مهسا امینی از لحظه دستگیری و انتقال به مقر نیروی انتظامی و بازداشت در اختیار نیروهای گشت ارشاد بوده است و مسئولیت حفظ جان و سلامتی او قطعا بر عهده این نیرو و رئیسان آنان تا بالاترین مقامات جمهوری اسلامی یعنی شخص رهبر جمهوری اسلامی است، رهبری که بارها در سخنرانیهای خود گشت ارشاد را ستوده و بر تداوم آن تأکید کرده است.
▫️«امر به معروف و نهی از منکر» در جمهوری اسلامی تبدیل به ابزاری از سوی حاکمیت برای به بند کشیدن مردم تحت سلطه شده است. «امنیت اخلاقی» که با آزادی بیان، آزادی احزاب، گردش قدرت، شفافیت نهادهای اقتصادی حکومت و جذب نخبگان همبسته است تبدیل به ماشین سرکوب سبک زیست آزادانهی مردم بی پناه شده است.
▫️گشت ارشاد نشان ورشکستگی اخلاقی حکومت و یکی از ابزارهای سرکوب اجتماعی-فرهنگی است. گشت ارشاد باید سراسر برچیده و منحل شود. همانطور که آسایش و امنیت مردمان و توسعه ایران زمین مستلزم برچیده شدن حکومت مستبد دینی است.
✍️ حسن یوسفی اشکوری، محمدجواد اکبرین، علیرضا رجایی، علی طهماسبی، احمد علوی، رضا علیجانی، حسین کمالی، رحمان لیوانی، داریوش محمدپور، یاسر میردامادی، عبدالله ناصری طاهری، صدیقه وسمقی
@kaleme
دوفصلنامه نقد دینی منتشر شد
پرونده شماره هشتم:
دین در ایران قرن چهاردهم خورشیدی
با آثاری از
امیرعلی فلاحیان | سیده بهناز حسینی | داریوش محمدپور | ایقان شهیدی |
محمدمسعود نوروزی | حسن یوسفی اشکوری | حسن فرشتیان |
خلیل الرحمان طوسی | سید هادی طباطبایی
• سرمقاله
یاسر میردامادی، سردبیر
• خارج از پرونده:
نواندیشی دینی، آفات و برکات
رضا بهشتی مُعز
پدیدارشناسی دین در برابر بازسازی دین
علیرضا سمنانی
غرب و دین: اساطیر، دانش و ایدئولوژی
دنیل دوبوییسون | محمد میرزایی
و
• کتابخانه | یاسر میردامادی
• تماشاخانه | علی فاتحی
• طنزینه | محمود فرجامی
📎نسخه PDF را از اینجا دریافت کنید
@naqdedini
پرونده شماره هشتم:
دین در ایران قرن چهاردهم خورشیدی
با آثاری از
امیرعلی فلاحیان | سیده بهناز حسینی | داریوش محمدپور | ایقان شهیدی |
محمدمسعود نوروزی | حسن یوسفی اشکوری | حسن فرشتیان |
خلیل الرحمان طوسی | سید هادی طباطبایی
• سرمقاله
یاسر میردامادی، سردبیر
• خارج از پرونده:
نواندیشی دینی، آفات و برکات
رضا بهشتی مُعز
پدیدارشناسی دین در برابر بازسازی دین
علیرضا سمنانی
غرب و دین: اساطیر، دانش و ایدئولوژی
دنیل دوبوییسون | محمد میرزایی
و
• کتابخانه | یاسر میردامادی
• تماشاخانه | علی فاتحی
• طنزینه | محمود فرجامی
📎نسخه PDF را از اینجا دریافت کنید
@naqdedini
Forwarded from سایت خبری-تحلیلی کلمه
🔴 برای عبور از نظام فروبستهی کنونی همراهیم
• بیانیهی جمعی از نواندیشان دینی
درباره «پيشنهادهای سنجيده و دلیرانهی میرحسين موسوی»
🔺ما امضا کنندگان این بيانيه، که دل در گرو ایران و ایرانی داریم، حمايت کامل خود را از پيشنهادهای سنجيده و دلیرانهی میرحسين موسوی اعلام میکنیم. ما همراهی خود را در رفتن به سمت تغيیرات کلیدی برای عبور از نظام فروبستهی کنونی از رهگذر همهپرسیِ تغییر ساختاری و بنیادی ابراز میکنیم.
🔺در نظر شماری از معترضان ۸۸ هنوز کورهراهی برای تغییر در درون ساختار فعلی حکومت میسر بود. دوران کوتاهمدت اعتبار حسن روحانی با دولت مستعجل برجام، که در زمینگیر شدن آن علل گوناگون داخلی و خارجی سهم داشتند، راه را بر چرخش به سوی ضرورت همهپرسی و تغییر ساختاری هموارتر کرد.
🔺تا پیش از کشتار و سرکوبهای گستردهی سالیان ۹۶ و ۹۸ که با سکوت معنادار حسن روحانی رخ داد، قالب نيمهجان اصلاحات که میراث دوران رياست جمهوری سید محمد خاتمی بود، هنوز گهگاهی عرض وجود میکرد. از دورهی دوم حسن روحانی تا اضمحلال کامل صندوق رأی در انتخابات ۱۴۰۰، که با انتصاب فرمايشی یکی از بیکفايتترین زمامداران تاریخ جمهوری اسلامی ایران همراه بود، مرزبندی جناحهای حاکم سياسی ایران يکسره در هم شکست.
🔺ايران انبار باروتی شد که مسئولان عالیرتبهی نظام و معتمدان خاص رهبر مادام العمر و مطلق العناناش با سیاستهای ماجراجویانهی دشمنمحور، به جای دوستی و همکاری جهانی و منطقهای کبریت زیر این انبار باروت میکشیدند و همواره از حمایت بیدریغ رهبر در این تهدیدهای امنیتی برخوردار بودند.
🔺پیام تازهی میرحسین موسوی از حصر ظالمانهی دوازدهساله، مبنی بر ضرورت همهپرسی و تغییرات ساختاری نشان از عبور دلیرانهی میرحسین موسوی از «اجرای بدون تنازل قانون اساسی» به «نیاز به قانون اساسی جدید» است؛ تصریحی انکارناپذیر که نشان از تغییر الگوی فکری (پارادایم شیفت) در رويکرد میرحسین به سياست ايران دارد. پيام میرحسین نه تنها جنبش «زن، زندگی، آزادی» را به رسميّت میشناسد که در راستای آن حرکت میکند و آن را سکوی پرشی برای تصرف قدرت نمیبیند.
🔺موسوی خود يا همفکراناش را منجی راه آيندهی ايران معرفی نکرده است؛ اين فروتنی خصلتی است کلیدی. خردمندی میرحسین در اينجا خود را نشان میدهد که او درِ باغ سبز نشان نداده است. او میپرسد که چه کنيم تا جمهوری اسلامی با اين روشها و تنگنظریها دوباره در لفافهای جدید تکرار نشود. این نگرانیها را هم اکنون در میان جمعی از مخالفان و منتقدان جمهوری اسلامی در داخل یا خارج از کشور هم میتوان ديد.
🔺مهمتر از همه اينکه موسوی به توانایی مردم ايران برای عبور از این مرحله ايمان دارد. برای او اين مقطع بنبست نيست. برای مردمی جانبهلبرسیده، زجرکشیده، شادیباخته، سرکوبشده و زندگیبربادرفته چیزی عظيمتر از اين نيست که کسی آينهای در برابرشان بگیرد و به آنها بگوید: شما میتوانيد و حق دارید روزگاری شاد، آزاد و برخوردار داشته باشید.
📎متن کامل
✍️ هاشم آقاجری، حسن یوسفی اشکوری، محمدجواد اکبرین، رضا بهشتی معزّ، میثم بادامچی، رضا علیجانی، احمد علوی، علی طهماسبی، حسن فرشتیان، علیرضا رجایی، سروش دباغ، رحمان لیوانی، عبدالله ناصری طاهری، داریوش محمدپور، مهدی ممکن، یاسر میردامادی
@kaleme
• بیانیهی جمعی از نواندیشان دینی
درباره «پيشنهادهای سنجيده و دلیرانهی میرحسين موسوی»
🔺ما امضا کنندگان این بيانيه، که دل در گرو ایران و ایرانی داریم، حمايت کامل خود را از پيشنهادهای سنجيده و دلیرانهی میرحسين موسوی اعلام میکنیم. ما همراهی خود را در رفتن به سمت تغيیرات کلیدی برای عبور از نظام فروبستهی کنونی از رهگذر همهپرسیِ تغییر ساختاری و بنیادی ابراز میکنیم.
🔺در نظر شماری از معترضان ۸۸ هنوز کورهراهی برای تغییر در درون ساختار فعلی حکومت میسر بود. دوران کوتاهمدت اعتبار حسن روحانی با دولت مستعجل برجام، که در زمینگیر شدن آن علل گوناگون داخلی و خارجی سهم داشتند، راه را بر چرخش به سوی ضرورت همهپرسی و تغییر ساختاری هموارتر کرد.
🔺تا پیش از کشتار و سرکوبهای گستردهی سالیان ۹۶ و ۹۸ که با سکوت معنادار حسن روحانی رخ داد، قالب نيمهجان اصلاحات که میراث دوران رياست جمهوری سید محمد خاتمی بود، هنوز گهگاهی عرض وجود میکرد. از دورهی دوم حسن روحانی تا اضمحلال کامل صندوق رأی در انتخابات ۱۴۰۰، که با انتصاب فرمايشی یکی از بیکفايتترین زمامداران تاریخ جمهوری اسلامی ایران همراه بود، مرزبندی جناحهای حاکم سياسی ایران يکسره در هم شکست.
🔺ايران انبار باروتی شد که مسئولان عالیرتبهی نظام و معتمدان خاص رهبر مادام العمر و مطلق العناناش با سیاستهای ماجراجویانهی دشمنمحور، به جای دوستی و همکاری جهانی و منطقهای کبریت زیر این انبار باروت میکشیدند و همواره از حمایت بیدریغ رهبر در این تهدیدهای امنیتی برخوردار بودند.
🔺پیام تازهی میرحسین موسوی از حصر ظالمانهی دوازدهساله، مبنی بر ضرورت همهپرسی و تغییرات ساختاری نشان از عبور دلیرانهی میرحسین موسوی از «اجرای بدون تنازل قانون اساسی» به «نیاز به قانون اساسی جدید» است؛ تصریحی انکارناپذیر که نشان از تغییر الگوی فکری (پارادایم شیفت) در رويکرد میرحسین به سياست ايران دارد. پيام میرحسین نه تنها جنبش «زن، زندگی، آزادی» را به رسميّت میشناسد که در راستای آن حرکت میکند و آن را سکوی پرشی برای تصرف قدرت نمیبیند.
🔺موسوی خود يا همفکراناش را منجی راه آيندهی ايران معرفی نکرده است؛ اين فروتنی خصلتی است کلیدی. خردمندی میرحسین در اينجا خود را نشان میدهد که او درِ باغ سبز نشان نداده است. او میپرسد که چه کنيم تا جمهوری اسلامی با اين روشها و تنگنظریها دوباره در لفافهای جدید تکرار نشود. این نگرانیها را هم اکنون در میان جمعی از مخالفان و منتقدان جمهوری اسلامی در داخل یا خارج از کشور هم میتوان ديد.
🔺مهمتر از همه اينکه موسوی به توانایی مردم ايران برای عبور از این مرحله ايمان دارد. برای او اين مقطع بنبست نيست. برای مردمی جانبهلبرسیده، زجرکشیده، شادیباخته، سرکوبشده و زندگیبربادرفته چیزی عظيمتر از اين نيست که کسی آينهای در برابرشان بگیرد و به آنها بگوید: شما میتوانيد و حق دارید روزگاری شاد، آزاد و برخوردار داشته باشید.
📎متن کامل
✍️ هاشم آقاجری، حسن یوسفی اشکوری، محمدجواد اکبرین، رضا بهشتی معزّ، میثم بادامچی، رضا علیجانی، احمد علوی، علی طهماسبی، حسن فرشتیان، علیرضا رجایی، سروش دباغ، رحمان لیوانی، عبدالله ناصری طاهری، داریوش محمدپور، مهدی ممکن، یاسر میردامادی
@kaleme
Telegraph
برای عبور از نظام فروبستهی کنونی همراهیم
بیانیهی جمعی از نواندیشان دینی درباره «پيشنهادهای سنجيده و دلیرانهی میرحسين موسوی» ▫️ضرورت تغییر بنیادین و ساختاریِ نظام جمهوری اسلامی ایران مضمونی تازه نیست. با این حال، هنگام شکلگیری جنبش سبز پس از انتخابات مخدوش ریاست جمهوری سال ۸۸، در ذهن و ضمير…
Forwarded from سایت خبری-تحلیلی کلمه
بیانیهی جمعی از نواندیشان دینی
در باب مسمومسازی زنجیرهای دختران دانشآموز
🔴 انگشت اتهام در این رخداد تروریستی به سوی حکومت است
▫️مسمومسازی زنجیرهای دانشآموزان مدارس دخترانه در جایجای کشور با آماری شگفتآور رو به گسترش است. این در حالی است که حکومت، که از وظایف ذاتیاش حفظ امنيت شهروندان است، آشکارا در رسیدگی به این ماجرا تعلل میکند. تصور و برداشت افکار عمومی به آسانی میتواند مسئولیت اين حوادث را متوجه حکومت کند و کرده است. فاصلهی بیسابقه و هولناک میان حکومت و شهروندان، کارنامهی تاریک حاکمان در نوع رابطهشان با مردم (به ویژه با معترضان)، به گمانهزنیهای فراوانی در باب سرمنشاء مسمومیتهای زنجیرهای دامن زده است. ناگفته پیداست که مسئولیت رفع تمامی اين اتهامها با حکومت است.
▫️در ماجرای هولآور مسمومیت زنجیرهایِ دانشآموزان دختر که ابعاد، عوامل و پیامدهای آن را هنوز نمیتوان به روشنی نشان داد، چند نکته مسلم است. نخست اینکه در جریان خیزش «زن، زندگی، آزادی» شمار بسیاری از دختران دانشآموز بارها در فضای مدارس اعتراضشان را به بیپردهترین وجهی به شخص اول کشور نشان دادهاند. رهبر جمهوری اسلامی هم از «تنبيه» اين دانشآموزان که به باور او از سر «هيجان» چنین کردهاند، علناً سخن گفته است.
▫️از سوی دیگر، گروهی که زمانی موسوم به «لباسشخصی» بودند و در مواردی نام «خودسر» گرفتند و در ادبیات مقام اول سیاسی کشور متصف به «آتش به اختيار» شدهاند، در دهههای مختلف انواع بحرانها را برای کشور ایجاد کردهاند و حکومت هيچ واکنش جدی و تنبيهآمیزی در برابرشان انجام نداده است، بلکه به دلالت سخنان آقای خامنهای برای دلسرد نشدن جوانان مؤمن و انقلابی در واکنش به بحرانآفرینیهای اين گروه سکوت اختیار شده است. این عده از مصونیت آهنین برخوردارند به طوری که پس از سالها هنوز عاملان اسیدپاشیهای زنجیرهای دستگیر نشدهاند.
▫️پرسش افکار عمومی حالا این است: آيا مسموميتهای زنجیرهای اخير برآمده از گروهی امنیتی است؟ این نکته هنوز با قطعيت روشن نيست ولی اینقدر میدانيم که در واکنش به اعتراض زنی در بیرون یکی از مدارس مسمومشده، فردی لباسشخصی که به نهادهای امنيتی سرکوب وابسته بوده است، با رفتاری خشن که مغايرت بيّن با شرع و عرف داشته، او را مضروب کرده است. در میانهی این واکنشهای تند، تعلل و سکوت مسؤولان، پاسخهای تناقضآمیز و توجیههای غریب (از قبیل تانکر حامل سم و احتمال نوعی بیماری روانی جمعی آن هم استثنائا فقط ميان دختران دانشآموز) جای اين پرسش به قوت باقی است که: نظامی که به آسانی و با سرعت و قاطعيت میتواند به خاطر آتش زدن یک سطل آشغال حکم محاربه و اعدام صادر کند، در برابر این وحشتافکنی آشکار چرا تعلل میکند؟
▫️نعل وارونه زدن و مرتبط ساختن این حوادث به معترضان امری تازه نیست. سالهاست که نظام جمهوری اسلامی برای پوشاندن شناعتهای خود به چنین شیوههایی توسل میجوید. مسلم است که به نظامی که بارزترین وجه مشخصهاش دروغگویی، پروندهسازی و ادارهی محفلی-امنيتی کشور است، اعتماد نباید و نشاید کرد.
▫️مسئولیت رسیدگی به این حوادث و یافتن فوری و قاطع عوامل و پیامدهای این وحشتافکنی آشکار و دردناک، وظیفهی فوری حاکمیت سیاسی است. تعلل در اين امر و عدم کوشش برای شفافسازی ماجرا، تنها احتمالی را که بیش از سایر احتمالات تقویت میکند، دست داشتن حکومت يا سود بردن پارهای از آتشبهاختیارها از وحشتآفرینیهاست. مردم میپرسند: آیا این تصادفی است که دانشآموزان دختر – که در زمرهی حاملان اصلی شعار «زن، زندگی، آزادی» بوده و هستند – آماج اين حملات شدهاند؟
▫️به نام خدا، دین، انسان و وجدان باید این حوادث را محکوم کرد. به هیچ آیه و افسونی نمیشود اين جنايتها را توجیه کرد. وظیفهی اخلاقی هر مسلمان باوجدان و آگاهی است که مطالبهی رسیدگی فوری و بیپرده به این حوادث تروریستی را داشته باشد. ناگفته پیداست که راه حل بنیادی عبور از استبداد کنونی نه فقط رفع ناکارآمدیهای مدیریتی که پایان بخشیدن به حکومتی ایدئولوژیک به نام دین، و برقراری حکومتی فرادینی (سکولار) است که در آن همهی ایرانیان از حقوق مساوی برخوردار باشند.
✍️ حسن یوسفی اشکوری، محمدجواد اکبرین، عبدالعلی بازرگان، میثم بادامچی، رضا بهشتیمعزّ، سروش دباغ، رضا علیجانی، احمد علوی، حسن فرشتیان، رحمان لیوانی، داریوش محمدپور، عبدالله ناصری طاهری، مهدی ممکن، یاسر میردامادی، صدیقه وسمقی
@kaleme
در باب مسمومسازی زنجیرهای دختران دانشآموز
🔴 انگشت اتهام در این رخداد تروریستی به سوی حکومت است
▫️مسمومسازی زنجیرهای دانشآموزان مدارس دخترانه در جایجای کشور با آماری شگفتآور رو به گسترش است. این در حالی است که حکومت، که از وظایف ذاتیاش حفظ امنيت شهروندان است، آشکارا در رسیدگی به این ماجرا تعلل میکند. تصور و برداشت افکار عمومی به آسانی میتواند مسئولیت اين حوادث را متوجه حکومت کند و کرده است. فاصلهی بیسابقه و هولناک میان حکومت و شهروندان، کارنامهی تاریک حاکمان در نوع رابطهشان با مردم (به ویژه با معترضان)، به گمانهزنیهای فراوانی در باب سرمنشاء مسمومیتهای زنجیرهای دامن زده است. ناگفته پیداست که مسئولیت رفع تمامی اين اتهامها با حکومت است.
