Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
«اولئانا»، بحثبرانگیزترین و چهبسا مهمترین نمایشنامۀ دیوید ممت است. نمایشنامه بیش از هر چیز به دلیل درونمایۀ سیاسی و پرداختن به مسائلی نظیر قدرت، فمینسیم، حقانیت سیاسی و آموزش آکادمیک مشهور است و تقریباً اجرای آن در همه جای دنیا، همیشه با مناقشات و حواشی فراوانی همراه بوده است.
ممت در همۀ مصاحبههایش در مورد «اولئانا» تأکید کرده است که «هر دو شخصیت زن و مرد چیزی را می گویند که در تمام لحظات درست است؛ بااینهمه در پایان نمایشنامه آن دو همدیگر را لتوپار میکنند.»
(اولئانا، دیوید ممت، ترجمۀ علیاکبر علیزاد)
ویدیو: از فیلم اولئانا (۱۹۹۴)، ساختۀ دیوید ممت
ممت در همۀ مصاحبههایش در مورد «اولئانا» تأکید کرده است که «هر دو شخصیت زن و مرد چیزی را می گویند که در تمام لحظات درست است؛ بااینهمه در پایان نمایشنامه آن دو همدیگر را لتوپار میکنند.»
(اولئانا، دیوید ممت، ترجمۀ علیاکبر علیزاد)
ویدیو: از فیلم اولئانا (۱۹۹۴)، ساختۀ دیوید ممت
اصطلاح «خلط واقعیت» یا «گسلایت» [در لغت به معنای چراغ گازی] برگرفته از نمایشنامهای به همین نام است که در سال ۱۹۳۸ نوشته شده. این نمایشنامه مردی را به تصویر میکشد که سعی دارد کاری کند زنش قانع شود دیوانه شده. برای انجام این کار مرد اتفاقاتی ساختگی را ترتیب میدهد —صدای پا از زیرشیروانی یا روشن و خاموش شدن چراغهای گازی— و خودش انکار میکند که چنین اتفاقاتی در حال وقوعاند تا زن باورش شود این چیزها به خیالش میرسند. اصطلاح «گسلایت» برای توصیف الگوهایی رفتار به کار میرود که در آن فرد با هدف تسلط بر طرف مقابل طوری رفتار میکند که او به برداشت خودش از واقعیت شک کند.
اغلب فکر میکنیم خلط واقعیت فقط در روابط عاطفی اتفاق میافتد، اما این پدیده هم در محیط کار عاملی اثرگذار است و هم عرصۀ سیاست.
(فاصلهها: راز همدلی چیست؟، هایدی ال. مایبام، ترجمۀ اسد ناصحی)
اغلب فکر میکنیم خلط واقعیت فقط در روابط عاطفی اتفاق میافتد، اما این پدیده هم در محیط کار عاملی اثرگذار است و هم عرصۀ سیاست.
(فاصلهها: راز همدلی چیست؟، هایدی ال. مایبام، ترجمۀ اسد ناصحی)
«قرنها بگذشت» داستان بلندی است که شمیم بهار در سال ۱۳۹۹ به رشتۀ تحریر درآورده است. کتاب داستان مرد و زنی است که در روزهای پرتلاطم آخرین سال این قرن و در «زمانهی همهگیری» تهران را برای همیشه ترک میکنند و راهی شهر دیگری میشوند.
«سرمای گل زرد» تکمیلکنندۀ سه داستان عاشقانۀ جدید شمیم بهار است و گفتوگوی زن و مردی را با یکدیگر دنبال میکند: زن اهل اجراست و مرد اهل تئوری. و ما را درگیر بحث همیشگی تئاتر میکنند که اعتبار به اجراست یا به متن؟
«سرمای گل زرد» تکمیلکنندۀ سه داستان عاشقانۀ جدید شمیم بهار است و گفتوگوی زن و مردی را با یکدیگر دنبال میکند: زن اهل اجراست و مرد اهل تئوری. و ما را درگیر بحث همیشگی تئاتر میکنند که اعتبار به اجراست یا به متن؟
مواظب باشین، اونجا که ایمانْ خونریزی به همراه داره، به هیچ ایمانی پایبند نباشین. قانون و شرعی که آدم رو به ایثار و فدای جان بکشونه، قانون و شرع نادرستیه. زندگی، زندگی گرانبهاترین هدیۀ خداونده؛ هیچ اصلی، هرقدر با جلال و جبروت، نمیتونه گرفتن جان رو توجیه کنه.
(بوتۀ آزمایش، آرتور میلر، ترجمۀ حسن ملکی)
(بوتۀ آزمایش، آرتور میلر، ترجمۀ حسن ملکی)
میتوان گفت ما تحقیر میشویم وقتی که به دست خودمان سپرده میشویم یا به دست کسانی سپرده میشویم که اهمیتی به حال ما نمیدهند؛ افرادی که نیاز دارند ما را بیپناه ببینند، کسانی که احتیاج دارند ما را تحقیرشده ببینند. افرادی که وقتی خودمان را به آنها وامینهیم، ما را ترک میکنند.
فیلیپس در کتاب محبوب و دیدهشدۀ «حسرت: در ستایش زندگی نازیسته» بیان میدارد که اگر بتوانیم سرخوردگیها و حسرتهایمان را سرنخی فرض کنیم برای پیدا کردن آنچه واقعاً میخواهیم، آنوقت است که رضایتمندی میتواند به شکل غیرمنتظرهای محقق شود. به عبارتی، آرزوی داشتن یک زندگی بدون حسرت و سرخوردگی مثل این است که زندگیای بدون میل و تحقق امیالمان را طلب کنیم؛ فقط لازم است بدانیم که باید با این حسرتها چه بکنیم.
(حسرت، آدام فیلیپس، ترجمهٔ میثم سامانپور)
فیلیپس در کتاب محبوب و دیدهشدۀ «حسرت: در ستایش زندگی نازیسته» بیان میدارد که اگر بتوانیم سرخوردگیها و حسرتهایمان را سرنخی فرض کنیم برای پیدا کردن آنچه واقعاً میخواهیم، آنوقت است که رضایتمندی میتواند به شکل غیرمنتظرهای محقق شود. به عبارتی، آرزوی داشتن یک زندگی بدون حسرت و سرخوردگی مثل این است که زندگیای بدون میل و تحقق امیالمان را طلب کنیم؛ فقط لازم است بدانیم که باید با این حسرتها چه بکنیم.
(حسرت، آدام فیلیپس، ترجمهٔ میثم سامانپور)
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
نمایشنامۀ «بوتۀ آزمایش» روایتی است از وقایع تاریخی مربوط به تعقیب و محاکمۀ جادوگران در سیلم ماساچوست طی قرن هفدهم. این نمایشنامه بر اساس اتفاقات و شخصیتهای واقعی تصویری زنده و درعینحال دردناک از جامعهای پریشان و عنانگسیخته به نمایش میگذارد.
ویدیو: اجرایی از نمایشنامۀ بوتۀ آزمایش نوشتۀ آرتور میلر
ویدیو: اجرایی از نمایشنامۀ بوتۀ آزمایش نوشتۀ آرتور میلر
به من میگفت: تو هم برای خودت درختی داری، حلقهای داری و پلاکی. به دنیا که آمدی، خودم حلقه و پلاکت را ساختم. وقتی بچهای به دنیا میآید، من سریع دست به کار میشوم و حلقه و پلاکش را میسازم. مبادا به کسی بگویی که این حرفها را از من شنیدهای. همۀ ما برای خودمان حلقهای، پلاکی و درختی داریم. (از متن رمان)
جهانِ «مرگ به وقت بهار» در دهکدهای میگذرد که روی رودخانه بنا شده است، اهالیاش گوشت اسب میخورند، مردههایشان را در تنۀ درخت دفن میکنند و...
(مرگ به وقت بهار، مرسه رودوردا، ترجمۀ نیلی انصار)
نقاشیها: از دیوید هاکنی
جهانِ «مرگ به وقت بهار» در دهکدهای میگذرد که روی رودخانه بنا شده است، اهالیاش گوشت اسب میخورند، مردههایشان را در تنۀ درخت دفن میکنند و...
(مرگ به وقت بهار، مرسه رودوردا، ترجمۀ نیلی انصار)
نقاشیها: از دیوید هاکنی
Forwarded from مرکز فرهنگی شهرکتاب
ای. ال. دکتروف، «مغز اندرو»، ترجمهٔ محمدرضا ترکتتاری، تهران، نشر بیدگل، ۱۴۰۳، ۲۳۲ص.
امید طبیبزاده
این رمان (۲۰۱۴) آخرین اثر ای. ال. دکتروف (۱۹۳۱-۲۰۱۵) نویسندهٔ صاحبنام آمریکایی است. باراک اوباما، رئیسجمهور اسبق آمریکا (۲۰۰۹-۲۰۱۷)، پس از مرگ دکتروف، وی را یکی از برجستهترین رماننویسان آمریکا نامید، و شاید این تعریف تا حدی هم به تصویر بهشدت هجوآمیزی مربوط شود که دکتروف در همین رمان از جرج دبلیو بوش، رئیس جمهور پیش از اوباما (۲۰۰۱-۲۰۰۹) ترسیم کرده است- قطعاً هیچکس بهاندازهٔ اوباما از عمق حماقت رئیسجمهور مخبطی چون بوش و فجایعی که به بار آورده بود مطلع نبوده است!
باری این رمان که شرح گفتگوی قهرمان آشفتهحال داستان با پزشک معالج روانکاوش است، به قول ماریو بارگاس یوسا، آنجا که درباره آثار فاکنر سخن میگوید، زحمت اندیشیدن را بر خوانندهاش تحمیل میکند. البته مصاحبهٔ نسبتاً مفصل خبرنگاری با دکتروف دربارهٔ این رمان که متن ترجمهشدهٔ آن در پایان همین کتاب آمده، میتواند یاریرسان خواننده در یافتن سرنخهای لازم برای درک این اثر خواندنی و زیبا باشد.
نویسنده در این رمان روایت خطی را کنار گذاشته و درعوض، بهشیوهٔ نویسندگان پستمدرن، از تصاویری ازهمگسیخته (fragmented) بهره برده که بارها و هربار بهطریقی نسبتاً متفاوت به آنها باز میگردد. رمان دارای لایههای متعدد و نیز تفسیرهای گوناگونی است. قهرمان رواننژند داستان که خود متخصص علوم شناختی است، ازیکسو با وحشت از امکان تبدیل مغز به ذهن و امکان شبیهسازی خودآگاهی توسط کامپیوتر و درنتیجه نابودی هنر و ادبیات سخن میگوید، و از سوی دیگر حاکمان ابله را فاتحان «کذاب» یا «متظاهر»، و هنرمندان را «دلقکان مقدسی» مینامد که کاری جز افشای کذب آنان و البته رنج کشیدن و رنج کشیدن ندارند.
این رمان را باید بیش از یک بار خواند و بنده خواندن آن را که در آغاز بسیار دشوار مینماید و در میانهٔ راه بسیار دلچسب و مطبوع میشود، به دوستان عزیزم توصیه میکنم.
@Bookcitycc
امید طبیبزاده
این رمان (۲۰۱۴) آخرین اثر ای. ال. دکتروف (۱۹۳۱-۲۰۱۵) نویسندهٔ صاحبنام آمریکایی است. باراک اوباما، رئیسجمهور اسبق آمریکا (۲۰۰۹-۲۰۱۷)، پس از مرگ دکتروف، وی را یکی از برجستهترین رماننویسان آمریکا نامید، و شاید این تعریف تا حدی هم به تصویر بهشدت هجوآمیزی مربوط شود که دکتروف در همین رمان از جرج دبلیو بوش، رئیس جمهور پیش از اوباما (۲۰۰۱-۲۰۰۹) ترسیم کرده است- قطعاً هیچکس بهاندازهٔ اوباما از عمق حماقت رئیسجمهور مخبطی چون بوش و فجایعی که به بار آورده بود مطلع نبوده است!
باری این رمان که شرح گفتگوی قهرمان آشفتهحال داستان با پزشک معالج روانکاوش است، به قول ماریو بارگاس یوسا، آنجا که درباره آثار فاکنر سخن میگوید، زحمت اندیشیدن را بر خوانندهاش تحمیل میکند. البته مصاحبهٔ نسبتاً مفصل خبرنگاری با دکتروف دربارهٔ این رمان که متن ترجمهشدهٔ آن در پایان همین کتاب آمده، میتواند یاریرسان خواننده در یافتن سرنخهای لازم برای درک این اثر خواندنی و زیبا باشد.
نویسنده در این رمان روایت خطی را کنار گذاشته و درعوض، بهشیوهٔ نویسندگان پستمدرن، از تصاویری ازهمگسیخته (fragmented) بهره برده که بارها و هربار بهطریقی نسبتاً متفاوت به آنها باز میگردد. رمان دارای لایههای متعدد و نیز تفسیرهای گوناگونی است. قهرمان رواننژند داستان که خود متخصص علوم شناختی است، ازیکسو با وحشت از امکان تبدیل مغز به ذهن و امکان شبیهسازی خودآگاهی توسط کامپیوتر و درنتیجه نابودی هنر و ادبیات سخن میگوید، و از سوی دیگر حاکمان ابله را فاتحان «کذاب» یا «متظاهر»، و هنرمندان را «دلقکان مقدسی» مینامد که کاری جز افشای کذب آنان و البته رنج کشیدن و رنج کشیدن ندارند.
این رمان را باید بیش از یک بار خواند و بنده خواندن آن را که در آغاز بسیار دشوار مینماید و در میانهٔ راه بسیار دلچسب و مطبوع میشود، به دوستان عزیزم توصیه میکنم.
@Bookcitycc
چاپ یازدهم منتشر شد...
حکومت چیزی مافوق همۀ انسانهاست، همچون آسمان بر فراز زمین. آنچه از دل حکومت بیرون میآید ممکن خیر یا شر باشد، اما همیشه بزرگ و مهیب است و حتی اگر گاهی برای آدمهای معمولی فهمیدنی و درکپذیر باشد، غریب و درکناپذیر است.
(از متن رمان)
«عصیان» یوزف روت از منطق اروپایی و سرراستِ قصههای پریان پیروی میکند، منطقی که باعث میشود همهچیز اجتنابناپذیر و درعینحال کابوسوار به نظر بیاید. اگر روت را یکی از زوایای چهارگوشی حساب کنید که رئوس دیگرش کافکا، روبرت موزیل و اشتفان تسوایگ هستند خیلی به خطا نرفتهاید.
(نیکلاس لِزارد، گاردین)
رمان «عصیان» در سادگی مالیخولیاییاش یادآور آثار چخوف؛ و در در تکاندهندگی و گُنگ بودنش یادآور آثار کافکاست.
(نیویورک تایمز)
حکومت چیزی مافوق همۀ انسانهاست، همچون آسمان بر فراز زمین. آنچه از دل حکومت بیرون میآید ممکن خیر یا شر باشد، اما همیشه بزرگ و مهیب است و حتی اگر گاهی برای آدمهای معمولی فهمیدنی و درکپذیر باشد، غریب و درکناپذیر است.
(از متن رمان)
«عصیان» یوزف روت از منطق اروپایی و سرراستِ قصههای پریان پیروی میکند، منطقی که باعث میشود همهچیز اجتنابناپذیر و درعینحال کابوسوار به نظر بیاید. اگر روت را یکی از زوایای چهارگوشی حساب کنید که رئوس دیگرش کافکا، روبرت موزیل و اشتفان تسوایگ هستند خیلی به خطا نرفتهاید.
(نیکلاس لِزارد، گاردین)
رمان «عصیان» در سادگی مالیخولیاییاش یادآور آثار چخوف؛ و در در تکاندهندگی و گُنگ بودنش یادآور آثار کافکاست.
(نیویورک تایمز)
ما بهعنوان حیواناتی که با دیگر موجودات بشری گروهی زندگی میکنیم، فهممان از خودمان و هویتهای عملیمان به میزان زیادی وابسته به جهانی اجتماعی است که در آن با دیگران سهیم هستیم. سوگ نشاندهندۀ این است که هویتهای عملی ما چه ریشههای عمیقی در آن جهان اجتماعی مشترک دارند. فرض آن هویتها بر آن است که زندگی سایرین در برنامهها، تعهدات و دغدغههای ما نقشهای گوناگونی ایفا میکند؛ و وقتی این سایرین میمیرند، دیگر نمیتوانند همان نقشها را به همان شکل ایفا کنند. مرگ آنها آسایش عاطفی ما را از ما میرباید، آسایشی که بنا به گفتۀ نوسباوم و پروست همۀ ما بهآسانی به آن عادت میکنیم. به قول سالمون، مرگ دیگران شکنندگی و وابستگی ما به دیگران را بهمان گوشزد میکند، واقعیتی که مستعدیم در گیرودار زندگی روزمره از یاد ببریمش. بااینحال، هویت عملیمان که جانی دوباره میگیرد و از سوگ جان سالم به در میبریم و درکی پایدارتر از خود به دست میآوریم، بهخاطر این است که سوگ شناختی ژرفتر بهمان میدهد دربارۀ آنکه تاکنون بودهایم و آنکه در پی آنیم که بشویم. درنتیجه، خودشناسی هدف و حسن سوگ است.
(سوگ، مایکل چلبی، ترجمۀ نصراله مرادیانی)
(سوگ، مایکل چلبی، ترجمۀ نصراله مرادیانی)
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
روزنکرانتز: هیچگاه خودت را مرده تصور کردهای درحالیکه در جعبهای خوابیدهای که رویش را سرپوش گذاشتهاند؟
گیلدنسترن: نه
روزنکرانتز: من هم فکرش را نکردهام... مسخره است که بخواهیم برای چنین چیزی افسرده شویم. منظورم این است که یکی به زنده بودن در جعبه فکر میکند، یکی دیگر همیشه فراموش میکند که به مرده بود خودش اهمیت بدهد... که باید فرق خیلی زیادی با هم داشته باشند... اینطور نیست؟ منظورم این است که تو هرگز نمیفهمی در جعبه هستی، مگر نه؟ درست مثل اینکه در جعبه خوابیده باشی. نه اینکه فکر کنی من دوست دارم در جعبهای بخوابم که هوایی در آن نیست. در این صورت، اول، مرده از خواب بلند میشوی، و بعد به کجا میروی؟
(تکگوییهای مدرن برای مردان: روزنکرانتز و گیلدنسترن مردهاند، نوشتۀ تام استوپارد، ویراستۀ کریس سالت، ترجمۀ محسن کاسنژاد)
ویدیو: اجرای وزنکرانتز و گیلدنسترن مردهاند در National Theater با بازی بندیکت کامبربچ
گیلدنسترن: نه
روزنکرانتز: من هم فکرش را نکردهام... مسخره است که بخواهیم برای چنین چیزی افسرده شویم. منظورم این است که یکی به زنده بودن در جعبه فکر میکند، یکی دیگر همیشه فراموش میکند که به مرده بود خودش اهمیت بدهد... که باید فرق خیلی زیادی با هم داشته باشند... اینطور نیست؟ منظورم این است که تو هرگز نمیفهمی در جعبه هستی، مگر نه؟ درست مثل اینکه در جعبه خوابیده باشی. نه اینکه فکر کنی من دوست دارم در جعبهای بخوابم که هوایی در آن نیست. در این صورت، اول، مرده از خواب بلند میشوی، و بعد به کجا میروی؟
(تکگوییهای مدرن برای مردان: روزنکرانتز و گیلدنسترن مردهاند، نوشتۀ تام استوپارد، ویراستۀ کریس سالت، ترجمۀ محسن کاسنژاد)
ویدیو: اجرای وزنکرانتز و گیلدنسترن مردهاند در National Theater با بازی بندیکت کامبربچ
مجموعۀ دانش زندگی در نشر بیدگل...
در مجموعۀ «دانش زندگی» میکوشیم بهنحوی بیواسطهتر آن دینی را ادا کنیم که دانش نظری همواره به تجربۀ زیسته دارد؛ یا باید داشته باشد. کتابهایی که در این مجموعه به مخاطبان عرضه میشوند عموماً سرشتی آمیخته دارند، بدین معنا که در اسلوب نگارش و نحوۀ تألیف آنها پیوندِ پیشگفته، پیوند دانش نظری با زندگی عملی، به شیوههای مختلف حاضر و بارز است. به همین دلیل، میتوان انتظار داشت که این کتابها لحنی شخصیتر، روحیهای صمیمیتر، منشی تجربیتر و گرایشی عملگرایانهتر داشته باشند. در یک کلام، اگر در مجموعۀ «دانش عمومی» جنبۀ عمومی دانش و سودمندی آن برای طیف گستردهتری از خوانندگان راهنمای تدوین و ترجمۀ کتابها بود، و هست، در مجموعۀ «دانش زندگی» این زندگی است که در تمامیتِ خود صریحتر از قبل همچون معیاری قطعی در انتخاب و پردازش کتابها عمل میکند.
