Telegram Group Search
🔴 پنج نکته درباره ناانتخابات!

✍️ محمد جواد اکبرین

▫️یک: امثال جلیلی و جماعتِ تباه ولایی‌ قرار نیست «بیایند»، چون اصلا نرفتند که بخواهند بیایند! مجموعه‌ی آنها و تفکرشان الان حاکم است. پس اینکه «نگذاریم آنها بیایند» غلط است. حداکثر اینکه گفته شود «بیاییم و دست آنها را کوتاه کنیم» که این هم نه تنها از مدعیان برنمی‌آید؛ بلکه تجربه نشان داده سر بزنگاه، «علاج» هم می‌کنند و توجیه‌گر سیاست‌های حکومت می‌شوند.

▫️دو: مقایسه این دوره با دوم خرداد ۷۶ غلط است. نه رهبر همان است، نه اصلاح‌طلبان همان، و نه جهان متوقف شده. رهبر مستبدتر، سپاه فاسدتر، ساختار در داخل بسته‌تر و در خارج وابسته‌تر، اصلاح‌طلبان ناتوان‌تر و جامعه بی‌اعتمادتر است. مدعیان تغییر دوباره آمده‌اند بدون اینکه حتی یک تضمین ساده درباره حداقل یک موضوع مشخص از حکومت گرفته باشند. «باید برای انجام هر کاری مطالبه‌ای را نقد کرد؛ وگرنه حکومت را فاسد می‌کنیم و به او ضمانت می‌دهیم که می‌تواند بی‌هزینه فاسدتر شود». رأی دادن بدون قید و شرط و ضمانت، نه تنها ایجاد مشروعیت برای حکومت است و پشتوانه سرکوب و فساد بیشتر، بلکه فردا همین رأی را بر سر مردم می‌کوبند و می‌گویند «مردم خودشان انتخاب کردند».

▫️سه: برخی می‌گویند «درست است که رأی دادن، عقب‌نشینی در برابر حکومت است اما وقتی پیش روی ما بن‌بست است عقب‌نشینی لازم است». بستگی دارد در عقب‌نشینی چه چیزی در انتظارمان باشد؛ اگر سفره‌ی خالی‌تر و رنج بیشتر در انتظارمان باشد باید پشت دیوار بن‌بست به صبر و انتظار نشست تا فرصت و راهی برای شکستن بن‌بست پیدا شود. در انتخاب بین هیچ کاری نکردن و کار غلط کردن، اولی ترجیح دارد. از ترس مرگ که نباید خودکشی کرد. مدافعان شرکت در انتخابات ادعا می‌کنند که در این عقب‌نشینی، حداقل سفره‌ها خالی‌تر و رنج مردم بیشتر نمی‌شود اما دلیلی برای آن ارائه نمی‌کنند.

▫️چهار: ساده‌ترین سوال مخالفان شرکت در انتخابات این است: سرنوشت سفره‌ها گره خورده به ۲ جا: سیاست خارجی و نهادهای فاسد نظامی؛ تصمیم اولی در اختیار دولت نیست. مهار دومی هم در توان دولت نیست. با چه معجزه‌ای قرار است این گره‌ها را باز کنید؟ البته که اقتصاد و معیشت مردم، مهمترین مسئله است و اگر با آمدن کسی حتی اندکی وضع جیب و جان مردم بهتر می‌شد مشارکت در این ناانتخابات هم توجیه داشت.

▫️پنج: اصلا بر فرض که یک نامزد «صادق و بی‌ریا» باشد؛ صداقت شرط لازم است نه شرط کافی. کسی که بدون ریاکاری حرفش را می‌زند فقط وقتی قابل دفاع است که حرفش «درست» باشد. مثلا اگر کسی «صادقانه» گفت «من تابع رهبری‌ام» خطرناک است. چون اگر رهبرش گفت آدم بکش، ممکن است صادقانه و بی‌ریا آدم بکشد یا مثل آبان ۹۸ در هنگام سرکوب مردم، همکاری یا سکوت کند!… و سرانجام لابد تمام این بحث‌ها بر این فرض است که «انتخابات» سالم باشد!

*کانال نویسنده
@kaleme
🔴 نه به دوگانه‌ی تفرقه بین زخم‌خوردگان

✍️ مجتبی نجفی

▫️من در صف شهروندانی هستم که تصمیم به تداوم «نه» به انتخابات گرفته‌اند اما همزمان به همه شهروندانی که برای کاهش مشکلات و کنترل تخریب به صندوق رای امید دارند،احترام می‌گذارم؛ شهروندانی که زیر بار فقر و تحریم و تحدید استبداد کمر خم کرده و در عین حال ایستاده‌اند.

▫️در این کارزار، جزء کسانی هستم که معتقدم نباید این انتخابات به امکان تفرقه جنبش شهروندی تبدیل شود، فردای پس از انتخابات، این ماییم و ابربحران‌های ملی. ما در آینده‌ای پرتنش که دودهای آتشش از هم اکنون پیداست، پناهمان همین دستهای همبسته شهروندی در منطقه‌ای است که در خشم، خون و جنگ است و در جهانی که افراط‌گرایان یک پای پیروز صندوق‌های رای شده‌اند. ما در دل این وضعیت باید برای دموکراسی عرق بریزیم. پاسخ به استبداد و افراط‌گرایی، نه گونه‌هایی دیگر از استبداد که تلاش برای دموکراسی بیشتر است، حول محور ایده راهگشای «ایران متحد متکثر».

▫️من معتقدم "نه"های چند انتخابات اخیر بیشتر از اینکه تلاشی برای کاهش مشروعیت نظام باشد، تکانه‌ای برای شکل‌گیری یک «مای معترض همبسته» حول محور ارزش‌های شهروندی بوده. به عنوان کسی که از همان نخستین روزهای جنبش "زن، زندگی، آزادی" در کنار تمجید از تصویرهای زیبای این جنبش، از برخی اپوزیسیون گدا صفت، سلبریتی‌های جاهل، موج‌سواران فرصت‌طلب انتقاد کرده‌ام، هنوز بر این باورم هر دولتی هم از صندوق رای بیرون بیاید، تنها راه نجات این کشور جنبش‌های مدنی شهروندی از قبیل "زن، زندگی، آزادی" است‌.

▫️در ایران دولت مدنی نابوده شده. اصلاحات در مقام تلاش برای تداوم و تعمیق «دموکراتیزاسیون» شکست خورده. ما با دولت "بیت رهبری" مواجه‌ایم که بال نظامی امنیتی دارد و رئیس قوه مجریه‌ای می‌خواهد در خدمت منویاتش. آنقدر فربه شده که انتخابات را میدان بازی خود کرده. حتی اگر یک چهره میانه، رییس دولت جدید شود، همانها که با مقامات سعودی، رقص شمشیر در تهران برگزار کردند، به خیابانها بازخواهند گشت و سفارت‌ها را فتح خواهند کرد.

▫️متاسفم اما این واقعیت تلخ است زمانی ما در دوران اصلاحات «دولت در دولت» داشتیم اما امروز دولت بزرگ بیت رهبری داریم که گاهی مرحمتی می‌کند و شیر رحمتش را باز تا چهره‌ای متفاوت‌تر از جلیلی دورو و خشک‌مغز، قالیباف هزاررنگ، زاکانی وقیح و ....پدیدار شود اما در صورت انتخاب مردم، انواع و اقسام بلا را بر سر رییس دولت تحمیل می‌کنند تا دوباره بساط ناامیدی و بازگشت هیولاها به ساختار قوه فراهم شود و این دور باطل با هدف تثبیت قدرت ولایی تداوم یابد.

▫️من نه در کنار بخشی از اپوزیسیون فاسد، وابسته و نوکرماب، که تکرار خود جمهوری اسلامی در آن سوی میدان است، که در کنار بسیاری از زخم‌خوردگان، همین شهروندان محروم از زندگی معمولی ایستاده و به این انتخابات «نه» می‌گویم اما از هر گونه ترویج این «نه» در ایام انتخابات خودداری کردم چون می‌دانم چه وضعیت پر از ابهام و تردید و تناقضی بسیاری از شهروندان داخل کشور را گرفتار کرده و طبیعتا صف این شهروندان از لشکر منتظر حضور در هیات مدیره ها و مدیران نوبتی و ساکتین بر خون‌های شهروندان و سفله‌های عاشق پست و مقام جداست. زخم خورده‌ها اگر هم شرکت می‌کنند برای مرهم نهادن بر زخمی است. پس چه بهتر شهروندان زخم‌خورده از هر دو نگاه همدیگر را درک کنند و این انتخابات را آخرالزمان ندانند و بدانند که فردایی پرمخاطره‌تر و پرتنش‌تر از آنچه که هست در انتظار ایران عزیزمان است.

▫️هر نامی که از صندوق بیرون بیاید ما به دست‌های همبسته شهروندی، مستقل از هر نهاد قدرت، چه داخلی چه خارجی، برای مهار اسب سرکش قدرت مطلقه، حاکمیت قانون برآمده از اراده ملت، تعمیق و تحکیم فرهنگ شهروندی نیازمندیم. فردای ایران از آن شهروندانی است که در این چند دهه در یک ساختار سیاسی حامی‌پرور، امنیتی و خشن ایستاده‌اند؛ شهروندانی که در تدوام همان رساله "یک کلمه"اند که ۱۵۰ سال پیش نگاشته شد و هنوز پیام این رساله و تحقق کلماتش راهگشای ما به سوی توسعه پایدار است: شاه و گدا و زن و مرد در برابر قانون یکسان باشند.

*کانال نویسنده
@kaleme
🔴 انتخابات در این ساختار برای ما موضوعیتی ندارد

شورای هماهنگی تشکل‌های صنفی فرهنگیان ایران با انتشار بیانیه‌ای به سرکوب جنبش‌های پیاپی مردم اشاره و تاکید کرد «انتخابات در این ساختار برای شورای هماهنگی تشکل‌های صنفی فرهنگیان ایران موضوعیتی ندارد و ما مطالبات خود را از طریق تلاش برای تشکل‌یابی مستقل و تقویت نهادهای مردمی دنبال خواهیم کرد».

در بخشی از این بیانیه آمده است: نگاهی به مناظره‌های انتخاباتی حاکی از این واقعیت‌اند که هیچ‌کدام از نامزدها هیچ برنامه‌ای برای مردم و معلمان ندارند و فقط کلی‌گویی می‌کنند. مطالبات واقعی مردم و معلمان در حوزه آموزش و پرورش که در این سالها در کف خیابان طنین‌انداز شده است از این قرارند: اعتراض به نظام آموزشی ایدئولوژیک، اعتراض به کالایی‌شدن آموزش، مطالبه تشکل‌یابی مستقل، مطالبه حق تجمع و اعتراض، آزادی‌های اجتماعی و سیاسی، آزادی معلمان زندانی، مطالبات معیشتی و منزلتی، بیمه کارآمد و مطالبات اجتماعی چون حق پوشش اختیاری و دفاع از حقوق زنان و کودکان و ... اینها بخشی از مطالباتی است که همین امروز نیز در تجمعات خیابانی تکرار می‌شوند.

@kaleme
🔴 کجا ایستاده‌ام؟

✍️ سروش دباغ

🔺فرض کنید امروز نهم یا شانزدهم تیرماه است و دکتر مسعود پزشکیان با رای بالا بر مسند ریاست‌جمهوی تکیه زده است. چه روزگاری پیش روی ایرانیان خواهد بود؟ می‌کوشم به اختصار روایت خود را با خوانندگان در میان گذارم. ضمن احترام عمیق به تمام هموطنان عزیزی که بر آن اند تا در انتخابات از حق شهروندی خود استفاده کرده، شرکت کنند و به پزشکیان رای دهند (روشن است که در قیاس با دیگر کاندیداهای موجود، ایشان به مراتب بهتر است؛ که شریف، نیک‌نفس، راستگو و پاکدست است و به کار با کارشناسان و متخصصان عمیقا باور دارد)؛ چنانکه درمی‌یابم، با انتخاب ایشان اتفاق چندانی در حوزۀ فرهنگ، اجتماع، سیاست داخلی و سیاست خارجی نخواهد افتاد.

🔺کاش تمام کسانی که با شدت و حدت از رای دادن به پزشکیان در این زمانه حمایت می کنند، تمام ماجرا را روایت کنند و از سنگلاخ های پیش رو با عنایت به دو دورۀ ریاست جمهوریِ هشت سالۀ خاتمی و روحانی پرده بر گیرند و از راهکارهای عینی و تحقق پذیر خود برای رفعِ موانع پیش رو و تحقق مطالبات انباشتۀ دموکراتیک که حاملان میلیونی در داخل کشور دارد، سخن بگویند.

🔺شخصا دلنگرانِ مستولی شدن یاس بر شهروندانی هستم که به فرض رئیس جمهور شدنِ پزشکیان، پس از چند صباحی، در نبود نهادهای نظارتی و تاخت و تاز هستۀ سخت قدرت با چراغ سبز رهبری، چنانکه بارها طی دو دورۀ شانزده سالۀ دولتهای خاتمی و روحانی تلخی آنرا آزموده ایم؛ با درهای بسته مواجه می گردند، سرخورده می شوند و پاشانی و پریشانی شان افزایش یابد؛ که « من جرّب المجرّب حلّت به الندامه» و آزموده را برای چندمین بار آزمودن پشیمانی به بار می‌آورد.

📎متن کامل
@Kaleme
◾️زهرا رهنورد و میرحسین موسوی:
در انتخابات شرکت نمی‌کنیم؛ رأی نمی‌دهیم.

*از
اینستاگرام زهرا و نرگس موسوی
دختران رهنورد و موسوی

@kaleme
🔴 زندانیان سیاسی گفتند «نه»

کلمه- از زندان اوین خبر رسید که زندانیان سیاسی بند ۴ و ۸ این زندان از جمله مصطفی تاج‌زاده، عبدالله مومنی، مجید توکلی، امیرسالار داودی و آرش کیخسروی در «انتخابات» شرکت نکرده‌اند. سعید مدنی که به زندان دماوند تبعید شده نیز حاضر به شرکت در انتخابات نشده است.

همچنین ۶۷ نفر از زندانیان بند نسوان اوین از جمله نرگس محمدی، فائزه هاشمی، گلرخ ایرایی و سپیده قلیان مانع ورود صندوق رأی به بند شده و از شرکت در انتخابات امتناع کردند.

این در حالی است که مسئولان زندان برای تسهیل رأی‌گیری، شرط همراه داشتن کارت ملی یا شناسنامه را نادیده گرفته و از روزها قبل وعده‌ی امتیازات فوق‌العاده‌ به زندانیان جهت مشارکت در انتخابات داده بودند.

پیش‌تر فرزندان زهرا رهنورد و میرحسین موسوی نیز از عدم مشارکت پدر و مادرشان در «انتخابات» خبر داده بودند.

📎تکمیلی: علیرضا بهشتی شیرازی و قربان بهزادیان‌نژاد، مشاوران میرحسین موسوی که در زندان اوین محبوس‌اند نیز در «انتخابات» شرکت نکرده‌اند.

@kaleme
🔴 اکثریت معترض؛ «برنده‌ی قطعی انتخابات با آراء بسیار زیاد»

✍️ احمد نیک‌جو

🔺حکومت در سازمان رای خود با پدیده جدیدی روبه‌رو شده است. مطابق تجربیاتِ دو دهه اخیر، مشارکت پایین در انتخابات مساوی بوده با برد نیروهای انقلابی. حتی بسیاری از سرشناسان اصلاح‌طلبی نیز معتقد بودند که در مشارکت ۴۰ درصدی، «ارزشی‌ها» برنده خواهند بود. اما در مشارکت ۳۵ درصدی نیز نیروهای انقلابی موفق به پیروزی نشدند. افشای فسادها، مشارکت در کشتار مردم و سقوط تدریجی شعارهای حکومت می‌تواند از علل این وضعیت باشد. حتی حمایت علنی فرماندهان ارشد سپاه و طیف گسترده‌ای از روحانیت انقلابی و عمده لشگر مداحان بیت و سپاه نیز نتوانست آن سازمان رأی را منسجم نگه دارد.

🔺نتیجه انتخابات نشان می‌دهد که جامعه از پارادایم اصلاحات عبور کرده و دست‌کم، گذار از جمهوری اسلامی با ساختار فعلی، در جامعه نهادینه شده است. گفتار غالب اصلاح‌طلبان در این دو دهه (که از اصلاحات دموکراتیک توسعه‌گرا به سمت بهبودخواهی حداقلی و محافظه‌کار نزول کرده) کارکرد اقناعی و برانگیزاننده خود را از دست داده و جامعه، ولو با پرداخت قیمتی گزاف، از مقدار مشخصی از خواسته‌های حداقلی کوتاه نمی‌آید و کالای اصلاح‌طلبی محافظه‌کار خریدار ناچیزی دارد | استدلالِ ملال‌آور «انتخاب بین بد و بدتر» و تلاش برای «رقیب‌هراسی»، کارکرد خود را تا حد زیادی از دست داده و به شمشیری زنگ‌زده می‌ماند.

🔺پیروز دور اول انتخابات، بخش بزرگی از جامعه ایرانی بود، چه آن اکثریتی که رای نداند، و چه آن اقلیتی که نه به‌سبب وفاداری به گفتمان اصلاح‌طلبی محافظه‌کار و بهبودخواهیِ حداقلی، بلکه از روی دل‌آشوبه برای فردای خود و فرزندان و عزیزان‌شان و از سر ناچاری و استیصال رای دادند، و در کنار اینها، محصوران و زندانیان سرافرازی که از مشارکت در این صحنه‌آرایی رسوا اجتناب کردند. جدای از هر آنچه که در دور دوم رقم بخورد، به تعبیر مهندس موسوی «برنده قطعی با نسبت آراء بسیار زیاد»، ما مردم ایران هستیم.

📎متن کامل

@kaleme
Audio
🔴 آیت‌الله سروش محلاتی:
اکثریت مردم دعوت و استدلال ما را نپذیرفتند و مقاومت کردند

🔺رهبری و مراجع و شخصیت‌ها و احزاب بر مشارکت در انتخابات تاکید کردند ولی اکثریت مردم به این دعوت‌ها لبیک نگفتند و استدلال‌هایی که ما داشتیم آنها را قانع نکرد. ما در شرایطی هستیم که اکثریت با عدم مشارکت و مقاومت در برابر این تاکیدات، نمی‌خواهند سخن ما را بپذیرند.

🔺این عدم مشارکت نه فقط واکنش به سیاست‌های جمهوری اسلامی بلکه یک واکنش در برابر دین هم هست؛ چون علمای دین دعوت کردند و استدلال‌های دینی هم آوردند و مردم نپذیرفتند.

🔺به دلیل یادداشتی که در این زمینه نوشته بودم [بیانیه مشارکت در انتخابات] عکس‌العمل‌های مختلفی را دریافت می‌کردم… و می‌دیدم مقاومت‌های جدی در این زمینه وجود دارد؛ آنهم سوی کسانی که دوستان و همفکران ما هستند. ما به شکلی تقریبا بیش از ۹۰٪ سرمایه اجتماعی خود را به میدان آوردیم از شخصیت‌های مختلف با گرایش‌های مختلف؛ و نتیجه این شد که نسبت به گذشته چند درجه تنزل کرده‌ایم.

*از گفتار محمد سروش محلاتی، مدرس حوزه علمیه قم در ابتدای درس خارج فقه (فایل صوتی کامل در پیوست)

@Kaleme
▫️پس از دو سال، دادخواهی و فریاد بی‌وقفه‌ی من و دیگر خانواده‌های دادخواه، نه تنها کسی پیگیری نکرد، بلکه دیواری بلند هم به دورمان کشیده و گویی که ما جزو ملت ایران و این کشور نبوده و نیستیم | پس در پاسخ به آقایان متوهم باید بگویم که خیلی زشت و قبیح است که وقتی من را در این کشور به رسمیت نمی‌شناسید من شما را به رسمیت بشناسم. یاد گرفتم که هر چیزی متقابل است…

✍️ کاملیا سجادیان
مادر محمد حسن ترکمان
از جان‌باختگان اعتراضات زن‌زندگی‌آزادی

📎متن کامل
@kaleme
🔴 مرا به رسمیت نشناختید، شما را به رسمیت نمی‌شناسم

✍️ کاملیا سجادیان
مادر محمد حسن ترکمان
از جان‌باختگان اعتراضات زن‌زندگی‌آزادی

▫️پس از دو سال، دادخواهی و فریاد بی‌وقفه‌ی من و دیگر خانواده‌های دادخواه، نه تنها کسی پیگیری نکرد، بلکه دیواری بلند هم به دورمان کشیده و گویی که ما جزو ملت ایران و این کشور نبوده و نیستیم. در این مدت خوب متوجه شدم که وقتی کسی نمی‌خواهد مرا به رسمیت بشناسد باید چگونه با او رفتار کرد. یاد گرفتم که به همان صورت و نسبت من هم مشروعیت و وجود خیلی‌ها را نه تنها به رسمیت نشناسم بلکه هیچ ارزش و اعتباری هم برای‌شان قائل نباشم. فرقی ندارد که آن شخص چه کسی یا کسانی باشد. یاد گرفتم که زمانی که من را تنها گذاشته و نادیده گرفته‌اند من نیز آنها را اصلا نه ببینم نه حتی وجودشان را تاثیر گذار بدانم. یاد گرفتم به هر کس به اندازه‌ی شعور و درک و فهم‌اش احترام گذاشته و افراد بی‌شخصیت و بی‌وجود را از دایره‌ی زندگی‌ام حذف کنم.

▫️پس در پاسخ به آقایان متوهم باید بگویم که خیلی زشت و قبیح است که وقتی من را در این کشور به رسمیت نمی‌شناسید من شما را به رسمیت شناخته و مهر تایید بر جنایت و خونهای پاکی که به زمین ریخته‌اید زده و شما را حمایت کنم. یاد گرفتم که هر چیزی متقابل است ، من از یکسال و نه ماه پیش لباس رزم به تن کرده و سینه به سینه، رخ به رخ، با دست خالی اما قلبی امیدوار به الطاف الهی به جنگی نابرابر رفته و هرگز از مواضع خود و دادخواهی و قصاص قاتلین فرزندم کوتاه نخواهم آمد. پس از گذشت این همه مدت از دادخواهی و عدالت‌خواهی، یک نفر از همین آقایان حتی به فریاد و خواست به حق و حقیقت من گوش نکرده و خود را هم به کوری و کری زده‌اند؛ اما حالا که با امثال من برای سناریوهای ساختگی‌شان نیاز دارند، چپ و راست ، به شعورمان توهین کرده و من را جزو ملت شهیدپرور می‌خوانند.

▫️بله، دقیقا، نسل من و اکنون خودم تاوان‌های سنگینی را برای رسیدن به عدالت واقعی پرداخت کرده‌ایم، اما جز دروغ و دغل‌بازی و خیانت، هیچ ندیدیم. من هم به حرمت همان خونهای پاک شهدا و فرزند شهیدم محمدحسن ترکمان و شأن و منزلت و جایگاه و شعور خودم، ترجیح می‌دهم که هیچ سیستمی را با امضای خودم به رسمیت نشناسم، سیستم من فقط دادخواهی و قصاص قاتلین فرزندان‌مان است. سیستم من، ایجاد عدالت و آزادی و حقوق انسانی است. سیستم من نبود بی‌عدالتی و دروغگویی است. سیستم من ، ریشه‌کن شدن ظالمان و ستمگران و قاتلان و متظاهران و مترسک‌های اعتقادی است. سیستم من حکم خداست که به من یاد داده که در مقابل هیچ ظلمی سکوت نکرده و ظالم‌پروری نکنم. سیستم من بودن آرامش و شادی برای مردم سرزمینم است.

*اینستاگرام نویسنده
@kaleme
🔴 جمعه، “استدراج” زیبایی بود

✍️ کلمه - عبدالله ناصری

در قرآن محمد (ص) و سورهٔ اعراف/۱۸۲ (وَالَّذينَ كَذَّبوا بِآياتِنا سَنَستَدرِجُهُم مِن حَيثُ لا يَعلَمونَ) اشاره به این نکته دارد که تکذیب‌کنندگان نشانه‌های الهی گرفتار “استدراج” خدا خواهند شد. یعنی (به زبان خودمانی) “پوزه به خاک مالیدن” و دماغ دیکتاتور که بزرگترین تکذیب‌کننده آیت و سنت خداوندگار است به خاک مالیده خواهد شد.

کم ندیده‌ایم در هستی این مشیت و تقدیر را. در دوران حیات خود و در همین جغرافیای “ایران” از سقوط پهلوی (با باور به علل و اسباب) تا سقوط بالگرد حامل رییسی و قتل وی با سابقه‌ای که داشت (نگارنده از قتل او شاد نشد ولی از شادی مردم ستمدیدهٔ ایران خرسند بود، به ویژه خانواده‌های دادخواه) استدراج بود. جدیدترین استدراج، همین انتخاب جانشین رییسی بود که حکومت با مهندسی جدید و بدیع و تمهید کامل، امید داشت که اکثریت مطلق مردم را به پای صندوق بکشاند، حتی با مشارکت اکثر اصلاح‌گرایان. اما با “تدبیر” حداکثری ملت و "تقدیر” زیبای خدا همه مظلومان ایران دوباره خندیدند، و حکومت مبتذل عنود، بار دیگر دریافت که کفه تحریم مردم بسیار سنگین‌تر است از کفهٔ رأی.

◾️به چند نکته مهم از این واقعه باید توجه کرد:
▫️تحریم انتخابات تا جمهوری اسلامی برقرار است، زیباترین و مؤثرترین وسیله برای "مقاومت مدنی” است.
▫️جنبش سبز و در امتداد آن، انقلاب “زن، زندگی، آزادی" که به دنبال عبور از جمهوری اسلامی بوده گفتمان غالب در ایران است.
▫️همه حکومتگران به علاوه همهٔ کنشگران “انتخابات محور” از هر جریان‌ سیاسی، در برابر انقلاب مهسا، در اقلیت محض هستند.
▫️رهبری اصلاحات با همهٔ ناهمراهان مردمی‌اش، هنوز قدرت نسبی بسیج‌کنندگی جامعه را دارد و این، همان چیزی است که باید قدرش را بداند.
▫️اصلاح‌طلبان باید “دروغ بودن” انتخابات را درک و باور کنند تا از حرکت سینوسی در سیاست‌ورزی دور بمانند.
▫️حتما و طبق تجربهٔ تاریخی، در مرحلهٔ دوم انتخابات ریاست جمهوری، میزان مشارکت کمتر از دورهٔ اول خواهد بود و خروجی صندوق کسی نخواهد بود جز “سوگلی” ولی فقیه.
▫️شقاق روشنی در درون سپاه (همه کارهٔ حکومت) شکل گرفته و این غنیمت گرانبهایی برای انقلاب “زن، زندگی، آزادی” و سکولارهای ایران است.
▫️اکثر مردم ایران که مخالف حکومت دینی ولی فقیه هستند رسالت گفت‌وگو با “انتخابات‌محوران” را در فضای مجازی جدی بگیرند، برای گسترش بریدن طرفداران حکومت.

@kaleme
🔴 در غیاب جمهور مردم

✍️ طاها پارسا

🔺متناسب با هرم سنی جمعیت ایران،  بدنه اصلی رأی‌دهندگان از افراد زیر ۵۰ سال تشکیل شده . تهییج و به‌حرکت درآوردن این بدنه مخصوصا جمعیت زیر ۴۰ سال آن نیازمند گفتمانی فراتر از اصلاحات و اشخاصی جوان‌تر از اصلاح‌طلبان شناخته شده است (۲۶ سال از دوم خرداد ۱۳۷۶ گذشته است و برای حدود بیست درصد رأی‌‌دهندگان تفاوتی میان مصدق و خاتمی به لحاظ تجربه زیستی و تاریخی وجود ندارد). شواهد نشان می‌دهند که این بدنه نه از سوی اصلاح‌طلبان به‌رسمیت شناخته می‌شود و نه از سوی اصول‌گرایان و بنیادگرایان. یعنی در مواجهه‌ی انکارآمیز  با این جمعیتِ معترض، تفاوتی میان اصول‌گرا و اصلاح‌طلب وجود ندارد. دو سال پیش که بخش چشم‌گیری از این بدنه در خیابان‌ها بود و صدها کشته داد، هیچگونه حمایتی از اصولگرایان و اصلاح‌طلبان دریافت نکرد. طبیعی است که آن‌ها هم وارد  آوردگاه بازی انتخاباتی آن‌ها نشده و حتی حوصله‌ی تماشاکردن بازی آن‌ها را هم  در تلویزیون نداشته باشند (۷۳ درصد مردم مناظره‌های انتخاباتی را ندیدند/ ایسپا)

🔺قدرت بر آدمی سوار می‌شود نه آدمی بر قدرت! پزشکیان فرد سالم و صادقی است اما در این بازیِ  مبتذل صداقت شمشیر دو لبه است! شجاعت پرچم صداقت است و در نبود این پرچم، هر فرد صادق و سالمی ابتدا تسلیمِ مصلحت می‌شود و سپس گام‌به‌گام بازی را به  رقبا می‌بازد: توجیه، ابهام، تحریف، انکار، بی‌مسئولیتی و سرانجام هم تسلیم بی‌صداقتی می‌شود. تجربه ۸۸ نشان می‌دهد که با شعار «دروغ ممنوع»، باید به استقبال حصر رفت. نمی‌شود «صادقانه» خود را مجری سیاست‌های رهبری دانست و هم‌زمان همه‌ی خطاها ‌را به پای جلیلی، نماینده رهبری در شورای امنیت ملی، نوشت! یادمان نرفته‌است که میرحسین موسوی، صاحب اصلی گفتمان «دروغ ممنوع» است و او مقاومت مدنی را به رأی دادن ترجیح داد. و یادمان نمی‌رود که «خاک پای مردم ایران»،  محمدرضا شجریان صدای «خس و خاشاک بود».

📎منبع و متن کامل
@kaleme
🔴 ایمان به قدرت بی‌قدرتان

✍️ مرتضی کاظمیان

🔺دست‌کم ۶۰ درصد شهروندان ایران به انتخابات نمایشی و فرمایشی، و به نظام دروغ و سرکوب، «نه» گفتند و از مشارکت در آن خودداری کردند. به «قدرت بی‌قدرتان» ایمان بیاوریم. قدرت بی‌قدرتان که واتسلاو هاول، اندیشمند آزادیخواه آن را در مکتوبی ارزشمند و خواندنی، و در متن نظام سرکوبگر و اقتدارگرای چکسلواکی در دهه ۸۰ تشریح کرده، حالا شاهدی دیگر در تاریخ سیاسی معاصر جهان دارد: «نه» معنادار اکثریت ایرانیان معترض به نمایش فریبکارانه انتخابات در جمهوری اسلامی.

🔺بی‌قدرتان فقط نخبگان سیاسی و کنشگران مدنی نیستند. تک‌تک افراد و انسان‌هایی هستند که باید خود را از زندگی زیر دروغ رها کنند؛ حتی اگر فرجام اقدام و کنشگری امروز آنان، واضح و ملموس و نزدیک نباشد. پذیرش مسئولیت فردی، و تن ندادن به بازی دروغ و ریاکاری، گام نخست برای حرکت به سمت عبور از نظام زور و تزویر است. این گام نخست و بلند را اکثریت قاطع شهروندان ایران با خودداری از مشارکت در رقابت انتخاباتی مبتذل و فریبکارانه، برداشته‌اند. گامی ارزشمند در ادامه خیزش زن، زندگی، آزادی که به سرفصلی در تاریخ تحولات اجتماعی و سیاسی ایران تبدیل شده است.

📎منبع و متن کامل

@Kaleme
🔴 نمونه‌ای از تفاوت گذارطلبی و اصلاح‌طلبی

✍️ مهدی محمودیان

▫️یک کنشگر مدنی و اجتماعی مبتنی بر مطالبه عمومی و بدون توجه به جایگاه و اختیارات ریاست جمهوری در ساختارهای حقوقی و حقیقی می‌گوید آقای پزشکیان اگر رای می‌خواهید باید این شروط را بپذیرید و تضمین کنید. اما پاسخ یک فعال اصلاح‌طلب همانگونه که آقای پزشکیان‌ پاسخ گفتند مبتنی بر توان و اختیارات یک رئیس جمهور محصور  در ساختارهای ج.ا است و نه بیشتر. شاید دروغ نگوید اما می‌داند که این موارد اساسا در حوزه اختیارات او نیست و صرفا می‌تواند تلاشش رو بکند و شاید حتی توان گزارش کردنش را نیز نداشته باشد.

▫️آقای [حسین] جنتی سه بحران جاری کشور را برشمرده‌اند و بدون توجه به محدودیت‌های ساختاری خواهان تضمین اقای پزشکیان، برای ایفای آن است؛ اما در مقابل آقای پزشکیان، صرفا با توجه به اختیارات رئیس جمهور در ساختار ج.ا می‌گوید همه تلاشش را می‌کند. چون می‌داند اساسا در ساختار ج.ا کار بیشتری از او برنمی‌آید.

▫️قدم اولی که مردم ایران با بلوغ فکری و اجتماعی خود برداشتند شروع حرکتی مدنی‌ بود که حاکمیت مجبور شود برای افزایش مشروعیت و حفظ بقای خود این تغییرات را بپذیرد و یا با برداشتن موانع ساختاری(چه موانع حقوقی و چه موانع حقیقی) فردی به نمایندگی از مردم این تغییرات را انجام دهد.

▫️آقای پزشکیان وقتی می‌تواند ادعا کند پاسخی صریح و تضمینی دقیق به این پرسش داده‌است که خطاب به حاکمیت اعلام کنند برای حل این بحران‌ها آمده‌اند و  کتبا تضمین کنند اگر تا سال آینده بحران سبک زندگی را نسبت به امروز بهبود نبخشیدند و یا بحران اینترنت و فیلترینگ را حل نکردند استعفا خواهند کرد.

▫️آن زمان است که می‌توان باور کرد تضمینی که آقای پزشکیان داده‌اند بدور از فرافکنی و صادقانه در خدمت به حل مشکلات مردم است و نه آنچنان که در مناظره تلویزیونی فرمودند صرفا برای کسب رای و سپس اجرای منویات دیگران.

@kaleme
🔴 نقطه‌ی مطمئن برای ایستادن

✍️ مجتبی علوی

تا اینجای کار براساس شواهد و قرائن، همه‌چیز امتداد وضعیت موجود را نشان می‌دهد. هیچکدام از نیروها توان و اراده‌ای برای بیرون زدن از کادر وضع موجود را از خودشان نشان نمی‌دهند. هرسه نیرو صرفا در حال کشاکش‌اند. همین! اما نقطه‌ی مطمئن برای ایستادن، چنگ انداختن به ریسمان عناصر مقاومت حاضر در صحنه‌اند. زیرا در توازن قوای هرسه جریان، نقش محوری و اصلی ایفا می‌کنند. مشخصا یک نفر در این مدت جرأت بیرون زدن از کادر وضع موجود را داشته و در بیانیه‌ای با مبانی مشخص، پیشنهاد رفراندوم را داده، هزینه‌اش را هم پذیرفته و پرداخته است. اگر حکومت بدنبال نقشه‌ای بزرگ و خروج از کادر وضع موجود باشد، عناصر مقاومت نخستین سد راه او هستند. اگر پزشکیان بخواهد از کادر خارج شود، چاره‌ای جز تنیدگی با آنان ندارد. و اگر تحریمی‌ها بخواهند به تحریم‌شان معنای مشخص بدهند چاره‌ای جز بیانیه برای نجات ایران ندارند…

📎متن کامل
@kaleme
🔴 به‌جای قسم جلاله، توضیح دهید!

✍️ احمد نیک‌جو

▫️محمدجواد ظریف، دو هفته گذشته را صرف این کرده که به بیان‌‌های مختلف و با قسم و آیه، بگوید «فرق می‌کند چه کسی در پاستور باشد». این سخن شما را شنیدیم آقای ظریف. می‌دانید که اگر یک ادعا را حتی هزار بار هم تکرار کنید، بار هم لازم است برایش دلیل بیاورید تا شنونده قانع شود. تکرار یک ادعا، دلیلی بر درستی‌اش نیست. بگذارید با مثال و بر اساس شواهدی که عمده‌اش برگرفته از سخنان شماست سوال‌ام را واضح‌تر کنم:

▫️در میزگرد تلویزیونی دکتر پزشکیان، بیان فرمودید: ««بایدن قرار بود [به برجام] برگردد. یکی اسرائیل گفت من نمی‌گذارم [بایدن به برجام] برگردد و شهید فخری‌زاده را شهید کرد، یکی هم متاسفانه قانون [اقدام] راهبردی مجلس مانع بازگشت به برجام شد. نگذارید که ما بگوییم در آن ۶ ماه تلخ چه گذشت. در آن ۶ ماه تلخ ما بارها می‌توانستیم برجام را زنده کنیم و مردم ۳ سال از این فلاکت زجر نکشند».

▫️آقای دکتر! چه کسی در رأسِ حامیان قانون اقدام راهبردی مجلس بود و بارها مجلسی که این قانون را تصویب کرد «انقلابی» نامید و از این قانون «تمام‌قد» دفاع کرد؟ آن شخص الان کجاست؟! از دنیا رفته؟! قدرت را واگذار کرده؟! از سیاست‌های گذشته توبه کرده و راهی تماماً متفاوت را برگزیده؟! یا هنوز، حی و حاضر، در رأس قدرت است؟ می‌دانید سخنان زیر را چه کسی بر زبان آورده؟ «قانون اقدام راهبردی که همان اوّلِ کار تصویب کردید، یک قانون اساسی است، یک قانون مهمّی است. این [قانون]، کشور را از سرگردانی در قضیّه‌ی هسته‌ای نجات داد». «مجلس یک قانونی [قانون اقدام راهبردی] گذرانده، این قانون به نفع ما است، به نفع کشور است و به نفع صنعت هسته‌ای است».

▫️چرا به‌جای رهبر جمهوری اسلامی، آدرس جلیلی و قالیباف را می‌دهید؟ در همان میزگرد، از ۶ ماه تلخ سال ۹۹، در مصاحبه با لیلاز از ۶ ماه تلخِ تیر تا دی ۹۴ سخن گفتید و از «سفر قاسم سلیمانی به روسیه»، «هواکردن موشک» و «حمله به سفارت عربستان» را از جمله اقداماتی که برای تخریب برجام صورت گرفت نام بردید. می‌شود برای ما توضیح دهید که کدام مقام ارشد، حمله‌کنندگان به سفارت عربستان را بچه‌های انقلابی‌ای خطاب کرد که نباید مورد سرزنش قرار گیرند؟ لذا بهتر است به‌جای تکرار آن جمله، دقیقاً توضیح دهید که چرا فرق می‌کند و چه فرقی می‌کند «چه کسی در پاستور باشد».

@kaleme
◾️از اینستاگرام زهرا و نرگس موسوی
دختران زهرا رهنورد و میرحسین موسوی

@Kaleme
🔴 دروغ ممنوع!

کلمه: پیرو اطلاع‌رسانی‌های گذشته، تاکید می‌شود که شایعات مربوط به حمایت زهرا رهنورد ‌و‌ میرحسین موسوی از نامزدهای «انتخابات ریاست‌جمهوری» کذب و از مصادیق بارز دروغ است.
بدیهی است که انتشار یا بازنشر اخبار غیر واقعی با آگاهی از عدم صحت آن، عملی غیر اخلاقی و مغایر با حقوق شهروندی است.

@kaleme
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
🔴 اعتراف رهبر به ساختگی بودن اطلاعات نهادهای نظام

✍️ حسین باستانی

رهبر جمهوری اسلامی، امروز در واکنشی دیرهنگام به مشارکت به‌شدت ناچیز رای‌دهندگان در انتخابات ۸ تیر گفت: «در مرحله اول انتخابات مشارکت مردم کمتر از آن مقداری بود که توقع داشتیم و حدس زده می‌شد. افراد مختلفی حدس‌هایی درباره مشارکت می‌زدند؛ حدس‌ها همه‌اش بیشتر از آن چیزی بود که در واقع اتفاق افتاد!»

«حدس»هایی مورد اشاره مقام اول حکومت، به‌وضوح «نظرسنجی»‌های انتخاباتی نهادهای حکومتی متنوع در آستانه مرحله اول انتخابات ریاست جمهوری هستند -که بدون استثنا، «هیچ» تناسبی با واقعیت نداشتند. نظرسنجی‌هایی که «تولیدکنندگان» آنها، از موسسات دولتی مختلف و حتی نهادهای امنیتی «معتمد نظام» تشکیل می‌شدند و طبیعتا خروجی آنها، چیزهایی بودند که خوش‌آیند مافوق باشند.

وقتی این نوع موسسات و نهادهای حکومتی، در مورد موضوعاتی در حد انتخابات -که صحت و سقم آنها در فاصله‌ای کوتاه مشخص می‌شود- چنین اطلاعاتی تولید می‌کنند، تصور «جنس» اطلاعات تولیدی آنها در موضوعات درازمدت‌تر مشخص است.

با وجود این، علی خامنه‌ای، تا پایان دوران رهبری، کماکان بر مبنای «حدس‌ها» و «نظرسنجی»های کارگزاران و ارادتمندان خود حکمرانی خواهد کرد. تعجبی نخواهد داشت که به همین نسبت، غافلگیری‌های بیشتر و باز هم بیشتری در انتظار او و حکومتش باشند.

*کانال نویسنده
@Kaleme
2024/07/04 07:11:07
Back to Top
HTML Embed Code: