Telegram Group Search
33
unknown
📒 #لغات_۵۰۴_درس_۳۳

🔹volunteer
داوطلب، دواطلب شدن؛ داوطلبانه

🔸prejudice
پیشداوری، تعصب، زیان، تبعیض، تحت تاثیرقرار دادن

🔹shrill
گوشخراش، بی امان، سمج

🔸jolly
خوب،عالی، شاد، شنگول

🔹witty
شوخ،بامزه

🔸hinder
مانع شدن، به تاخیر انداختن

🔹lecture
سخنرانی، موعظه، سرزنش

🔸abuse
سوء استفاده،بدرفتاری

🔹mumble
من من کردن، غرغر کردن، زیر لب گفتن

🔸mute
ساکت،خاموش

🔹wad
دسته، لوله؛ لوله کردن،گلوله کردن

🔸retain
نگهداشتن، به حافظه سپردن، در اختیار داشتن


#لغات_۵۰۴_درس_۳۳
#لغات_عمومی
#وزارت_علوم

@psych_language
📒 #متن_۱۲۱_ترجمه

📍Like other innate behaviors, language learning has some critical periods. This is particularly evident when it comes to acquiring the sound system of a new language –learning new phonemes and the rules for combining them.

یادگیری زبان همانند سایر رفتارهای فطری، دوره های حساس خاص خود دارد. این امر وقتی به وضوح نمایان میشود که یادگیری آواهای زبان، یعنی یادگیری واج های تازه و قواعد ترکیب آنها مطرح است.

📍We have already noted that infants less than 1 year old can discriminate among phonemes of any language but lose this ability by the end of their first year, so the first months of life are a critical period.

قبلا گفتیم کودکان پیش از رسیدن به یک سالگی میتوانند واج های همه زبانها را تشخیص دهند ولی این توانایی را در پایان یک سالگی از دست میدهند. بنابرلین نخستین ماه های زندگی دوره حساسی است.

📍More recent research also indicates that there is critical period for learning syntax. The evidence comes from studies of deaf people who know American Sign Language (ASL), which is a full-blown language and not a pantomime system.

بررسی های تازه تر حاکی است که یادگیری نحو نیز دوره ی حساس خاص خود را دارد. شواهد موجود در این زمینه حاصلِ بررسی با افراد ناشنوایی است که زبان علامتی آمریکایی، زبانی تمام عیار، نه صرفا یک پانتومیم بازی، را یاد
گرفته اند.

📍The studies of interest involved adults who had been using ASL for 30 years or more but varied in the age when they had learned the language. Although all the participants were born to hearing parents, some were native signers who were exposed to ASL from birth, others first learned ASL between ages 4 and 6 when they enrolled in a school for the deaf, and still others did not encounter ASL until after they were 12 (their parents had been reluctant to let them learn a sign language rather than a spoken one).

این بررسی ها با بزرگسالانی انجام شد که به مدت ۳۰ سال یا بیشتر به زبان علامتی آمریکایی صحبت کرده بودند، بااین تفاوت که این زبان را در سنین گوناگون فراگرفته بودند. هرچند همه این افراد در خانواده هایی با والدین شنوا زاده شده بودند، اما برای برخی از آنان چون زبان مزبور از همان بدو تولد نمایش داده شده بود، این زبان نوعی زبان مادری محسوب میشد؛ برخی از آنان این زبان را در ۴ تا ۶ سالگی هنگام ثبت نام در مدارس ویژه ناشنوایان فراگرفته بودند و بعضی نیز تا رسیدن به سن دوازده سالگی با زبان مزبور آشنا نشده بودند( والدین شنوا آنان ترجیح داده بودند فرزندانشان به جای زبان علامتی، زبان آوایی معمولی را یادبگیرند).

📍If there is a critical period for learning syntax, the early learners should have shown greater mastery of some aspects of syntax than the later learners, even 30 years after acquisition. This is exactly what the researchers found.

در صورتِ وجود دوره حساس خاصی برای فراگیری نحو، افرادی که یادگیری زبان علامتی را زودتر شروع کرده بودند می بایستی در یادگیری جنبه های نحوی زبان موفق تر باشند حتی بعد از گذشت ۳۰ سال. پژوهشگران نیز درست به‌همین نتیجه رسیدند.


