Telegram Group & Telegram Channel
تجارب زیسته از این دست در مجادله (و نه گفت‌وگو با شرایط استاندارد، از قبیل شروط چهارگانه‌ی هابرماس برای کنش ارتباطی) با دیگری از این منظر ارزش بالایی دارند که می‌توان گزاره‌های بنیادی طرف مقابل را به شیوه‌ی نویسنده استخراج کرد تا ابعاد منطقی دفاع فرد از وضع موجود آشکار شوند. برای این کار در سنجش عقلانیت گزاره، لازم است به‌شیوه‌ی وبر تناسب هدف و وسیله را مد نظر قرار دهیم تا حکم ارزشی و ربط ارزشی هویدا شوند.
اما با همین معیار تناسب هدف و وسیله، می‌توان به نظام مفاهیم ویلفردو پاره‌تو روی آورد که «کنش منطقی» را ا‌ین‌گونه تعریف می‌کند: «وسایلی متناسب با اهداف به کار برند و وسایل کار آن‌ها با هدف‌های مورد نظرشان پیوندی منطقی داشته باشد» که لازم است این تناسب منطقی اهداف و وسایل، فراتر از خود کنشگر، برای «دیدگاه اشخاص دیگری که آگاهی گسترده‌ای در آن باره دارند» نیز منطقی باشد. در غیر این صورت، درباره‌ی کنش‌های غیرمنطقی (هم ذهنی و هم عینی که البته پاره‌تو از منظر پوزیتیویستی منطقی-تجربی می‌سنجید که از اقتصاد به جامعه‌شناسی آورده بود)، با «ته‌نشست‌ها» (residues) سر و کار خواهیم داشت. ته‌نشست‌هایی (مربوط به غرایز، اما نه همه‌ی آنها؛ و نیز نه احساسات، بلکه تجلیات احساسات و چیزهایی ملازم آن هستند) که البته لباس توجیه استدلالی و عقیدتی نیز به تن می‌کنند که آن را باید «مشتقات» (derivations) نامید. امری که کمک می‌کند از اظهارات و حتی عقاید عموم فراتر رویم و به منشأ واقعی کنش‌های ایشان دست یابیم.
بدین ترتیب، با نادیده گرفتن بزک‌های لفظی و شبه‌استدلالی از نوع مشتقات، با شش دسته «ته‌نشست» مواجهیم:
1. غریزه‌ی تلفیق
2. ابقای گروه
3. نیاز به بیان احساسات
4. ته‌نشست‌های وابسته به اجتماع‌پذیری
5. یکپارچگی فرد و متعلقاتش
6. ته‌نشست جنسی
اکنون می‌توان در گزاره‌های مردانه‌ی نقدشده در متن مورد اشاره، به‌سادگی ردپای ته‌نشست دوم را یافت (ته‌نشست جنسی هم البته بیداد می‌کند، اما آن را به فروید وامی‌گذاریم)؛ گرایش محافظه‌کارانه به حفظ فرادستی مردان و تداوم تقسیم کار سنتی مردانه در جامعه‌ی مردسالار. هر نوع استدلال شبه‌علمی راجع به ظرفیت‌های فیزیکی و ذهنی فراتر یا فروتر زنان در کار خانه یا بیرون خانه، در واقع چیزی جز بزک‌کردن این نیست. گزاره‌هایی از این قبیل که کرامت زنان ایجاب می‌کند که در عرصه‌ی آ و ب وارد نشوند یا خود را آلوده‌ی ایکس و درگیر آسیب ایگرگ نسازند، از همین جنس هستند.
باری، این دستگاه مفاهیم به ما کمک می‌کند که بدانیم به‌جای وارد شدن از در «برهان» و استدلال، و حتی با پرهیز از رتوریک با این قبیل افراد، حداکثر به «جدل» با ایشان بپردازیم و با طعن و طنزی که افشاگر درون‌مایه‌ی نظری ناخودآگاه یا منافع عینی آگاهانه پشت این ادعاست، ایشان را منفعل سازیم. کاری که یادآور جمله‌ی جالبی از پاره‌توست: «طنز همیشه سلاح اقلیت است. اکثریت مردم از ابلهان و نیز شیادان‌اند. برای همین شخص باید با زور آنها را سر جایشان بنشاند و در دوران انتقالی که هنوز چنین کاری امکان‌پذیر نیست، تنها کاری که برایمان باقی می‌ماند، خندیدن به بلاهت‌ها و شیادی‌هایشان است.»
با یادآوری اینکه پاره‌تو این را صد سال پیش گفته بود و ما هم دیگر جامعه‌ی صد سال یا حتی ده سال پیش ایران نیستیم. اکنون می‌توانیم بگوییم که شعار «زن، زندگی، آزادی» طنین‌انداز شده، برای اولین بار نیروهای مدرن در ایران دست بالا را دارند و اگر اکثریت نباشند، دستکم اقلیت هم نیستند. پس جدل با ابلهان و شیادان مردسالار مذهبی و سنتی به‌مراتب آسان‌ترست.
https://www.tg-me.com/negarkhalili13/235



tg-me.com/RezaNassaji/2698
Create:
Last Update:

تجارب زیسته از این دست در مجادله (و نه گفت‌وگو با شرایط استاندارد، از قبیل شروط چهارگانه‌ی هابرماس برای کنش ارتباطی) با دیگری از این منظر ارزش بالایی دارند که می‌توان گزاره‌های بنیادی طرف مقابل را به شیوه‌ی نویسنده استخراج کرد تا ابعاد منطقی دفاع فرد از وضع موجود آشکار شوند. برای این کار در سنجش عقلانیت گزاره، لازم است به‌شیوه‌ی وبر تناسب هدف و وسیله را مد نظر قرار دهیم تا حکم ارزشی و ربط ارزشی هویدا شوند.
اما با همین معیار تناسب هدف و وسیله، می‌توان به نظام مفاهیم ویلفردو پاره‌تو روی آورد که «کنش منطقی» را ا‌ین‌گونه تعریف می‌کند: «وسایلی متناسب با اهداف به کار برند و وسایل کار آن‌ها با هدف‌های مورد نظرشان پیوندی منطقی داشته باشد» که لازم است این تناسب منطقی اهداف و وسایل، فراتر از خود کنشگر، برای «دیدگاه اشخاص دیگری که آگاهی گسترده‌ای در آن باره دارند» نیز منطقی باشد. در غیر این صورت، درباره‌ی کنش‌های غیرمنطقی (هم ذهنی و هم عینی که البته پاره‌تو از منظر پوزیتیویستی منطقی-تجربی می‌سنجید که از اقتصاد به جامعه‌شناسی آورده بود)، با «ته‌نشست‌ها» (residues) سر و کار خواهیم داشت. ته‌نشست‌هایی (مربوط به غرایز، اما نه همه‌ی آنها؛ و نیز نه احساسات، بلکه تجلیات احساسات و چیزهایی ملازم آن هستند) که البته لباس توجیه استدلالی و عقیدتی نیز به تن می‌کنند که آن را باید «مشتقات» (derivations) نامید. امری که کمک می‌کند از اظهارات و حتی عقاید عموم فراتر رویم و به منشأ واقعی کنش‌های ایشان دست یابیم.
بدین ترتیب، با نادیده گرفتن بزک‌های لفظی و شبه‌استدلالی از نوع مشتقات، با شش دسته «ته‌نشست» مواجهیم:
1. غریزه‌ی تلفیق
2. ابقای گروه
3. نیاز به بیان احساسات
4. ته‌نشست‌های وابسته به اجتماع‌پذیری
5. یکپارچگی فرد و متعلقاتش
6. ته‌نشست جنسی
اکنون می‌توان در گزاره‌های مردانه‌ی نقدشده در متن مورد اشاره، به‌سادگی ردپای ته‌نشست دوم را یافت (ته‌نشست جنسی هم البته بیداد می‌کند، اما آن را به فروید وامی‌گذاریم)؛ گرایش محافظه‌کارانه به حفظ فرادستی مردان و تداوم تقسیم کار سنتی مردانه در جامعه‌ی مردسالار. هر نوع استدلال شبه‌علمی راجع به ظرفیت‌های فیزیکی و ذهنی فراتر یا فروتر زنان در کار خانه یا بیرون خانه، در واقع چیزی جز بزک‌کردن این نیست. گزاره‌هایی از این قبیل که کرامت زنان ایجاب می‌کند که در عرصه‌ی آ و ب وارد نشوند یا خود را آلوده‌ی ایکس و درگیر آسیب ایگرگ نسازند، از همین جنس هستند.
باری، این دستگاه مفاهیم به ما کمک می‌کند که بدانیم به‌جای وارد شدن از در «برهان» و استدلال، و حتی با پرهیز از رتوریک با این قبیل افراد، حداکثر به «جدل» با ایشان بپردازیم و با طعن و طنزی که افشاگر درون‌مایه‌ی نظری ناخودآگاه یا منافع عینی آگاهانه پشت این ادعاست، ایشان را منفعل سازیم. کاری که یادآور جمله‌ی جالبی از پاره‌توست: «طنز همیشه سلاح اقلیت است. اکثریت مردم از ابلهان و نیز شیادان‌اند. برای همین شخص باید با زور آنها را سر جایشان بنشاند و در دوران انتقالی که هنوز چنین کاری امکان‌پذیر نیست، تنها کاری که برایمان باقی می‌ماند، خندیدن به بلاهت‌ها و شیادی‌هایشان است.»
با یادآوری اینکه پاره‌تو این را صد سال پیش گفته بود و ما هم دیگر جامعه‌ی صد سال یا حتی ده سال پیش ایران نیستیم. اکنون می‌توانیم بگوییم که شعار «زن، زندگی، آزادی» طنین‌انداز شده، برای اولین بار نیروهای مدرن در ایران دست بالا را دارند و اگر اکثریت نباشند، دستکم اقلیت هم نیستند. پس جدل با ابلهان و شیادان مردسالار مذهبی و سنتی به‌مراتب آسان‌ترست.
https://www.tg-me.com/negarkhalili13/235

BY Reza Nassaji


Warning: Undefined variable $i in /var/www/tg-me/post.php on line 283

Share with your friend now:
tg-me.com/RezaNassaji/2698

View MORE
Open in Telegram


Reza Nassaji Telegram | DID YOU KNOW?

Date: |

The S&P 500 slumped 1.8% on Monday and Tuesday, thanks to China Evergrande, the Chinese property company that looks like it is ready to default on its more-than $300 billion in debt. Cries of the next Lehman Brothers—or maybe the next Silverado?—echoed through the canyons of Wall Street as investors prepared for the worst.

Tata Power whose core business is to generate, transmit and distribute electricity has made no money to investors in the last one decade. That is a big blunder considering it is one of the largest power generation companies in the country. One of the reasons is the company's huge debt levels which stood at ₹43,559 crore at the end of March 2021 compared to the company’s market capitalisation of ₹44,447 crore.

Reza Nassaji from kr


Telegram Reza Nassaji
FROM USA