🔴 ندانستم که این دریا چه موج خونفشان دارد
✍️ سروش دباغ
▫️طی ۱۵ سال گذشته بارها در خلوت به این عکس نگاه کردهام؛ عکسی که از آن بوی مدنیت و مدارا و شورمندی به مشام میرسد... برای نسل من، خردادماه، سخت خاطرهانگیز است؛ بیست و شش سال پیش، حادثۀ دوم خرداد در آن رخ داد؛ حادثهای که نویدبخش نوع دیگری از حکمرانی و مناسبات و روابط سیاسی بود.
▫️میپنداشتم و میپنداشتیم که این خوابِ تعبیر ناشده، در سال ۸۸، با به محاق رفتن روایتی از سیاستورزیِ مشحون از دروغ و ریا و حقهبازی و پوپولیسم به محاق میرود و رؤیای ما محقق میشود. ولی نشد که نشد که نشد؛ که «ندانستم که این دریا چه موج خونفشان دارد».
▫️خردادماه، بیست و دوم و بیست و پنجم سال ۱۳۸۸ هم دارد؛ بیست و دومی که میلیونها نفر به مهندس موسوی و شیخ کروبی رای دادند؛ و بیست و پنجمی که بزرگترین راهپیمایی مدنیِ پس از انقلاب در آن رقم خورد با حضور میلیونی معترضان و منتقدِان با رویهای معقول و مطالبهای مشخص و معیّن: " رای من کو؟". حضور موسوی و کروبیِ نازنین محصورِ در بند در این راهپیمایی به یاد ماندنی، تاریخی بود و مایه دلگرمیِ کثیری از شهروندان پیرامونی.
▫️افسوس که این زخم کاریِ عمیق و بغض فروخورده و پاشانی و پریشانی خلایق انبوه، به پانزده سالگی خود رسیده و همچنان دهها پرسش موجه برجای مانده؛ سوالاتی که پاسخی از جنس باتوم و گلوله و دستگیری و شکنجه و بازجویی و پروندهسازی دریافت کردند.
▫️نیک میدانم که در وضع و حال کنونی آنقدر معضلات معیشتی گُرده شهروندان را خم کرده و عزا بر سر مردم ریخته شده که پیگیریِ مطالبات سیاسی و فرهنگی در زمرۀ دلمشغولیهای اولیه عموم شهروندان نیست و بهحساب نمیآید. در عین حال، فرا یاد آوردن آن خاطرات تلخ و شیرین که به مثابۀ برگی زرین و درخشان در تاریخ دموکراسیخواهی این دیار ثبت شده، برای شهروندان و اهالی فرهنگ و قلمی که آن دوران را با گوشت و پوست خود زیستهاند، ضروری مینماید و خالی از لطف نیست: «ما به خرداد پر از حادثه عادت داریم».
*اینستاگرام نویسنده
@kaleme
✍️ سروش دباغ
▫️طی ۱۵ سال گذشته بارها در خلوت به این عکس نگاه کردهام؛ عکسی که از آن بوی مدنیت و مدارا و شورمندی به مشام میرسد... برای نسل من، خردادماه، سخت خاطرهانگیز است؛ بیست و شش سال پیش، حادثۀ دوم خرداد در آن رخ داد؛ حادثهای که نویدبخش نوع دیگری از حکمرانی و مناسبات و روابط سیاسی بود.
▫️میپنداشتم و میپنداشتیم که این خوابِ تعبیر ناشده، در سال ۸۸، با به محاق رفتن روایتی از سیاستورزیِ مشحون از دروغ و ریا و حقهبازی و پوپولیسم به محاق میرود و رؤیای ما محقق میشود. ولی نشد که نشد که نشد؛ که «ندانستم که این دریا چه موج خونفشان دارد».
▫️خردادماه، بیست و دوم و بیست و پنجم سال ۱۳۸۸ هم دارد؛ بیست و دومی که میلیونها نفر به مهندس موسوی و شیخ کروبی رای دادند؛ و بیست و پنجمی که بزرگترین راهپیمایی مدنیِ پس از انقلاب در آن رقم خورد با حضور میلیونی معترضان و منتقدِان با رویهای معقول و مطالبهای مشخص و معیّن: " رای من کو؟". حضور موسوی و کروبیِ نازنین محصورِ در بند در این راهپیمایی به یاد ماندنی، تاریخی بود و مایه دلگرمیِ کثیری از شهروندان پیرامونی.
▫️افسوس که این زخم کاریِ عمیق و بغض فروخورده و پاشانی و پریشانی خلایق انبوه، به پانزده سالگی خود رسیده و همچنان دهها پرسش موجه برجای مانده؛ سوالاتی که پاسخی از جنس باتوم و گلوله و دستگیری و شکنجه و بازجویی و پروندهسازی دریافت کردند.
▫️نیک میدانم که در وضع و حال کنونی آنقدر معضلات معیشتی گُرده شهروندان را خم کرده و عزا بر سر مردم ریخته شده که پیگیریِ مطالبات سیاسی و فرهنگی در زمرۀ دلمشغولیهای اولیه عموم شهروندان نیست و بهحساب نمیآید. در عین حال، فرا یاد آوردن آن خاطرات تلخ و شیرین که به مثابۀ برگی زرین و درخشان در تاریخ دموکراسیخواهی این دیار ثبت شده، برای شهروندان و اهالی فرهنگ و قلمی که آن دوران را با گوشت و پوست خود زیستهاند، ضروری مینماید و خالی از لطف نیست: «ما به خرداد پر از حادثه عادت داریم».
*اینستاگرام نویسنده
@kaleme
Telegram
سایت خبری-تحلیلی کلمه
◾️از آن خرداد… (۷)
اینجانب چون به صحنه مینگرم آن را پرداخته شده برای اهدافی فراتر از تحمیل یک دولت ناخواسته به ملت، که تحمیل نوع جدیدی از زندگی سیاسی بر کشور میبینم.
میرحسین موسوی
بیانیه پنجم | خرداد ۸۸
@kaleme
اینجانب چون به صحنه مینگرم آن را پرداخته شده برای اهدافی فراتر از تحمیل یک دولت ناخواسته به ملت، که تحمیل نوع جدیدی از زندگی سیاسی بر کشور میبینم.
میرحسین موسوی
بیانیه پنجم | خرداد ۸۸
@kaleme
◾️«حماسه» بود یا «زیبنده نبود»؟
کلمه - سردار جوانی، معاون سیاسی سپاه در تازهترین اظهاراتش گفته است: «سه انتخابات گذشته برای کشور ما زیبنده نبود» و تاکید کرد که «امروز نیاز جبهه مقاومت، قدرت ایران است».
این سه انتخابات که سردار از آن حرف میزند و از «زیبنده نبودن» آن گلایه دارد همان سه انتخاباتی است که پس از برگزاریاش مقامات مختلف کشور آن را «حماسه» توصیف کرده بودند؛ از جمله رهبر جمهوری اسلامی در پیامی انتخابات ریاستجمهوری پیشین را «حضور حماسی و شورانگیز» و «صفحهی درخشان دیگری بر افتخارات» توصیف کرده بود.
چه اتفاقی افتاد که آنچه قبلا گفته میشد حماسه بوده، حالا گفته میشود زیبنده نبوده است؟ آیا غیر از این است که مقاومت مردم و تسلیم نشدن در برابر اراده استبداد، چنین اعترافی را رقم زد؟ این سخن، اعتراف به تاثیر مقاومت مدنی مردم است که گفتند «نه»! جبهه مقاومت ملی، بزرگترین سرمایه مردم برای نجات ایران در برابر استبداد دینی است.
@kaleme
کلمه - سردار جوانی، معاون سیاسی سپاه در تازهترین اظهاراتش گفته است: «سه انتخابات گذشته برای کشور ما زیبنده نبود» و تاکید کرد که «امروز نیاز جبهه مقاومت، قدرت ایران است».
این سه انتخابات که سردار از آن حرف میزند و از «زیبنده نبودن» آن گلایه دارد همان سه انتخاباتی است که پس از برگزاریاش مقامات مختلف کشور آن را «حماسه» توصیف کرده بودند؛ از جمله رهبر جمهوری اسلامی در پیامی انتخابات ریاستجمهوری پیشین را «حضور حماسی و شورانگیز» و «صفحهی درخشان دیگری بر افتخارات» توصیف کرده بود.
چه اتفاقی افتاد که آنچه قبلا گفته میشد حماسه بوده، حالا گفته میشود زیبنده نبوده است؟ آیا غیر از این است که مقاومت مردم و تسلیم نشدن در برابر اراده استبداد، چنین اعترافی را رقم زد؟ این سخن، اعتراف به تاثیر مقاومت مدنی مردم است که گفتند «نه»! جبهه مقاومت ملی، بزرگترین سرمایه مردم برای نجات ایران در برابر استبداد دینی است.
@kaleme
🔴 شرکت در انتخابات بدون هیچ برنامه، اراده و توانی برای مهار استبداد، تسلیم محض است
▫️به نظر میرسد ناکارآمدی دولت ابراهیم رئیسی، تشدید بحرانهای اقتصادی و اجتماعی، تغییرات آتی در صحنه سیاست بینالملل و امکان خیزش مجدد جنبش زن، زندگی، آزادی نیز مزید بر علت شدهاند تا مستبد امروز ایران دوباره متشبث به صندوق آراء شود.
▫️خسارت و خسران بقای استبداد آنقدر عظیم است که هر بهبود جزئی فرضی را به محاق میبرد. بس است اگر بخواهند که ببینند مستبد امروز ایران بازی انتخابات را به مضحکه انتصابات بدل کرده است و از آنچه از صندوق این سیاهبازی در میآورد به جهان سکه مجعول مشروعیت میفروشد.
▫️اینجا لازم است که به یک سؤال مقدر و اکنون دیگر کلیشه شده و تهی جواب دهم. برخلاف آنچه که برخی میگویند تحریم انتخابات انفعال نیست، شرکت در انتخابات مجلس و دولت نمایشی-فرمایشی که چنین عقیم و افلیج شده انفعال کامل است. شرکت در انتخابات بدون هیچ برنامه، اراده و توانی برای مهار استبداد تسلیم محض است.
▫️شرکت در انتخاباتی که به استبداد حاکم، بی مزد و منت مشروعیت و لاجرم طول عمر میبخشد تا شیره جان تتمه سرمایه اجتماعی این ملت را ببلعد، مُعِدّ ویرانی بیشتر این مرزوبوم کهن است.
▫️تحریم این انتخابات نمایشی-فرمایشی هم خود کنشی مدنی و مؤثر است و هم بسترساز کنشگریهای آینده. فروریختن اقتدار پوشالین سیاست وحشتافکنی، با مقاومت مدنی مردم ایران انشاءالله دور نخواهد بود.
✍️ ابوالفضل قدیانی
📎متن کامل
@kaleme
▫️به نظر میرسد ناکارآمدی دولت ابراهیم رئیسی، تشدید بحرانهای اقتصادی و اجتماعی، تغییرات آتی در صحنه سیاست بینالملل و امکان خیزش مجدد جنبش زن، زندگی، آزادی نیز مزید بر علت شدهاند تا مستبد امروز ایران دوباره متشبث به صندوق آراء شود.
▫️خسارت و خسران بقای استبداد آنقدر عظیم است که هر بهبود جزئی فرضی را به محاق میبرد. بس است اگر بخواهند که ببینند مستبد امروز ایران بازی انتخابات را به مضحکه انتصابات بدل کرده است و از آنچه از صندوق این سیاهبازی در میآورد به جهان سکه مجعول مشروعیت میفروشد.
▫️اینجا لازم است که به یک سؤال مقدر و اکنون دیگر کلیشه شده و تهی جواب دهم. برخلاف آنچه که برخی میگویند تحریم انتخابات انفعال نیست، شرکت در انتخابات مجلس و دولت نمایشی-فرمایشی که چنین عقیم و افلیج شده انفعال کامل است. شرکت در انتخابات بدون هیچ برنامه، اراده و توانی برای مهار استبداد تسلیم محض است.
▫️شرکت در انتخاباتی که به استبداد حاکم، بی مزد و منت مشروعیت و لاجرم طول عمر میبخشد تا شیره جان تتمه سرمایه اجتماعی این ملت را ببلعد، مُعِدّ ویرانی بیشتر این مرزوبوم کهن است.
▫️تحریم این انتخابات نمایشی-فرمایشی هم خود کنشی مدنی و مؤثر است و هم بسترساز کنشگریهای آینده. فروریختن اقتدار پوشالین سیاست وحشتافکنی، با مقاومت مدنی مردم ایران انشاءالله دور نخواهد بود.
✍️ ابوالفضل قدیانی
📎متن کامل
@kaleme
Telegraph
تحریم انتخابات نمایشیفرمایشی
با آنکه مستبد قدرتپرست ایران، علی خامنهای، کارنامه تاریک خود را به ننگ کشتار پاییز ۱۴۰۱ نیز آلوده است و انتخابات مفتضح مجلس را در اسفند ۱۴۰۲ به شیوهای رسواتر از انتخابات ریاستجمهوری ۱۴۰۰ و انتخابات مجلس ۱۳۹۸ برگزار کرده است، مرگ غیر منتظره ابراهیم رئیسی…
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
🔴 ۱۵ سال پس از دستور کشتار!
▫️خطبه نماز جمعه. ظهر ۲۹ خرداد ۸۸. هنوز بودند امیدوارانی که منتظر بودند تا شاید سخنی بگوید و آتشِ آن همه اعتراض را فروبنشاند. خطیب جمعه آمد و ضمن تجویز «خونها و خشونتها» خطاب به معترضان گفت: «بنده زیر بار بدعتهای غیرقانونی نخواهم رفت». اما «بدعتِ غیرقانونی» اعتراض خیابانیِ معترضان نبود؛ بلکه سپردن متخلفانِ انتخابات به متقلبانِ آن بود و سپردنِ شکایت به داوری که خودش طرفِ دعوا بود. غیرقانونی بودنِ این راهحل را میرحسین موسوی هم در دیدار حضوری و هم در بیانیهاش به او نشان داد. اکبر هاشمی رفسنجانی هم با توجه به نقض بیطرفی شورای نگهبان، پیشنهاد «شورای حکمیّت مرضیالطرفین» را مطرح کرد اما رهبری نپذیرفت. آن روز در پایان خطبهاش برای برانگیختن احساساتِ هوادارانش گفت: «من جان ناقابلی دارم، جسم ناقصی دارم...» اما «جسم ناقص» عیب نیست، عیب آن است که دیکتاتور با حرف زدن از «جسم ناقص»، عقل و عدلِ ناقص خود را بپوشاند.
✍️ محمدجواد اکبرین
@kaleme
▫️خطبه نماز جمعه. ظهر ۲۹ خرداد ۸۸. هنوز بودند امیدوارانی که منتظر بودند تا شاید سخنی بگوید و آتشِ آن همه اعتراض را فروبنشاند. خطیب جمعه آمد و ضمن تجویز «خونها و خشونتها» خطاب به معترضان گفت: «بنده زیر بار بدعتهای غیرقانونی نخواهم رفت». اما «بدعتِ غیرقانونی» اعتراض خیابانیِ معترضان نبود؛ بلکه سپردن متخلفانِ انتخابات به متقلبانِ آن بود و سپردنِ شکایت به داوری که خودش طرفِ دعوا بود. غیرقانونی بودنِ این راهحل را میرحسین موسوی هم در دیدار حضوری و هم در بیانیهاش به او نشان داد. اکبر هاشمی رفسنجانی هم با توجه به نقض بیطرفی شورای نگهبان، پیشنهاد «شورای حکمیّت مرضیالطرفین» را مطرح کرد اما رهبری نپذیرفت. آن روز در پایان خطبهاش برای برانگیختن احساساتِ هوادارانش گفت: «من جان ناقابلی دارم، جسم ناقصی دارم...» اما «جسم ناقص» عیب نیست، عیب آن است که دیکتاتور با حرف زدن از «جسم ناقص»، عقل و عدلِ ناقص خود را بپوشاند.
✍️ محمدجواد اکبرین
@kaleme
◾️از آن خرداد… (۸)
إنا لله و انا الیه راجعون | خبر دلخراش شهادت گروهی دیگر از معترضان به وقوع تقلب گسترده در انتخابات اخیر، جامعه ما را در بهت و سوگ فروبرده است. تیراندازی به مردم، پادگانی شدن فضای شهر، ارعاب، تحریک و قدرتنمایی، همگی فرزندان نامشروع قانونگریزی شدیدی است که در معرض آن قرار داریم و عجبا که بانیانِ چنین شرایطی دیگران را به این خطا متهم میکنند.
به کسانی که مردم را به خاطر اظهارنظر، قانونشکن نامیدهاند خبر میدهم که بیقانونی بزرگ، عدم اعتنا و نقض صریح اصل ۲۷ قانون اساسی از سوی دولت در عدم صدور مجوز برای اجتماعات مسالمتآمیز است…
میرحسین موسوی
از بیانیه ششم | ۳۱ خرداد ۱۳۸۸
@kaleme
إنا لله و انا الیه راجعون | خبر دلخراش شهادت گروهی دیگر از معترضان به وقوع تقلب گسترده در انتخابات اخیر، جامعه ما را در بهت و سوگ فروبرده است. تیراندازی به مردم، پادگانی شدن فضای شهر، ارعاب، تحریک و قدرتنمایی، همگی فرزندان نامشروع قانونگریزی شدیدی است که در معرض آن قرار داریم و عجبا که بانیانِ چنین شرایطی دیگران را به این خطا متهم میکنند.
به کسانی که مردم را به خاطر اظهارنظر، قانونشکن نامیدهاند خبر میدهم که بیقانونی بزرگ، عدم اعتنا و نقض صریح اصل ۲۷ قانون اساسی از سوی دولت در عدم صدور مجوز برای اجتماعات مسالمتآمیز است…
میرحسین موسوی
از بیانیه ششم | ۳۱ خرداد ۱۳۸۸
@kaleme
▪️همچنان 'دروغ ممنوع'
کلمه - با توجه به انتشار اخبار و نقل قولهایی در برخی منابع و محافل، هرگونه اعلام موضعی از سوی زهرا رهنورد و میرحسین موسوی درباره «انتخابات» تنها در صورتی معتبر است که در کلمه منتشر شود. سال گذشته نیز در حوالی «انتخابات مجلس» اخباری منتشر شده بود که همان زمان در یادداشتی تکذیب شد.
@Kaleme
کلمه - با توجه به انتشار اخبار و نقل قولهایی در برخی منابع و محافل، هرگونه اعلام موضعی از سوی زهرا رهنورد و میرحسین موسوی درباره «انتخابات» تنها در صورتی معتبر است که در کلمه منتشر شود. سال گذشته نیز در حوالی «انتخابات مجلس» اخباری منتشر شده بود که همان زمان در یادداشتی تکذیب شد.
@Kaleme
Telegram
سایت خبری-تحلیلی کلمه
📎یادداشت کلمه: از حوزههای خالی، صندوقهای پر بیرون نمیآید!
Forwarded from پارَند - Paarand
ندای نمادین، غایب همیشه حاضر
ندا آقا سلطان در سی خرداد سال هزار و سیصد و هشتاد و هشت در شرایطی جانش ستانده شد که روز قبل از آن، رهبر جمهوری اسلامی ایران در خطبه های نماز جمعه امکان تقلب در شکل جابجایی آرا را رد و نسبت به تداوم اعتراضها هشدار داد.
قتل ندا آقا سلطان یکی از نقاط عطف جنبش های سیاسی اجتماعی ایران است، قتلی که به سرعت رسانه ای شد. از شبکه های اجتماعی تا رسانه های بزرگ جهانی، این قتل دلخراش را پوشش دادند و ندا به آیکونی نمادین در جنبش سبز تبدیل شد.
نگاه ندا با مخاطبش سخن می گفت و یکی از مهم ترین جلوه های جنبش های سیاسی اجتماعی مدرن را رویت پذیر کرد: قدرت تصویر.
قدرت تصویر با رشد شبکه های اجتماعی افزایش یافته و برای نظامهای سیاسی اقتدارگرا دردسر ساز شده . چون هم نقش افشاگر یافته و هم بسیج کننده و نمادین شده و هم توانسته مرزهای زمانی مکانی جنبش ها را جابجا کند.
این جابجایی زمانی مکانی بر قدرت جنبش های شهروندی افزوده و سرعت شکل گیری نمادهای وحدت بخش را دو چندان کرده. از این منظر، جنبش سبز معرّف یکی از مدرن ترین جنبش های سیاسی اجتماعی در ایران است: تصویری که افشا می کند، بسیج می کند و در مقام نماد، معترضین را به هم وصل می کند.
برای همین بود بسیاری از معترضین شعار دادند “ما همه ندا هستیم”؛ چون “ندا” تصویری بود که خود را در آن تعریف کرده بودند: قربانی استبداد با آرزوی زندگی و با آرمان آزادی.
او غایبی بود که حضور دایم داشت و این خاصیت نماد است تعالی بخش است، زمان و مکان نمی شناسد و دعوت کننده به کنشی هماهنگ و هدفی واحد است.
@Paarandiran
https://instagram.com/paarandiran
https://www.tg-me.com/paarandiran/111
ندا آقا سلطان در سی خرداد سال هزار و سیصد و هشتاد و هشت در شرایطی جانش ستانده شد که روز قبل از آن، رهبر جمهوری اسلامی ایران در خطبه های نماز جمعه امکان تقلب در شکل جابجایی آرا را رد و نسبت به تداوم اعتراضها هشدار داد.
قتل ندا آقا سلطان یکی از نقاط عطف جنبش های سیاسی اجتماعی ایران است، قتلی که به سرعت رسانه ای شد. از شبکه های اجتماعی تا رسانه های بزرگ جهانی، این قتل دلخراش را پوشش دادند و ندا به آیکونی نمادین در جنبش سبز تبدیل شد.
نگاه ندا با مخاطبش سخن می گفت و یکی از مهم ترین جلوه های جنبش های سیاسی اجتماعی مدرن را رویت پذیر کرد: قدرت تصویر.
قدرت تصویر با رشد شبکه های اجتماعی افزایش یافته و برای نظامهای سیاسی اقتدارگرا دردسر ساز شده . چون هم نقش افشاگر یافته و هم بسیج کننده و نمادین شده و هم توانسته مرزهای زمانی مکانی جنبش ها را جابجا کند.
این جابجایی زمانی مکانی بر قدرت جنبش های شهروندی افزوده و سرعت شکل گیری نمادهای وحدت بخش را دو چندان کرده. از این منظر، جنبش سبز معرّف یکی از مدرن ترین جنبش های سیاسی اجتماعی در ایران است: تصویری که افشا می کند، بسیج می کند و در مقام نماد، معترضین را به هم وصل می کند.
برای همین بود بسیاری از معترضین شعار دادند “ما همه ندا هستیم”؛ چون “ندا” تصویری بود که خود را در آن تعریف کرده بودند: قربانی استبداد با آرزوی زندگی و با آرمان آزادی.
او غایبی بود که حضور دایم داشت و این خاصیت نماد است تعالی بخش است، زمان و مکان نمی شناسد و دعوت کننده به کنشی هماهنگ و هدفی واحد است.
@Paarandiran
https://instagram.com/paarandiran
https://www.tg-me.com/paarandiran/111
Telegram
پارَند - Paarand
@Paarandiran
https://www.instagram.com/p/C8XT9rvtkt1/?igsh=MWZyODNscjM3Yjl4cA==
https://www.instagram.com/p/C8XT9rvtkt1/?igsh=MWZyODNscjM3Yjl4cA==
در انتخابات غیرقانونی حکومت سرکوبگر و نامشروع شرکت نخواهم کرد. چطور میتوانید در حالی که با یک دست تیغ و دار و اسلحه و زندان را علیه مردم گرفتهاید با دستی دیگر صندوق رأی را پیش روی همان مردم بگذارید و با زبانی فریبکار و دروغپرداز آنها را به پای صندوق رأی فرا خوانید؟ یگانه آماج برگزاری انتخابات برای رژیمی که به سرکوب، وحشت و خشونت به عنوان یگانه نگهدار قدرت باور دارد، نه پاسداشت دموکراسی و حقوق مردم، بلکه تحکیم قدرت و استبداد است. چنین انتخاباتهایی برای جمهوری اسلامی مشروعیت نخواهد آورد.
نرگس محمدی
خرداد ۱۴۰۳
زندان اوین
@kaleme
نرگس محمدی
خرداد ۱۴۰۳
زندان اوین
@kaleme
🔴 دوستان بههوش باشید
✍️ صدیقه وسمقی
▫️من رای مردم را یک سرمایه اجتماعی و ملی میدانم که نباید برای هر چیزی هزینه شود و نباید به جیب کسانی برود که مسبب وضعیت موجود هستند. شرکت در انتخابات یعنی ریختن این سرمایه به جیب حکومت.
▫️امروز حکومت خود را در رویارویی با جریان قدرتمند و فراگیر تغییرخواهی که تا عمق نیروهای حکومتی نیز نفوذ کرده ناتوان مییابد در چنین شرایطی برای عقبراندن این جریان، حکومت چارهای جز اتحاد با طیفی از اصلاحطلبان ندارد؛ طیفی که خطرناک نباشد اما توان حکومت را افزایش دهد.
▫️دوستان اصلاحطلب بههوش باشید مبادا در دام استبداد افتاده، مقابل جریان تاریخی و ناگزیر تحولخواهی قرار گیرید.
@kaleme
✍️ صدیقه وسمقی
▫️من رای مردم را یک سرمایه اجتماعی و ملی میدانم که نباید برای هر چیزی هزینه شود و نباید به جیب کسانی برود که مسبب وضعیت موجود هستند. شرکت در انتخابات یعنی ریختن این سرمایه به جیب حکومت.
▫️امروز حکومت خود را در رویارویی با جریان قدرتمند و فراگیر تغییرخواهی که تا عمق نیروهای حکومتی نیز نفوذ کرده ناتوان مییابد در چنین شرایطی برای عقبراندن این جریان، حکومت چارهای جز اتحاد با طیفی از اصلاحطلبان ندارد؛ طیفی که خطرناک نباشد اما توان حکومت را افزایش دهد.
▫️دوستان اصلاحطلب بههوش باشید مبادا در دام استبداد افتاده، مقابل جریان تاریخی و ناگزیر تحولخواهی قرار گیرید.
@kaleme
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
▫️این زن، مادر سیاوش محمودی است از جانباختگان جنبش زن، زندگی، آزادی. پاسخ حجاببان در مقام مامور سرکوب به روایت او از قتل فرزندش را ببینید: فرزند جانباخته نباید به خیابان میآمد. این پاسخ نظامهای تمامیتخواه است «زنده بودن میخواهی، خیابان نیا، اعتراض نکن و همسان ما شو».
▫️اما زنده بودن که «زندگی» نیست، ترجمهای از پذیرش بردگی است و ریشه جنبش زن، زندگی، آزادی در نفی این نظام روابط بندگی و اعتلای معنای زندگی بود و به عبارتی مقاومتی مدنی با هزینهای سترگ در برابر همین خواستهی نظام تمامیتخواه: «میخواهی در امان باشی، اعتراض نکن». مگر میشود حق اعتراض را در جامعهای نفی کرد که بیش از ۱۵۰ سال پیش روشنفکر آن «میرزا یوسف مستشارالدوله» در متنی نوشت از شاه تا گدا، از زن تا مرد، همه باید در برابر قانون مساوی باشند.
▫️اصولا سرکوب حق اعتراض، در چنین جامعهای ماندگار نیست، اگر بود ایران صحنهی این همه جنبشهای کوچک و بزرگ اعتراضی در بیشتر از صد سال گذشته نمیشد. پس این مقاومتِ سیاوش محمودی و مادرش محو نمیشود، از نسلی به نسلی دیگر تداوم خواهد داشت.
✍️ مجتبی نجفی
گزیده یادداشت
@kaleme
▫️اما زنده بودن که «زندگی» نیست، ترجمهای از پذیرش بردگی است و ریشه جنبش زن، زندگی، آزادی در نفی این نظام روابط بندگی و اعتلای معنای زندگی بود و به عبارتی مقاومتی مدنی با هزینهای سترگ در برابر همین خواستهی نظام تمامیتخواه: «میخواهی در امان باشی، اعتراض نکن». مگر میشود حق اعتراض را در جامعهای نفی کرد که بیش از ۱۵۰ سال پیش روشنفکر آن «میرزا یوسف مستشارالدوله» در متنی نوشت از شاه تا گدا، از زن تا مرد، همه باید در برابر قانون مساوی باشند.
▫️اصولا سرکوب حق اعتراض، در چنین جامعهای ماندگار نیست، اگر بود ایران صحنهی این همه جنبشهای کوچک و بزرگ اعتراضی در بیشتر از صد سال گذشته نمیشد. پس این مقاومتِ سیاوش محمودی و مادرش محو نمیشود، از نسلی به نسلی دیگر تداوم خواهد داشت.
✍️ مجتبی نجفی
گزیده یادداشت
@kaleme
🔴 انتخابات و استقرار استبداد
✍️ حسین دباغ
▫️در این مقاله تلاش می کنم گفتگویی میان حامیان رای دادن و رای ندادن شکل دهم. نشان خواهم داد که رای ندادن در سایه یک نظام سیاسی استبدادی میتواند معقول باشد. در ابتدا استدلالم را به نفع این ادعا طرح میکنم، سپس به اعتراضات احتمالی که عموما به این رفتار سیاسی وارد میشود پاسخ میدهم. مفروض من در استدلالی که در زیر اقامه می کنم این است که نظام حاکم بر ایران یک نظام اقتدارگرای متکی بر رای گیری است و اقتدارگرایی در آن بنا بر تجربه تاریخی پس از انقلاب رو به صعود است. درست است که تجلی دموکراسی (یعنی صندوق رای) هدفی آرمانی برای بسیاری از جوامع از جمله جامعه ایران محسوب میشود، اما در نظامهای سیاسی اقتدارگرا، رایگیری میتواند به یک ابزار فریبکارانه برای استقرار استبداد تبدیل شود. در نگاه نخست، دموکراسی صندوق محور و استبداد بهعنوان دو قطب متضاد بهنظر میرسند، اما در عمل این دو میتوانند در یک ساختار سیاسی اقتدارگرا همزیستی کنند. انتخابات در نظامهای اقتدارگرا، بهجای اینکه وسیلهای برای تغییر و اصلاح باشد، به ابزاری برای بازتولید قدرت حاکم تبدیل میشود. در حقیقت، این نظامها با ظاهری دموکراتیک، خود را مشروع و مردمی جلوه میدهند، در حالی که در باطن، تغییر واقعی در ساختارهای قدرت رخ نمیدهد.
▫️استدلال من از مقدمات زیر تشکیل شده است: یکم. استبدادِ سیستماتیک نوعی از بیعدالتی ساختاری است. دوم. بیعدالتی ساختاری فی نفسه نارواست. سوم. آنچه استبدادِ سیستماتیک را تقویت میکند و برقرار نگاه میدارد نارواست. چهارم. رای دادن میتواند به بازتولید و تقویت و استقرار استبداد بیانجامد. پنجم. پس رای دادن میتواند ناروا باشد.
📎متن کامل
@kaleme
✍️ حسین دباغ
▫️در این مقاله تلاش می کنم گفتگویی میان حامیان رای دادن و رای ندادن شکل دهم. نشان خواهم داد که رای ندادن در سایه یک نظام سیاسی استبدادی میتواند معقول باشد. در ابتدا استدلالم را به نفع این ادعا طرح میکنم، سپس به اعتراضات احتمالی که عموما به این رفتار سیاسی وارد میشود پاسخ میدهم. مفروض من در استدلالی که در زیر اقامه می کنم این است که نظام حاکم بر ایران یک نظام اقتدارگرای متکی بر رای گیری است و اقتدارگرایی در آن بنا بر تجربه تاریخی پس از انقلاب رو به صعود است. درست است که تجلی دموکراسی (یعنی صندوق رای) هدفی آرمانی برای بسیاری از جوامع از جمله جامعه ایران محسوب میشود، اما در نظامهای سیاسی اقتدارگرا، رایگیری میتواند به یک ابزار فریبکارانه برای استقرار استبداد تبدیل شود. در نگاه نخست، دموکراسی صندوق محور و استبداد بهعنوان دو قطب متضاد بهنظر میرسند، اما در عمل این دو میتوانند در یک ساختار سیاسی اقتدارگرا همزیستی کنند. انتخابات در نظامهای اقتدارگرا، بهجای اینکه وسیلهای برای تغییر و اصلاح باشد، به ابزاری برای بازتولید قدرت حاکم تبدیل میشود. در حقیقت، این نظامها با ظاهری دموکراتیک، خود را مشروع و مردمی جلوه میدهند، در حالی که در باطن، تغییر واقعی در ساختارهای قدرت رخ نمیدهد.
▫️استدلال من از مقدمات زیر تشکیل شده است: یکم. استبدادِ سیستماتیک نوعی از بیعدالتی ساختاری است. دوم. بیعدالتی ساختاری فی نفسه نارواست. سوم. آنچه استبدادِ سیستماتیک را تقویت میکند و برقرار نگاه میدارد نارواست. چهارم. رای دادن میتواند به بازتولید و تقویت و استقرار استبداد بیانجامد. پنجم. پس رای دادن میتواند ناروا باشد.
📎متن کامل
@kaleme
سایت خبری تحلیلی زیتون
انتخابات و استقرار استبداد: آیا رای ندادن یک رفتار سیاسی معقول است؟ | سایت خبری تحلیلی زیتون
در این مقاله تلاش می کنم گفتگویی میان حامیان رای دادن و رای ندادن شکل دهم. نشان خواهم داد که رای ندادن در سایه یک نظام سیاسی استبدادی میتواند معقول باشد. در ابتدا استدلالم را به نفع این ادعا طرح میکنم، سپس به اعتراضات احتمالی که عموما به این رفتار سیاسی…
🔴 پنج نکته درباره ناانتخابات!
✍️ محمد جواد اکبرین
▫️یک: امثال جلیلی و جماعتِ تباه ولایی قرار نیست «بیایند»، چون اصلا نرفتند که بخواهند بیایند! مجموعهی آنها و تفکرشان الان حاکم است. پس اینکه «نگذاریم آنها بیایند» غلط است. حداکثر اینکه گفته شود «بیاییم و دست آنها را کوتاه کنیم» که این هم نه تنها از مدعیان برنمیآید؛ بلکه تجربه نشان داده سر بزنگاه، «علاج» هم میکنند و توجیهگر سیاستهای حکومت میشوند.
▫️دو: مقایسه این دوره با دوم خرداد ۷۶ غلط است. نه رهبر همان است، نه اصلاحطلبان همان، و نه جهان متوقف شده. رهبر مستبدتر، سپاه فاسدتر، ساختار در داخل بستهتر و در خارج وابستهتر، اصلاحطلبان ناتوانتر و جامعه بیاعتمادتر است. مدعیان تغییر دوباره آمدهاند بدون اینکه حتی یک تضمین ساده درباره حداقل یک موضوع مشخص از حکومت گرفته باشند. «باید برای انجام هر کاری مطالبهای را نقد کرد؛ وگرنه حکومت را فاسد میکنیم و به او ضمانت میدهیم که میتواند بیهزینه فاسدتر شود». رأی دادن بدون قید و شرط و ضمانت، نه تنها ایجاد مشروعیت برای حکومت است و پشتوانه سرکوب و فساد بیشتر، بلکه فردا همین رأی را بر سر مردم میکوبند و میگویند «مردم خودشان انتخاب کردند».
▫️سه: برخی میگویند «درست است که رأی دادن، عقبنشینی در برابر حکومت است اما وقتی پیش روی ما بنبست است عقبنشینی لازم است». بستگی دارد در عقبنشینی چه چیزی در انتظارمان باشد؛ اگر سفرهی خالیتر و رنج بیشتر در انتظارمان باشد باید پشت دیوار بنبست به صبر و انتظار نشست تا فرصت و راهی برای شکستن بنبست پیدا شود. در انتخاب بین هیچ کاری نکردن و کار غلط کردن، اولی ترجیح دارد. از ترس مرگ که نباید خودکشی کرد. مدافعان شرکت در انتخابات ادعا میکنند که در این عقبنشینی، حداقل سفرهها خالیتر و رنج مردم بیشتر نمیشود اما دلیلی برای آن ارائه نمیکنند.
▫️چهار: سادهترین سوال مخالفان شرکت در انتخابات این است: سرنوشت سفرهها گره خورده به ۲ جا: سیاست خارجی و نهادهای فاسد نظامی؛ تصمیم اولی در اختیار دولت نیست. مهار دومی هم در توان دولت نیست. با چه معجزهای قرار است این گرهها را باز کنید؟ البته که اقتصاد و معیشت مردم، مهمترین مسئله است و اگر با آمدن کسی حتی اندکی وضع جیب و جان مردم بهتر میشد مشارکت در این ناانتخابات هم توجیه داشت.
▫️پنج: اصلا بر فرض که یک نامزد «صادق و بیریا» باشد؛ صداقت شرط لازم است نه شرط کافی. کسی که بدون ریاکاری حرفش را میزند فقط وقتی قابل دفاع است که حرفش «درست» باشد. مثلا اگر کسی «صادقانه» گفت «من تابع رهبریام» خطرناک است. چون اگر رهبرش گفت آدم بکش، ممکن است صادقانه و بیریا آدم بکشد یا مثل آبان ۹۸ در هنگام سرکوب مردم، همکاری یا سکوت کند!… و سرانجام لابد تمام این بحثها بر این فرض است که «انتخابات» سالم باشد!
*کانال نویسنده
@kaleme
✍️ محمد جواد اکبرین
▫️یک: امثال جلیلی و جماعتِ تباه ولایی قرار نیست «بیایند»، چون اصلا نرفتند که بخواهند بیایند! مجموعهی آنها و تفکرشان الان حاکم است. پس اینکه «نگذاریم آنها بیایند» غلط است. حداکثر اینکه گفته شود «بیاییم و دست آنها را کوتاه کنیم» که این هم نه تنها از مدعیان برنمیآید؛ بلکه تجربه نشان داده سر بزنگاه، «علاج» هم میکنند و توجیهگر سیاستهای حکومت میشوند.
▫️دو: مقایسه این دوره با دوم خرداد ۷۶ غلط است. نه رهبر همان است، نه اصلاحطلبان همان، و نه جهان متوقف شده. رهبر مستبدتر، سپاه فاسدتر، ساختار در داخل بستهتر و در خارج وابستهتر، اصلاحطلبان ناتوانتر و جامعه بیاعتمادتر است. مدعیان تغییر دوباره آمدهاند بدون اینکه حتی یک تضمین ساده درباره حداقل یک موضوع مشخص از حکومت گرفته باشند. «باید برای انجام هر کاری مطالبهای را نقد کرد؛ وگرنه حکومت را فاسد میکنیم و به او ضمانت میدهیم که میتواند بیهزینه فاسدتر شود». رأی دادن بدون قید و شرط و ضمانت، نه تنها ایجاد مشروعیت برای حکومت است و پشتوانه سرکوب و فساد بیشتر، بلکه فردا همین رأی را بر سر مردم میکوبند و میگویند «مردم خودشان انتخاب کردند».
▫️سه: برخی میگویند «درست است که رأی دادن، عقبنشینی در برابر حکومت است اما وقتی پیش روی ما بنبست است عقبنشینی لازم است». بستگی دارد در عقبنشینی چه چیزی در انتظارمان باشد؛ اگر سفرهی خالیتر و رنج بیشتر در انتظارمان باشد باید پشت دیوار بنبست به صبر و انتظار نشست تا فرصت و راهی برای شکستن بنبست پیدا شود. در انتخاب بین هیچ کاری نکردن و کار غلط کردن، اولی ترجیح دارد. از ترس مرگ که نباید خودکشی کرد. مدافعان شرکت در انتخابات ادعا میکنند که در این عقبنشینی، حداقل سفرهها خالیتر و رنج مردم بیشتر نمیشود اما دلیلی برای آن ارائه نمیکنند.
▫️چهار: سادهترین سوال مخالفان شرکت در انتخابات این است: سرنوشت سفرهها گره خورده به ۲ جا: سیاست خارجی و نهادهای فاسد نظامی؛ تصمیم اولی در اختیار دولت نیست. مهار دومی هم در توان دولت نیست. با چه معجزهای قرار است این گرهها را باز کنید؟ البته که اقتصاد و معیشت مردم، مهمترین مسئله است و اگر با آمدن کسی حتی اندکی وضع جیب و جان مردم بهتر میشد مشارکت در این ناانتخابات هم توجیه داشت.
▫️پنج: اصلا بر فرض که یک نامزد «صادق و بیریا» باشد؛ صداقت شرط لازم است نه شرط کافی. کسی که بدون ریاکاری حرفش را میزند فقط وقتی قابل دفاع است که حرفش «درست» باشد. مثلا اگر کسی «صادقانه» گفت «من تابع رهبریام» خطرناک است. چون اگر رهبرش گفت آدم بکش، ممکن است صادقانه و بیریا آدم بکشد یا مثل آبان ۹۸ در هنگام سرکوب مردم، همکاری یا سکوت کند!… و سرانجام لابد تمام این بحثها بر این فرض است که «انتخابات» سالم باشد!
*کانال نویسنده
@kaleme
🔴 نه به دوگانهی تفرقه بین زخمخوردگان
✍️ مجتبی نجفی
▫️من در صف شهروندانی هستم که تصمیم به تداوم «نه» به انتخابات گرفتهاند اما همزمان به همه شهروندانی که برای کاهش مشکلات و کنترل تخریب به صندوق رای امید دارند،احترام میگذارم؛ شهروندانی که زیر بار فقر و تحریم و تحدید استبداد کمر خم کرده و در عین حال ایستادهاند.
▫️در این کارزار، جزء کسانی هستم که معتقدم نباید این انتخابات به امکان تفرقه جنبش شهروندی تبدیل شود، فردای پس از انتخابات، این ماییم و ابربحرانهای ملی. ما در آیندهای پرتنش که دودهای آتشش از هم اکنون پیداست، پناهمان همین دستهای همبسته شهروندی در منطقهای است که در خشم، خون و جنگ است و در جهانی که افراطگرایان یک پای پیروز صندوقهای رای شدهاند. ما در دل این وضعیت باید برای دموکراسی عرق بریزیم. پاسخ به استبداد و افراطگرایی، نه گونههایی دیگر از استبداد که تلاش برای دموکراسی بیشتر است، حول محور ایده راهگشای «ایران متحد متکثر».
▫️من معتقدم "نه"های چند انتخابات اخیر بیشتر از اینکه تلاشی برای کاهش مشروعیت نظام باشد، تکانهای برای شکلگیری یک «مای معترض همبسته» حول محور ارزشهای شهروندی بوده. به عنوان کسی که از همان نخستین روزهای جنبش "زن، زندگی، آزادی" در کنار تمجید از تصویرهای زیبای این جنبش، از برخی اپوزیسیون گدا صفت، سلبریتیهای جاهل، موجسواران فرصتطلب انتقاد کردهام، هنوز بر این باورم هر دولتی هم از صندوق رای بیرون بیاید، تنها راه نجات این کشور جنبشهای مدنی شهروندی از قبیل "زن، زندگی، آزادی" است.
▫️در ایران دولت مدنی نابوده شده. اصلاحات در مقام تلاش برای تداوم و تعمیق «دموکراتیزاسیون» شکست خورده. ما با دولت "بیت رهبری" مواجهایم که بال نظامی امنیتی دارد و رئیس قوه مجریهای میخواهد در خدمت منویاتش. آنقدر فربه شده که انتخابات را میدان بازی خود کرده. حتی اگر یک چهره میانه، رییس دولت جدید شود، همانها که با مقامات سعودی، رقص شمشیر در تهران برگزار کردند، به خیابانها بازخواهند گشت و سفارتها را فتح خواهند کرد.
▫️متاسفم اما این واقعیت تلخ است زمانی ما در دوران اصلاحات «دولت در دولت» داشتیم اما امروز دولت بزرگ بیت رهبری داریم که گاهی مرحمتی میکند و شیر رحمتش را باز تا چهرهای متفاوتتر از جلیلی دورو و خشکمغز، قالیباف هزاررنگ، زاکانی وقیح و ....پدیدار شود اما در صورت انتخاب مردم، انواع و اقسام بلا را بر سر رییس دولت تحمیل میکنند تا دوباره بساط ناامیدی و بازگشت هیولاها به ساختار قوه فراهم شود و این دور باطل با هدف تثبیت قدرت ولایی تداوم یابد.
▫️من نه در کنار بخشی از اپوزیسیون فاسد، وابسته و نوکرماب، که تکرار خود جمهوری اسلامی در آن سوی میدان است، که در کنار بسیاری از زخمخوردگان، همین شهروندان محروم از زندگی معمولی ایستاده و به این انتخابات «نه» میگویم اما از هر گونه ترویج این «نه» در ایام انتخابات خودداری کردم چون میدانم چه وضعیت پر از ابهام و تردید و تناقضی بسیاری از شهروندان داخل کشور را گرفتار کرده و طبیعتا صف این شهروندان از لشکر منتظر حضور در هیات مدیره ها و مدیران نوبتی و ساکتین بر خونهای شهروندان و سفلههای عاشق پست و مقام جداست. زخم خوردهها اگر هم شرکت میکنند برای مرهم نهادن بر زخمی است. پس چه بهتر شهروندان زخمخورده از هر دو نگاه همدیگر را درک کنند و این انتخابات را آخرالزمان ندانند و بدانند که فردایی پرمخاطرهتر و پرتنشتر از آنچه که هست در انتظار ایران عزیزمان است.
▫️هر نامی که از صندوق بیرون بیاید ما به دستهای همبسته شهروندی، مستقل از هر نهاد قدرت، چه داخلی چه خارجی، برای مهار اسب سرکش قدرت مطلقه، حاکمیت قانون برآمده از اراده ملت، تعمیق و تحکیم فرهنگ شهروندی نیازمندیم. فردای ایران از آن شهروندانی است که در این چند دهه در یک ساختار سیاسی حامیپرور، امنیتی و خشن ایستادهاند؛ شهروندانی که در تدوام همان رساله "یک کلمه"اند که ۱۵۰ سال پیش نگاشته شد و هنوز پیام این رساله و تحقق کلماتش راهگشای ما به سوی توسعه پایدار است: شاه و گدا و زن و مرد در برابر قانون یکسان باشند.
*کانال نویسنده
@kaleme
✍️ مجتبی نجفی
▫️من در صف شهروندانی هستم که تصمیم به تداوم «نه» به انتخابات گرفتهاند اما همزمان به همه شهروندانی که برای کاهش مشکلات و کنترل تخریب به صندوق رای امید دارند،احترام میگذارم؛ شهروندانی که زیر بار فقر و تحریم و تحدید استبداد کمر خم کرده و در عین حال ایستادهاند.
▫️در این کارزار، جزء کسانی هستم که معتقدم نباید این انتخابات به امکان تفرقه جنبش شهروندی تبدیل شود، فردای پس از انتخابات، این ماییم و ابربحرانهای ملی. ما در آیندهای پرتنش که دودهای آتشش از هم اکنون پیداست، پناهمان همین دستهای همبسته شهروندی در منطقهای است که در خشم، خون و جنگ است و در جهانی که افراطگرایان یک پای پیروز صندوقهای رای شدهاند. ما در دل این وضعیت باید برای دموکراسی عرق بریزیم. پاسخ به استبداد و افراطگرایی، نه گونههایی دیگر از استبداد که تلاش برای دموکراسی بیشتر است، حول محور ایده راهگشای «ایران متحد متکثر».
▫️من معتقدم "نه"های چند انتخابات اخیر بیشتر از اینکه تلاشی برای کاهش مشروعیت نظام باشد، تکانهای برای شکلگیری یک «مای معترض همبسته» حول محور ارزشهای شهروندی بوده. به عنوان کسی که از همان نخستین روزهای جنبش "زن، زندگی، آزادی" در کنار تمجید از تصویرهای زیبای این جنبش، از برخی اپوزیسیون گدا صفت، سلبریتیهای جاهل، موجسواران فرصتطلب انتقاد کردهام، هنوز بر این باورم هر دولتی هم از صندوق رای بیرون بیاید، تنها راه نجات این کشور جنبشهای مدنی شهروندی از قبیل "زن، زندگی، آزادی" است.
▫️در ایران دولت مدنی نابوده شده. اصلاحات در مقام تلاش برای تداوم و تعمیق «دموکراتیزاسیون» شکست خورده. ما با دولت "بیت رهبری" مواجهایم که بال نظامی امنیتی دارد و رئیس قوه مجریهای میخواهد در خدمت منویاتش. آنقدر فربه شده که انتخابات را میدان بازی خود کرده. حتی اگر یک چهره میانه، رییس دولت جدید شود، همانها که با مقامات سعودی، رقص شمشیر در تهران برگزار کردند، به خیابانها بازخواهند گشت و سفارتها را فتح خواهند کرد.
▫️متاسفم اما این واقعیت تلخ است زمانی ما در دوران اصلاحات «دولت در دولت» داشتیم اما امروز دولت بزرگ بیت رهبری داریم که گاهی مرحمتی میکند و شیر رحمتش را باز تا چهرهای متفاوتتر از جلیلی دورو و خشکمغز، قالیباف هزاررنگ، زاکانی وقیح و ....پدیدار شود اما در صورت انتخاب مردم، انواع و اقسام بلا را بر سر رییس دولت تحمیل میکنند تا دوباره بساط ناامیدی و بازگشت هیولاها به ساختار قوه فراهم شود و این دور باطل با هدف تثبیت قدرت ولایی تداوم یابد.
▫️من نه در کنار بخشی از اپوزیسیون فاسد، وابسته و نوکرماب، که تکرار خود جمهوری اسلامی در آن سوی میدان است، که در کنار بسیاری از زخمخوردگان، همین شهروندان محروم از زندگی معمولی ایستاده و به این انتخابات «نه» میگویم اما از هر گونه ترویج این «نه» در ایام انتخابات خودداری کردم چون میدانم چه وضعیت پر از ابهام و تردید و تناقضی بسیاری از شهروندان داخل کشور را گرفتار کرده و طبیعتا صف این شهروندان از لشکر منتظر حضور در هیات مدیره ها و مدیران نوبتی و ساکتین بر خونهای شهروندان و سفلههای عاشق پست و مقام جداست. زخم خوردهها اگر هم شرکت میکنند برای مرهم نهادن بر زخمی است. پس چه بهتر شهروندان زخمخورده از هر دو نگاه همدیگر را درک کنند و این انتخابات را آخرالزمان ندانند و بدانند که فردایی پرمخاطرهتر و پرتنشتر از آنچه که هست در انتظار ایران عزیزمان است.
▫️هر نامی که از صندوق بیرون بیاید ما به دستهای همبسته شهروندی، مستقل از هر نهاد قدرت، چه داخلی چه خارجی، برای مهار اسب سرکش قدرت مطلقه، حاکمیت قانون برآمده از اراده ملت، تعمیق و تحکیم فرهنگ شهروندی نیازمندیم. فردای ایران از آن شهروندانی است که در این چند دهه در یک ساختار سیاسی حامیپرور، امنیتی و خشن ایستادهاند؛ شهروندانی که در تدوام همان رساله "یک کلمه"اند که ۱۵۰ سال پیش نگاشته شد و هنوز پیام این رساله و تحقق کلماتش راهگشای ما به سوی توسعه پایدار است: شاه و گدا و زن و مرد در برابر قانون یکسان باشند.
*کانال نویسنده
@kaleme
🔴 انتخابات در این ساختار برای ما موضوعیتی ندارد
شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران با انتشار بیانیهای به سرکوب جنبشهای پیاپی مردم اشاره و تاکید کرد «انتخابات در این ساختار برای شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران موضوعیتی ندارد و ما مطالبات خود را از طریق تلاش برای تشکلیابی مستقل و تقویت نهادهای مردمی دنبال خواهیم کرد».
در بخشی از این بیانیه آمده است: نگاهی به مناظرههای انتخاباتی حاکی از این واقعیتاند که هیچکدام از نامزدها هیچ برنامهای برای مردم و معلمان ندارند و فقط کلیگویی میکنند. مطالبات واقعی مردم و معلمان در حوزه آموزش و پرورش که در این سالها در کف خیابان طنینانداز شده است از این قرارند: اعتراض به نظام آموزشی ایدئولوژیک، اعتراض به کالاییشدن آموزش، مطالبه تشکلیابی مستقل، مطالبه حق تجمع و اعتراض، آزادیهای اجتماعی و سیاسی، آزادی معلمان زندانی، مطالبات معیشتی و منزلتی، بیمه کارآمد و مطالبات اجتماعی چون حق پوشش اختیاری و دفاع از حقوق زنان و کودکان و ... اینها بخشی از مطالباتی است که همین امروز نیز در تجمعات خیابانی تکرار میشوند.
@kaleme
شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران با انتشار بیانیهای به سرکوب جنبشهای پیاپی مردم اشاره و تاکید کرد «انتخابات در این ساختار برای شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران موضوعیتی ندارد و ما مطالبات خود را از طریق تلاش برای تشکلیابی مستقل و تقویت نهادهای مردمی دنبال خواهیم کرد».
در بخشی از این بیانیه آمده است: نگاهی به مناظرههای انتخاباتی حاکی از این واقعیتاند که هیچکدام از نامزدها هیچ برنامهای برای مردم و معلمان ندارند و فقط کلیگویی میکنند. مطالبات واقعی مردم و معلمان در حوزه آموزش و پرورش که در این سالها در کف خیابان طنینانداز شده است از این قرارند: اعتراض به نظام آموزشی ایدئولوژیک، اعتراض به کالاییشدن آموزش، مطالبه تشکلیابی مستقل، مطالبه حق تجمع و اعتراض، آزادیهای اجتماعی و سیاسی، آزادی معلمان زندانی، مطالبات معیشتی و منزلتی، بیمه کارآمد و مطالبات اجتماعی چون حق پوشش اختیاری و دفاع از حقوق زنان و کودکان و ... اینها بخشی از مطالباتی است که همین امروز نیز در تجمعات خیابانی تکرار میشوند.
@kaleme
🔴 کجا ایستادهام؟
✍️ سروش دباغ
🔺فرض کنید امروز نهم یا شانزدهم تیرماه است و دکتر مسعود پزشکیان با رای بالا بر مسند ریاستجمهوی تکیه زده است. چه روزگاری پیش روی ایرانیان خواهد بود؟ میکوشم به اختصار روایت خود را با خوانندگان در میان گذارم. ضمن احترام عمیق به تمام هموطنان عزیزی که بر آن اند تا در انتخابات از حق شهروندی خود استفاده کرده، شرکت کنند و به پزشکیان رای دهند (روشن است که در قیاس با دیگر کاندیداهای موجود، ایشان به مراتب بهتر است؛ که شریف، نیکنفس، راستگو و پاکدست است و به کار با کارشناسان و متخصصان عمیقا باور دارد)؛ چنانکه درمییابم، با انتخاب ایشان اتفاق چندانی در حوزۀ فرهنگ، اجتماع، سیاست داخلی و سیاست خارجی نخواهد افتاد.
🔺کاش تمام کسانی که با شدت و حدت از رای دادن به پزشکیان در این زمانه حمایت می کنند، تمام ماجرا را روایت کنند و از سنگلاخ های پیش رو با عنایت به دو دورۀ ریاست جمهوریِ هشت سالۀ خاتمی و روحانی پرده بر گیرند و از راهکارهای عینی و تحقق پذیر خود برای رفعِ موانع پیش رو و تحقق مطالبات انباشتۀ دموکراتیک که حاملان میلیونی در داخل کشور دارد، سخن بگویند.
🔺شخصا دلنگرانِ مستولی شدن یاس بر شهروندانی هستم که به فرض رئیس جمهور شدنِ پزشکیان، پس از چند صباحی، در نبود نهادهای نظارتی و تاخت و تاز هستۀ سخت قدرت با چراغ سبز رهبری، چنانکه بارها طی دو دورۀ شانزده سالۀ دولتهای خاتمی و روحانی تلخی آنرا آزموده ایم؛ با درهای بسته مواجه می گردند، سرخورده می شوند و پاشانی و پریشانی شان افزایش یابد؛ که « من جرّب المجرّب حلّت به الندامه» و آزموده را برای چندمین بار آزمودن پشیمانی به بار میآورد.
📎متن کامل
@Kaleme
✍️ سروش دباغ
🔺فرض کنید امروز نهم یا شانزدهم تیرماه است و دکتر مسعود پزشکیان با رای بالا بر مسند ریاستجمهوی تکیه زده است. چه روزگاری پیش روی ایرانیان خواهد بود؟ میکوشم به اختصار روایت خود را با خوانندگان در میان گذارم. ضمن احترام عمیق به تمام هموطنان عزیزی که بر آن اند تا در انتخابات از حق شهروندی خود استفاده کرده، شرکت کنند و به پزشکیان رای دهند (روشن است که در قیاس با دیگر کاندیداهای موجود، ایشان به مراتب بهتر است؛ که شریف، نیکنفس، راستگو و پاکدست است و به کار با کارشناسان و متخصصان عمیقا باور دارد)؛ چنانکه درمییابم، با انتخاب ایشان اتفاق چندانی در حوزۀ فرهنگ، اجتماع، سیاست داخلی و سیاست خارجی نخواهد افتاد.
🔺کاش تمام کسانی که با شدت و حدت از رای دادن به پزشکیان در این زمانه حمایت می کنند، تمام ماجرا را روایت کنند و از سنگلاخ های پیش رو با عنایت به دو دورۀ ریاست جمهوریِ هشت سالۀ خاتمی و روحانی پرده بر گیرند و از راهکارهای عینی و تحقق پذیر خود برای رفعِ موانع پیش رو و تحقق مطالبات انباشتۀ دموکراتیک که حاملان میلیونی در داخل کشور دارد، سخن بگویند.
🔺شخصا دلنگرانِ مستولی شدن یاس بر شهروندانی هستم که به فرض رئیس جمهور شدنِ پزشکیان، پس از چند صباحی، در نبود نهادهای نظارتی و تاخت و تاز هستۀ سخت قدرت با چراغ سبز رهبری، چنانکه بارها طی دو دورۀ شانزده سالۀ دولتهای خاتمی و روحانی تلخی آنرا آزموده ایم؛ با درهای بسته مواجه می گردند، سرخورده می شوند و پاشانی و پریشانی شان افزایش یابد؛ که « من جرّب المجرّب حلّت به الندامه» و آزموده را برای چندمین بار آزمودن پشیمانی به بار میآورد.
📎متن کامل
@Kaleme
سایت خبری تحلیلی زیتون
کجا ایستادهام؟ | سایت خبری تحلیلی زیتون
در نفی دوگانۀ مشارکت و تحریم