#هیلگارد
#متن_۱۲۱_ترجمه
#متون_روانشناسی_به_انگلیسی
#زبان_تخصصی_روانشناسی
#وزرات_علوم

@psych_language
121
unknown
📒 #لغات_متن_۱۲۱

🔹evident= مشهود، آشکار
🔸discriminate= تشخیص دادن، تبعیض قائل شدن
🔹syntax= ترکیب، نحو
🔸deaf= کر، ناشنوا
🔹reluctant= بی میل، مخالف

@psych_language
34
unknown
📒 #لغات_۵۰۴_درس_۳۴

🔹candidate
نامزد،کاندیدا

🔸precede
مقدم بودن بر، قبل از کسی/ چیزی قرار گرفتن، جلوتر از کسی رفتن

🔹adolescent
نوجوان

🔸coeducational
(مدرسه ی) مختلط

🔹radical
ریشه ای، اساسی، اصلی،تندرو

🔸spontaneous
خود به خود، خودجوش

🔹skim
از روی چیزی گذشتن، نگاه اجمالی انداختن، ورق زدن

🔸vaccinate
واکسن زدن به

🔹untidy
شلخته،نامرتب

🔸utensil
ابزار، وسیله، وسیله ی آشپزخانه

🔹sensitive
حساس، زود رنج

🔸temperate
معتدل،ملایم، خویشتن دار


#لغات_۵۰۴_درس_۳۴
#لغات_عمومی
#وزارت_علوم

@psych_language
📒 #متن_۱۲۲_ترجمه

"Overview of Client-Centered Theory"

"مروری بر نظریه فردمدار راجرز"

📍Although he is best known as the founder of client centered therapy, Carl Rogers developed a humanistic theory of personality that grew out of his experiences as a practicing psychotherapist. Unlike Freud, who was primarily a theorist and sec ondarily a therapist, Rogers was a consummate therapist but only a reluctant theorist.

گرچه کارل راجرز به عنوان بنیان گذار درمان فردمدار شهرت دارد، اما نظریه شخصیت انسان گرایی را به وجود آورد که از تجربیات وی به عنوان روان درمانگر ناشی شد. برخلاف فروید که عمدتا نظریه پرداز و در درجه دوم درمانگر بود، راجرز درمانگر ماهر، اما نظریه پردازی بی میل بود.

📍He was more concerned with helping people than with discovering why they behaved as they did. He was more likely to ask “How can I help this person grow and develop?” than to ponder the question “What caused this person to develop in this manner?”

او بیشتر دوست داشت بپرسد «چگونه میتوانم به این فرد کمک کنم تا رشد کند و پرورش یابد؟»‌ و تمایلی نداشت به این سوال بپردازد که «چه چیزی باعث شده این فرد به این صورت پرورش یابد؟»

📍Like many personality theorists, Rogers built his theory on the scaffold provided by experiences as a therapist. Unlike most of these other theorists, however, he continually called for empirical research.

راجرز مانند شماری از نظریه پردازان شخصیت، نظریه ی خود را برطبق چارچوب تجربیات خود به عنوان درمانگر ساخت. اما برخلاف اغلب این نظریه پردازان، برای تایید نظریه ی شخصیت و‌ روش درمانی خود، همواره به دنبال پژوهش تجربی بود.

📍Even though he formulated a rigorous,internally consistent theory of personality, Rogers did not feel comfortable with the notion of theory. His‌ personal preference was to be a helper of people and not a constructor of theories. To him, theories seemed to make things too cold and external, and he worried that his theory might imply a measure of finality.

بااینکه راجرز نظریه ی شخصیتی را ساخت که دقیق و از لحاظ درونی همسان است، اما از مفهوم نظریه چندان راضی نبود. او ترجیح می داد به افراد کمک کند نه اینکه نظریه پردازی کند. از نظر او، نظریه ها مسایل را خیلی سرد و بیرونی می کنند، و نگران بود که نظریه ی خودش بر مقیاسی از قطعیت دلالت داشته باشد.

#نظریه_های_شخصیت_فیست_راجرز
#متن_۱۲۲_ترجمه
#متون_روانشناسی_به_انگلیسی
#زبان_تخصصی_روانشناسی
#وزرات_علوم

@psych_language
122
unknown
📒 #لغات_متن_۱۲۲

🔹founder= مؤسس،بنیان گذار
🔸primarily= در درجه اول
🔹consummate= کامل، ماهر، به حدکمال
🔸reluctant= بی میل
🔹ponder= تأمل کردن، سنجیدن
🔸scaffold= چهارچوب
🔹rigorous= سختگیرانه، خیلی دقیق
🔸internally= درونی
🔹consistent= سازگاری، همسانی
🔸constructor= سازنده
🔹external= بیرونی
🔸imply= دلالت، اشاره داشتن
🔹finality= قطعیت

@psych_language
35
unknown
📒 #لغات_۵۰۴_درس_۳۵

🔹vague
مبهم،کنگ

🔸elevate
بلند کردن، بالا بردن، ارتقا دادن،

🔹lottery
بخت آزمایی، قرعه کشی

🔸finance
تامین مالی/ بودجه، دارایی

🔹obtain
به دست آوردن، کسب کردن،معمول بودن

🔸cinema
سینما

🔹event
رویداد،واقعه، حادثه،مسابقه

🔸discard
دور انداختن، کنار گذاشتن

🔹soar
در هوا اوج گرفتن، بالا رفتن

🔸subsequent
بعدی، پس از ، به دنبال

🔹relate
ربط دادن، گفتن، نقل کردن

🔸stationary
ثابت، ساکن


#لغات_۵۰۴_درس_۳۵
#لغات_عمومی
#وزارت_علوم

@psych_language
📒 #متن_۱۲۳_ترجمه

📍Although Rogers’ concept of humanity remained basically unchanged from the early 1940s until his death in 1987, his therapy and theory underwent several changes in name.

گرچه برداشت راجرز از انسان از اوایل دهه ی ۱۹۴۰ تا زمان مرگ او در سال ۱۹۸۷ تغییر اساسی نکرد، اما نامِ نظریه و درمان او چندین بار تغییر یافت.

📍During the early years, his approach was known as “nondirective,” an unfortunate term that remained associated with his name for far too long. Later, his approach was variously termed “client centered,” “person-centered,” “student-centered,” “group centered,” and “person to person.”

در سال های اولیه، رویکرد او به «بی رهنمود» معروف بود، اصطلاحِ بدفرجامیِ که برای مدت طولانی همراه با نام او ماند. بعدا رویکرد او به اسامی مختلفِ «درمانجو مدار»، «فردمدار»، «دانشجومدار»، «گروه مدار» و «فرد به فرد» نامیده شد.

📍We use the label client centered in reference to Rogers’ therapy and the more inclusive term person centered to refer to Rogerian personality theory.

ما هنگام اشاره به درمان راجرز از نام درمانجو مدار و در اشاره به نظریه ی شخصیت او از اصطلاح فردمدار استفاده میکنیم.

📍In Chapter 1, we said that clearly formulated theories often are stated in an if-then framework. Of all the theories in this book, Rogers’ person centered theory comes closest to meeting this standard. An example of an if-then construction is: If certain conditions exist, then a process will occur; if this process occurs, then certain outcomes can be expected.

در فصل یک گفتیم نظریه هایی که به روشنی تدوین شده اند،اغلب در قالب «اگر- در این صورت» بیان شده اند. از بین تمام نظریه هایی که در این کتاب عنوان شده اند، نظریه ی فردمدار راجرز به برآورده کردن این معیار، از همه نزدیک تر است. این نمونه ای از ساختارِ «اگر- در این صورت» است: اگر شرایط خاصی وجود داشته باشد، در این صورت فرایندی روی خواهد داد؛ اگر این فرایند روی دهد، در این صورت، نتایجی را میتوان انتظار داشت.

📍A more specific example is found in therapy: If the therapist is congruent and communicates unconditional positive regard and accurate empathy to the client, then therapeutic change will occur; if therapeutic change occurs, then the client will experience more self acceptance, greater trust of self, and so on.

نمونه ی مشخص تر در درمان یافت میشود: اگر درمانگر همخوان باشد و توجه مثبت نامشروط و همدلی واقعی را به درمانجو انتقال دهد، در این صورت تغییر درمانی روی خواهد داد؛ اگر تغییر درمانی روی دهد، در این صورت، درمانجو خودپذیری بیشتر، اعتماد بیشتر به خود و غیره را تجربه خواهد کرد.

#نظریه_های_شخصیت_فیست_راجرز
#متن_۱۲۳_ترجمه
#متون_روانشناسی_به_انگلیسی
#زبان_تخصصی_روانشناسی
#وزرات_علوم

@psych_language
123
unknown
📒 #لغات_متن_۱۲۳

🔹underwent= دستخوش شدن،متحمل چیزی شدن
🔸nondirective= غیرمستقیم
🔹variously= تنوع
🔸inclusive= شامل
🔹construction= ساختار، سازه
🔸condition= شرایط، شرط، وضعیت
🔹outcome= نتیجه، پیامد
🔸specific= خاص، مشخص
🔹congruent= موافق، هماهنگ، متجانس
🔸empathy= همدلی

@psych_language
36
unknown
📒 #لغات_۵۰۴_درس_۳۶

🔹prompt
فوری،سریع، خوش قول، باعث شدن، یاد آوری کردن

🔸hasty
عجول، عجولانه

🔹scorch
روی چیزی را سوزاندن، خشکاندن،با انتقاد سخت کسی را آزردن

🔸tempest
طوفان

🔹sooth
آرام کردن،تسکین دادن

🔸sympathetic
دلسوزانه، همدل، همفکر، موافق

🔹redeem
باز خریدن، باز پس گرفتن، از گرو در آوردن، جبران کردن

🔸resume
ادامه دادن، دوباره بدست آوردن

🔹harmony
هم آهنگی، همسازی، سازگاری، توافق

🔸refrain
خودداری کردن از

🔹illegal
غیرقانونی، غیرمجاز، نامشروع

🔸narcotic
ماده مخدر، نعشه آور


#لغات_۵۰۴_درس_۳۶
#لغات_عمومی
#وزارت_علوم

@psych_language
📒 #متن_۱۲۴_ترجمه

📍What are the basic assumptions of person centered theory? Rogers postulated two broad assumptions—the formative tendency and the actualizing tendency.

فرض های اساسی نظریه ی فردمدار چیستند؟ راجرز دو فرض کلی را مطرح کرد: گرایش تکوینی و گرایش شکوفا شدن.

📍Rogers believed that there is a tendency for all matter, both organic and inorganic, to evolve from simpler to more complex forms. For the entire universe, a creative process, rather than a disintegrative one, is in operation. Rogers called this process the formative tendency and pointed to many examples from nature.

راجرز معتقد بود که در تمام ماده ها، ارگانیک و غیرارگانیک، گرایشی به سمت تکامل یافتن از شکل ساده به شکل پیچیده وجود دارد. در کل جهان، فرایندی آفریننده به جای فرایند متلاشی کننده جریان دارد. راجرز این فرایند را گرایش تکوینی نامید و به نمونه های متعددی در طبیعت اشاره کرد.

📍For instance, complex galaxies of stars form from a less well-organized mass; crystals such as snowflakes emerge from formless vapor; complex organisms develop from single cells; and human consciousness evolves from a primitive unconsciousness to a highly organized awareness.

برای مثال،کهکشان های پیچیده ی ستارگان، از توده ی نه چندان سازمان یافته تشکیل میشوند؛ کریستال هایی مانند دانه برف، از بخار بدون شکل ایجاد میشوند؛ ارگانیزم های پیچیده، از سلول های تکی به وجود می آیند؛ و هوشیاری انسان از ناهوشیاری ابتدایی به آگاهی بسیار سازمان یافته تکامل می یابد.


#نظریه_های_شخصیت_فیست_راجرز
#متن_۱۲۴_ترجمه
#متون_روانشناسی_به_انگلیسی
#زبان_تخصصی_روانشناسی
#وزرات_علوم

@psych_language
124
unknown
📒 #لغات_متن_۱۲۴

🔹assumption= فرض
🔸postulate= فرض
🔹tendency= گرایش
🔸evolve= تکامل یافتن
🔹disintegrative= متلاشی کننده
🔸galaxy= کهکشان
🔹vapor= بخار

@psych_language
37
unknown
📒 #لغات_۵۰۴_درس_۳۷

🔹heir
وارث

🔸majestic
باعظمت، شاهانه

🔹dwindle
کاهش یافتن،تضعیف شدن

🔸surplus
مازاد، اضافی

🔹traitor
خائن

🔸deliberate
سنجیدن، تعمق کردن، عمدی،حساب شده، آگاهانه، آرام

🔹vandal
خرابکار

🔸drought
خشکسالی

🔹abide
اطاعت کردن، وفادار ماندن، تحمل کردن

🔸unify
متحد کردن، یکسان کردن، یکنواخت کردن

🔹summit
قله، نوک، اوج

🔸heed
گوش دادن، توجه کردن؛ دقت، توجه


#لغات_۵۰۴_درس_۳۷
#لغات_عمومی
#وزارت_علوم

@psych_language
📒 #متن_۱۲۵_ترجمه

📍the actualizing tendency, or the tendency within all humans (and other animals and plants) to move toward comple tion or fulfillment of potentials .

گرایش شکوفا شدن، گرایش پیشروی به سمت کمال و تحقق بخشیدن به استعدادها در درون تمام انسان ها( و حیوانات و گیاهان دیگر) است.

📍This tendency is the only motive people possess. The need to satisfy one’s hunger drive, to express deep emotions when they are felt, and to accept one’s self are all examples of the single motive of actualization.

این گرایش، تنها انگیزه ای است که انسان ها از آن برخوردارند. نیاز به ارضای سایق گرسنگی، ابراز هیجانات عمیق هنگامی که احساس شده اند، و پذیرفتن خودِ خویشتن، همگی نمونه هایی از انگیزه واحد برای شکوفا شدن هستند.

📍Because each person operates as one complete organism, actualization involves the whole person physiological and intellectual, rational and emotional, conscious and unconscious.

چون هر فردی به صورت یک ارگانیزم کامل عمل میکند، شکوفا شدن،کل فرد را شامل میشود_ فیزیولوژیکی و عقلانی، منطقی و هیجانی، هوشیار و ناهوشیار.

📍Tendencies to maintain and to enhance the organism are subsumed within the actualizing tendency. The need for maintenance is similar to the lower steps on Maslow’s hierarchy of needs . It includes such basic needs as food, air, and safety; but it also includes the tendency to resist change and to seek the status quo.

گرایش به نگهداری و بهبود بخشیدن ارگانیزم، جزئی از گرایش شکوفا شدن هستند. نیاز به نگهداری شبیه پله های پایین تر در سلسله مراتب نیازهای مزلو است. نگهداری، نیازهای اساسی مانند غذا، هوا، و ایمنی را شامل میشود؛ اما گرایش مقاومت در برابر تغییر و جستجوی وضع موجود را نیز در بر میگیرد.

📍The conservative nature of maintenance needs is expressed in people’s desire to protect their current, comfortable self-concept. People fight against new ideas; they distort experiences that do not quite fit; they find change painful and growth frightening.

ماهیت محافظه کار نیازهای نگهداری، در تمایل افراد به محافظت از خودپنداره ی کنونی و راحت آنها، آشکار میشود. افراد با عقاید تازه مبارزه میکنند؛ آنها تجربیاتی را که‌کاملا مناسب نیستند تحریف میکنند؛ تغییر را دردناک و رشد را ترسناک میبینند.

#نظریه_های_شخصیت_فیست_راجرز
#متن_۱۲۵_ترجمه
#متون_روانشناسی_به_انگلیسی
#زبان_تخصصی_روانشناسی
#وزرات_علوم

@psych_language
125
unknown
📒 #لغات_متن_۱۲۵

🔹fulfillment= تحقق، تکمیل، انجام
🔸drive= سایق
🔹physiological= فیزیولوژیکی
🔸rational= منطقی، عقلانی
🔹maintenance= نگهداری
🔸safety= امنیت
🔹resist= مقاومت کردن
🔸status= وضعیت
🔹quo= موجود
🔸conservative= محافظه کار
🔹distort= تحریف کردن
🔸painful= دردناک
🔹frightening= ترسناک

@psych_language
38
unknown
📒 #لغات_۵۰۴_درس_۳۸

🔹biography
زندگی نامه

🔸drench
خیس کردن

🔹swarm
گروه، ازدحام، هجوم بردن

🔸wobble
تلوتلو خوردن، لرزیدن

🔹tumult
غوغا، جنجال، آشفتگی

🔸kneel
زانو زدن

🔹dejected
ناامید، غمگین

🔸obedient
مطیع

🔹recede
عقب رفتن، فروکش کردن، دور شدن،کاهش یافتن

🔸tyrant
دیکتاتور، آدم زورگو، ستمکار

🔹charity
نیکوکاری، گذشت،موسسه خیریه

🔸verdict
رای، حکم، نظر


#لغات_۵۰۴_درس_۳۸
#لغات_عمومی
#وزارت_علوم

@psych_language
📒 #متن_۱۲۶_ترجمه

📍Even though people have a strong desire to maintain the status quo, they are willing to learn and to change. This need to become more, to develop, and to achieve growth is called enhancement.

بااینکه افراد تمایل نیرومندی به نگهداری وضع موجود دارند، میخواهند یاد بگیرند و تغییر کنند. این نیاز به بیشتر شدن و‌رد کردن، بهبود نامیده میشود.

📍The need for enhancing the self is seen in people’s willingness to learn things that are not immediately rewarding. Other than enhancement, what motivates a child to walk?Crawling can satisfy the need for mobility, whereas walking is associated with falling and with pain.

نیاز بهبود بخشیدن به خود، در تمایل افراد به یادگرفتن چیزهایی که فورا ارضا کننده نیستند، دیده میشود. غیر از بهبود، چه چیزی کودک را برای راه رفتن برانگیخته میکند؟ سینه خیز رفتن میتواند نیاز به تحرک را ارضا کند، در حالی که راه رفتن، زمین خوردن و درد کشیدن به همراه دارد.

📍Rogers’ position is that people are willing to face threat and pain because of a biologically based tendency for the organism to fulfill its basic nature. Enhancement needs are expressed in a variety of forms, including curiosity, playfulness, self-exploration, friendship, and confidence that one can achieve psychological growth.

موضع راجرز این است که به خاطر گرایش زیستی ارگانیزم به تحقق بخشیدنِ ماهیت اساسی خویش، افراد دوست دارند با تهدید و درد مواجه شوند. نیازهای بهبود به شیوه های مختلف، از جمله کنجکاوی، بازیگوشی، کاوشگری، دوستی و اطمینان از اینکه فرد میتواند به رشد روانی دست یابد، آشکار میشوند.

📍People have within themselves the creative power to solve problems, to alter their self-concepts, and to become increasingly self-directed. Individuals perceive their experiences as reality, and they know their reality better than anyone else. They do not need to be directed, controlled, exhorted, or manip ulated in order to spur them toward actualization.

افراد از نیروی خلاق برای حل کردن مسایل، تغییر دادن خودپنداره ی خویش و خودفرمان شدن بیشتر برخوردارند. افراد تجربیات خود را به صورت واقعیت برداشت میکنند و واقعیت خود را بهتر از هر فرد دیگری میدانند. آنها نیاز ندارند هدایت، کنترل، ترغیب یا دستکاری شوند تا به سمت شکوفایی پیش بروند.

#نظریه_های_شخصیت_فیست_راجرز
#متن_۱۲۶_ترجمه
#متون_روانشناسی_به_انگلیسی
#زبان_تخصصی_روانشناسی
#وزرات_علوم

@psych_language
126
unknown
📒 #لغات_متن_۱۲۶

🔹status= وضع،وضعیت
🔸quo= موجود
🔹willing= مایل بودن، مایل
🔸immediately= بلافاصله، مستقیما
🔹crawling= خزیدن، سینه خیز رفتن
🔸satisfy= راضی کردن، اقناع شدن
🔹mobility= تحرک، پویایی
🔸fulfill= انجام دادن،تکمیل کردن، برآوردن
🔹variety= تنوع، گوناگونی
🔸curiosity= کنجکاوی
🔹playfulness= بازیگوشی
🔸exploration= اکتشاف، شناسایی
🔹confidence= اطمینان، اعتماد، صمیمیت
🔸exhorted= نصیحت، ترغیب
🔹spur= تحریک کردن

@psych_language
39
unknown
📒 #لغات_۵۰۴_درس_۳۹

🔹unearth
کشف کردن، برملا کردن

🔸depart
رفتن، منحرف شدن، دور شدن، تغییر دادن، مردن

🔹coincide
منطبق بودن بر، سازگار بودن

🔸cancel
لغو کردن

🔹debtor
بدهکار

🔸legible
خوانا

🔹placard
پلاکارد، پوستر

🔸contagious
واگیر،مسری

🔹clergy
روحانیون، کشیشان

🔸customary
مرسوم،معمول، همیشگی

🔹transparent
شفاف، واضح، آشکار

🔸scald
سوزاندن، تمیز کردن، ضدعفونی کردن، سوختگی


#لغات_۵۰۴_درس_۳۹
#لغات_عمومی
#وزارت_علوم

@psych_language
📒 #متن_۱۲۷_ترجمه

📍The actualization tendency is not limited to humans. Other animals and even plants have an inherent tendency to grow toward reaching their genetic potential— provided certain conditions are present.

گرایش شکوفا شدن به انسان ها محدود نمیشود. حیوانات دیگر و حتی گیاهان، گرایش فطری به سمت رشد کردن و رسیدن به استعداد ژنتیکی خود دارند_ به شرط اینکه شرایط خاصی وجود داشته باشد.

📍For example, in order for a bell pepper plant to reach its full productive potential, it must have water, sunlight, and a nutrient soil. Similarly, a human’s actualization tendency is realized only under certain conditions.

بعنوان مثال، برای اینکه گیاه فلفل به استعداد کامل خود برسد،باید آب، آفتاب و خاک مقوی داشته باشد. گرایش شکوفا شدن انسان نیز فقط تحت شرایط خاص تحقق می یابد.

📍Specifically, people must be involved in a relationship with a partner who is congruent, or authentic, and who demonstrates empathy and unconditional positive regard. Rogers emphasized that having a partner who possesses these three qualities does not cause people to move toward constructive personal change. It does, however, permit them to actualize their innate tendency toward self fulfillment.

به بیان دقیق تر، افراد باید با فردی رابطه داشته باشند که همخوان یا اصیل باشد و همدلی و توجه مثبت نامشروط نشان دهد. راجرز تاکید کرد که داشتن فردی که از این سه ویژگی برخوردار باشد باعث نمیشود که افراد به سمت تغییر شخصی سازنده پیش بروند، اما به آنها امکان میدهد تا گرایش فطری خود را به شکوفا کردن خویش، تحقق بخشند.


📍Rogers contended that whenever congruence, unconditional positive regard, and empathy are present in a relationship, psychological growth will invariably occur. For this reason, he regarded these three conditions as both necessary and sufficient conditions for becoming a fully functioning or self-actualizing person. Although people share the actualizing tendency with plants and other animals, only humans have a concept of self and thus a potential for self actualization.

راجرز معتقد بود که چناچه همخوانی، توجه مثبت نامشروط و همدلی در یک رابطه وجود داشته باشند، رشد روانی همواره روی خواهد داد. به همین دلیل، او این سه شرط را برای فرد خودشکوفا شدن، لازم و کافی میدانست. گرچه انسان ها با گیاهان و حیوانات در گرایش شکوفا شدن سهیم هستند، اما فقط انسان ها خودپنداره دارند و بنابراین، از استعداد خودشکوفایی برخوردارند.

#نظریه_های_شخصیت_فیست_راجرز
#متن_۱۲۷_ترجمه
#متون_روانشناسی_به_انگلیسی
#زبان_تخصصی_روانشناسی
#وزرات_علوم

@psych_language
2025/07/06 03:08:20
Back to Top
HTML Embed Code: