Telegram Group Search
🌓 بمناسبت ۲ تیر سالروز به توپ بسته شدن مجلس اول

می‌گویند محمدعلی شاه قاجار، همو که از 1251 تا 1304 خورشیدی 53 سال زیست، 1 تیر در تبریز به دنیا آمد و 16 فروردین در غربت در بندر ساوونای ایتالیا درگذشت، همو که نوۀ دختری امیرکبیر بود و در سال 1285 بعنوان ششمین پادشاه قاجار تاجگذاری کرد ولی خوش دریغا که بیش از 3 سال نتوانست سلطنت کند و سرانجام در سال 1288 با فتح تهران توسط مشروطه‌خواهان به سفارت روسیه و بعد خارج گریخت و همانجا هم از دار دنیا رفت، همو که بیشتر بخاطر به توپ بستن مجلس و قلع و قمع مشروطه‌خواهان کشورش بدشهرۀ تاریخ شد، آری همو، معروف است که به استخاره خیلی باور داشت و واقع‌تر اگر بگویم یک استخاره‌باز حرفه‌ای بود!

یک روحانی درباری تمام عیار داشت به اسم «سید ابوطالب زنجانی» که ... (باقی در لینک‌های زیر 👇)

1️⃣ https://www.tg-me.com/جامعه‌شناسی‌شرقی/com.orientalsociology/3435
2️⃣ https://www.tg-me.com/جامعه‌شناسی‌شرقی/com.orientalsociology/3436
3️⃣ https://www.tg-me.com/جامعه‌شناسی‌شرقی/com.orientalsociology/3440
4️⃣ https://www.tg-me.com/جامعه‌شناسی‌شرقی/com.orientalsociology/3443

🆔 @Hossein_Shiran (Author)
🌓
@OrientalSociology (Channel)
⚛️
@OrientalSocialThinkers (Group)
🌐
www.orientalsociology.ir (Site)
مالتوس‌گرایی Malthusianism

🌓
آشنایی با ایسم‌ها 2️⃣6️⃣
✍️
جان آندریوس John Andrews
🔄
حسین شیران

نظریه‌ای که معتقد است جمعیت با سرعت بیشتری نسبت به عرضه‌ی غذا افزایش می‌یابد و این فرآیند با خود قحطی و بیماری و جنگ بهمراه می‌آورد و بنوبه‌ی خود منجر به کاهش جمعیت می‌گردد. این نظریه در سال 1798 توسط "توماس رابرت مالتوس" (1766-1834) اقتصاددان و جمعیت‌شناس بریتانیایی در "مقاله‌ای در باب اصل جمعیت" بعنوان تأثیری بر بهبود آینده‌ی جامعه بیان شد. مالتوس که در دوره‌ی "انقلاب صنعتی" می‌نوشت بواقع از افزایش افراد فقیر و وابسته نگران بود و معتقد بود که دست‌گیری از فقرا فقط به بدتر شدن مسأله کمک می‌کند. راه‌کار مالتوس برای پیش‌گیری از رشد بیش از حد جمعیت "پاک‌دامنی قبل از ازدواج، ازدواج دیرهنگام و پرهیز و ریاضت جنسی" بود. تاریخ ضعف محاسباتی او را ثابت کرده است و پیشرفت‌های حاصل در زمینه‌ی کشاورزی و فناوری توانسته خیل جمعیتی را تغذیه کند که تصورش برای مالتوس سخت بود. جالب این‌که یکی از منتقدان اولیه‌ی مالتوس کارل مارکس بود که مالتوسیسم را بمثابه‌ی نظریه‌ای «سطحی» از یک «بچه‌مدرسه‌ای» رد کرد.

#Malthus
#Population

#ایسم‌ها
(برای مشاهده‌ی بخش‌های قبلی و آشنایی با ایسم‌های بیشتر از این لینک استفاده کنید)

🆔
@Hossein_Shiran (Author)
🌓
@OrientalSociology (Channel)
⚛️
@OrientalSocialThinkers (Group)
🌐
www.orientalsociology.ir (Site)
🌓 امیرکبیر بودن سخت است امیرکبیر داشتن و نگهداشتن از آنهم سخت‌تر- جاییکه مفسد و مفت‌خور از در و دیوار مملکت بالا می‌رود مصلحی در حد امیر هم بیاید کاری از پیش نمی‌برد، سریع همه را دشمن خود می‌سازد و خود را دچار عدم! بودجۀ نانوشته هیچ نوشته‌اش را بنگر ببین چگونه چه حضراتی با چه القاب و عناوینی مال و مقام دنیا را زبانا مذمت می‌کنند ولی هر سال چه حجم کلانی از ثروت ملت را می‌گیرند و می‌بلعند بی‌هیچ خروجی مشخصی که بگویی این ازآن آن! بی‌خیال! بگذار بر این قوم آقاسی‌ها و آقاخان‌ها صدارت کنند و سخت بر ساخت و پاخت و پرداخت‌های فلان و فلان‌زاده‌ها چشم پوشند! امیر که بیاید دست هرچه زیاده‌خواه و زیاده‌خورست را از ثروت ملت می‌برد از خود دور می‌سازد، آنگاه چه کسی کنارش می‌ماند تا وقتی دشمنان درها را به رویش می‌بندند و رگ‌هایش را می‌زنند دستکم نگذارد از پشت میان دو کتف‌اش لگدی بزنند! جاییکه نه قانون نه وجدان حاکم است مبارزه با فساد یعنی امضای پای حکم اعدام خویش بدست خویش! آنگاه صدراعظم و داماد حاکم هم که باشی هیچ از حکم رهایی نخواهی یافت! باری، هرجاکه شر زیاده زادوولد کند خیر زیاده می‌شود و زود دق می‌کند!

🆔 @Hossein_Shiran
از پیوستگی زمان به پیوستگی اذهان راهی نیست برای آن‌که بازمی‌اندیشد، بدون بازاندیشی هم ذهن هم زمان و هم انسان را گسسته از هم و گسسته با هم خواهیم یافت.

🌓 در جستجوی راهی برای رهایی 5️⃣3️⃣
✍️ حسین شیران

اگر که از کسی یا چیزی می‌گذری و یا که کسی یا چیزی از تو می‌گذرد "بازاندیشی و بازنگری" در و یا برای مقام و موقعیت جدیدی که خواه‌ناخواه بر تو خلق می‌شود بزرگترین ضرورتی‌ست که باید "بهنگام" بدان بپردازی وگرنه بازماندن از هر چیز و هر کسی آن سرنوشت محتومی است که در انتظار توست؛ در این میان "زمان" بزرگترین چیزیست که از سر ما می‌گذرد و خواه‌ناخواه خیلی از چیزها و کس‌ها را هم همراه با خود از سر ما می‌گذراند.

در این هنگامه در گذر از سطح افراد که ناگزیر هر کس باید بنوبه‌ی خویش به فکر خویش باشد تا از قافله عقب نماند در سطح اجتماع ضرورتا باید باشند کسانی که حواس‌شان به گذر زمان و تغییر زمینه‌ای که جماعت بسته بدان و بواقع نشسته در آن‌اند باشد و بهنگام برای موقعیت جدیدی که برای جامعه خلق می‌شود بازاندیشی و بازنگری کنند. بدیهی‌ست در یک چنین سطح کلانی در نظر گرفتن جمیع جوانب و شرایط جامعه و جهان آن ضرورتی‌ست که تنها از عقلای قوم برآید.

بدیهی‌ست گذر زمان همه چیز را به یک اندازه تغییر نمی‌دهد و برخی از چیزها همچون ارزش‌ها و هنجارهای حاکم بر جامعه را به کندی تغییر می‌دهد اما این هرگز بمعنی عدم نیاز به بازاندیشی و بازنگری در آن‌ها نیست. بسته به باد مخالفی که در هر برهه از زمان می‌وزد و بسته به حجم گرد و خاک و لرزش و لغزشی که بپا می‌کند باید در ارزش‌ها و هنجارهای جامعه بازاندیشی و بازنگری داشت و در برابر تغییرات و تحولات روزآمد و کارآمد ساخت.

برای یک چنین امر مهمی بر عقلای قوم است که بر "برج کنترل جامعه" ایستاده و با چشمانی باز درون و برون جامعه را رصد کنند و با ذهنی باز نسبت ارزش‌ها و هنجارهای جامعه با آینده‌ای که می‌آید و حال می‌شود و حالی که یک‌ریز به گذشته تبدیل می‌شود و گذشته‌ای که مدام دورتر و دروتر می‌شود را بررسی کنند و تکلیف نسل‌های دیروز و امروز و فردا را با آن مشخص سازند؛ اصرار بر حاکمیت ارزش و هنجار واحدی بر همه‌ی نسل‌ها نشان عدم درک فلسفه‌ی زمان است.

چاره چیست، وقتی زمان مدام نو می‌شود و نوآوری می‌آورد و نوآوری‌ها هر کدام با خود ارزش‌ها و هنجارهای نوینی می‌آورند و خواه‌ناخواه با همه یا بخشی از ارزش‌ها و هنجارهای کهن درمی‌افتند "عاقلان" باید دست بکار شوند و مسائل و مشکلات پیش‌آمده را حل و فصل کنند و مقدم بر آن "عاقل‌تران" با طرح و تدبیری بهنگام نگذارند کار به ستیز و گریز میان سنت و مدرنیته بکشد و باعث و بانی شکاف‌ها و گسست‌های دردناک میان نسل‌ها گردد.

#راهی_برای_رهایی
#بازاندیشی_و_بازنگری

🆔 @Hossein_Shiran (Author)
🌓
@OrientalSociology (Channel)
⚛️
@OrientalSocialThinkers (Group)
🌐
www.orientalsociology.ir (Site)
روشنفکران - پال جانسن.pdf
11.8 MB
📚 روشنفکران
✍️ پال جانسن

🔄 جمشید شیرازی
📃 تعداد صفحات: 698

🌓 کتابخانه‌ جامعه‌شناسی شرقی
فرصتی برای مطالعه‌ هرچه بیشتر

🌓 در 200 سال گذشته نفوذ روشنفکران افزایشی روزافزون داشته است. آنها عاملی اساسی در شکل دادن به جهان مدرن بوده‌اند و از همان آغاز بجای روحانیون و کاتبان و غیبگوها ادعای راهنمایی جامعه را داشتند و اعلام می‌کردند که می‌توانند بیماری‌های جامعه را بشناسند و تنها به کمک اندیشه آنها را مداوا سازند. اکنون پس از دو قرن وقت آنست هم از جنبه عمومی و هم خصوصی کارنامه‌ آنها را بررسی کنیم ببینیم اعتبار اخلاقی و قضاوت آنان در ارتباط با جامعه و اداره آن چیست؟ تا چه اندازه درستکارانه رفتار کرده‌اند؟ آیا حقیقت را گفته و نوشته‌اند؟ این مهم را از روسو شروع می‌کنیم- نخستین روشنفکر مدرن که همه ویژگی‌های برجسته انسان پرومتئوسی را باهم پیوند داد- و با لیلیان هلمن تمام می‌کنیم.

#کتابخانه
#کتابخوانی

🆔
@Hossein_Shiran
🌓
@OrientalSociology
⚛️
@OrientalSocialThinkers
🌐
www.orientalsociology.ir
🌓 در جستجوی راهی برای رهایی 6️⃣3️⃣
✍️ حسین شیران

دروغ چرا، من به "ایران آباد و آزاد"ی که "اپوزیسیون" بخواهد برای من بسازد به همان اندازه بددل و بدبین هستم که "پوزیسیون" بخواهد این کار را بکند؛ بواقع به هر دو به یک اندازه بی‌اعتماد و از هر دو به یک اندازه بیمناک‌ام؛ اگرکه خیلی از همین اپوزیسیون‌ها امروز فرقی میان نامزدهای ریاست‌جمهوری نمی‌نهند و باصطلاح سگ زرد را برادر شغال می‌دانند به همین قرار من هم هیچ فرقی میان پوزیسیون و اپوزیسیون نمی‌نهم و هر دو را دو روی سکه‌ی سلطه می‌دانم که مدام در سپهر سیاست چرخ می‌زنند و از این رو به آن رو می‌شوند و از آن بالا بالاها صرفا وعده و وعید بر سر ما می‌ریزند- بقول حافظ "عِرض خود می‌برند و زحمت ما می‌دارند".

مگر نه اینکه پوزیسیون امروز همان اپوزیسیون دیروز است، به همین قرار اپوزیسیون امروز هم پوزیسیون فرداست- باور نداری عمرت دراز تا ببینی چگونه این آن و آن این و این از آن و آن از این می‌شوند و در هم و بر هم می‌شوند و بنوبت بر تو حاکم می‌شوند و تو ناگهان بخود می‌آیی می‌بینی ای دل غافل، صدسال بر تو و سرزمین‌ات گذشته و همچنان حضرات ترا به آزادی و آبادی‌ای که می‌گویند اندکی جلوتر است وعده و وعید می‌دهند! ایندو موهبت بدوا با مردم بودند همین پوزیسیون-اپوزیسیون‌بازی‌ها آنها را از میان ربود و تا سقف آرمان‌ها و آرزوها بالا برد و بعد برای رسیدن به آنها شعار ساخت و مردمان را در دام شعار انداخت. ای دوصد لعنت بر هرکه اولین بار شعار داد!

همین پوزیسیون امروز ما دیروز خود اپوزیسیون بود و با تمام توان بی‌لیاقتی و بی‌کفایتی پوزیسیون وقت را فریاد می‌زد و با شور و شوق فراوان آزادی و آبادانی دنیا و آخرت را باهم به ما وعده می‌داد؛ چه شد؟ چرا نشد؟ حال چه تضمینی هست اپوزیسیون امروز هم که همین وعده‌ها را می‌دهد فردا که به قدرت رسید بدتر از پوزیسیون امروز نباشد؟ اگر یکی با وعده‌های بی‌محل گذشته‌ی ما و پدران‌مان را بلعید هیچ بعید نیست دیگری هم آینده‌ی ما و فرزندان‌مان را ببلعد! آیا کسی هست بنویسد و تضمین دهد این بار چنان نخواهد شد؟ این سرزمین هنوز زمینه و ظرفیت تکرار تراژدی را دارد‌. چرا؟ چون در بطن و متن‌اش عاقل‌ترانی در کار نیست تا از تکرار آن‌ها پیش‌گیری کنند.