▫️در ماجرای هولآور مسمومیت زنجیرهایِ دانشآموزان دختر که ابعاد، عوامل و پیامدهای آن را هنوز نمیتوان به روشنی نشان داد، چند نکته مسلم است. نخست اینکه در جریان خیزش «زن، زندگی، آزادی» شمار بسیاری از دختران دانشآموز بارها در فضای مدارس اعتراضشان را به بیپردهترین وجهی به شخص اول کشور نشان دادهاند. رهبر جمهوری اسلامی هم از «تنبيه» اين دانشآموزان که به باور او از سر «هيجان» چنین کردهاند، علناً سخن گفته است.
▫️از سوی دیگر، گروهی که زمانی موسوم به «لباسشخصی» بودند و در مواردی نام «خودسر» گرفتند و در ادبیات مقام اول سیاسی کشور متصف به «آتش به اختيار» شدهاند، در دهههای مختلف انواع بحرانها را برای کشور ایجاد کردهاند و حکومت هيچ واکنش جدی و تنبيهآمیزی در برابرشان انجام نداده است، بلکه به دلالت سخنان آقای خامنهای برای دلسرد نشدن جوانان مؤمن و انقلابی در واکنش به بحرانآفرینیهای اين گروه سکوت اختیار شده است. این عده از مصونیت آهنین برخوردارند به طوری که پس از سالها هنوز عاملان اسیدپاشیهای زنجیرهای دستگیر نشدهاند.
▫️پرسش افکار عمومی حالا این است: آيا مسموميتهای زنجیرهای اخير برآمده از گروهی امنیتی است؟ این نکته هنوز با قطعيت روشن نيست ولی اینقدر میدانيم که در واکنش به اعتراض زنی در بیرون یکی از مدارس مسمومشده، فردی لباسشخصی که به نهادهای امنيتی سرکوب وابسته بوده است، با رفتاری خشن که مغايرت بيّن با شرع و عرف داشته، او را مضروب کرده است. در میانهی این واکنشهای تند، تعلل و سکوت مسؤولان، پاسخهای تناقضآمیز و توجیههای غریب (از قبیل تانکر حامل سم و احتمال نوعی بیماری روانی جمعی آن هم استثنائا فقط ميان دختران دانشآموز) جای اين پرسش به قوت باقی است که: نظامی که به آسانی و با سرعت و قاطعيت میتواند به خاطر آتش زدن یک سطل آشغال حکم محاربه و اعدام صادر کند، در برابر این وحشتافکنی آشکار چرا تعلل میکند؟
▫️نعل وارونه زدن و مرتبط ساختن این حوادث به معترضان امری تازه نیست. سالهاست که نظام جمهوری اسلامی برای پوشاندن شناعتهای خود به چنین شیوههایی توسل میجوید. مسلم است که به نظامی که بارزترین وجه مشخصهاش دروغگویی، پروندهسازی و ادارهی محفلی-امنيتی کشور است، اعتماد نباید و نشاید کرد.
▫️مسئولیت رسیدگی به این حوادث و یافتن فوری و قاطع عوامل و پیامدهای این وحشتافکنی آشکار و دردناک، وظیفهی فوری حاکمیت سیاسی است. تعلل در اين امر و عدم کوشش برای شفافسازی ماجرا، تنها احتمالی را که بیش از سایر احتمالات تقویت میکند، دست داشتن حکومت يا سود بردن پارهای از آتشبهاختیارها از وحشتآفرینیهاست. مردم میپرسند: آیا این تصادفی است که دانشآموزان دختر – که در زمرهی حاملان اصلی شعار «زن، زندگی، آزادی» بوده و هستند – آماج اين حملات شدهاند؟
▫️به نام خدا، دین، انسان و وجدان باید این حوادث را محکوم کرد. به هیچ آیه و افسونی نمیشود اين جنايتها را توجیه کرد. وظیفهی اخلاقی هر مسلمان باوجدان و آگاهی است که مطالبهی رسیدگی فوری و بیپرده به این حوادث تروریستی را داشته باشد. ناگفته پیداست که راه حل بنیادی عبور از استبداد کنونی نه فقط رفع ناکارآمدیهای مدیریتی که پایان بخشیدن به حکومتی ایدئولوژیک به نام دین، و برقراری حکومتی فرادینی (سکولار) است که در آن همهی ایرانیان از حقوق مساوی برخوردار باشند.
✍️ حسن یوسفی اشکوری، محمدجواد اکبرین، عبدالعلی بازرگان، میثم بادامچی، رضا بهشتیمعزّ، سروش دباغ، رضا علیجانی، احمد علوی، حسن فرشتیان، رحمان لیوانی، داریوش محمدپور، عبدالله ناصری طاهری، مهدی ممکن، یاسر میردامادی، صدیقه وسمقی
@kaleme
▪️شمارهی نهم دوفصلنامهی «نقد دینی» به زودی منتشر میشود
▫️نقد دینی در شمارهی هشتم خود به «دین در ایران قرن چهاردهم» پرداخته بود و در این شماره نیز بخش دوم این پرونده پی گرفته میشود.
▫️در این شماره، منصور برجی در باب مسیحیان ایرانی قرن چهاردهم و حسن یوسفی اشکوری در باب اسلام، جامعه و سیاست در قرن چهاردهم خورشیدی نوشتهاند. محسنحسام مظاهری به فراز و فرودهای تشیع عامهپسند و مناسک آن و مخالفاناش و خلیل طوسی به قرآنگرایان ایرانی قرن چهاردهم و اثر آنها بر فکر دینی ایرانی پرداختهاند. در این شماره همچنین حسن فرشتیان در «حجابزدایی از حجاب» به مخالفان مذهبی حجاب اجباری در ایران پس از انقلاب میپردازد و سید احمد نورالدین حجاب اجباری را از منظر فقه سنتی نقد میکند.
▫️طرح روی جلد این شماره، تیتر روزنامهی اطلاعات در ۲۰ اسفند ۱۳۵۷ است که از قول آیتالله طالقانی آمده است «در مورد حجاب اجبار در کار نیست». دور این تیتر نام قربانیان جنبش مهسا آمده است، جنبشی خونین که در مخالفت با حجاب اجباری شکل گرفت.
•سردبیر این مجله یاسر میردامادی و صاحب امتیاز و مدیر مسؤول آن حسن یوسفی اشکوری است.
@naqdedini
▫️نقد دینی در شمارهی هشتم خود به «دین در ایران قرن چهاردهم» پرداخته بود و در این شماره نیز بخش دوم این پرونده پی گرفته میشود.
▫️در این شماره، منصور برجی در باب مسیحیان ایرانی قرن چهاردهم و حسن یوسفی اشکوری در باب اسلام، جامعه و سیاست در قرن چهاردهم خورشیدی نوشتهاند. محسنحسام مظاهری به فراز و فرودهای تشیع عامهپسند و مناسک آن و مخالفاناش و خلیل طوسی به قرآنگرایان ایرانی قرن چهاردهم و اثر آنها بر فکر دینی ایرانی پرداختهاند. در این شماره همچنین حسن فرشتیان در «حجابزدایی از حجاب» به مخالفان مذهبی حجاب اجباری در ایران پس از انقلاب میپردازد و سید احمد نورالدین حجاب اجباری را از منظر فقه سنتی نقد میکند.
▫️طرح روی جلد این شماره، تیتر روزنامهی اطلاعات در ۲۰ اسفند ۱۳۵۷ است که از قول آیتالله طالقانی آمده است «در مورد حجاب اجبار در کار نیست». دور این تیتر نام قربانیان جنبش مهسا آمده است، جنبشی خونین که در مخالفت با حجاب اجباری شکل گرفت.
•سردبیر این مجله یاسر میردامادی و صاحب امتیاز و مدیر مسؤول آن حسن یوسفی اشکوری است.
@naqdedini
▪️شمارهی نهم دوفصلنامهی «نقد دینی» منتشر شد
شمارهی نهم دوفصلنامهی «نقد دینی» منتشر شد. طرح روی جلد این شماره، تیتر روزنامهی اطلاعات در ۲۰ اسفند ۱۳۵۷ است که از قول آیتالله طالقانی آمده است «در مورد حجاب اجبار در کار نیست». دور این تیتر نام قربانیان جنبش مهسا آمده است، جنبشی خونین که در مخالفت با حجاب اجباری شکل گرفت و همچنان با فراز و فرودهایی ادامه دارد.
نقد دینی در شمارهی هشتم خود به «دین در ایران قرن چهاردهم» پرداخته بود و در این شماره نیز بخش دوم همین پرونده پی گرفته شده است. از مقالات بخش پروندهی این شماره مقالهای از منصور برجی، فعال حقوق بشر، در باب مسیحیان ایرانی قرن چهاردهم و مقالهای از حسن یوسفی اشکوری، تاریخپژوه و نواندیش دینی، در باب اسلام، جامعه و سیاست در قرن چهاردهم خورشیدی است. محسنحسام مظاهری، جامعهشناس تشیع، به فراز و فرودهای تشیع عامهپسند و مناسک آن و مخالفان اش میپردازد. خلیل طوسی، دینپژوه، به قرآنگرایان ایرانی قرن چهاردهم و اثر آنها بر فکر دینی ایرانی میپردازد.
دو مقاله در این شماره به موضوع حجاب اجباری اختصاص دارد. حسن فرشتیان، حقوقدان و نواندیش دینی، در «حجابزدایی از حجاب» به مخالفان مذهبی حجاب اجباری در ایران پس از انقلاب میپردازد و سید احمد نور الدین، فقهپژوه، حجاب اجباری را از منظر فقه سنتی نقد میکند.
صاحب امتیاز و مدیرمسؤول دوفصلنامهی «نقد دینی» حسن یوسفی اشکوری و سردبیر آن یاسر میردامادی است. هدف این مجله بسط و تعمیق نگاه آکادمیک و روشنفکرانه به دینپژوهی با رویکرد سیاسی، فرهنگی و اجتماعی به مسائل ایران است.
📎نسخه PDF
شمارهی نهم دوفصلنامهی «نقد دینی» منتشر شد. طرح روی جلد این شماره، تیتر روزنامهی اطلاعات در ۲۰ اسفند ۱۳۵۷ است که از قول آیتالله طالقانی آمده است «در مورد حجاب اجبار در کار نیست». دور این تیتر نام قربانیان جنبش مهسا آمده است، جنبشی خونین که در مخالفت با حجاب اجباری شکل گرفت و همچنان با فراز و فرودهایی ادامه دارد.
نقد دینی در شمارهی هشتم خود به «دین در ایران قرن چهاردهم» پرداخته بود و در این شماره نیز بخش دوم همین پرونده پی گرفته شده است. از مقالات بخش پروندهی این شماره مقالهای از منصور برجی، فعال حقوق بشر، در باب مسیحیان ایرانی قرن چهاردهم و مقالهای از حسن یوسفی اشکوری، تاریخپژوه و نواندیش دینی، در باب اسلام، جامعه و سیاست در قرن چهاردهم خورشیدی است. محسنحسام مظاهری، جامعهشناس تشیع، به فراز و فرودهای تشیع عامهپسند و مناسک آن و مخالفان اش میپردازد. خلیل طوسی، دینپژوه، به قرآنگرایان ایرانی قرن چهاردهم و اثر آنها بر فکر دینی ایرانی میپردازد.
دو مقاله در این شماره به موضوع حجاب اجباری اختصاص دارد. حسن فرشتیان، حقوقدان و نواندیش دینی، در «حجابزدایی از حجاب» به مخالفان مذهبی حجاب اجباری در ایران پس از انقلاب میپردازد و سید احمد نور الدین، فقهپژوه، حجاب اجباری را از منظر فقه سنتی نقد میکند.
صاحب امتیاز و مدیرمسؤول دوفصلنامهی «نقد دینی» حسن یوسفی اشکوری و سردبیر آن یاسر میردامادی است. هدف این مجله بسط و تعمیق نگاه آکادمیک و روشنفکرانه به دینپژوهی با رویکرد سیاسی، فرهنگی و اجتماعی به مسائل ایران است.
📎نسخه PDF
فصلنامه نقد دینی
صفحه نخست, فصلنامه نقد دینی
فصلنامه را از اینجا بخوانید سخن سردبیر یاسر میردامادی این شماره، یعنی...
شمارهی دهم دو فصلنامهی «نقد دینی» با فصل تازهای از پروندهی «دین در ایران قرن چهاردهم خورشیدی» در ۱۶۳ صفحه منتشر شد.
▪️بازگشت نقد دینی با دین در قرن چهاردهم
شمارهی دهم دو فصلنامهی «نقد دینی» ویژهی بهار و تابستان ۱۴۰۲ منتشر شد. بخش «پرونده»ی این نشریه همچنان به موضوع «دین در ایران قرن چهاردهم خورشیدی» اختصاص دارد. دو شمارهی پیشین مجله نیز به همین موضوع اختصاص داشت.
در این بخش، محمدهادی نجاتی گرانی (دکترای ادیان، دانشگاه ادیان و مذاهب قم) «گرایش زردشتیان به بهائیت در اواخر دوره قاجار» را بررسی میکند. حسین خندق آبادی (عضو هیأت علمی بنیاد دائره المعارف اسلامی) در مورد دیانت کمتر شناختهشدهی «مندائیان معاصر در ایران» قلم زده است و حسن یوسفی اشکوری (دینپژوه و محقق تاریخ) به «اسلام، جامعه و سیاست در قرن سیزدهم و چاردهم خورشیدی» پرداخته است.
خلیل الرحمن طوسی (دانشآموختهی حوزه و دانشگاه) در باب «سید کمال حیدری، متفکری در حصر» نوشته است و عبدالبشیر فکرت (استاد دانشکدهی شرعیات در دانشگاه کابل) به موضوع کمتر پرداختهشدهی «تاریخچهی نواندیشی دینی در افغانستان قرن چهاردهم» میپردازد.
در بخش «خارج از پرونده»، ترجمهی متنی کوتاه از مِت کورتراپ (استاد علوم سیاسی دانشگاه کاونتری) در «ستایش تنبلی» آمده است. آنگاه محمد میرزایی (مدرس و پژوهشگر عرفان اسلامی) بخشی دیگر از کتاب دنیل دوبوییسون (دینشناس فرانسوی) در باب «غرب و دین، مفهومی محوری، جهانهایی منفرد» را از فرانسه ترجمه کرده است.
محمدمسعود نوروزی (پژوهشگر جامعهشناسی دین) بخش دیگری از کتاب حسن حنفی (روشنفکر مصری) را تحت عنوان «اقبال، فیلسوف نظریهی خودی» از عربی ترجمه کرده است. علیرضا معزی (مدرّس و پژوهشگر فلسفه) زیر عنوان «تکمیل چرخش اشعریگرایانه» نقدی بر آرای اخیر عبدالکریم سروش در باب دعا و اختیار نگاشته است.
ماهان بیداد (استاد حوزه و دانشگاه) در مقالهای تحت عنوان «مولا و عبد عربی یا خدا و انسان قانونی» به تفاوت دیدگاههای اصولی محمدباقر صدر و سید علی سیستانی پرداخته است. مقالهی بعدی به «بازخوانی انتقادی آراء حجاب در ادوار فقه» اختصاص دارد. محمد موسوی عقیقی (پژوهشگر حقوق، فلسفه و فقه) در این مقاله استدلال میکند که حتی از منظر فقه سنتی نیز حکم پوشاندن موی سر برای زنان غیر یائسه از چشم نامحرم، محل اختلاف نظر فقهی است و اجماعی در میان فقها نیست. عموما اما تصور بر این است که در فقه سنتی اجماعی بر سر وجوب پوشاندن موی سر زنان وجود دارد.
در بخش بعدی نشریه با عنوان «کتابخانه»، کوثر میررضی (دکترای تاریخ اسلام از دانشگاه تهران) مروری انتقادی به کتابِ اخیرا منتشرشدهی «ورود اسلام به ایران» اثر محمدمسعود نوروزی کرده است. سپس حسین کاجی (رواندرمانگر و فلسفهپژوه) روایتی انتقادی از «تفکر در مورد تکنولوژی» اثر کارل میچام (فیلسوف برجستهی تکنولوژی) به دست داده است.
بخش بعدیِ دو فصلنامه حاوی بخش جدیدی با عنوان «یک کتاب در یک گفتوگو» است. در گفتوگوی اول یاسر میردامادی (سردبیر) گفتوگویی با احمد واعظی (مدرس و پژوهشگر فلسفه) کرده است در باب کتاب اخیر این محقق با عنوان «بازاندیشی عدالت اجتماعی». واعظی در اینگفتوگو از یک سو منتقد کسانی مانند مصباح یزدی است که برای عدالت ارزش ابزاری و نه ذاتی قائل اند و از سوی دیگر منتقد کسانی است که برای آزادی ارزش ذاتی قائل اند. از نظر او عدالت ارزش ذاتی دارد و آزادی ارزش ابزاری. در گفتوگوی دوم، سعید دهقانی (خبرنگار حوزهی دین از شیراز) به سراغ هادی طباطبایی نویسندهی کتاب «تباکی؛ مواجههی نواندیشان ایرانی با محرم حسینی» رفته و دربارهی این کتاب با او گفتوگو کرده است. طباطبایی میگوید مناسک دینی و مذهبی هم ارزش نمادین دارند و هم ارزش واقعی.
صاحب امتیاز و مدیرمسؤول «نقد دینی» حسن یوسفی اشکوری است و سردبیری آن را یاسر میردامادی به عهده دارد. رضا علیجانی، حسن فرشتیان، صدیقه وسمقی و محمدجواد اکبرین اعضای شورای سیاستگذاری این مجله اند. شمارهی دهم دو فصلنامهی «نقد دینی» در ۱۶۳ صفحه و در قالب پیدیاف و همچون همیشه به رایگان منتشر شده است. نسخهی تحت وب و پیدیاف مجله را میتوان در این نشانی یافت:
https://www.naqdedini.org
شمارهی دهم دو فصلنامهی «نقد دینی» ویژهی بهار و تابستان ۱۴۰۲ منتشر شد. بخش «پرونده»ی این نشریه همچنان به موضوع «دین در ایران قرن چهاردهم خورشیدی» اختصاص دارد. دو شمارهی پیشین مجله نیز به همین موضوع اختصاص داشت.
در این بخش، محمدهادی نجاتی گرانی (دکترای ادیان، دانشگاه ادیان و مذاهب قم) «گرایش زردشتیان به بهائیت در اواخر دوره قاجار» را بررسی میکند. حسین خندق آبادی (عضو هیأت علمی بنیاد دائره المعارف اسلامی) در مورد دیانت کمتر شناختهشدهی «مندائیان معاصر در ایران» قلم زده است و حسن یوسفی اشکوری (دینپژوه و محقق تاریخ) به «اسلام، جامعه و سیاست در قرن سیزدهم و چاردهم خورشیدی» پرداخته است.
خلیل الرحمن طوسی (دانشآموختهی حوزه و دانشگاه) در باب «سید کمال حیدری، متفکری در حصر» نوشته است و عبدالبشیر فکرت (استاد دانشکدهی شرعیات در دانشگاه کابل) به موضوع کمتر پرداختهشدهی «تاریخچهی نواندیشی دینی در افغانستان قرن چهاردهم» میپردازد.
در بخش «خارج از پرونده»، ترجمهی متنی کوتاه از مِت کورتراپ (استاد علوم سیاسی دانشگاه کاونتری) در «ستایش تنبلی» آمده است. آنگاه محمد میرزایی (مدرس و پژوهشگر عرفان اسلامی) بخشی دیگر از کتاب دنیل دوبوییسون (دینشناس فرانسوی) در باب «غرب و دین، مفهومی محوری، جهانهایی منفرد» را از فرانسه ترجمه کرده است.
محمدمسعود نوروزی (پژوهشگر جامعهشناسی دین) بخش دیگری از کتاب حسن حنفی (روشنفکر مصری) را تحت عنوان «اقبال، فیلسوف نظریهی خودی» از عربی ترجمه کرده است. علیرضا معزی (مدرّس و پژوهشگر فلسفه) زیر عنوان «تکمیل چرخش اشعریگرایانه» نقدی بر آرای اخیر عبدالکریم سروش در باب دعا و اختیار نگاشته است.
ماهان بیداد (استاد حوزه و دانشگاه) در مقالهای تحت عنوان «مولا و عبد عربی یا خدا و انسان قانونی» به تفاوت دیدگاههای اصولی محمدباقر صدر و سید علی سیستانی پرداخته است. مقالهی بعدی به «بازخوانی انتقادی آراء حجاب در ادوار فقه» اختصاص دارد. محمد موسوی عقیقی (پژوهشگر حقوق، فلسفه و فقه) در این مقاله استدلال میکند که حتی از منظر فقه سنتی نیز حکم پوشاندن موی سر برای زنان غیر یائسه از چشم نامحرم، محل اختلاف نظر فقهی است و اجماعی در میان فقها نیست. عموما اما تصور بر این است که در فقه سنتی اجماعی بر سر وجوب پوشاندن موی سر زنان وجود دارد.
در بخش بعدی نشریه با عنوان «کتابخانه»، کوثر میررضی (دکترای تاریخ اسلام از دانشگاه تهران) مروری انتقادی به کتابِ اخیرا منتشرشدهی «ورود اسلام به ایران» اثر محمدمسعود نوروزی کرده است. سپس حسین کاجی (رواندرمانگر و فلسفهپژوه) روایتی انتقادی از «تفکر در مورد تکنولوژی» اثر کارل میچام (فیلسوف برجستهی تکنولوژی) به دست داده است.
بخش بعدیِ دو فصلنامه حاوی بخش جدیدی با عنوان «یک کتاب در یک گفتوگو» است. در گفتوگوی اول یاسر میردامادی (سردبیر) گفتوگویی با احمد واعظی (مدرس و پژوهشگر فلسفه) کرده است در باب کتاب اخیر این محقق با عنوان «بازاندیشی عدالت اجتماعی». واعظی در اینگفتوگو از یک سو منتقد کسانی مانند مصباح یزدی است که برای عدالت ارزش ابزاری و نه ذاتی قائل اند و از سوی دیگر منتقد کسانی است که برای آزادی ارزش ذاتی قائل اند. از نظر او عدالت ارزش ذاتی دارد و آزادی ارزش ابزاری. در گفتوگوی دوم، سعید دهقانی (خبرنگار حوزهی دین از شیراز) به سراغ هادی طباطبایی نویسندهی کتاب «تباکی؛ مواجههی نواندیشان ایرانی با محرم حسینی» رفته و دربارهی این کتاب با او گفتوگو کرده است. طباطبایی میگوید مناسک دینی و مذهبی هم ارزش نمادین دارند و هم ارزش واقعی.
صاحب امتیاز و مدیرمسؤول «نقد دینی» حسن یوسفی اشکوری است و سردبیری آن را یاسر میردامادی به عهده دارد. رضا علیجانی، حسن فرشتیان، صدیقه وسمقی و محمدجواد اکبرین اعضای شورای سیاستگذاری این مجله اند. شمارهی دهم دو فصلنامهی «نقد دینی» در ۱۶۳ صفحه و در قالب پیدیاف و همچون همیشه به رایگان منتشر شده است. نسخهی تحت وب و پیدیاف مجله را میتوان در این نشانی یافت:
https://www.naqdedini.org
▪️خداحافظی «نقد دینی»
با دین در آیندهی ایران
شمارهی یازدهم (شمارهی پایانی) دوفصلنامهی «نقد دینی» ویژهی پاییز و زمستان ۱۴۰۲ خورشیدی منتشر شد. یاسر میردامادی، سردبیر، در سرمقالهی این شماره از پایان کار مجله به سبب مشکلات مالی خبر داد.
پس از سه شماره پرداختن به موضوع «دین در ایران قرن چهاردهم خورشیدی» (شمارههای ۸، ۹ و ۱۰) «نقد دینی» در پروندهی این شماره به «آیندهی دین در ایران قرن پانزدهم خورشیدی» میپردازد. محمدرضا نیکفر در «چپ ایرانی و گذشته و آیندهی مذهب در ایران» به نسبت چپ ایرانی با مذهب پرداخته و استدلال میکند که چپ ایرانی ضد مذهب نبوده و احتمالا در آینده نیز با «پارسایان دینی»، یعنی مذهبیهایی که ضد تبعیض (به ویژه ضد تبعیض دینی) اند، بر سر ستیز نخواهد بود. ایقان شهیدی در «حال و آینده اقدامات جوامع بهائی» استدلال میکند که بهائیان ایران با وجود سرکوبها پس از انقلاب در صدد فعالیتهای عام المنفعه بودهاند و اگر در ایران آینده به بهائیان اجازهی فعالیت داده شود این فعالیتها به افزایش خیر جمعی ایرانیان خواهد انجامید. ادریس پیرصاحب در «آینده اسلام سنیمذهب در ایران» پس از ارائهی روایت دستاولی از تنوع قومی و فکری اهل سنت ایران استدلال میکند که آیندهی اسلام سنیمذهب در ایران شاهد تعامل سه جریان طریقتی (تصوف)، روشنفکرانه و سلفی خواهد بود.
حسن یوسفی اشکوری در بخش چهارم سلسله مقالاتاش با عنوان «اسلام، جامعه و سیاست در قرن سیزدهم و چهاردهم خورشیدی» با مرور تلاشها برای اصلاح سیاسی در ایران پس از انقلاب نتیجه میگیرد که تا تضادهای ساختاری قانون اساسی جمهوری اسلامی حل نشود بعید است تلاشهای اصلاحگرانه به ثمر برسد. احسان ارضرومچیلر در «آیندهی دینورزی در عصر شبکههای اجتماعی» استدلال میکند که شبکههای اجتماعی از یک سو امکان تعامل طرز فکرها و سبک زیستهای مختلف را فراهم میکند و از سوی دیگر با تقویت پدیدهی اتاق پژواک به جداسری اجتماعی و تشدید دوقطبیها و حتی امتناع تفاهم دامن میزند. بر این اساس گرچه با گسترش شبکههای اجتماعی عقلانیت و همزیستی تضمین نمیشود فناوریها را نباید جبرانگارانه تحلیل کرد. افزایش شانس رادیکالیسم به معنای حتمیت آن نیست. حسین علیزاده در «نگاهی به مناسبات علم و دین در ایران قرن چهاردهم» با مرور نسبت علم و دین در تاریخ اسلام و به ویژه در ایران از عصر قاجار تا کنون میپردازد. او استدلال میکند که در میان عالمان مسلمان تضادی با علم جدید، شبیه آنچه بر سر گالیله آمد، پدید نیامد. با این حال انتشار کتابهایی در باب نظریهی تکامل انسان اخیرا با اماواگرهایی از سوی وزارت ارشاد در ایران روبرو شده. به نظر میرسد که رونق دوبارهی استفادهی مادیباورانه از نظریهی تکامل در حال شکل دادن به نوعی واکنش محافظهکارانهی دینی است. خلیل الرحمان طوسی در «میراث قرآنگرایان در شیعه پژوهیهای معاصر» استدلال میکند که آن روی سکهی قرآنگرایی مخالفت با حدیثگرایی است. او سپس میراث قرآنگرایان شیعه در نقد تشیع باطنی، که متهم به «غلو» است را بررسی میکند.
علاوه بر بخش های «خارج از پرونده»، «کتابخانه» و «تماشاخانه»، بخش «یک کتاب در یک گفتوگو» در این شماره حاوی دو گفتوگو است. زیبا میرحسینی در گفتگو با نقد دینی توضیح میدهد که چگونه واکنش انتقادی نواندیشان دینی در ایران به حکومت اسلامی به شکلگیری فمنیسم اسلامی انجامید. آیتالله سید مرتضی شیرازی در گفتوگو با نقد دینی به نقد نظریهی ولایت فقیه میپردازد. او همچنین از فقه مقاصدی در مقابل منتقدان دفاع میکند.
این مجله و تمام شمارههای پیشین آن را میتوان از اینجا به رایگان مطالعه کرد.
با دین در آیندهی ایران
شمارهی یازدهم (شمارهی پایانی) دوفصلنامهی «نقد دینی» ویژهی پاییز و زمستان ۱۴۰۲ خورشیدی منتشر شد. یاسر میردامادی، سردبیر، در سرمقالهی این شماره از پایان کار مجله به سبب مشکلات مالی خبر داد.
پس از سه شماره پرداختن به موضوع «دین در ایران قرن چهاردهم خورشیدی» (شمارههای ۸، ۹ و ۱۰) «نقد دینی» در پروندهی این شماره به «آیندهی دین در ایران قرن پانزدهم خورشیدی» میپردازد. محمدرضا نیکفر در «چپ ایرانی و گذشته و آیندهی مذهب در ایران» به نسبت چپ ایرانی با مذهب پرداخته و استدلال میکند که چپ ایرانی ضد مذهب نبوده و احتمالا در آینده نیز با «پارسایان دینی»، یعنی مذهبیهایی که ضد تبعیض (به ویژه ضد تبعیض دینی) اند، بر سر ستیز نخواهد بود. ایقان شهیدی در «حال و آینده اقدامات جوامع بهائی» استدلال میکند که بهائیان ایران با وجود سرکوبها پس از انقلاب در صدد فعالیتهای عام المنفعه بودهاند و اگر در ایران آینده به بهائیان اجازهی فعالیت داده شود این فعالیتها به افزایش خیر جمعی ایرانیان خواهد انجامید. ادریس پیرصاحب در «آینده اسلام سنیمذهب در ایران» پس از ارائهی روایت دستاولی از تنوع قومی و فکری اهل سنت ایران استدلال میکند که آیندهی اسلام سنیمذهب در ایران شاهد تعامل سه جریان طریقتی (تصوف)، روشنفکرانه و سلفی خواهد بود.
حسن یوسفی اشکوری در بخش چهارم سلسله مقالاتاش با عنوان «اسلام، جامعه و سیاست در قرن سیزدهم و چهاردهم خورشیدی» با مرور تلاشها برای اصلاح سیاسی در ایران پس از انقلاب نتیجه میگیرد که تا تضادهای ساختاری قانون اساسی جمهوری اسلامی حل نشود بعید است تلاشهای اصلاحگرانه به ثمر برسد. احسان ارضرومچیلر در «آیندهی دینورزی در عصر شبکههای اجتماعی» استدلال میکند که شبکههای اجتماعی از یک سو امکان تعامل طرز فکرها و سبک زیستهای مختلف را فراهم میکند و از سوی دیگر با تقویت پدیدهی اتاق پژواک به جداسری اجتماعی و تشدید دوقطبیها و حتی امتناع تفاهم دامن میزند. بر این اساس گرچه با گسترش شبکههای اجتماعی عقلانیت و همزیستی تضمین نمیشود فناوریها را نباید جبرانگارانه تحلیل کرد. افزایش شانس رادیکالیسم به معنای حتمیت آن نیست. حسین علیزاده در «نگاهی به مناسبات علم و دین در ایران قرن چهاردهم» با مرور نسبت علم و دین در تاریخ اسلام و به ویژه در ایران از عصر قاجار تا کنون میپردازد. او استدلال میکند که در میان عالمان مسلمان تضادی با علم جدید، شبیه آنچه بر سر گالیله آمد، پدید نیامد. با این حال انتشار کتابهایی در باب نظریهی تکامل انسان اخیرا با اماواگرهایی از سوی وزارت ارشاد در ایران روبرو شده. به نظر میرسد که رونق دوبارهی استفادهی مادیباورانه از نظریهی تکامل در حال شکل دادن به نوعی واکنش محافظهکارانهی دینی است. خلیل الرحمان طوسی در «میراث قرآنگرایان در شیعه پژوهیهای معاصر» استدلال میکند که آن روی سکهی قرآنگرایی مخالفت با حدیثگرایی است. او سپس میراث قرآنگرایان شیعه در نقد تشیع باطنی، که متهم به «غلو» است را بررسی میکند.
علاوه بر بخش های «خارج از پرونده»، «کتابخانه» و «تماشاخانه»، بخش «یک کتاب در یک گفتوگو» در این شماره حاوی دو گفتوگو است. زیبا میرحسینی در گفتگو با نقد دینی توضیح میدهد که چگونه واکنش انتقادی نواندیشان دینی در ایران به حکومت اسلامی به شکلگیری فمنیسم اسلامی انجامید. آیتالله سید مرتضی شیرازی در گفتوگو با نقد دینی به نقد نظریهی ولایت فقیه میپردازد. او همچنین از فقه مقاصدی در مقابل منتقدان دفاع میکند.
این مجله و تمام شمارههای پیشین آن را میتوان از اینجا به رایگان مطالعه کرد.
Telegram
فصلنامه نقد دینی