♦️در بارهی تمایز "اجتماعی" و "جامعهای": واکنشی به نوشتهی آقای رضا منصوری
✍ حسن محدثیی گیلوایی
۳۰ تیر ۱۴۰۳
آقای رضا منصوری، اندیشهمند محترم و ارجمند، بحثی را در تمایز بین دو صفت اجتماعی و جامعهای مطرح کرده اند که بهنظر میرسد این تمایز درست درک نشده است. social به معنای اجتماعی است و صفتی است که برای تمامیی پدیدههای اجتماعی قابل کاربرد است. اما societal صفتی برای جامعه (society) است که جامعهای یا جامعوی ترجمه میشود. آنچه societal است social هم هست اما آنچه social است الزاما societal نیست.
بهعنوان مثال، تضاد میان زن و شوهر یک تضاد اجتماعی است؛ یعنی social است اما societal نیست و تضاد بین روسیه و اوکراین، تضادی اجتماعی از نوع societal (تضاد بین دو جامعه) است.
صفت social برای پدیدههای اجتماعیی خرد و کلان بهکار میرود ولی societal فقط برای پدیدههایی که مربوط به کل جامعه است، کاربرد دارد. از اینرو، بهنظر میرسد آقای منصوری این تمایز را درست درنیافته اند و درست بهکار نبسته اند.
نهادهای اجتماعی در سطح میانه (بین خرد و کلان) قرار میگیرند. وقتی از نهادهای اجتماعی بحث میکنیم میتوانیم صفت نهادی institutional را بهکار ببریم و نیازی نیست به دنبال واژهی دیگری بگردیم. امور نهادی زیر مجموعهی امور جامعهای هستند.
برای پدیدههایی فراتر از سطح یک جامعه هم میتوانیم از واژهی فراجامعهای supra-societal استفاده کنیم.
🔸لینک نوشتهی آقای رضا منصوری:
https://www.tg-me.com/rmansouri_ir/549
#social
#societal
#رضا_منصوری
@NewHasanMohaddesi
✍ حسن محدثیی گیلوایی
۳۰ تیر ۱۴۰۳
آقای رضا منصوری، اندیشهمند محترم و ارجمند، بحثی را در تمایز بین دو صفت اجتماعی و جامعهای مطرح کرده اند که بهنظر میرسد این تمایز درست درک نشده است. social به معنای اجتماعی است و صفتی است که برای تمامیی پدیدههای اجتماعی قابل کاربرد است. اما societal صفتی برای جامعه (society) است که جامعهای یا جامعوی ترجمه میشود. آنچه societal است social هم هست اما آنچه social است الزاما societal نیست.
بهعنوان مثال، تضاد میان زن و شوهر یک تضاد اجتماعی است؛ یعنی social است اما societal نیست و تضاد بین روسیه و اوکراین، تضادی اجتماعی از نوع societal (تضاد بین دو جامعه) است.
صفت social برای پدیدههای اجتماعیی خرد و کلان بهکار میرود ولی societal فقط برای پدیدههایی که مربوط به کل جامعه است، کاربرد دارد. از اینرو، بهنظر میرسد آقای منصوری این تمایز را درست درنیافته اند و درست بهکار نبسته اند.
نهادهای اجتماعی در سطح میانه (بین خرد و کلان) قرار میگیرند. وقتی از نهادهای اجتماعی بحث میکنیم میتوانیم صفت نهادی institutional را بهکار ببریم و نیازی نیست به دنبال واژهی دیگری بگردیم. امور نهادی زیر مجموعهی امور جامعهای هستند.
برای پدیدههایی فراتر از سطح یک جامعه هم میتوانیم از واژهی فراجامعهای supra-societal استفاده کنیم.
🔸لینک نوشتهی آقای رضا منصوری:
https://www.tg-me.com/rmansouri_ir/549
#social
#societal
#رضا_منصوری
@NewHasanMohaddesi
Forwarded from باشگاه اندیشه
.
مدرسه مطالعات هویت باشگاه اندیشه برگزار میکند:
آیین رونمایی از کتابِ
شریعتی و تفکر معنوی در روزگار سیطرهٔ نیستانگاری
و گفتوگو دربارۀ آن
با حضورِ
دکتر بیژن عبدالکریمی
دکتر سیدجواد میری
دکتر حسن محدثی گیلوایی
دکتر محمدحسن علایی (دانشآموخته جامعهشناسی و نویسنده کتاب)
پنجشنبه ۴ مرداد ۱۴۰۳
ساعت ۱۸
خیابان انقلاب، خیابان وصال شیرازی، کوچه نایبی، پلاک ۲۳، شبستان باشگاه اندیشه
حضور برای عموم آزاد و رایگان است
پخش از صفحه اینستاگرام لایو باشگاه اندیشه
دربارهی نشست را اینجا بخوانید.
#مطالعات_هویت #شریعتی #تفکر_معنوی #علایی #عبدالکریمی #محدثی #میری #باشگاه_اندیشه
@howiatschool
@bashgahandishe
مدرسه مطالعات هویت باشگاه اندیشه برگزار میکند:
آیین رونمایی از کتابِ
شریعتی و تفکر معنوی در روزگار سیطرهٔ نیستانگاری
و گفتوگو دربارۀ آن
با حضورِ
دکتر بیژن عبدالکریمی
دکتر سیدجواد میری
دکتر حسن محدثی گیلوایی
دکتر محمدحسن علایی (دانشآموخته جامعهشناسی و نویسنده کتاب)
پنجشنبه ۴ مرداد ۱۴۰۳
ساعت ۱۸
خیابان انقلاب، خیابان وصال شیرازی، کوچه نایبی، پلاک ۲۳، شبستان باشگاه اندیشه
حضور برای عموم آزاد و رایگان است
پخش از صفحه اینستاگرام لایو باشگاه اندیشه
دربارهی نشست را اینجا بخوانید.
#مطالعات_هویت #شریعتی #تفکر_معنوی #علایی #عبدالکریمی #محدثی #میری #باشگاه_اندیشه
@howiatschool
@bashgahandishe
Forwarded from Akademi (Akademi واحد آموزش/ ثبت نام)
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
♦️کتاب «زن عشق جنایت» منتشر شد.
لینک خرید از سایت: برای خرید مستقیم کلیک کنید
خرید از تلگرام آکادمی: @toakademi
«برای خود من، رنگ و بو و معنای قورمهسبزی با شنیدن یک داستان عوض شد...»
ادامه را اینجا بخوانید:ادامه مطلب
نویسنده: حسن محدثی گیلوایی (با همکاری افسانه صادقی و ساغر عتابی)
ناشر: نشر سحر
تعداد صفحات: ۵۵۶
قیمت: ۴۵۰ هزار تومان
پشتیبانی آکادمی پاسخگوی شماست:
تلگرام: @toAkademi
شبکههای اجتماعی آکادمی:
تلگرام: www.tg-me.com/toAkademi_channel
یوتیوب: https://www.youtube.com/@toAkademi
اینستاگرام: instagram.com/toAkademi
#شوهرکشی
#زن_عشق_جنایت
#جامعهشناسی_برای_مردم
.
لینک خرید از سایت: برای خرید مستقیم کلیک کنید
خرید از تلگرام آکادمی: @toakademi
«برای خود من، رنگ و بو و معنای قورمهسبزی با شنیدن یک داستان عوض شد...»
ادامه را اینجا بخوانید:ادامه مطلب
نویسنده: حسن محدثی گیلوایی (با همکاری افسانه صادقی و ساغر عتابی)
ناشر: نشر سحر
تعداد صفحات: ۵۵۶
قیمت: ۴۵۰ هزار تومان
پشتیبانی آکادمی پاسخگوی شماست:
تلگرام: @toAkademi
شبکههای اجتماعی آکادمی:
تلگرام: www.tg-me.com/toAkademi_channel
یوتیوب: https://www.youtube.com/@toAkademi
اینستاگرام: instagram.com/toAkademi
#شوهرکشی
#زن_عشق_جنایت
#جامعهشناسی_برای_مردم
.
♦️بالاخره امروز به دستام رسید و برای متقاضیان به زودی ارسال میشود.
۳۱ تیر ۱۴۰۳
#خریت
#خریتشناسی
#دو_سه_خروار_خریت
#دو_سه_خروار_کیاست
@NewHasanMohaddesi
۳۱ تیر ۱۴۰۳
#خریت
#خریتشناسی
#دو_سه_خروار_خریت
#دو_سه_خروار_کیاست
@NewHasanMohaddesi
♦️قسمتی که فکر میکردم حتما حذف خواهد شد
✍حسن محدثیی گیلوایی
۱ مرداد ۱۴۰۳
هرگز فکر نمیکردم این قسمت از خریتشناسی اجازهی انتشار پیدا کند. اما با کمال تعجب فقط یک کلمه را تغییر دادند و آن در جملهی زیر بود:
"رفتهرفته میدیدم که حضرت علی مرتب از دست من ناراحت و دلگیر است. سرانجام، او آنقدر از دست من ناراحت و دلگیر شد که من از او متنفر شدم."
گفتند به جای "متنفر" بنویسید ناراحت. البته فکر میکنم توضیحاتی که در پانوشت این قسمت اضافه کردم، کمک کرد که کل این قسمت حذف نشود. ناشر هم (ع)ها رو به متن اضافه کرد تا مشکلی پیش نیاید.
اکنون دعوتتان میکنم متن اصلی را بخوانید تا دریابید چرا انتشار این قسمت از کتاب مهم است. 👇👇👇
#خریت
#خریتشناسی
#دو_سه_خروار_خریت
#دو_سه_خروار_کیاست
@NewHasanMohaddesi
✍حسن محدثیی گیلوایی
۱ مرداد ۱۴۰۳
هرگز فکر نمیکردم این قسمت از خریتشناسی اجازهی انتشار پیدا کند. اما با کمال تعجب فقط یک کلمه را تغییر دادند و آن در جملهی زیر بود:
"رفتهرفته میدیدم که حضرت علی مرتب از دست من ناراحت و دلگیر است. سرانجام، او آنقدر از دست من ناراحت و دلگیر شد که من از او متنفر شدم."
گفتند به جای "متنفر" بنویسید ناراحت. البته فکر میکنم توضیحاتی که در پانوشت این قسمت اضافه کردم، کمک کرد که کل این قسمت حذف نشود. ناشر هم (ع)ها رو به متن اضافه کرد تا مشکلی پیش نیاید.
اکنون دعوتتان میکنم متن اصلی را بخوانید تا دریابید چرا انتشار این قسمت از کتاب مهم است. 👇👇👇
#خریت
#خریتشناسی
#دو_سه_خروار_خریت
#دو_سه_خروار_کیاست
@NewHasanMohaddesi
Forwarded from زیر سقف آسمان
♦️خریت عاطفی؛ خریت منتشر / ۲۱
✍️ حسن محدثیی گیلوایی
۱۱ فروردین ۱۴۰۲
استفاده از ترس مهمترین شیوهی تعلیم و تربیت در خانوادههای ایرانی بوده. ما را از هزار موجود عجیب و غریب میترساندهاند تا این یا آن کار را نکنیم و به این چیز و آن چیز نزدیک نشویم: از آن موجود دزد بچهها که ظهرها پشت درختها کمین میکرد تا ناخبر ما را بگیرد گرفته تا آن غول یا اژدهای بسیار خطرناکی که در ته چاه خانه زندهگی میکرد و ناماش ”خسرو” بود.
هفت هشت ساله بودم که در غروب یک روز بهاری که همه در شالیزار بودند، پدر ام با نان لواش تازه از راه رسید. یکی از آنها را به دست من دادند. داشتم با ولع نان را گاز میزدم که زیبا، سگ دوستداشتنی تمام سیاه ما، دُمزنان به سمتام آمد که نانام را با او قسمت کنم. من که تازه طعم نان تازه را چشیده بودم و نمیخواستم نانام را با او تقسیم کنم، خندهکنان از برابر زیبای بازیگوش مهربان، عقبعقب رفتم و این بازی نان بخواه و نان نده، آنقدر بین من و زیبا تکرار شد و من آنقدر عقبعقب رفتم که از پشت خوردم به دیوارهی چوبی-گلیی چاه و کلهپا شدم و با سر افتادم توی چاه. ظاهراً چند باری توی چاه بالا و پایین رفتم تا اینکه اهالیی خانواده، شوهر عمهای را که اتفاقاً آن روز در خانهی ما کار میکرده و در حال رفتن و دور شدن از خانه بوده با شیون و فریاد صدا کردند که «حسن افتاده توی چاه» و او را آوردند سر چاه. او پاهای خود را بر لبههای اطراف چاه نهاد و سرانجام مرا بالا کشید، در حالی که یکی از کفشهای پلاستیکی را دیگر به پا نداشتم. همان روز آن چاه آب را برای همیشه پر کردند و یک چاه دیگر زدند. آب آشامیدنیی ما بود. کلی آب خورده بودم. مرا کلهپا کردند و پوشاندند و تحویل گرفتند و گفتند: «این عمر اش بهدنیا بوده»!