شما کدام عنوان از این مجموعه را بیشتر دوست داشتید؟
در مجموعۀ «دانش زندگی» میکوشیم بهنحوی بیواسطهتر آن دینی را ادا کنیم که دانش نظری همواره به تجربۀ زیسته دارد؛ یا باید داشته باشد. کتابهایی که در این مجموعه به مخاطبان عرضه میشوند عموماً سرشتی آمیخته دارند، بدین معنا که در اسلوب نگارش و نحوۀ تألیف آنها پیوندِ پیشگفته، پیوند دانش نظری با زندگی عملی، به شیوههای مختلف حاضر و بارز است. به همین دلیل، میتوان انتظار داشت که این کتابها لحنی شخصیتر، روحیهای صمیمیتر، منشی تجربیتر و گرایشی عملگرایانهتر داشته باشند. در یک کلام، اگر در مجموعۀ «دانش عمومی» جنبۀ عمومی دانش و سودمندی آن برای طیف گستردهتری از خوانندگان راهنمای تدوین و ترجمۀ کتابها بود، و هست، در مجموعۀ «دانش زندگی» این زندگی است که در تمامیتِ خود صریحتر از قبل همچون معیاری قطعی در انتخاب و پردازش کتابها عمل میکند.
شما کدام عنوان از این مجموعه را بیشتر دوست داشتید؟
داستان زندگیام را برای هلن تعریف کردم. رفت خانه و برایم گریه کرد. عصر شوهرش با ظرفی توتفرنگی به دیدنم آمد و دوچرخهام را هم راستوریس کرد. محبت داشت، اما نیازی نداشتم؛ آخر ماجرا برمیگردد به هشت سال پیش و حالا خیلی غصهاش را نمیخورم. البته هنوز کاملاً با آن کنار نیامدهام و گوش شیطان کر خوشحالم که حداقل صبحها که بیدار میشوم در نظرم واقعی نمیآید.
...هردو بیستساله بودیم که با هم آشنا شدیم و در بیستویکسالگی تصمیم گرفتیم مخفیانه ازدواج کنیم. دیواربهدیوار اتاقی که اجاره کرده بودم کلیسایی بود و سراغ کشیش را گرفتیم تا ترتیب برنامۀ عقدمان را بدهد. خجالت میکشیدیم و جرئت نکردیم به کسی چیزی بگوییم. چارلز میگفت دعوتمان میکنند داخل و با لیوانی شِری و بیسکویتِ مخصوص تشییعجنازه ازمان پذیرایی میکنند. دم درِ ورودی ایستادیم و تمرین میکردیم که چه بگوییم...
(از متن رمان)
«قاشقهایمان را از فروشگاه وولورت خریدیم» یک ترکیبِ کمیاب است: ترکیبی از گندهای زناشویی، تحلیلهای اجتماعی، کمدی و عشق...
(کاترین آ. پاورز، بارنز اند نوبل ریویو)
...هردو بیستساله بودیم که با هم آشنا شدیم و در بیستویکسالگی تصمیم گرفتیم مخفیانه ازدواج کنیم. دیواربهدیوار اتاقی که اجاره کرده بودم کلیسایی بود و سراغ کشیش را گرفتیم تا ترتیب برنامۀ عقدمان را بدهد. خجالت میکشیدیم و جرئت نکردیم به کسی چیزی بگوییم. چارلز میگفت دعوتمان میکنند داخل و با لیوانی شِری و بیسکویتِ مخصوص تشییعجنازه ازمان پذیرایی میکنند. دم درِ ورودی ایستادیم و تمرین میکردیم که چه بگوییم...
(از متن رمان)
«قاشقهایمان را از فروشگاه وولورت خریدیم» یک ترکیبِ کمیاب است: ترکیبی از گندهای زناشویی، تحلیلهای اجتماعی، کمدی و عشق...
(کاترین آ. پاورز، بارنز اند نوبل ریویو)
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
«پرسونا» حول شخصیت بازیگری شکننده به نام الیزابت ولگر میگردد که بعد از آنکه فروپاشیای عصبی روی صحنه را از سر میگذراند، تحت مراقبت پرستاری، به نام آلما، قرار میگیرد. روابط دوستانه و نزدیکیِ تدریجیای که در ادامه میان این دو زن به وجود میآید، نه فقط به صمیمیت، که به تنش و درگیری میانجامد و موقتاً هویت این دو را مبهم و تار میکند؛ تا اندازهای که حتی بیننده گاهی نمیتواند تفاوت آن دو را از هم تشخیص دهد...
(نظریۀ فیلم: مقدمهای مبتنی بر حواس پنجگانه، تامس السیسر و مالتی هاگنر، ترجمهٔ آزاده نوربخش)
video: Persona (1966 dir. Ingmar Bergman) (Cinematography by Sven Nykvist)
(نظریۀ فیلم: مقدمهای مبتنی بر حواس پنجگانه، تامس السیسر و مالتی هاگنر، ترجمهٔ آزاده نوربخش)
video: Persona (1966 dir. Ingmar Bergman) (Cinematography by Sven Nykvist)
شاید موفقیتآمیزترین تأثیری که اقتصاددانان دانشگاهی بر سیاستگذاری داشتهاند، تثبیت تورم است. در حال حاضر، اکثر کشورهای توسعهیافته بانک مرکزی مستقلی تأسیس کردهاند که، به طریقی مشابه با نظامهای قضایی، مستقل عمل میکند و مستقیماً تحت تأثیر بازیهای سیاسی و چرخههای انتخاباتی قرار نمیگیرند. ممکن است سیاستمداران وسوسه شوند با تحریک اقتصاد از طریق صرف هزینههای بیشتر دولتشان را در ایجاد رشد اقتصادی موفق و عملکردشان را بدون افزایش مالیات بهتر جلوه دهند. آنها میتوانند این کار را از طریق افزایش بدهی دولت انجام دهند، اما راه بسیار مؤثرتر که زیاد هم جلب توجه نمیکند چاپ پول است. تزریق پول ممکن است تأثیر محرک طولانیمدتی داشته باشد، اما درنهایت، وقتی قیمتها افزایش یابد، اقتصاد را دچار مشکل میکند، در نتیجه، خانوارها از قیمتهای بالا و کاهش قدرت خریدشان رنج میبرند.
به نظر بیشتر اقتصاددانان تورم فینفسه مضر نیست، بلکه بیثباتی غیرمنتظره در تورم مضر است، زیرا نمیتوان ارزش درآمدهای آیندۀ افراد را پیشبینی کرد.
(پارادوکس سود، یان ایکاوت، ترجمۀ سیامک کفاشی)
به نظر بیشتر اقتصاددانان تورم فینفسه مضر نیست، بلکه بیثباتی غیرمنتظره در تورم مضر است، زیرا نمیتوان ارزش درآمدهای آیندۀ افراد را پیشبینی کرد.
(پارادوکس سود، یان ایکاوت، ترجمۀ سیامک کفاشی)
پیش از آنکه به دنیا بیاییم فاقد احساس بودیم؛ با کیهان یکی بودیم. تولدْ ما را از این یگانگی جدا میکند، مانند آبی که از آبشار پایین میآید و باد و سنگها آن را تقسیم میکنند.
آنگاه دارای احساس میشویم. تو دچار مشکلی چون از احساس بهرهمندی. تو به احساسی که داری میچسبی، بیآنکه بدانی این احساس چگونه پدید آمده است. وقتی درک نکنی که با رودخانه یکی هستی، یا با کیهان یکی هستی، میترسی.
آب به قطرههایش تقسیم شود یا نه، همچنان آب است. زندگی و مرگِ ما یک چیزند. هرگاه این حقیقت را دریابیم، دیگر نه هراسی از مرگ داریم و نه مشکلی در زندگی.
(از متن کتاب)
«ذهنِ ذن، ذهن آغازگر» مقدمهای کلاسیک برای تمرین ذاذن و محبوبترین کتاب ذن در آمریکاست. این کتاب از روی گفتارهای شونریو سوزوکی، یکی از اثرگذارترین معلمان معنوی قرن بیستم، گردآوری و ثبت شده است.
فارغ از اینکه مراقبهگر باشیم یا نه، سوزوکی حقایقی را در اختیارمان میگذارد که برای زیستن آگاهانه در این جهانِ پرهیاهو، مفید و روشنیبخشاند.
(ذهنِ ذن، ذهن آغازگر، شونیرو سوزوکی، ترجمهٔ علیظفر قهرمانینژاد)
آنگاه دارای احساس میشویم. تو دچار مشکلی چون از احساس بهرهمندی. تو به احساسی که داری میچسبی، بیآنکه بدانی این احساس چگونه پدید آمده است. وقتی درک نکنی که با رودخانه یکی هستی، یا با کیهان یکی هستی، میترسی.
آب به قطرههایش تقسیم شود یا نه، همچنان آب است. زندگی و مرگِ ما یک چیزند. هرگاه این حقیقت را دریابیم، دیگر نه هراسی از مرگ داریم و نه مشکلی در زندگی.
(از متن کتاب)
«ذهنِ ذن، ذهن آغازگر» مقدمهای کلاسیک برای تمرین ذاذن و محبوبترین کتاب ذن در آمریکاست. این کتاب از روی گفتارهای شونریو سوزوکی، یکی از اثرگذارترین معلمان معنوی قرن بیستم، گردآوری و ثبت شده است.
فارغ از اینکه مراقبهگر باشیم یا نه، سوزوکی حقایقی را در اختیارمان میگذارد که برای زیستن آگاهانه در این جهانِ پرهیاهو، مفید و روشنیبخشاند.
(ذهنِ ذن، ذهن آغازگر، شونیرو سوزوکی، ترجمهٔ علیظفر قهرمانینژاد)
شاید تصویر تکاندهندهای که بنخامین آردیتی از رابطۀ میان پوپولیسم و دموکراسی ترسیم کرده، دور از واقعیت نباشد؛ پوپولیسم، به اعتقاد آردیتی، به مهمان مستی در یک مهمانی شام میماند: او آداب غذا خوردن را رعایت نمیکند، بینزاکت است، و حتی شاید شروع کند به «لاس زدن با همسران مهمانان دیگر». ولی هماوست که شاید بههنگام این مستی و راستی حقیقتی را دربارۀ دموکراسی لیبرال به زبان آورد، دموکراسیای که آن آرمان بنیادین آغازین، یعنی حکمرانی مردمی، را فراموش کرده است.
تصویری که پوپولیستها از خودشان ترسیم میکنند بهراستی بر یک دروغ بزرگ استوار است: اینکه یک امت واحده هست که ایشان تنها نمایندگان آن هستند. برای مبارزه با پوپولیستها باید این ادعای اصلی آنها را بشناسیم و بهطریقی آن را ابطال کنیم. پوپولیسمی وجود نخواهد داشت، مگر اینکه کسی بهنمایندگی از کل مردم سخن بگوید.
(پوپولیسم چیست؟، یان-ورنر مولر، ترجمۀ بابک واحدی)
تصویری که پوپولیستها از خودشان ترسیم میکنند بهراستی بر یک دروغ بزرگ استوار است: اینکه یک امت واحده هست که ایشان تنها نمایندگان آن هستند. برای مبارزه با پوپولیستها باید این ادعای اصلی آنها را بشناسیم و بهطریقی آن را ابطال کنیم. پوپولیسمی وجود نخواهد داشت، مگر اینکه کسی بهنمایندگی از کل مردم سخن بگوید.
(پوپولیسم چیست؟، یان-ورنر مولر، ترجمۀ بابک واحدی)
چُلبی، با بهره جستن از روانشناسی، علوم اجتماعی، ادبیات، و البته فلسفه، نشان میدهد ما برای فقدان افراد و روابطی سوگواری میکنیم که هویتمان را در گرو آنها نهادهایم. فقدان این افراد یا روابط نهتنها ما را از تجاربی ارزشمند محروم میکند، بلکه سبب نابهسامانی تعهدها و ارزشهایمان نیز میشود.
از میان دنبالکنندگان صفحۀ نشر بیدگل که به این سوال در کامنت پاسخ دهند به سه نفر کتاب «سوگ» را هدیه خواهیم داد.
از میان دنبالکنندگان صفحۀ نشر بیدگل که به این سوال در کامنت پاسخ دهند به سه نفر کتاب «سوگ» را هدیه خواهیم داد.