♦️شام آخر
(غریبانه‌ی زینب سلام الله علیها)

🖋محمّدعلي فيّاض‌بخش


در‌های‌وهوی همهمه‌ی او هوای دل
در جست‌وجوی کوی حبیب است پای دل

سودای یار کرده سُوِیدای آرزو
ساییده قند در هوسش قندسای دل

امشب که رَطل، با می نابی معطّر است
طبلی گران زنند ز سر تا سرای دل

سنجی‌ست در میانه‌ی بازارِ شور و شوق
پژواکِ عشق می‌کند از ماجرای دل

با کاروان ِ حُلّه کند ساربان حلال
تیزیّ تازیانه، نواگر ز نای دل

نی را رواست تا که ز رأسی ندا کند
اِعجاب کهف بر همه عالم نوای دل

در سایه‌روشنی که غبارش ز پی نشست،
در امتدادِ هروله‌گاهِ صفای دل...

زینب که زِین و زینت سجّاد گشته است
میراث‌دار فتح، ز خلوت‌سرای دل...

خود پرده‌دارِ محمل یک کاروان اسیر
إسرا ز کربلاست به اقصاسرای دل

امشب که شامِ آخرِ این نقشِ پرنگار
خود کِلکِ صنع می‌کِشد از کربلای دل...

مانا دلا ! که «زینبِ کبرا دلی» بوَد
شایسته بر رسالت خود پابه‌پای دل

🔴باز این چه شورش است که در خلق عالم است؟
باز این چه نوحه و چه فغان و چه ماتم است؟
#بچه_های_آباده


گروه سرود بچه های آباده
با صدای محمد حسین توکل تک‌خوان

این نوحه‌خوانی و سینه‌زنی برای متولدین دهه شصت ، نوستالژیک و خاطره‌انگیز است.

محمد حسین توکل تک‌خوان این گروه سرود ، متولد ۳۱مرداد ماه سال ۱۳۵۳ بوده و در حال حاضر پزشک عمومی و متخصص پاتولوژی در بیمارستان آباده است.

❇️ @baamdadeno

یک کارشناس: برخی برای دور زدن کنکور ایران، در روسیه، اوکراین و ترکیه بدون کنکور، پزشکی قبول می‌شوند، بعد از مدتی درخواست می‌دهند در ایران ادامه تحصیل دهند

امرایی، عضو کمیسیون آموزش دیده‌بان عدالت و شفافیت:

🔹ما با ورود دانشجویان علوم پزشکی از خارج کشور به داخل مخالف هستیم چراکه مانند دور زدن کنکور است. اگرچه یک آزمون برای پذیرش این افراد گرفته می‌شود اما باید پرسید چرا در همان آزمون سراسری داخل کشور شرکت نکنند؟ حتما آن گروه، آزمون خارج به داخل را آسان‌تر می‌بینند که ترجیح می‌دهند به جای کنکور از طریق دیگر وارد تحصیل در رشته پزشکی شوند.

🔹این گروه هم اکثراً در کشورهایی مانند روسیه، چین، اوکراین، ترکیه درس می‌خوانند که بعد از مدتی درخواست می‌دهند در ایران ادامه تحصیل دهند. لذا دولت جدید باید جلوی دور زدن کنکور را بگیرد. ضمن این‌که ما سهمیه‌های زیادی برای ورود به دانشگاه داریم که حتما باید دراین‌باره تصمیات درستی گرفته شود./خبرآنلاین

asriran.com
@MyAsriran

♦️توسعه‌ی «دولت سایه‌ی جلیلی» تا روستاها؛ با چه پولی؟!

▪️مصطفی فقیهی

🔹«جلیلی» ⁩ یک کلمه بگوید بودجه‌ی هنگفت این تبلیغ «روستا به روستا» و «محله به محله»، از کجا می‌آید؟

‏🔹از همان محل بودجه‌ی آن اعزام وسیع و انتخاباتیِ روحانیون به روستاها؟

‏🔹همین یک قلم را پاسخ دهد و بعد، برود روستا به روستا و چهره به چهره، از جزییات خسارت توقف کرسنت و عدم تحریم خود بگوید!

@mostafafaghihi

◾️مناقشات سیاسی روز، دستاویز تعریض به باورها مباد
▪️این کار آسیب‌رسان به تحولات مثبت اجتماعی نیز هست

➖ یکی از روحانیون ذیل عنوان «ناگفته‌های دکتر پزشکیان از قرآن و نهج‌البلاغه/ مدح حاکم ممنوع و نقد او واجب» بحثی (شبهه‌ای) قدیمی در موضوع عصمت را تکرار کرده است.
ابتدا می‌پرسم: اگر از سر دغدغه نسبت به وضع موجود جامعه و سیاست، می‌خواهید به رییس جمهور منتخب، ضرورت نقدپذیری و مدح‌گریزی را متذکر شوید، چرا با مناقشه‌ای اعتقادی، در فضایی که همه منتظرند غبارها فرو بنشیند و صحنه روشن‌تر شود، غبارافزایی می‌کنید؟ چرا وسط دعوا نرخ‌ تعیین می‌کنید؟ دست‌کم چرا این دستاویز را به مخالفان می‌دهید که: «ببینید طرفداران منتخب جدید، مخالفان عقائد شیعی‌اند و ...»

▪️ اما اصل سخن:
➖ ایشان در پیشانی یادداشت خود، در گزارشی ناقص از بیان حضرت نوشته: «امام علی ع از مردم می‌خواهد که از مدح و ثنای او به‌شدت پرهیز و اشکالات و ایرادهای او را حتما بیان کنند چراکه او مصون از خطا و اشتباه نیست.»
➖ اما خود در ادامه، ترجمه عبارت امیرالمؤمنین علیه‌السلام را این‌طور نقل نموده: «از گفتن حق، يا مشورت در عدالت خوددارى نكنيد، زيرا خود را برتر از آن‌كه اشتباه كنم .. نمى‌دانم، مگر آن‌كه خداوند مرا حفظ‍‌ فرمايد.» (نهج‌البلاغه، خطبه ۲۱۶)
➕ ملاحظه می‌شود که عبارت حضرت «إلّا» دارد. «استثنا» دارد:‌ «.. مگر آن‌كه خداوند مرا حفظ‍‌ فرمايد.» و نویسنده در  نقل ابتدای خود، آن را نیاورد.
➕ همین‌جا باید گفت که اگر فرض را -به تعبیر متن مورد نقد- بر «آموزه عصمت، آن‌گونه که مشهور عالمان شیعه بیان می‌کنند» بگذاریم، در عین حال حضرت باید الگویی برای عموم حاکمان و نه منطبق بر وضعیت ویژه خود ارائه دهند، در نتیجه منطقی است که بر خطاپذیری ذاتیِ انسان تأکید کنند و نه بر عصمت شخصیِ خویش و امام چنین کرده‌اند.
➕ به‌علاوه عبارت حضرت که ترجمه دقیق‌ترش چنین است: «من در نظر خود، بالاتر از آن نیستم كه خطا كنم .. مگر آن‌كه خداوند مرا از آن‌چه بدان مالک‌تر است كفايت كند.» بیان معنای واقعی عصمت، فقر ذاتیِ شخص معصوم  و غنا و قاهریت خدای متعال نسبت بدو است.
➖ در ادامه متن مورد نقد آمده: «اما آیا ممکن است امام علی‌ ع خطا کند؟ ... پاسخ را از قرآن مجید می‌گیریم که علم پیامبر را محدود و عادی می‌شمارد و کسی که همه‌چیز را نمی‌داند در معرض خطاست: "بگو: من قدرتِ [جلبِ] سودى و [دفعِ ] زيانى را از خود ندارم جز آن‌چه خدا خواهد و [غيب هم نمى‌دانم] .. (اعراف، ۱۸۸)"» (پایان نقل)
➕ باید گفت: نویسنده در برداشت از آیه قرآن نیز دقت نورزیده است. ابتدای آیه ۱۸۸ سوره اعراف، چنین است: «قُل لَّآ أَمْلِكُ لِنَفْسِى نَفْعاً وَلَا ضَرًّا إِلَّا مَا شَآءَ الله» و ترجمه ایشان: «بگو: من قدرتِ [جلبِ] سودى و [دفعِ] زيانى را از خود ندارم جز آن‌چه خدا خواهد.»
از نویسنده می‌پرسم: آیا تأکید عبارت قرآنی فوق، بر «ناتوانی رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله در جلب سود و دفع زیان» است یا بر این‌که در واقع امر، «جلب سود و دفع زیان توسط آن جناب، متوقف بر خواست خدا است»؟
بداهتا رسول خدا ص، دست‌کم مانند هر انسان‌ متعارف، ناتوان از جلب سود و دفع زیان نبوده‌اند، پس به‌روشنی، آیه می‌خواهد بفرماید خیال برتان ندارد همین «جلب سود و دفع زیان» که خیلی برایتان روشن است همه و از جمله رسول خدا ص توانش را دارند، تا خدا نخواهد رخ نمی‌دهد.
به‌تعبیر دیگر آیه درصدد نفی اختیار و امکان نفع‌طلبی و زیان‌گریزی نیست، بلکه می‌خواهد یادآور شود که: «لا حول و لا قوة الا بالله»: «هیچ حرکت و توانی نیست مگر (متکی) به خداوند»
خوب، اگر همین الگو را بر عبارت امیرالمؤمنین ع تطبیق دهید: «من در نظر خود، بالاتر از خطا نیستم .. مگر آن‌كه خداوند مرا .. كفايت كند»، نتیجه این می‌شود که الزاما خطاناپذیری را از خود نفی نکرده‌اند (همان‌طور که آیه کریمه، توان جلب نفع و دفع ضرر را از پیامبر اکرم نفی نکرده) بلکه آن را منوط به خواست خدای متعال دانسته‌اند، که همه و همه امور عالم چنین است.
— تو اختیار داری، اما تحت مشیت الهی
— عصمت هم چنین است: تحت مشیت الهی

➕ به یک خطای دیگر در متن مورد نقد اشاره می‌کنم و بقیه را (که به درازا خواهد کشید و از یک پیام تلگرامی فراتر خواهد رفت) وامی‌نهم. البته با توضیحاتی که گذشت، معلوم شد که متن مورد بحث، بر مبانیِ خطا نهاده شده و لذا اساسا قابل اعتماد نیست.
➕در ادامه ترجمه آیه ۱۸۸ اعراف نوشته‌اند: و غيب هم نمى‌دانم.
از نویسنده توقع این مقدار دقت می‌رفت که در عبارت عربی «لا أعلم الغيب»، «الغيب» با «الف و لام جنس» یا «استغراق» یعنی من «همه غيب» را نمی‌دانم و معلوم است که هیچ مخلوقی «همه غيب» را نمی‌داند، چه این‌که دست‌کم ذات الهی از غیب عالم و از دسترس همگان دور است.
معنای این عبارت، نفی علم غیب، چنان‌که نویسنده خواسته برداشت کند، نیست.
https://www.tg-me.com/mohadethin

‏ترکیه با افتخار اعلام می‌کند مصرف برق در این کشور از صدهزار مگاوات عبور کرد و همزمان در ایران با رسیدن مصرف برق به ٧٧ هزار مگاوات، نیمی از استان‌ها تعطیل و خاموشی کشور را فرا می‌گیرد
ترکیه وارد کننده گاز است و ایران دارنده دومین ذخایر گاز جهان‌؛
اما گرفتار در مرداب بی‌تدبیری!

محمد پارسی


#تحلیل_زمانه
🌍 @TahlilZamane

واقعیت رشته پزشکی اینه که کسایی که توش قبول میشن از خانواده‌های سطح بالای جامعه هستن عمدتا.
و این شمارو به این اشتباه میندازه که پزشکا پولدارن چون پزشکی پول زیاد میاره.

•Faezeh•

@OfficialPersianTwitter

🔴 فوری / پای ایران به ماجرای ترور ترامپ باز شد!

🔹 شبکه CNN در گزارشی فوری اعلام کرد که ایالات متحده در هفته‌های اخیر اطلاعات مهمی را در مورد نقشه ایران برای ترور ترامپ به دست آورده بود. اطلاعاتی که منجر به افزایش تدابیر امنیتی ترامپ توسط سرویس مخفی قبل از ترور روز شنبه شد.

🔹 به ادعای این رسانه تا به این لحظه ارتباطی میان توماس متیو، فردی که اقدام به ترور ترامپ کرده بود با ایران یافت نشده است.

🆔 @Americana_ir

مسأله آب در ایران به نقطه‌ای رسیده است که هیچ جایی برای اشتباه یا ادامه سیاست‌های غلط وجود ندارد.

@fazeli_mohammad

دکتر کیانوش جهانپور:

سلام
خواننده اصلی دکتر توکل تخصص پاتولوژی خواند و اکنون آباده آزمایشگاه دارد
گروه سرود آباده با این نوحه و آن سرودهای دیشب خواب بابا رو دیدم دوباره و مادر برام قصه بگو ... شهرت یافت
تنظیم کننده و آهنگ ساز این گروه که سنتور هم می نواخت و معلم هم بود به رحمت ایزدی پیوست.
بقیه گروه هم بعدها یک نفر به آمریکا دونفربه کانادا یک نفر به استرالیا و ... رفتند.
نوازنده نی یعنی آقای نظر پور هم که برای اولین و آخرین بار در حسینیه جماران نی نواخت به رحمت ایزدی پیوست.

🔴 ایران ادعای شبکه آمریکایی در مورد ترور ترامپ را رد کرد

♨️ نمایندگی ایران در سازمان ملل در واکنش به گزارش ادعایی سی‌ان‌ان اعلام کرد: این اتهامات بی‌اساس و مغرضانه است.

♨️از نگاه جمهوری اسلامی ایران، ترامپ یک مجرم جنایتکار است که بخاطر صدور دستور ترور سردار سلیمانی باید در دادگاه محاکمه و مجازات شود.

♨️ ایران مسیر حقوقی را برای پاسخگو کردن او انتخاب کرده است.

◼️ @jamarannews

✍️اگر نصف حرفهای زندانیان مالی هم حقیقت داشته باشد، بجای مشکلات سیاسی میبایستی بفکر ده‌ها هزار متهمین مالی باشیم.|۲۶ تیر ۱۴۰۳

🔺داستان اوین رفتنم-[بخش سوم]

🔹تا قبل از رفتن به اوین،من تصور می‌کردم مشکلات مملکت همانگونه که بارهاگفته بودم خلاصه میشد درضعف دمکراسی: فقدان انتخابات آزاد، محدود نبودن قدرت واختیارات ارکان قدرت به قانون و پاسخگو نبودنشان، اقتصاد فاسد وناکارآمد دولتی واین دست مسائل. اما آشنایی ام دراوین با شماری از زندانیان مالی سبب شد تا متوجه شوم که کشور با مصیبت عظیم دیگری روبروست که ابعاد آن کمتر از خشک شدن دریاچه اورمیه ، مهاجرت پزشکان، کمبود آب، سرخوردگی جوانان از گذشته وناامیدی‌شان از آینده، فرونشست فلات قاره ایران و... نیست.

🔹نخستین نکته درخصوص زندانیان مالی تعداد آنان است.آقای علی ضابطیان که رئیس بند ما دراوین بود و جدای از آنکه جوان بسیار درستکار و با شخصیتی است خودش هم درگیر پرونده مالی میباشد بمن میگفت شش سال پیش که بزندان آمده بوده در هفته ۴ الی ۵ متهم مالی به زندان میافتادند. اما ظرف یکی دوسال اخیر روزانه ۴الی۵ متهم مالی به زندان اضافه میشوند. بمن گفتند که "زندان تهران بزرگ" به تنهایی ۲۸هزار زندانی مالی دارد. در خود اوین هم از بیش از ۳ هزار زندانی، در حدود یکصد نفر سیاسی، ده پانزده نفر ترانس و مابقی مالی هستند. البته ترانسها بواسطه ارتکاب جرائم زندانی شده بودند. کشورهای پیشرفته بجای خود، دلم میخواست آمار زندانیان ایران را با کشورهای هم‌ردیف‌مان مثلا ترکیه و پاکستان مقایسه میکردیم.

🔹بعد از تعداد وسرعت افزایش متهمین مالی، مشکل بنیادی‌تر نحوه دادرسی و بزندان افتادن آنهاست. من با سرگذشت بسیاری ازآنها آشنا شدم. اگرنصف آنچه که میگفتند حقیقت می‌داشت، می‌بایستی برای سیستم قضایی که آنها را به زندان انداخته بود تاسف خورد. در پایان سرگذشت‌شان، با تعجب می‌پرسیدم که "چرا شما اینها را به قاضی نگفتید؟ چرا توضیح ندادید که آن طلب، یا آن چک، بابت چه چیز بوده و شما اصلا بدهکار نبوده‌اید؟" همواره یک پاسخ بیشتر نمی شنیدم: "آقای دکتراصلا قاضی گوش نمیکرد؛ میگفت چک شما برگشته و یا شما متعهد به پرداخت بوده‌اید؛ یا میروید زندان یا بدهی‌تان را میپردازید. اگرهم نسبت به شاکی ادعایی دارید،اول بدهی تان را بپردازید بعدعلیه شاکی‌تان شکایت نمایید." و این را من از یک یا دو متهم نشنیدم. بسیاری ازآنها میگفتند که سرقضات آنقدر شلوغ است و آنقدر پرونده ریخته که حتی اگرخواسته باشند وقت بگذارند وبدقت رسیدگی کنند هم، عملا برایشان مقدور نیست.

🔺اینستاگرام صادق زیباکلام:
https://www.instagram.com/p/C9fbnsFNULT/?igsh=cXV6NXM2YmFramhm

📎داستان اوین رفتنم-[بخش اول]:
https://www.tg-me.com/sadeghZibakalam/5463

📎داستان اوین رفتنم-[بخش دوم]:
https://www.tg-me.com/sadeghZibakalam/5469

✍️اگر نصف حرفهای زندانیان مالی هم حقیقت داشته باشد، بجای مشکلات سیاسی میبایستی بفکر ده‌ها هزار متهمین مالی باشیم.|۲۶ تیر ۱۴۰۳

🔺داستان اوین رفتنم-[بخش سوم]

📎متن کامل یادداشت
https://www.instagram.com/p/C9fbnsFNULT/?igsh=cXV6NXM2YmFramhm

📎داستان اوین رفتنم-[بخش اول]:
https://www.tg-me.com/sadeghZibakalam/5463

📎داستان اوین رفتنم-[بخش دوم]:
https://www.tg-me.com/sadeghZibakalam/5469

🔴قانونهایی در آسمان خیال
   شرق ۱۴۰۳/۴/۲۷

برای اجرای قانون،  نگرش به آن عمیقاً نیازمند اصلاح است.

از زمانی که با وضع قانون اساسی مشروطه چیزی به نام قانون به فرهنگ حقوقی و اجتماعی و سیاسی ایران وارد شد، تصوری وارونه از قانون در حکومت و حتی جریانهای فکری شکل گرفت. هستۀ کانونی این تفکر این است که جامعه باید خودش را با هرچه در قانون آمده است تطبیق دهد. این تصور شبیه این است که بگوئیم آدمها باید خودشان به اندازه لباس درآورند. ولی درستش این است که لباس باید به اندازۀ آدمی باشد.

همه باید از قانون تبعیت کنند. ولی شرط لازم برای تحقق تبعیت از قانون این است که قانون با ظرفیتها و توانایی ها و ارزش ها و منافع عمومی تناسب داشته باشد. وگرنه مانند همان لباسی می شود که هیچ اندازه نیست و یا آن را نمی پوشند و دور می اندازند.

چنین تصوری از قانون، قانونگذاری ایرانی به یک قانونگذاری تخیلی بدل کرده که اغلب نسبتی با واقعیتها ندارد. خیلی از قوانین فقط بیانگر آرزوهای قانونگذار اند. نمونه اش قوانین برنامه های ۵ ساله یا قوانین بودجه اند که به ارزیابی کارشناسان اغلب آنها به اهداف تعییین شده نمی رسند. در برنامه ها  کمتر طرح و پروژه ای وجود دارد که در مدت زمان پیش بینی شده به پایان برسد و اجرای اغلب آنها تا بیش از دو سه برابر مدت مقرر به طول می انجامد. زیرا نویسندگان و تصویب کنندگان عوامل مؤثر بر اجرا را درست ندیده اند. آنها آرزوهای خیالی خود را به شکل قانون می نویسند. خاصیت آدمی این است که در آرزوهایش از روی زمین بلند می شود و در آسمانهای خیال پرواز می کند.

این شیوۀ قانونگذاری خیالی رخنه ای عظیم تولید می کند که در آن رفتارهای غیرقانونی به امری ناگزیر تبدیل می شوند. فرض کنید امروزه با این خودروها و اتوبانها حاکثر سرعت مجاز مثلاً ۳۰ کیلومتر بر ساعت باشد، به احتمال قریب به یقین اکثر راننده ها آن را رعایت نمی کنند و در عمل آن را نقض می کنند. حال عده ای با حسن نیت مرتکب بی قانونی می شوند و گروهی از مدیران با سوء نیت و برای جلب منافع نامشروع از این رخنه سوءاستفاده می کنند.

خیلی از تحلیلگران مشکل عدم حاکمیت قانون را ناشی از نقض قانون توسط مدیران اجرایی می دانند. این درست است. اما قانون نویسی خیالی علت مقدم و مهمتر است.
 به عنوان مثال اغلب کارشناسان حداکثر رشد اقتصادی ایران در ۱۴۰۳ را حدود ۳ تا ۳/۵ درصد بیشتر ممکن نمی دانند. اما برنامۀ  رسمی رشد اقتصادی 8 درصدی است. این تناقض و فاصلۀ بزرگ طبعاً منظومۀ بودجه و برنامه را بر هم می زند. یعنی اکثرکارهای متعددی که برای تحقق رشد ۸ درصدی باید انجام شوند قابل انجام نخواهند بود. حاصل آن می شود که تمام منظومه به هم می ریزد. آنچه اتفاق می افتد لاجرم بی قانونی است.

قوانین خیالی عملاً منطقۀ فراغی باز می کنند که در آن قانون وجود ندارد و اگر هم هست فقط روی کاغذ است، نه بیشتر. این منطقۀ فراغ مانند شهری است که در آن محتسب و کلانتری وجود ندارد. در چنین شهری آدمهایی که زور بیشتری دارند و  هر قیمتی منافع بیشتری می طلبند به جان مردم می افتند و تا می توانند خرمن خرمن منافع درو می کنند و زورشان بیشتر می شود. فساد افزایش می یابد و مصونیت از تعقیب و تنبیه کاهش و این دایرۀ بسته مستمراً بزرگتر و مخربتر می شود.

اینکه چرا در قانونگذاری خیال جای واقعیت را می گیرد. دلایلی متعددی دارد که به یکی از آنها نگاه می اندازیم.

قانونگذاری اصولاً یک عمل سیاسی است. هر جریان سیاسی تلاش می کند قوانین با نوع تفکراتش وضع شوند. مثلاً جریانی که طرفدار اقتصاد لیبرال یا نئولیبرال است یک نگاه به قانون کار دارد. طرفداران اقتصاد سوسیالیستی نگاهی دیگر. اما هر دوی انها در نوع نگاهی که دارند معیارها و ضوابط کارشناسی واقعی را سعی می کنند به کار بگیرند. یعنی سیاست و قدرت جای تفکر کارشناسی را نمی گیرد.

در ایران اما قدرت جانشین علم و واقعیت می شود. قدرت برای حفظ خود نیازمند حداقل دو چیز است که با آنها شایستگی و پیروزی و تفوق و سرآمدی خود را به اثبات رساند. یکی اعداد درشت بلندپروازانه و دیگری نظام هنجاری مورد پسند خود. این دو چیز در قانون نویسی و قانونگذاری عملاً جانشین واقعیتی می شوند که روی زمین جامعه جاری است و کارشناسان نحله های مختلف تخصصی و فکری بیان می کنند.

این طرز قانونگذاری به دلیل تضاد با عینیات جامعه  در عمل نتیجۀ معکوس می دهد. سرکنگبین صفرا می فزاید. آن اعداد شکست می خورند و هنجارهای مندرج در قانون، مثل پوشش و منع نگهداری ماهواره و خیلی چیزهای دیگر،  با مقاومت عمومی روبرو می شوند. بجای شایستگی و تفوق ناکارآمدی و تزلزل نمایان می شود.

قانون جای خودنمایی حکمرانی نیست. در قانون نویسی و قانونگذاری واقعیتها باید برجای خود قرار بگیرند.
https://www.tg-me.com/kambiznourooz

انفجار در پایگاه عین الاسد

🔹منابع خبری سه‌شنبه شب از وقوع انفجارهایی در پایگاه عین الاسد محل استقرار نظامیان آمریکایی واقع در استان الانبار عراق خبر دادند.

🔹خبرگزاری رویترز نیز گزارش داد که پهپادهای انفجاری پایگاه عین الاسد را هدف قرار دادند اما کسی در این حمله آسیب ندیده است.

🔹جزئیات بیشتری تاکنون در این باره گزارش نشده است.

@hammihanonline

🔴سقوط خودخواسته

🔺اعتماد ۲۷ تیر ۱۴۰۳

✍️عباس عبدی

🔘چند روز پیش یادداشتی نوشتم که چرا و براساس چه منطقی لازم است که شهردار تهران تغییر کند. منطق و رویکرد من ضرورت وجود اعتماد میان مردم و مدیران، بویژه مدیران سیاسی بود. حتی اگر کارآمدی یک مدیر هم خوب باشد، هنگامی که مردم به هر دلیلی به او بدبین شوند، بقای او درست نیست. ممکن است مدیری کارآمد نیز دچار تخلف مالی یا رفتاری و حتی گفتاری شود، چون موجب بی‌اعتمادی می‌شود باید کنار برود.

🔘در جلسه روز یک‌شنبه شورای شهر تهران خانم زینب سلیمانی به درستی و از منظر کارآمدی، شهردار تهران را نقد کرد که طرفداران شهردار برنتابیدند و جلسه به تنش کشیده شد. در این میان یکی از طرفداران شهردار در اعتراض به مخالفان گفت که حرف عباس عبدی را می‌زنند!! به عبارت دیگر برای رد و تخطئه نظرات دیگران، کافی دانسته است که بگوید آنان نیز حرف مرا می‌زنند. این یعنی سقوط، سقوطی خودخواسته و آگاهانه؛ یعنی مخالفت با عقل سلیم و آموزه‌های دینی و منطقی.

🔘من در پاراگراف آخر همان یادداشت نوشته بودم که: ▪️«متاسفانه باید بگویم که فضای عمومی ایران بسیار سیاست‌زده است. هر حرفی زده شود اول می‌بینند که چه کسی می‌گوید؟ اگر از جناح سیاسی مقابل باشد فوری نفی و رد می‌کنند. از طرف خودشان هم زده نمی‌شود چون امکان حرف زدن برای خودی‌ها را فراهم نمی‌کنند بنابر این ممکن است تعبیر سیاسی از این نوشته من شود. ولی اصولگرایان ساکن در خیابان بهشت بهتر است حداقل یک بار چنین ذهنیتی را از خود دور کنند بلکه دستاوردهای مفید آن را ببینند. از ما گفتن بود. با استیضاح شهردار چند پله ارتقا پیدا خواهید کرد.»▪️ظاهراً این پیش‌بینی درست از آب در آمد.

🔘امام علی در پاسخ به کسی که می‌پرسد آیا ممکن است فلانی و فلانی که در جبهه مقابل هستند بر باطل باشند؟ پاسخ می‌دهد که آیا حق را به فرد می‌شناسی، یا فرد را به حق؟ در واقع ملاک حق و باطل، مستقل از گوینده و تابع ساختار و منطق گزاره‌ها است. به همان اندازه که ارجاع به دیگران برای اثبات حقانیت یک گزاره نادرست است، ارجاع به افراد برای باطل دانستن آن گزاره نیز نادرست است.

🔘اگر من ریاکاری می‌کردم و می‌گفتم که شهردار خیلی خوبی دارید، آن را حفظ کنید، آیا شما آن را نادرست می‌دانستید؟ قطعاً خیر. چه بسا این را تأیید خودتان می‌دانستید. پس چرا هنگامی که مخالف میل شما سخن گفته شود، آن را تخطئه می‌کنید؟ این یعنی که شما ظرفیت فهم حقیقت و قابلیت گفتگو را ندارید. ملاک حق و باطل نزد شما، منافع و افکار و ترجیحات خودتان است.

🔘آنچه در یادداشتم گفته بودم، در باره کارآیی شهردار تهران نبود. ظاهراً ایرادات فراوانی به کارآیی وی از سوی اعضای شورای شهر و کارشناسان وارد است. در آخرین مورد نیز یکی از منصوبین شهرداری، مسأله فروش پست و مقام را با صراحت اعلام کرده و خانم سلیمانی نیز کلیت وجود چنین پدیده‌ای را رد نکرده است.

🔘ولی من از زاویه دیگری به مسأله پرداخته‌ام. مشکل مورد نظر من عملکرد وی در مناظرات انتخاباتی است که وجاهت و اعتبار او‌ را در مقام شهردار مورد سوال قرار داده، و این به میزان اعتبار و وجاهت شهرداری و شورای شهر سرایت کرده است. فراموش نکنیم یکی از شروط لازم برای کارآیی مدیران دولتی و عمومی تابع میزان اعتبار آنان نزد مردم و اعتمادی است که به آنان دارند. به طور قطع افراد شایسته حاضر به همکاری با مدیران فاقد اعتبار نخواهند شد. اقدامات آنان نیز مقبول مردم واقع نمی‌شود.

🔘بنابراین پیشنهاد تغییر شهردار، بیش از آنکه یک اقدام سیاسی علیه شورای شهر باشد، یک امر خیرخواهانه برای شهری است که در آن زندگی می‌کنیم. بویژه آنکه می‌دانیم شهردار هم عوض شود، نفر بعدی کسی است از مجموعه اصول‌گرایان است و قرار نیست از جناح دیگری بیاید، اتفاقاً از نظر سیاسی شاید بتوان گفت که ادامه حضور شهردار کنونی به سود منتقدان وضع موجود باشد، چون بهتر می‌توانند آنان را نقد و حتی تخطئه کنند، و برای کنار زدن شورای فعلی در انتخابات بعدی مفیدتر است، در مقابل، ادامه این وضع عوارض مهمی برای شهر تهران دارد.

🔘این نحوه برخورد با نظرات دیگران شایسته هیچ گروه سیاسی و فرد عاقلی نیست. اتفاقاً باید از نقدهای بیرون از خود استقبال کرد، چون شما به افراد داخلی خود اجازه نقد و اظهار نظر آزاد نمی‌دهید، همچنان که در این ماجرا نیز در جهت ساکت کردن منتقدان حرکت کردید. بنابر این از نقد دیگران نترسید، و آنها را تخطئه نکنید، و اگر هم به درستی آنها اقرار نمی‌کنید، نقدشان را نادیده نگیرید.

🔘این نحوه برخورد غیرمعقول شما با «درست یا غلط»؛ «حق یا باطل» بودن گزاره‌ها، آغاز سقوط است. چند سال دیگر که به یاد رفتار امروزتان بیفتید خواهید گفت اشتباه کردیم. هزینه جبران اشتباه در امروز کمتر از فردا است.