بعدها وقتی که بزرگتر شدم، پرسیدم من که رفته بودم ته چاه به ملاقات خسرو، غول یا اژدهای چاهی، پس چرا او مرا نگرفت؟ از سفر من به ته چاه فقط یک لنگه کفش پلاستیکی نصیب خسرو شده بود که تازه آنهم مال خواهر ام بود! پس کجا بود این خسروی ترسناک!
تنبیه، شیوهی دوم تعلیم و تربیت بود. در مدرسه چوب و فلک و سیلی بهوفور رایج بود و در خانه تنبیهها اَشکال دیگری هم به خود میگرفت. تنبیهات مادر ام ماهرانهتر بود. وقتی میخواست رفتاری را در ما حذف کند، میگفت: ”دیگر مادر ات نیستم” و تا مدتی با ما حرف نمیزد. این بدترین نوع و اثرگذارترین نوع تنبیه بود، چون ما شدیداً میخواستیم او مادر ما باشد: «دعوا بگیری من مادر ات نیستم، تو آب بپری من مادر ات نیستم، فحاشی کنی من مادر ات نیستم» و الخ. شیوهی تنبیه او محرومسازیی موقت از مهر مادری بوده نه کتک زدن. نمیدانم این شیوه را از کجا آموخته بود. مادر ام اصلاً سواد خواندن و نوشتن نداشت. لابد از دیگران یا از تجربهی مادری این فن را آموخته بود.
وقتی قدری بزرگتر شدیم، استفاده از ”تقوا” هم به دو تای قبلی (ترس و تنبیه) اضافه شد. دائما به ما میگفتند تقوا داشته باشید و محرومیتها را تحمل کنید. ترس از خدا و عذاب جهنم البته سر جایش بود، اما تقوا هم اضافه شده بود. مجسّمهها و الگوهای تقوا را هم به ما شناسانده بودند. مجسّمهی تقوای من حضرت علی بود. فکر میکردم حضرت علی ناظر من است. من دو تا ناظر داشتم: خدا و حضرت علی. هر کاری بدی که به خیال خود ام میکردم، با خود میگفتم الان حضرت علی از دست من ناراحت و دلگیر است. رفتهرفته میدیدم که حضرت علی مرتب از دست من ناراحت و دلگیر است. سرانجام، او آنقدر از دست من ناراحت و دلگیر شد، که من از او متنفّر شدم.
ادامه دارد. 👇👇👇
#خریت
#تقوای_ستیز
#تقوای_پرهیز
#خریتشناسی
#خریت_عاطفی
#زندهگی_نزیسته
@NewHasanMohaddesi
✍️ حسن محدثیی گیلوایی
۱۱ فروردین ۱۴۰۲
استفاده از ترس مهمترین شیوهی تعلیم و تربیت در خانوادههای ایرانی بوده. ما را از هزار موجود عجیب و غریب میترساندهاند تا این یا آن کار را نکنیم و به این چیز و آن چیز نزدیک نشویم: از آن موجود دزد بچهها که ظهرها پشت درختها کمین میکرد تا ناخبر ما را بگیرد گرفته تا آن غول یا اژدهای بسیار خطرناکی که در ته چاه خانه زندهگی میکرد و ناماش ”خسرو” بود.
هفت هشت ساله بودم که در غروب یک روز بهاری که همه در شالیزار بودند، پدر ام با نان لواش تازه از راه رسید. یکی از آنها را به دست من دادند. داشتم با ولع نان را گاز میزدم که زیبا، سگ دوستداشتنی تمام سیاه ما، دُمزنان به سمتام آمد که نانام را با او قسمت کنم. من که تازه طعم نان تازه را چشیده بودم و نمیخواستم نانام را با او تقسیم کنم، خندهکنان از برابر زیبای بازیگوش مهربان، عقبعقب رفتم و این بازی نان بخواه و نان نده، آنقدر بین من و زیبا تکرار شد و من آنقدر عقبعقب رفتم که از پشت خوردم به دیوارهی چوبی-گلیی چاه و کلهپا شدم و با سر افتادم توی چاه. ظاهراً چند باری توی چاه بالا و پایین رفتم تا اینکه اهالیی خانواده، شوهر عمهای را که اتفاقاً آن روز در خانهی ما کار میکرده و در حال رفتن و دور شدن از خانه بوده با شیون و فریاد صدا کردند که «حسن افتاده توی چاه» و او را آوردند سر چاه. او پاهای خود را بر لبههای اطراف چاه نهاد و سرانجام مرا بالا کشید، در حالی که یکی از کفشهای پلاستیکی را دیگر به پا نداشتم. همان روز آن چاه آب را برای همیشه پر کردند و یک چاه دیگر زدند. آب آشامیدنیی ما بود. کلی آب خورده بودم. مرا کلهپا کردند و پوشاندند و تحویل گرفتند و گفتند: «این عمر اش بهدنیا بوده»!
بعدها وقتی که بزرگتر شدم، پرسیدم من که رفته بودم ته چاه به ملاقات خسرو، غول یا اژدهای چاهی، پس چرا او مرا نگرفت؟ از سفر من به ته چاه فقط یک لنگه کفش پلاستیکی نصیب خسرو شده بود که تازه آنهم مال خواهر ام بود! پس کجا بود این خسروی ترسناک!
تنبیه، شیوهی دوم تعلیم و تربیت بود. در مدرسه چوب و فلک و سیلی بهوفور رایج بود و در خانه تنبیهها اَشکال دیگری هم به خود میگرفت. تنبیهات مادر ام ماهرانهتر بود. وقتی میخواست رفتاری را در ما حذف کند، میگفت: ”دیگر مادر ات نیستم” و تا مدتی با ما حرف نمیزد. این بدترین نوع و اثرگذارترین نوع تنبیه بود، چون ما شدیداً میخواستیم او مادر ما باشد: «دعوا بگیری من مادر ات نیستم، تو آب بپری من مادر ات نیستم، فحاشی کنی من مادر ات نیستم» و الخ. شیوهی تنبیه او محرومسازیی موقت از مهر مادری بوده نه کتک زدن. نمیدانم این شیوه را از کجا آموخته بود. مادر ام اصلاً سواد خواندن و نوشتن نداشت. لابد از دیگران یا از تجربهی مادری این فن را آموخته بود.
وقتی قدری بزرگتر شدیم، استفاده از ”تقوا” هم به دو تای قبلی (ترس و تنبیه) اضافه شد. دائما به ما میگفتند تقوا داشته باشید و محرومیتها را تحمل کنید. ترس از خدا و عذاب جهنم البته سر جایش بود، اما تقوا هم اضافه شده بود. مجسّمهها و الگوهای تقوا را هم به ما شناسانده بودند. مجسّمهی تقوای من حضرت علی بود. فکر میکردم حضرت علی ناظر من است. من دو تا ناظر داشتم: خدا و حضرت علی. هر کاری بدی که به خیال خود ام میکردم، با خود میگفتم الان حضرت علی از دست من ناراحت و دلگیر است. رفتهرفته میدیدم که حضرت علی مرتب از دست من ناراحت و دلگیر است. سرانجام، او آنقدر از دست من ناراحت و دلگیر شد، که من از او متنفّر شدم.
ادامه دارد. 👇👇👇
#خریت
#تقوای_ستیز
#تقوای_پرهیز
#خریتشناسی
#خریت_عاطفی
#زندهگی_نزیسته
@NewHasanMohaddesi
Forwarded from زیر سقف آسمان
زمان برد تا بفهمم که نه من مقصر بودم نه حضرت علی. اینها تمام محرومیتها و جاهای خالی را میخواستند با تقوا پر کنند. مثلا من نوجوان پانزده ساله باید تا سی سالهگی (زمان ازدواج ام) تقوا میورزیدم و نیاز جنسی ام را به تعطیلات میفرستادم. نه باید به کسی نگاه میکردم، نه باید به سکس فکر میکردم، و نه هیچ کار دیگری میکردم. هیچ فکر و خیالی نباید به سر ام خطور میکرد، زیرا با تقوا منافات داشت. تقوا جایگزین همهی نداشتنها و جاهای خالی بود و هر روز که بزرگتر میشدم، این جاهای خالی بزرگتر و بزرگتر و عظیمتر میشد و من نیاز به تقوای بزرگتری داشتم. بدین ترتیب، رفتهرفته نخود تقوا بدل شد به کوه تقوا. حضرت علی در نظر من کوه تقوا بود. معلوم است که نخود تقوای من هر روز در برابر کوه تقوای حضرت علی کم میآورد و این کمآوردن مکرر و زیر سؤال بردن دائم خویش، به من رنج شدیدی میداد. کسی که تجربه نکرده نمیتواند بفهمد که چه درد و رنج عظیمی است اگر آدمی خود را بهلحاظ اخلاقی قبول نداشته باشد؛ عظیم، بسیار عظیم.
بعدها که تاریخ اسلام خواندم، دریافتم که این کوه تقوا چند روز بعد از وفات همسر اش (توجه کنید: چند روز، نه چند ماه و نه چند سال)، با دختر خواهر بزرگ او (یعنی با اَمامه دختر ابوالعاص و زینب) ازدواج کرده. فهمیدم که کوه تقوای من بارها ازدواج کرده و کنیز هم داشته (مطابق برخی روایات نه بار ازدواج کرده اند، با زنان آزاد و کنیز). اینگونه بود که دلیل موتورسوزیی خودمان را فهمیدم: تقوای آنها نیروی کمکی داشته، ولی تقوای ما اصلاً هیچ نیروی کمکی نداشته و همه چیز را میخواستیم با تقوای محض پیش ببریم. اینگونه بود که ما یاتاقان چسباندیم. «آری اینچنین بود برادر» و خواهر!
ادامه دارد. 👇👇👇
#تقوای_پرهیز
#خریتشناسی
#خریت_عاطفی
#زندهگی_نزیسته
@NewHasanMohaddesi
بعدها که تاریخ اسلام خواندم، دریافتم که این کوه تقوا چند روز بعد از وفات همسر اش (توجه کنید: چند روز، نه چند ماه و نه چند سال)، با دختر خواهر بزرگ او (یعنی با اَمامه دختر ابوالعاص و زینب) ازدواج کرده. فهمیدم که کوه تقوای من بارها ازدواج کرده و کنیز هم داشته (مطابق برخی روایات نه بار ازدواج کرده اند، با زنان آزاد و کنیز). اینگونه بود که دلیل موتورسوزیی خودمان را فهمیدم: تقوای آنها نیروی کمکی داشته، ولی تقوای ما اصلاً هیچ نیروی کمکی نداشته و همه چیز را میخواستیم با تقوای محض پیش ببریم. اینگونه بود که ما یاتاقان چسباندیم. «آری اینچنین بود برادر» و خواهر!
ادامه دارد. 👇👇👇
#تقوای_پرهیز
#خریتشناسی
#خریت_عاطفی
#زندهگی_نزیسته
@NewHasanMohaddesi
♦️انتشار نقدها و نظرات منتقدان در انتهای کتاب دو سه خروار خریت
✍️حسن محدثیی گیلوایی
۱ مرداد ۱۴۰۳
در زمانی که در بارهی خریتشناسی مینوشتم، مخاطبان محترم نقد و نظرهای مختلفی نوشتند. کوشیدم مهمترینشان را در خود کتاب منعکس کنم. تندترین و تحقیرآمیزترینشان نوشتهی آقای دکتر علایی بود که در قسمت پیوست کتاب منتشر شده تا بماند به یادگار. نوشتهی دکتر منصورنژاد نیز که در دفاع از جناب خر نوشته شده بود، جالب بود و در همین قسمت منتشر شده است. دو یادداشت خواندنی و نکتهسنجانه خانم فیاضی نوشته بودند که در این قسمت منتشر شده است.
اضافه کنم که همهی این مطالب با اجازهی خود این بزرگواران منتشر شده است.
#خریت
#خریتشناسی
#دو_سه_خروار_خریت
#دو_سه_خروار_کیاست
@NewHasanMohaddesi
✍️حسن محدثیی گیلوایی
۱ مرداد ۱۴۰۳
در زمانی که در بارهی خریتشناسی مینوشتم، مخاطبان محترم نقد و نظرهای مختلفی نوشتند. کوشیدم مهمترینشان را در خود کتاب منعکس کنم. تندترین و تحقیرآمیزترینشان نوشتهی آقای دکتر علایی بود که در قسمت پیوست کتاب منتشر شده تا بماند به یادگار. نوشتهی دکتر منصورنژاد نیز که در دفاع از جناب خر نوشته شده بود، جالب بود و در همین قسمت منتشر شده است. دو یادداشت خواندنی و نکتهسنجانه خانم فیاضی نوشته بودند که در این قسمت منتشر شده است.
اضافه کنم که همهی این مطالب با اجازهی خود این بزرگواران منتشر شده است.
#خریت
#خریتشناسی
#دو_سه_خروار_خریت
#دو_سه_خروار_کیاست
@NewHasanMohaddesi
♦️انعکاس نظرات مخاطبان محترم در کتاب
✍حسن محدثیی گیلوایی
۱ مرداد ۱۴۰۳
ویژهگیی خاص کتاب دو سه خروار کیاست از نظر من، زاده شدن و شکل گرفتن آن در پیوند با مخاطبان محترم اش بود. از این رو، سعی کردم تا جاییکه ممکن است، نظرات مخاطبان عزيز در کتاب منعکس و منتشر شود.
از جملهی مواردی که مخاطبان در آن مناقشه و بحث زیادی داشتند، یکی قسمت مربوط به تقوا و دیگری مربوط به داستان دزدی در باغ بود که کوشیدم همهی آنها منتشر شوند. البته برخی موارد به دستور وزارت ارشاد حذف شدند که چارهای نداشتم.
تصویر بالا مربوط است به گفتوگوهایی که بر سر داستان دزدی در باغ در گرفت.
#خریت
#خریتشناسی
#دو_سه_خروار_خریت
#دو_سه_خروار_کیاست
@NewHasanMohaddesi
✍حسن محدثیی گیلوایی
۱ مرداد ۱۴۰۳
ویژهگیی خاص کتاب دو سه خروار کیاست از نظر من، زاده شدن و شکل گرفتن آن در پیوند با مخاطبان محترم اش بود. از این رو، سعی کردم تا جاییکه ممکن است، نظرات مخاطبان عزيز در کتاب منعکس و منتشر شود.
از جملهی مواردی که مخاطبان در آن مناقشه و بحث زیادی داشتند، یکی قسمت مربوط به تقوا و دیگری مربوط به داستان دزدی در باغ بود که کوشیدم همهی آنها منتشر شوند. البته برخی موارد به دستور وزارت ارشاد حذف شدند که چارهای نداشتم.
تصویر بالا مربوط است به گفتوگوهایی که بر سر داستان دزدی در باغ در گرفت.
#خریت
#خریتشناسی
#دو_سه_خروار_خریت
#دو_سه_خروار_کیاست
@NewHasanMohaddesi
♦️انعکاس نظرات مخاطبان محترم در کتاب
۱ مرداد ۱۴۰۳
#خریت
#خریتشناسی
#دو_سه_خروار_خریت
#دو_سه_خروار_کیاست
@NewHasanMohaddesi
۱ مرداد ۱۴۰۳
#خریت
#خریتشناسی
#دو_سه_خروار_خریت
#دو_سه_خروار_کیاست
@NewHasanMohaddesi
♦️انعکاس نظرات مخاطبان محترم در کتاب
۱ مرداد ۱۴۰۳
#خریت
#خریتشناسی
#دو_سه_خروار_خریت
#دو_سه_خروار_کیاست
@NewHasanMohaddesi
۱ مرداد ۱۴۰۳
#خریت
#خریتشناسی
#دو_سه_خروار_خریت
#دو_سه_خروار_کیاست
@NewHasanMohaddesi
Forwarded from Akademi (Akademi واحد آموزش/ ثبت نام)
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
📝 کارگاه روش تحقیق کمی - مقدماتی و پیشرفته ۱ - همراه با آموزش SPSS
👤 دکتر احسان رحمانی خلیلی
استادیار دانشگاه آزاد
🔗 ثبتنام:
۱. از طریق سایت: https://link.toakademi.com/CR030
۲. از طریق تلگرام: @toAkademi
🏛 برگزار کننده: موسسهی فرهنگی و هنری نیک اندیشان زمان
نحوهی برگزاری:
🔹 حضوری / آنلاین
🔹 ظرفیت حضوری: ۲۰ نفر
🔹 ظرفیت آنلاین: نامحدود
🔘 مبلغ کلاس حضوری: ۱,۵۰۰,۰۰۰ تومان
🔘 مبلغ کلاس آنلاین: ۱,۲۰۰,۰۰۰ تومان
✔️امکان پرداخت در ۲ مرحله
🔹 تعداد جلسات: ۵ جلسه ۳ ساعته
🔹 تاریخ شروع: ۱۸ مرداد تا ۱۵ شهریور ۱۴۰۳
🔹 روز برگزاری: پنجشنبهها
🔹 ساعت: ۱۰ تا ۱۳
🔹 کلاس آنلاین: پلتفرم اسکای روم
🔹 آدرس کلاس حضوری: تهران، خیابان کلاهدوز (دولت)، نبش خیابان یارمحمدی، پلاک ۶۸، طبقه ۴، واحد ۱۷
📌 پشتیبانی آکادمی پاسخگوی شماست:
📞 تلفن: 09391796923
💬 تلگرام: @toAkademi
📱 شبکههای اجتماعی آکادمی:
🔹 تلگرام: www.tg-me.com/toAkademi_channel
🔹 یوتیوب: youtube.com/@toAkademi
🔹 اینستاگرام: instagram.com/toAkademi
#روش_تحقیق_کمی #آموزش_Spss #کارگاه_تحقیق_کمی #تحلیل_آماری #پژوهش_کمی #تحلیل_داده #مهارت_آماری #آموزش_تحقیق
👤 دکتر احسان رحمانی خلیلی
استادیار دانشگاه آزاد
🔗 ثبتنام:
۱. از طریق سایت: https://link.toakademi.com/CR030
۲. از طریق تلگرام: @toAkademi
🏛 برگزار کننده: موسسهی فرهنگی و هنری نیک اندیشان زمان
نحوهی برگزاری:
🔹 حضوری / آنلاین
🔹 ظرفیت حضوری: ۲۰ نفر
🔹 ظرفیت آنلاین: نامحدود
🔘 مبلغ کلاس حضوری: ۱,۵۰۰,۰۰۰ تومان
🔘 مبلغ کلاس آنلاین: ۱,۲۰۰,۰۰۰ تومان
✔️امکان پرداخت در ۲ مرحله
🔹 تعداد جلسات: ۵ جلسه ۳ ساعته
🔹 تاریخ شروع: ۱۸ مرداد تا ۱۵ شهریور ۱۴۰۳
🔹 روز برگزاری: پنجشنبهها
🔹 ساعت: ۱۰ تا ۱۳
🔹 کلاس آنلاین: پلتفرم اسکای روم
🔹 آدرس کلاس حضوری: تهران، خیابان کلاهدوز (دولت)، نبش خیابان یارمحمدی، پلاک ۶۸، طبقه ۴، واحد ۱۷
📌 پشتیبانی آکادمی پاسخگوی شماست:
📞 تلفن: 09391796923
💬 تلگرام: @toAkademi
📱 شبکههای اجتماعی آکادمی:
🔹 تلگرام: www.tg-me.com/toAkademi_channel
🔹 یوتیوب: youtube.com/@toAkademi
🔹 اینستاگرام: instagram.com/toAkademi
#روش_تحقیق_کمی #آموزش_Spss #کارگاه_تحقیق_کمی #تحلیل_آماری #پژوهش_کمی #تحلیل_داده #مهارت_آماری #آموزش_تحقیق
Forwarded from شرق
پلمب ساختمان انجمن جامعه شناسی ایران توسط شهرداری تهران
ساختمان انجمن جامعه شناسی ایران توسط شهرداری تهران پلمب شد.
به گزارش خبرنگار شبکه شرق ساختمان انجمن جامعه شناسی ایران امروز توسط شهرداری تهران پلمب شد. به گفته شاهدان وسایل انجمن از ساختمان بیرون آورده شده و یک نگهبان از سوی شهرداری کنار در واحد مستقر شده است. این واحد از سال ۱۳۹۲ در اختیار انجمن جامعه شناسی قرار گرفته بود.
انجمن جامعهشناسان از دهه ۷۰ فعالیت خود را آغاز کرده است. دهها شعبه در شهرستانهای مختلف در سراسر کشور دارد. از ابتدای فعالیتش بیش از ۴ هزار نفر در این انجمن عضویت داشتهاند و در حال حاضر ۵۰۰ جامعهشناس عضو انجمن هستند. به گفته معیدفر عمده فعالیتهای انجمن جامعهشناسی، تمرکز بر حوزه علوم اجتماعی، برگزاری نشستها، تولید مجلات علمی، تخصصی و همایشهایی است که توسط جامعهشناسان و اصحاب علوم اجتماعی در عرصه داخلی و بینالمللی برگزار میشود.
انجمن جامعه شناسی با استناد به قوانین، حکم تخلیه شهرداری را غیرقانونی دانسته بود.
@sharghdaily
sharghdaily.com
ساختمان انجمن جامعه شناسی ایران توسط شهرداری تهران پلمب شد.
به گزارش خبرنگار شبکه شرق ساختمان انجمن جامعه شناسی ایران امروز توسط شهرداری تهران پلمب شد. به گفته شاهدان وسایل انجمن از ساختمان بیرون آورده شده و یک نگهبان از سوی شهرداری کنار در واحد مستقر شده است. این واحد از سال ۱۳۹۲ در اختیار انجمن جامعه شناسی قرار گرفته بود.
انجمن جامعهشناسان از دهه ۷۰ فعالیت خود را آغاز کرده است. دهها شعبه در شهرستانهای مختلف در سراسر کشور دارد. از ابتدای فعالیتش بیش از ۴ هزار نفر در این انجمن عضویت داشتهاند و در حال حاضر ۵۰۰ جامعهشناس عضو انجمن هستند. به گفته معیدفر عمده فعالیتهای انجمن جامعهشناسی، تمرکز بر حوزه علوم اجتماعی، برگزاری نشستها، تولید مجلات علمی، تخصصی و همایشهایی است که توسط جامعهشناسان و اصحاب علوم اجتماعی در عرصه داخلی و بینالمللی برگزار میشود.
انجمن جامعه شناسی با استناد به قوانین، حکم تخلیه شهرداری را غیرقانونی دانسته بود.
@sharghdaily
sharghdaily.com
Forwarded from 🎗آکادمی وفاق؛ رویکردهای جامعه شناختی؛ (Dr Alaei)
♦️در استقبال از بزم رونمایی کتاب!
در این بزم شریف چشم انتظار دیدار دوستان عزیز و اساتید معزز خواهیم نشست؛ به رسم ادب در استقبال از عزیزان چند کلمه ای را در باب سیاه مشق پیش روی که بهانه جمع آمدنمان را فراهم ساخته است محضر همهی دوستان با زبان الکن تقدیم می دارم.
انگیزه ی اولین تولید این به اصطلاح اثر؛ به زمان های دور بر می گردد شاید حتی به پیش از ورود بنده به آکادمی در مقام جویندهدانش؛ و آن به حقیقت چیزی نبوده است جز جستجوی معنای معناها و دیگر هیچ؛ معنایی که امکان زیست معنوی را برای این جویندهی کارنازمودهی آن دوران و کم توفیق امروز فراهم آورد. باری امروز از پس سالیان شاید چیزی قریب به دو دهه این جستجو با نام دکتر علی شریعتی پیوند خویش را حفظ کرده است.
اما از شما چه پنهان این پیوند به ظاهر مستحکم در بازی روزگار دچار فراز و فرود نیز گشته است و گاه این پیوند چندان سست و فرتوت شده است که بیم گسستن آن می رفته است. اما امدادهای "غیبی" هم در کار بوده اند، رجعت دوباره ی با شریعتی بی هیچ لکنت و تکلفی با دکتر بیژن عبدالکریمی ممکن و میسر شد. که البته داستان آن مفصل است.
این سیاه مشق که اعم فصول آن جز مقدمه ی نسبتا طولانی آن همه مستخرج از رساله ی دکتری این جویندهی یک لا قبا بوده است حاصل سیر و سلوک دانشجویی گمکرده راه است که کارش از تحصیل در علم فیزیک در دوره کارشناسی به تلمذ بینش جامعه شناختی در مقاطع بالاتر کشیده است. دو نام دیگر در این طی طریق رشته ی پیوند من را با شریعتی ناگسسته باقی گذاشت عالیجنابان دکتر حسن محدثی و دکتر سیدجواد میری.
نمک نشناسی است از استاد اخلاقمدارم که اسما راهنمای رساله بودند ولی در عمل تکیهگاه و پناه من بوده اند در هفت خوان به اصلاح دفاع از پایاننامه جناب استاد منصور وثوقی که هر کجا هست خدایا بسلامت دارش.
و اما نکات پایانی؛
مقدمه ی پراکنده و نه چندان منقح کار بر می گردد به روزگاران نزدیکتر؛ حتی به ایام پس از دفاع از رساله که مصادف شده است با هنگامه ی وداع این جویندهی ناکام ولی وفادار با معلم نخست دکتر علی شریعتی... و نشستن پای صحبت معلم ثانی، زرتشت پیر، جناب فریدریش نیچه... که اعظم مباحث مقدمه در باب شرح روزگار سیطرهی نیستانگاری را به خویش اختصاص داده است...
ختم کلام بیتی از حضرت حافظ، که محبوب نیچهی عزیز نیز بوده است:
دل خرابی میکند دلدار را آگه کنید
زینهار ای دوستان جان من و جان شما
و اینک؛ چشم انتظار دیدار دوستان هستیم
محمدحسن علایی
۲مرداد ۱۴۰۳
در این بزم شریف چشم انتظار دیدار دوستان عزیز و اساتید معزز خواهیم نشست؛ به رسم ادب در استقبال از عزیزان چند کلمه ای را در باب سیاه مشق پیش روی که بهانه جمع آمدنمان را فراهم ساخته است محضر همهی دوستان با زبان الکن تقدیم می دارم.
انگیزه ی اولین تولید این به اصطلاح اثر؛ به زمان های دور بر می گردد شاید حتی به پیش از ورود بنده به آکادمی در مقام جویندهدانش؛ و آن به حقیقت چیزی نبوده است جز جستجوی معنای معناها و دیگر هیچ؛ معنایی که امکان زیست معنوی را برای این جویندهی کارنازمودهی آن دوران و کم توفیق امروز فراهم آورد. باری امروز از پس سالیان شاید چیزی قریب به دو دهه این جستجو با نام دکتر علی شریعتی پیوند خویش را حفظ کرده است.
اما از شما چه پنهان این پیوند به ظاهر مستحکم در بازی روزگار دچار فراز و فرود نیز گشته است و گاه این پیوند چندان سست و فرتوت شده است که بیم گسستن آن می رفته است. اما امدادهای "غیبی" هم در کار بوده اند، رجعت دوباره ی با شریعتی بی هیچ لکنت و تکلفی با دکتر بیژن عبدالکریمی ممکن و میسر شد. که البته داستان آن مفصل است.
این سیاه مشق که اعم فصول آن جز مقدمه ی نسبتا طولانی آن همه مستخرج از رساله ی دکتری این جویندهی یک لا قبا بوده است حاصل سیر و سلوک دانشجویی گمکرده راه است که کارش از تحصیل در علم فیزیک در دوره کارشناسی به تلمذ بینش جامعه شناختی در مقاطع بالاتر کشیده است. دو نام دیگر در این طی طریق رشته ی پیوند من را با شریعتی ناگسسته باقی گذاشت عالیجنابان دکتر حسن محدثی و دکتر سیدجواد میری.
نمک نشناسی است از استاد اخلاقمدارم که اسما راهنمای رساله بودند ولی در عمل تکیهگاه و پناه من بوده اند در هفت خوان به اصلاح دفاع از پایاننامه جناب استاد منصور وثوقی که هر کجا هست خدایا بسلامت دارش.
و اما نکات پایانی؛
مقدمه ی پراکنده و نه چندان منقح کار بر می گردد به روزگاران نزدیکتر؛ حتی به ایام پس از دفاع از رساله که مصادف شده است با هنگامه ی وداع این جویندهی ناکام ولی وفادار با معلم نخست دکتر علی شریعتی... و نشستن پای صحبت معلم ثانی، زرتشت پیر، جناب فریدریش نیچه... که اعظم مباحث مقدمه در باب شرح روزگار سیطرهی نیستانگاری را به خویش اختصاص داده است...
ختم کلام بیتی از حضرت حافظ، که محبوب نیچهی عزیز نیز بوده است:
دل خرابی میکند دلدار را آگه کنید
زینهار ای دوستان جان من و جان شما
و اینک؛ چشم انتظار دیدار دوستان هستیم
محمدحسن علایی
۲مرداد ۱۴۰۳
Telegram
باشگاه اندیشه
.
مدرسه مطالعات هویت باشگاه اندیشه برگزار میکند:
آیین رونمایی از کتابِ
شریعتی و تفکر معنوی در روزگار سیطرهٔ نیستانگاری
و گفتوگو دربارۀ آن
با حضورِ
دکتر بیژن عبدالکریمی
دکتر سیدجواد میری
دکتر حسن محدثی گیلوایی
دکتر رحیم محمدی
دکتر محمدحسن علایی (دانشآموخته…
مدرسه مطالعات هویت باشگاه اندیشه برگزار میکند:
آیین رونمایی از کتابِ
شریعتی و تفکر معنوی در روزگار سیطرهٔ نیستانگاری
و گفتوگو دربارۀ آن
با حضورِ
دکتر بیژن عبدالکریمی
دکتر سیدجواد میری
دکتر حسن محدثی گیلوایی
دکتر رحیم محمدی
دکتر محمدحسن علایی (دانشآموخته…
Forwarded from آکادمی علوم اجتماعی سپنتا
▶️عنوان کلاس : «استوارت هال: جامعه، فرهنگ، دیسکورس و قدرت سیاسی»
☑️مدرس: دکتر بهزاد باغیدوست
🔻دیسکورسها تنها به معنای مجموعهای از مفاهیم نیستند. آنها خود، «جامعه»اند؛ نیروهایی که زبان، گفتار، هنر و فرهنگ را متاثر و افراد را از طریق معنایی به جهانِ هستی وصل میکنند. نیروهایی که حولِ «سلطه» شکل میگیرند و با وجود این، هنوز راهی برای مواجهه با آنها در دسترس است: «آفرینش دیسکورس تازهای برای مقاومت».
جلسه اول: مارکس و مارکسیسم ارتدکس؛ مفاهیم مرکزی در مارکسیسم سنتی
جلسه دوم: پست-مارکسیسم؛ مفاهیم مرکزی در نظریات استوارت هال
جلسه سوم: استوارت هال؛ زبان، فرهنگ و سیاست؛ به همراه اجرای نمایش «جابهجا» از گروه هنری promptbook؛ نمایشی با الهام از اندیشه استوارت هال.
کارگردان: سحر دانش
بازیگران: پویا کشاورز، علی میرمصطفی، نیروان لواسانی، غزاله کامران، سحر دانش.
🔺توجه:این دوره صرفا حضوری برگزار میشود
🔜شروع از ۲۳ مردادماه
⏱سهشنبهها. ۱۸ تا ۲۰
▪️جهت ثبت نام لطفا با ادمین تماس بگیرید
@Sepanta_academy
📞شماره تماس(۱۰ تا ۲۲)
۰۹۳۳۱۰۸۰۰۴۲
#استوارت_هال #باغی_دوست #گفتمان #کلاس
https://www.tg-me.com/sepantasocialscience
☑️مدرس: دکتر بهزاد باغیدوست
🔻دیسکورسها تنها به معنای مجموعهای از مفاهیم نیستند. آنها خود، «جامعه»اند؛ نیروهایی که زبان، گفتار، هنر و فرهنگ را متاثر و افراد را از طریق معنایی به جهانِ هستی وصل میکنند. نیروهایی که حولِ «سلطه» شکل میگیرند و با وجود این، هنوز راهی برای مواجهه با آنها در دسترس است: «آفرینش دیسکورس تازهای برای مقاومت».
جلسه اول: مارکس و مارکسیسم ارتدکس؛ مفاهیم مرکزی در مارکسیسم سنتی
جلسه دوم: پست-مارکسیسم؛ مفاهیم مرکزی در نظریات استوارت هال
جلسه سوم: استوارت هال؛ زبان، فرهنگ و سیاست؛ به همراه اجرای نمایش «جابهجا» از گروه هنری promptbook؛ نمایشی با الهام از اندیشه استوارت هال.
کارگردان: سحر دانش
بازیگران: پویا کشاورز، علی میرمصطفی، نیروان لواسانی، غزاله کامران، سحر دانش.
🔺توجه:این دوره صرفا حضوری برگزار میشود
🔜شروع از ۲۳ مردادماه
⏱سهشنبهها. ۱۸ تا ۲۰
▪️جهت ثبت نام لطفا با ادمین تماس بگیرید
@Sepanta_academy
📞شماره تماس(۱۰ تا ۲۲)
۰۹۳۳۱۰۸۰۰۴۲
#استوارت_هال #باغی_دوست #گفتمان #کلاس
https://www.tg-me.com/sepantasocialscience
Forwarded from نامههای حوزوی
🔺انتشار کتاب "شریعتشهر"
🔹شریعتشهر روایتی از چهار دهه تلاش روحانیان برای ساخت آرمانشهر شیعی در دوره جمهوری اسلامی است. روایتگر در این کتاب بر اساس آثار ۶۴ نویسنده و کنشگر و بر پایه هفت مساله، سه دوره تحول اندیشه سیاسی در حوزه علمیه قم در دوره جمهوری اسلامی را توصیف و گزارش میکند؛ دوره اول که جدال موافقان و مخالفان حکومت دینی و ایده ولایت فقیه است، دوره دوم منازعات سیاسی حول جمهوریت و اسلامیت است و دوره سوم که متاثر از رخدادهای اواخر دهه هشتاد و دهه نود است زمزمههای گذر از ایده حکومت دینی را روایت میکند.
🔸این کتاب در ۲۸۳ صفحه و در انتشارات نگاه معاصر منتشر شده است.
@namehayehawzavi
🔹شریعتشهر روایتی از چهار دهه تلاش روحانیان برای ساخت آرمانشهر شیعی در دوره جمهوری اسلامی است. روایتگر در این کتاب بر اساس آثار ۶۴ نویسنده و کنشگر و بر پایه هفت مساله، سه دوره تحول اندیشه سیاسی در حوزه علمیه قم در دوره جمهوری اسلامی را توصیف و گزارش میکند؛ دوره اول که جدال موافقان و مخالفان حکومت دینی و ایده ولایت فقیه است، دوره دوم منازعات سیاسی حول جمهوریت و اسلامیت است و دوره سوم که متاثر از رخدادهای اواخر دهه هشتاد و دهه نود است زمزمههای گذر از ایده حکومت دینی را روایت میکند.
🔸این کتاب در ۲۸۳ صفحه و در انتشارات نگاه معاصر منتشر شده است.
@namehayehawzavi
♦️یک همنام اصفهانی
✍حسن محدثیی گیلوایی
۳ مرداد ۱۴۰۳
این تصویر را دوست عزیز و همکار ارجمند ام دکتر طالبیی دارابی امروز برایم ارسال کرده اند. من گویا همنامی داشته ام که در جبهههای جنگ شهید شده اند و اهل استان اصفهان بوده اند. ایشان نیز معلم بوده اند.
با توجه به اینکه در زمان تعیین سجل در ایران، به شغل و پیشهی افراد توجه میکرده اند و به کسانی که خودشان یا پدرشان روحانی بوده اند، نام محدثی (منسوب به کسی که حدیث میگوید) میداده اند، این تشابه اسمی چندان عجیب نیست.
در ایران چند خانواده داریم که نام فامیلیشان محدثی بوده است که نسبتی هم با هم ندارند؛ در آذربایجان، اصفهان، خراسان، خوزستان، و گیلان.
#طالبی_دارابی
#شهید_حسن_محدثی
@NewHasanMohaddesi
✍حسن محدثیی گیلوایی
۳ مرداد ۱۴۰۳
این تصویر را دوست عزیز و همکار ارجمند ام دکتر طالبیی دارابی امروز برایم ارسال کرده اند. من گویا همنامی داشته ام که در جبهههای جنگ شهید شده اند و اهل استان اصفهان بوده اند. ایشان نیز معلم بوده اند.
با توجه به اینکه در زمان تعیین سجل در ایران، به شغل و پیشهی افراد توجه میکرده اند و به کسانی که خودشان یا پدرشان روحانی بوده اند، نام محدثی (منسوب به کسی که حدیث میگوید) میداده اند، این تشابه اسمی چندان عجیب نیست.
در ایران چند خانواده داریم که نام فامیلیشان محدثی بوده است که نسبتی هم با هم ندارند؛ در آذربایجان، اصفهان، خراسان، خوزستان، و گیلان.
#طالبی_دارابی
#شهید_حسن_محدثی
@NewHasanMohaddesi
Forwarded from king life
زن، عشق، جنایت، نوشتهٔ حسن محدثی
آیا ما هستیم که از طریق انتخابهایمان داستان زندگی خود را می نویسیم؟ یا قلم در دست دیگران است و برای مان مینویسند؟ نمی دانم ولی خواندن ادامهٔ متن به ما در یافتن پاسخ کمک می کند.
امیدوارم متخصصین روانشناسی این کتاب را مطالعه و نظرهای خودشان را درباره رخدادها از منظر روانشناسی بیان کنند و ترکیب نظریههای جامعه شناسی و روانشناسی، دیدگاههای نسبتا جامعتری ارائه کند.
آیا ما هستیم که از طریق انتخابهایمان داستان زندگی خود را می نویسیم؟ یا قلم در دست دیگران است و برای مان مینویسند؟ نمی دانم ولی خواندن ادامهٔ متن به ما در یافتن پاسخ کمک می کند.
امیدوارم متخصصین روانشناسی این کتاب را مطالعه و نظرهای خودشان را درباره رخدادها از منظر روانشناسی بیان کنند و ترکیب نظریههای جامعه شناسی و روانشناسی، دیدگاههای نسبتا جامعتری ارائه کند.
♦️زن، عشق، جنایت کتابی حاویی ۵۳ داستان جناییی واقعی (بههمراه نظریهای جامعهشناختی در بارهی شوهرکشی)
۳ مرداد ۱۴۰۳
تصویر: صفحهی اول از فصل نخست کتاب زن، عشق جنایت
#زن_عشق_جنایت
@NewHasanMohaddesi
۳ مرداد ۱۴۰۳
تصویر: صفحهی اول از فصل نخست کتاب زن، عشق جنایت
#زن_عشق_جنایت
@NewHasanMohaddesi
♦️نیهیلیسم و دیگر مسایل وارداتی: نقدی به اندیشههای شریعتی و عبدالکریمی
عنوان سخنرانیی فردایم
۳ مرداد ۱۴۰۳
#علی_شریعتی
#بیژن_عبدالکریمی
#محمدحسن_علایی
@NewHasanMohaddesi
عنوان سخنرانیی فردایم
۳ مرداد ۱۴۰۳
#علی_شریعتی
#بیژن_عبدالکریمی
#محمدحسن_علایی
@NewHasanMohaddesi