نسل امروز بسی بی‌اساس خود را فهمیده و ورزیده‌تر از پدران و پدربزرگان خود می‌داند و تصور می‌کند- در واقع متهم می‌کند، آن‌ها ساده‌دل و ساده‌لوح بوده‌اند که فریب اپوزیسیون زمان خود را خورده و در پی‌اش افتاده و انقلاب کرده و ملت و مملکت را بدبخت کرده‌اند؛ این نسل انگار که نمی‌داند هر زمینه و زمانی پوزیسیون و اپوزیسیون خاص خود را دارد و هر کدام در هر دوره با زبان و زینت و زیور و زرنگی خاصی وارد عمل می‌شوند و هر نسل را به طریقی می‌فریبند و بر آن حاکم می‌شوند وگرنه که این بازی خیلی زودتر از اینها تمام می‌شد و بشریت از شر هر قدرت‌طلب و فرصت‌طلبی رها می‌شد. این نسل نمی‌داند تنها یک چرخ کافیست تا اپوزیسیون را به پوزیسیون و جذاب را به جلاد بدل سازد.

اما این بددلی و بدبینی مصلحت‌آمیز نسبت به پوزیسیون و اپوزیسیون هیچ مایه و پایه‌ی نومیدی از اصلاح امور و رهایی از دست آنها و حتی بمعنی نومیدی از خود آنها نیست. (باقی در بخش بعد) 🙏

#راهی_برای_رهایی
#پوزیسیون_اپوزیسیون

🆔 @Hossein_Shiran (Author)
🌓
@OrientalSociology (Channel)
⚛️
@OrientalSocialThinkers (Group)
🌐
www.orientalsociology.ir (Site)
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🌓 ده خطای فکری یا تحریفات شناختی رایج:

1. تفکر همه یا هیچ
2. تعمیم بیش از حد
3. نادیده گرفتن تجارب مثبت
4. ذهن‌خوانی
5. خطای بخت‌خوانی
6. بزرگ‌نمایی یا کوچک‌نمایی
7. استدلال هیجانی
8. گزاره‌های باید و نبایدی
9. برچسب زدن
10. شخصی‌سازی

#Cognitive_Distortion

🆔
@Hossein_Shiran (Author)
🌓
@OrientalSociology (Channel)
⚛️
@OrientalSocialThinkers (Group)
🌐
www.orientalsociology.ir (Site)
🌓 در جستجوی راهی برای رهایی 7️⃣3️⃣
✍️ حسین شیران

باری، حالیا هرگونه بددلی و بدبینی نسبت به پوزیسیون (صاحب کرسی قدرت) و اپوزیسیون (طالب کرسی قدرت) مصلحتا از باب باز رودست‌نخوردن از آنهاست و این بقراری که خواهم گفت بمعنا و مفهوم نومیدی مطلق از آنها و یا هیچ ناکارآمدی‌ اجتماعی‌شان نیست. در این تردیدی نیست که پوزیسیون و اپوزیسیون- همانطورکه از عنوان‌شان برمی‌آید، عموما بر سر مقر و مقام و موقعیت باهم ستیز دارند و نه لزوما معیشت من و تو و آزادی ملت و آبادی مملکت- از قضا همه‌ی اینها خود در مصادره‌ی آنها و معوق و معلق و معطل از آنهاست.

قشنگ معلوم است که جنگ‌شان- هم بین خود و هم درون خود، جنگ زرگری‌ست و مشخصا بر سر قدرت باهم می‌جنگند و من و تو این وسط بازیچه‌ایم و مدام از هر دو که بنوبت جایشان باهم عوض می‌شود بازی می‌خوریم و فکر می‌کنیم از سر مرام و معرفت بر سر ما و مام میهن باهم می‌جنگند! بر سر مام میهن باهم و در کنار هم با دشمن می‌جنگند و نه باهم- همچو شیرانی که در این راه از جان و مال خویش گذشتند و شهید شدند! اما جنگ اینها نه جنگ شیران بلکه "جنگ روبهان" بر سر سلطه بر مام میهن و چنبره بر ثروت و سرمایه‌ی میهن است!

با این وجود اینها همه بخاطر فراهم بودن زمینه برایشان ا‌ست و من و تو مادام که این زمینه را تغییر ندهیم و این معادله را بهم نزنیم همین هست که هست. هر جاده‌ای که باز باشد طبعا وسوسه‌انگیز خواهد بود و این ماییم که راه سلطه و سیطره را برایشان اتوبان کرده‌ایم و خود کنار راه ایستاده با حسرت و یا نفرت تاخت‌وتازشان را تماشا می‌کنیم! هر از گاهی هم به نشان اعتراض به میان جاده می‌پریم و چندی زیر چرخ‌شان هم محو می‌شویم هم محکوم! باقی دلمان خوش است گاه‌گداری حضرات کنار اتوبان می‌ایستند و بما دست تکان می‌دهند و تکه نانی سمت ما پرتاب می‌کنند!

اینکه این بازی کی تمام می‌شود بستگی دارد به اینکه کی این معادله عوض می‌شود؛ حالیا این اتوبان سلطه که در سراسر این سرزمین پهن است و پوزیسیون و اپوزیسیون باهم در آن کورس دارند پهنایش از پس‌نشستن ماهاست، درازایش از دورنشستن ماها از هم، صاف و همواری‌اش از ساده‌لوحی و خوش‌خیالی و خوش‌باوری ما، روشنایی‌اش از خاموشی فکر سیاسی اجتماعی ما و علائم‌اش از مکشوف و معلوم‌الحالی ما برایشان- که خوب می‌دانند کی و کجا از ما سرعت و سبقت گیرند، کی بپیچند، کی بالا روند، کی پایین بیآیند، کی بوق، کی چراغ، کی ... .

باری، ما این همه ضعف داریم و طبیعی است هرکه ضعف‌اش بیش‌تر، زوری که بر سرش هست هم بیش‌تر، درد و رنج و زاری‌اش هم بیش‌تر! اگر در پی تغییریم هر کدام از ضعف‌ها تاریخ و تحلیل و تفسیر مشخصی دارند و هر کدام مبین راهی و مقتضی راهکاری‌اند! بسم‌الله! فکر جامعی که عطف حل و فصل این همه ضعف باشد کو؟ کجاست؟ ...

#راهی_برای_رهایی

🆔 @Hossein_Shiran (Author)
🌓
@OrientalSociology (Channel)
⚛️
@OrientalSocialThinkers (Group)
🌐
www.orientalsociology.ir (Site)
🌓 دشوارترین تصمیمات در زندگی نه انتخاب خوب از بد و یا حق از باطل بلکه انتخاب از میان دو خوب یا دو حق است!

#تصمیم
#انتخاب
#انتخابات

🆔
@Hossein_Shiran (Author)
🌓
@OrientalSociology (Channel)
⚛️
@OrientalSocialThinkers (Group)
🌐
www.orientalsociology.ir (Site)
🌓 این هم یادگاری از انتخابات ریاست‌جمهوری 1403 ما به تاریخ که از جانب یکی از دو نامزد مطرح شده است؛ به این قرار ما فردا مخیریم و یا چه می‌دانم مجبوریم از میان دو تفکری که یکی ایران را #حرم می‌داند و دیگری ایران را #قفس (ناشی از #تحریم)، یکی را انتخاب کنیم؛ "تفکر حرمی" یا "تفکر تحریمی"؟ البته که انتخاب دشواری پیش رو داریم- بویژه جایی که حرم و تحریم در اصل هر دو از یک ریشه‌اند و به بیان دیگر هر دو به یک ریشه بازمی‌گردند!

#تصمیم
#انتخاب
#انتخابات

🆔
@Hossein_Shiran (Author)
🌓
@OrientalSociology (Channel)
⚛️
@OrientalSocialThinkers (Group)
🌐
www.orientalsociology.ir (Site)
🌓 آقای پزشکیان! شما حاصل انتخاب نه پیشروان و پیشقراولان بلکه پسروان و پسقراولان لشگر منتقدان و معترضان وضع موجودید- آنها که آخرین طبیب بودنتان را فرصت دادند تا شاید با شما تغییر را آغاز کنند، با اینحال شما از همین روز و همین لحظه رئیس‌جمهور همه هستید، چه آنها که به شما رای دادند و چه آنها که هیچ رأی نداند و یا دادند به شما نداند- شما را ترک خر خواندند و حامیانتان را هم خر! اشکالی ندارد خر باش و سفت و سخت برای ملت و مملکتت کار کن و ثابت کن که خر بودن شرف دارد به شر بودن و شرور نمودن! شرف داشته باش و در برابر حاکمیت اشرار بر این سرزمین بایست و بجنگ! شرف داشته باش و با مردم باش- دیدی که تو حاصل انتخاب مردم هستی، اعتبار تو از مردم است و بس! مراقب اعتبارت باش! مدافع اعتبارت باش! آنوقت خواهی دید چگونه لشگر منتقدان و معترضان همه پشت سرت صف می‌کشند! استاد تمام بودنت ازآن خودت، تو اگر مردی فعلا فقط فعل جمهوریت را صرف کن باقی پیشکشت! فراموش نکن رأی ملت به تو مشروط است و تو مأموری و معذوری جانی بر جسم جفادیدۀ جمهوریت باشی! ما ترا انتخاب کردیم حال انتخاب با توست، جان جمهوریخواهان باشی و جاویدنام یا ...!

🆔
@Hossein_Shiran
🌓 آشنایی با ایسم‌ها 3️⃣6️⃣
✍️
جان آندریوس John Andrews
🔄
حسین شیران

مانی‌گرایی Manichaeism

مانی‌گرایی (گاهی اوقات مانوی نیز نامیده می‌شود) یک نظام دینی، ترکیبی از ادیان بودایی، گنوسی، زرتشتی و سایر باورهاست که در قرن سوم میلادی در ایران توسط پیامبری به نام
#مانی (216-276) پایه‌گذاری شد. این دین و آیین قائل به تضاد اولیه‌ی میان نور و تاریکی است و در این میان این ماده - جهان مادی - است که تاریک و شر تلقی می‌شود. آیین مانوی دست‌کم تا قرن هفتم میلادی رشد داشت و در شرق تا به چین و در غرب تا امپراتوری روم گسترش یافت، با این‌حال در قرن دهم کم و بیش از بین رفت. در یک مفهوم کلی، این اصطلاح امروزه مبین رویکردی دوگرایانه به باور است- به این مفهوم که یک چیز یا سیاه است یا سفید ( دوگانه‌گرایی Dualism را ببینید).

#Mani

#ایسم‌ها
(برای مشاهده‌ی بخش‌های قبلی و آشنایی با ایسم‌های بیشتر از این لینک استفاده کنید)

🆔
@Hossein_Shiran (Author)
🌓
@OrientalSociology (Channel)
⚛️
@OrientalSocialThinkers (Group)
🌐
www.orientalsociology.ir (Site)
🌓 اصولا و اساسا برای بود و نمود هر چیز و هر کسی از جمله جامعه باید سه حالت و سه سطح در نظر گرفت: 1.#بیماری 2.#سلامت 3.#فراسلامت، و متناسب با هر حالت تصمیم و تدبیر مقتضی را اتخاذ کرد؛ حالیا با این حجم از سلول‌های سرطانی که بعنوان نمونه تنها در یک بخش از کالبد این جامعه مشاهده می‌کنیم باید واقع‌بین باشیم و بدانیم که با یک تن بیمار دچار ضعف سیستم ایمنی با انواع بدخیمی‌ها طرف‌ایم که فعلا سرپاایستادن برایش در اولویت است تا راهپیمایی و کوهپیمایی که لازمه‌اش تن سالم و فراسالم است. برای رهایی از یک چنین وضع وخیمی بدوا باید با تمام توان بر #نسخه‌های_شفابخش و بهبوددهنده متمرکز شد تا در گذر از هرگونه بیماری به مرز عافیت‌اش رساند و بعد با #برنامه‌های سلامت‌محور سلامتی‌اش را تضمین کرد و سپس با #فوق‌برنامه‌ها بهترین‌ها را در سطح فراسلامت برایش رقم زد. پیش از هر چیز باید جامعه را به تریاژ اورژانس اجتماعی برد و با معاینات و بررسی‌های علمی میزان درد و رنج و سطح سلامت و هوشیاری‌اش را سنجید و بعد بر اساس آن اقدامات لازم را بکار بست وگرنه هر اقدام بی‌پایه‌ای همچو بازار و کارزار فالگیران بگیرنگیرها خواهد داشت!

🆔
@Hossein_Shiran
ستیز میان انسان‌ها و ایدئولوژی‌ها امری طبیعی است- یعنی در طبیعت انسان‌ها و ایدئولوژی‌هاست، اما نه هر امر طبیعی حقیقی است- یعنی که حق است و باید باشد.

🌓 در جستجوی راهی برای رهایی 8️⃣3️⃣
✍️ حسین شیران

همه می‌دانیم که تاریخ بشر سراسر با ستیز پیش آمده است و با ستیز هم پیش می‌رود و این ستیز در طی دوران چه زندگی‌ها که به باد داده و چه ویرانی‌ها که به بار آورده است! بر این اساس بر هر آدم مصلح و متعهدی این یک هدف انسانی اجتماعی والایی‌ست که باید تا جای ممکن بر ستیزها فائق آمد و بدین سبب از قتل‌ها و غارت‌های بیشتر جلوگیری کرد. اما چگونه؟ با چه اسباب و اساسی؟ با چه طرح و تدبیری؟ بارها به نقل از بزرگی تکرار کرده و باز می‌کنیم که عاقلان به حل و فصل مسائل موجود کوشند و عاقل‌تران از بروز آنها پیش‌گیری کنند؛ ما در ارتباط با مسأله‌ی خطیر و خطرناک ستیز قویا به هر دوی اینها باهم نیاز داریم.

اگرکه ستیز یک مسأله است پس در حقیقت قابل حل است و باید حل شود و گرنه اسم‌اش را فاجعه باید گذاشت، منتهی برای حل و فصل آن از آغاز تا فرجام باید بنحوی اصولی با طرح و تدبیر عمل کرد؛ شرایط علّی و زمینه‌ای و مداخله‌گرش را یافت و شناخت و شناساند که چگونه تحت چه شرایطی ستیز در جامعه تولید، توزیع و مصرف می‌شود؛ و بعد بر اساس آن‌ها راهبردهایی در نظر گرفت و تا پایان پیگیر نتایج و پیامدهای کاربست راهبردها شد. بدیهی‌ست اراده و اداره‌ی یک چنین فرایند خطیری نه کار هر کسی و نه کار یک کسی‌ست و این تأکیدیست مکرر بر ضرورت مداخله‌ی مستمر و مؤثر حکما و عقلا در جریان امور اجتماع در هر دوره‌ای.

جهان غرق ستیز است اما حکما و عقلا ضرورتا میان ستیز و سلطه‌ی طبیعت‌گرایانه‌ی حیوانات و ستیز و سلطه‌ی حقیقت‌گرایانه‌ی انسان‌ها تفکیک و تمایز قائل می‌شوند؛ حیوان و انسان هر دو واجد امیال و اغراض‌اند و بر این اساس طبیعتا خودبین و خودخواه‌اند و خودمحور عمل می‌کنند با این‌حال هیچ حیوانی برای هیچ عمل خود هیچ نیازی به هیچ حرف و حدیث و توجیهی ندارد درحالی‌که انسان برای هر عمل خویش استدلال می‌ورزد و ایدئولوژی می‌سازد و بدین‌وسیله خود را محق و مؤید به حقیقت جلوه می‌دهد و قول و فعل و فکر خویش را موجه می‌سازد؛ اما هر انسانی تا کجا آن‌سان که می‌نماید محق و موجه است؟ مسأله اینست!

استدلال‌گر و ایدئولوژیک بودن اگرکه انسان را از حیوان متمایز می‌سازد مرتبه‌ای دیگر تمایزی دیگر می‌باید تا این بار استدلال و استدلال‌گر (ایدئولوژی و انسان) خوب و بد و خیر و شر از هم متمایز گردند و این مسلما "ذهن نقاد" می‌خواهد که طبعا و تربیتا خیلی از ماها نداریم با این‌حال چون در اجتماع هستیم و زندگی اجتماعی داریم ضرورتی ندارد همه بر هر امری مجهز و مسلط باشیم، خواه‌ناخواه "تقسیم کار اجتماعی" و "وجدان اجتماعی" در کار است و همچون هر کاری دیگری همین‌که گروه مشخصی متعهدانه این مهم را بعهده بگیرند و خوب و بد و خیر و شر را برای جامعه از هم تشخیص و تمییز دهند کفایت می‌کند.

خوب و بد و خیر و شر از نقطه‌نظر اجتماعی و برای اجتماعی که همه جزئی از آنند؛ از این نظر اصولا و اساسا هر انسان و هر ایدئولوژی که به دیگری هم بیندیشد و غیر از خود منافع دیگری را هم در نظر بگیرد هم خوب و هم خیر است و در مقابل هر انسان و هر ایدئولوژی که خود و منفعت خود را بر دیگری ترجیح دهد و بسی زیاده‌خواهانه و زورگویانه منافع دیگران را هم مصادره کند هم بد است و هم شر، و این چیزیست که هم "دین" و هم "اخلاق" آن را تأیید می‌کنند و هر دو هم‌سو و هم‌سخن با "عقل اجتماع‌اندیش" قرار می‌گیرند؛ با این‌حال اینکه چرا و چگونه خیر و خوبی با این همه پشتیبان همواره تحت‌الشعاع جبهه‌ی اشرار است بسی جای بحث دارد!

#راهی_برای_رهایی

🆔 @Hossein_Shiran (Author)
🌓
@OrientalSociology (Channel)
⚛️
@OrientalSocialThinkers (Group)
🌐
www.orientalsociology.ir (Site)
عقل در سیاست . حسین بشیریه.pdf
10.1 MB
📚 عقل در سیاست
✍️ حسین بشیریه

📃 تعداد صفحات: 835

🌓 کتابخانه‌‌ی جامعه‌شناسی شرقی
فرصتی برای مطالعه‌‌ی هرچه بیشتر

  ۳۵ گفتار در فلسفه، جامعه‌شناسی و توسعه‌ی سیاسی

#کتابخانه
#کتابخوانی

🆔
@Hossein_Shiran (Author)
🌓
@OrientalSociology (Channel)
⚛️
@OrientalSocialThinkers (Group)
🌐
www.orientalsociology.ir (Site)
امام_حسین_و_کربلا_از_واقعیت_تاریخی.MP3
22.9 MB
🌓 امام حسین و کربلا از واقعیت تاریخی تا خرافه‌ی مذهبی 🎧
مناظره‌ی حسن یوسفی اشکوری (دین‌پژوه اسلام‌گرا و منتقد خرافات عاشورا) و دکتر مجید محمدی (جامعه‌شناس، آخوند سابق و منتقد اسلام)

#کربلا
#امام_حسین

🆔
@Hossein_Shiran (Author)
🌓
@OrientalSociology (Channel)
⚛️
@OrientalSocialThinkers (Group)
🌐
www.orientalsociology.ir (Site)
هرگاه ستیز میان دو قطب "محرز و مزمن" گردد دیگر تلاش برای وفاق آن‌دو آب در هاون کوبیدن و بیهوده معطل کردن است، باید با خلق "قطب سوم" از هر دو عبور کرد.

🌓 در جستجوی راهی برای رهایی 9️⃣3️⃣
✍️ حسین شیران

اصل و اساس این بحث این پیش‌فرض بوده و است که حقایق عالم در میان ایدئولوژی‌ها پاره‌پاره و پراکنده گشته‌اند و ما حالا در ارتباط با هر حقیقتی نه یک ایدئولوژی بلکه ایدئولوژی‌ها داریم که هر کدام حسب موضع و منظر و مخزن خویش بر ادراک بخشی از آن حقیقت نایل آمده و باقی آن را با خیال‌پردازی‌ها و گمانه‌زنی‌ها ساخته و پرداخته‌اند، هم از این جهت ما اکنون نه با معرفتی خالص بلکه ملغمه‌ای خاص از "افهام و اوهام" طرف‌ایم که به نسبت‌های مختلف باهم درآمیخته و در بستر زمان درغلتیده و خواه‌ناخواه و آگاه‌ناآگاه رنگ و بوی "امیال و اغراض" هم بخود گرفته و با این ویژگی‌ها حالا هر کدام بمثابه‌ی یک حقیقت تام مرجعی برای فکر و فعل فرقه‌ای گشته‌اند.

این "فرَّقوا دینهم و كانوا شيعا كل حزب بما لديهم فرحون" (روم، ۳۲) که می‌فرماید یعنی همین؛ حال اگر کار بدین‌جا ختم می‌شد و هر حزب و هر ایدئولوژی در حد و حریم خویش می‌ماند و درصدد تحمیل درک و فهم و نظر و عمل خویش بر دیگران برنمی‌آمد از نظر اجتماعی مشکل حادی تلقی نمی‌شد، چه اساسا دردی به اسم استیلا و استبداد و انحصارگرایی پدید نمی‌آمد تا از باب تسکین‌اش دربدر دنبال داروی پلورالیسم باشیم، اما همه می‌دانیم که هیچ این‌گونه نبوده و غریزتا- و نه حقیقتا، هر ایدئولوژی تنها خود را محق و محترم و مقدس شمرده و باقی همه را باطل و منحط و منحرف دانسته و بدین سبب خود را سزاوار سروری و باقی را سزاوار سلطه و سربه‌نیستی یافته است.

رویکرد جامعه‌شناسی در برابر یک چنین مسأله‌ی اجتماعی خطیر و خطرناکی چه می‌تواند باشد وقتی بسان جامعه خود هم از این درد پاره‌پاره و پراکنده گشته و نظرا و عملا درگیر تکثر و تفرق و تضاد و تقابل دیدگاه‌ها گشته است! بقول معروف این علم اگر طبیب بودی، پیش از جامعه، پاره‌پارگی و پراکندگی خویش دوا نمودی! از این جهت از چند دهه‌ی پیش اندیشه به این درد در رأس دغدغه‌های جامعه‌شناسان قرار گرفته و برای درمان درد مشترک هر دو- هم جامعه و هم جامعه‌شناسی- اول "پلورالیسم" یعنی پذیرش اصل تنوع و تکثر و بعد "تجمیع‌گرایی و تلفیق‌گرایی" یعنی گردهم‌آوردن پراکنده‌ها و پیوند دادن پاره‎پاره‎ها چاره‌ی کار دانسته شده است.

نتیجه؟ چندان رضایت‌بخش نبوده و آن‌سان که انتظار می‌رفت وفق و وفاق و وحدتی میان پاره‎پاره‎ها و پراکنده‌ها حاصل نشده و از حجم و حدت و شدت تضادها و ستیزها کاسته نشده است! و این یعنی درمان درد بسی نابجا و یا که ناکافی بوده و در نتیجه چندان مؤثر واقع نشده است! در باب چرا و چگونگی این ناکامی در بخش بعد سخن خواهیم گفت، حالیا اشارتی کنیم بر راه حل و آن اینکه: هر گاه تلاش‌ها در یک سطح معین و مشخصی نتیجه نداد ادامه‌ی کار در آن سطح اتلاف وقت و هزینه است باید به سطحی فراتر از آن راه یافت و از موضع و منظری فراتر وارد عمل شد: اگرکه تلفیق برای وفاق مؤثر واقع نمی‌شود به "فراتلفیق و فراوفاق" اندیشید.

#راهی_برای_رهایی
#فراتلفیق

🆔 @Hossein_Shiran (Author)
🌓
@OrientalSociology (Channel)
⚛️
@OrientalSocialThinkers (Group)
🌐
www.orientalsociology.ir (Site)
2024/07/18 06:47:49
Back to Top
HTML Embed Code: