﷽
زاهدِ ظاهرپرست از حالِ ما آگاه نیست
در حقِ ما هر چه گوید جایِ هیچ اکراه نیست
در طریقت هر چه پیشِ سالک آید خیرِ اوست
در صراطِ مستقیم ای دل کسی گمراه نیست
تا چه بازی رخ نماید بیدَقی خواهیم راند
عرصهٔ شطرنجِ رندان را مجالِ شاه نیست
چیست این سقفِ بلندِ سادهٔ بسیارنقش
زین معما هیچ دانا در جهان آگاه نیست
این چه استغناست یا رب وین چه قادر حکمت است
کاین همه زخمِ نهان هست و مجالِ آه نیست
صاحبِ دیوانِ ما گویی نمیداند حساب
کاندر این طُغرا نشانِ حِسبَةً لِلّه نیست
هر که خواهد گو بیا و هر چه خواهد گو بگو
کِبر و ناز و حاجِب و دربان بدین درگاه نیست
بر درِ میخانه رفتن کارِ یکرنگان بود
خودفروشان را به کویِ میفروشان راه نیست
هر چه هست از قامتِ ناسازِ بی اندام ماست
ور نه تشریفِ تو بر بالایِ کس کوتاه نیست
بندهٔ پیرِ خراباتم که لطفش دایم است
ور نه لطفِ شیخ و زاهد، گاه هست و گاه نیست
حافظ ار بر صدر ننشیند ز عالیمشربیست
عاشقِ دُردیکش اندر بندِ مال و جاه نیست
#حافظ
غزل شماره ۷۱
@khaksarx🕊
زاهدِ ظاهرپرست از حالِ ما آگاه نیست
در حقِ ما هر چه گوید جایِ هیچ اکراه نیست
در طریقت هر چه پیشِ سالک آید خیرِ اوست
در صراطِ مستقیم ای دل کسی گمراه نیست
تا چه بازی رخ نماید بیدَقی خواهیم راند
عرصهٔ شطرنجِ رندان را مجالِ شاه نیست
چیست این سقفِ بلندِ سادهٔ بسیارنقش
زین معما هیچ دانا در جهان آگاه نیست
این چه استغناست یا رب وین چه قادر حکمت است
کاین همه زخمِ نهان هست و مجالِ آه نیست
صاحبِ دیوانِ ما گویی نمیداند حساب
کاندر این طُغرا نشانِ حِسبَةً لِلّه نیست
هر که خواهد گو بیا و هر چه خواهد گو بگو
کِبر و ناز و حاجِب و دربان بدین درگاه نیست
بر درِ میخانه رفتن کارِ یکرنگان بود
خودفروشان را به کویِ میفروشان راه نیست
هر چه هست از قامتِ ناسازِ بی اندام ماست
ور نه تشریفِ تو بر بالایِ کس کوتاه نیست
بندهٔ پیرِ خراباتم که لطفش دایم است
ور نه لطفِ شیخ و زاهد، گاه هست و گاه نیست
حافظ ار بر صدر ننشیند ز عالیمشربیست
عاشقِ دُردیکش اندر بندِ مال و جاه نیست
#حافظ
غزل شماره ۷۱
@khaksarx🕊
Forwarded from اتچ بات
﷽
صوفیه و اهل تجرّد از مسلمانان،
راه های اهل حکمت را پیمودند
و به سرچشمۀ نور رسیدند.
#تلویحات
#شیخ_اشراق_سهروردی
@khaksarx🕊
صوفیه و اهل تجرّد از مسلمانان،
راه های اهل حکمت را پیمودند
و به سرچشمۀ نور رسیدند.
#تلویحات
#شیخ_اشراق_سهروردی
@khaksarx🕊
Telegram
attach 📎
﷽
ای جان من...!
تا فانیِ مطلق نشوی،
مسلمانِ حقیقی نباشی!
چنانچه بزرگی میفرماید:
درویش شدی و زاهد و دانشمند
این جمله شدی
ولى...
مسلمان نشدی!
#شرح_رساله_معرفت
#شیخ_نجمالدین_کبری
@khaksarx🕊
ای جان من...!
تا فانیِ مطلق نشوی،
مسلمانِ حقیقی نباشی!
چنانچه بزرگی میفرماید:
درویش شدی و زاهد و دانشمند
این جمله شدی
ولى...
مسلمان نشدی!
#شرح_رساله_معرفت
#شیخ_نجمالدین_کبری
@khaksarx🕊
Forwarded from اتچ بات
﷽
طرب دائویی
استاد را پرسیدند از طرب و بهجت، گفت:
آن طرب که روشنروانان دائو راست، به تبع استقرار در صفا حاصل گردد،
امّا آن طرب که عامّۀ مردمان راست، به تبع معاشقه و تغنی و بادهنوشی حاصل گردد.
آن طرب که به تبع صفاست، فارغ است از شادی و غم،
امّا آن طرب که به تبع تغنی و بادهنوشی است، گرفتار است در لذت و تشویش.
آن طرب که دائوی بیفعلی راست، نه به عمل گراید و نه نشان دارد، امّا آن طرب که معکوس و مقیّد به فعل است، گرفتار است در عمل و ابتذال.
آن طرب که فطرت راستین راست، بیصورت است و بیحدّ. آن طرب که قالب وهمی (بدن مادّی) راست، در بند کون و فساد است.
دفتر مقدّس (دائو دِه جینگ) گوید: «بنابراین، جهانیان همه از بردوش کشیدن او (انسان فرهمند) طربناکند و خسته نمیشوند».
اگر این طرب دائویی از دست رود، حزن پدید آید اندر رنج.
رسالۀ کلمات حقّانی انسان راستین
معارف دائویی
@khaksarx🕊
طرب دائویی
استاد را پرسیدند از طرب و بهجت، گفت:
آن طرب که روشنروانان دائو راست، به تبع استقرار در صفا حاصل گردد،
امّا آن طرب که عامّۀ مردمان راست، به تبع معاشقه و تغنی و بادهنوشی حاصل گردد.
آن طرب که به تبع صفاست، فارغ است از شادی و غم،
امّا آن طرب که به تبع تغنی و بادهنوشی است، گرفتار است در لذت و تشویش.
آن طرب که دائوی بیفعلی راست، نه به عمل گراید و نه نشان دارد، امّا آن طرب که معکوس و مقیّد به فعل است، گرفتار است در عمل و ابتذال.
آن طرب که فطرت راستین راست، بیصورت است و بیحدّ. آن طرب که قالب وهمی (بدن مادّی) راست، در بند کون و فساد است.
دفتر مقدّس (دائو دِه جینگ) گوید: «بنابراین، جهانیان همه از بردوش کشیدن او (انسان فرهمند) طربناکند و خسته نمیشوند».
اگر این طرب دائویی از دست رود، حزن پدید آید اندر رنج.
رسالۀ کلمات حقّانی انسان راستین
معارف دائویی
@khaksarx🕊
Telegram
attach 📎
﷽
دولت جان پرورست صحبت آمیزگار
خلوت بی مدعی سفره بی انتظار
آخر عهد شبست اول صبح ای ندیم
صبح دوم بایدت سر ز گریبان برآر
دور نباشد که خلق روز تصور کنند
گر بنمایی به شب طلعت خورشیدوار
مشعلهای برفروز مشغلهای پیش گیر
تا ببرم از سرم زحمت خواب و خمار
خیز و غنیمت شمار جنبش باد ربیع
ناله موزون مرغ بوی خوش لاله زار
👈برگ درختان سبز پیش خداوند هوش
هر ورقی دفتریست معرفت کردگار
روز بهارست خیز تا به تماشا رویم
تکیه بر ایام نیست تا دگر آید بهار
وعده که گفتی شبی با تو به روز آورم
شب بگذشت از حساب روز برفت از شمار
دور جوانی گذشت موی سیه پیسه گشت
برق یمانی بجست گرد بماند از سوار
دفتر فکرت بشوی گفته سعدی بگوی
دامن گوهر بیار بر سر مجلس ببار
#شیخ_اجل_سعدی
غزل ۲۹۶
@khaksarx🕊
دولت جان پرورست صحبت آمیزگار
خلوت بی مدعی سفره بی انتظار
آخر عهد شبست اول صبح ای ندیم
صبح دوم بایدت سر ز گریبان برآر
دور نباشد که خلق روز تصور کنند
گر بنمایی به شب طلعت خورشیدوار
مشعلهای برفروز مشغلهای پیش گیر
تا ببرم از سرم زحمت خواب و خمار
خیز و غنیمت شمار جنبش باد ربیع
ناله موزون مرغ بوی خوش لاله زار
👈برگ درختان سبز پیش خداوند هوش
هر ورقی دفتریست معرفت کردگار
روز بهارست خیز تا به تماشا رویم
تکیه بر ایام نیست تا دگر آید بهار
وعده که گفتی شبی با تو به روز آورم
شب بگذشت از حساب روز برفت از شمار
دور جوانی گذشت موی سیه پیسه گشت
برق یمانی بجست گرد بماند از سوار
دفتر فکرت بشوی گفته سعدی بگوی
دامن گوهر بیار بر سر مجلس ببار
#شیخ_اجل_سعدی
غزل ۲۹۶
@khaksarx🕊
﷽
کودک درونت را شناسایی کن !
کودک درون به طرز حیرت انگیزی
توان همبازی شدن با خود ِ پنهانش را دارد
کودک درون، می تواند
در " سکوت" بازی کند
در " خلوت" شادی کند
و بی هیچ تماشاگری
شاهد ِ تمام وقت ِ خود باشد
@khaksarx🕊
کودک درونت را شناسایی کن !
کودک درون به طرز حیرت انگیزی
توان همبازی شدن با خود ِ پنهانش را دارد
کودک درون، می تواند
در " سکوت" بازی کند
در " خلوت" شادی کند
و بی هیچ تماشاگری
شاهد ِ تمام وقت ِ خود باشد
@khaksarx🕊
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
﷽
بنگر که خلق را به که داد و چگونه گفت؛
روزی که خطبه کرد نبی بر سرِ غدیر
دست علی گرفت و بدو داد جای خویش
گر دست او گرفت
تو جز دست او مگیر
#ناصر_خسرو
@khaksarx🕊
بنگر که خلق را به که داد و چگونه گفت؛
روزی که خطبه کرد نبی بر سرِ غدیر
دست علی گرفت و بدو داد جای خویش
گر دست او گرفت
تو جز دست او مگیر
#ناصر_خسرو
@khaksarx🕊
.
﷽
❗️ گناه چیست؟!
گناه ، زشتی است.
هر چه از مقولهی زشتی است گناه است.
ناپاکی زشتی است پس گناه است.
ستم ، زشتی است پس گناه است.
تجاوز به حقوق دیگری زشتی است پس گناه است.
ناسپاسی نسبت به نعمت دهنده زشتی است
پس گناه است.
خشونت زشتی است، دروغ زشتی است، طمع زشتی است، حسد زشتی است، خودبزرگ بینی زشتی است ، ... پس گناه است.
و زشتی ، همان ناهماهنگی با جریان راستی و درستی است و لذا ضد کمال است.
□ ای دوست ، فطرت الهیِ تو، زشتیها را در هر رتبه که باشند ، میشناسد و تشخیص میدهد. هر آن که از زشتیها پرهیز کند ، در واقع از گناه پرهیز کرده است. و این خود راهی حکیمانه به زیباییهاست. و خدا زیباست و زیبایی را دوست دارد.
ای دوست ، اگر گناه همان زشتی است ، پس عمل صالح چیزی جز زیبایی نخواهد بود.
#مسعود_ریاعی
@khaksarx🕊
﷽
❗️ گناه چیست؟!
گناه ، زشتی است.
هر چه از مقولهی زشتی است گناه است.
ناپاکی زشتی است پس گناه است.
ستم ، زشتی است پس گناه است.
تجاوز به حقوق دیگری زشتی است پس گناه است.
ناسپاسی نسبت به نعمت دهنده زشتی است
پس گناه است.
خشونت زشتی است، دروغ زشتی است، طمع زشتی است، حسد زشتی است، خودبزرگ بینی زشتی است ، ... پس گناه است.
و زشتی ، همان ناهماهنگی با جریان راستی و درستی است و لذا ضد کمال است.
□ ای دوست ، فطرت الهیِ تو، زشتیها را در هر رتبه که باشند ، میشناسد و تشخیص میدهد. هر آن که از زشتیها پرهیز کند ، در واقع از گناه پرهیز کرده است. و این خود راهی حکیمانه به زیباییهاست. و خدا زیباست و زیبایی را دوست دارد.
ای دوست ، اگر گناه همان زشتی است ، پس عمل صالح چیزی جز زیبایی نخواهد بود.
#مسعود_ریاعی
@khaksarx🕊
﷽
حکمت سهروردی، حکمت خسروانی و حکمت نور است
حکمتِ سهروردی، حکمتِ خُسرَوانی و حکمت نور است. نور برای اولین بار در ایران مطرح شده است و حکمای ایران باستان (آیین مهر و زرتشت) از نور سخن گفتهاند. سهروردی حکمتِ خسروانی را احیاء نمود و در راه حقیقت شهید شد. تفاوت حکمت اشراق با فلاسفه دیگر این است که شیخ اشراق اصالت را به نور میدهد. او وجود را یونانی و نور را ایرانی میداند. در تعریف وجود میگوییم: الظّاهِرُ بِذاتِهِ الْمُظْهِرُ لِغَيْرِهِ. سهروردی میگوید: این تعریف برای نور است. در نظر او وجود بدون نور نمیشود و مبنا نور است. شیخ اشراق نور را نورِ معنی و نورِ عقل دانسته و خداوند را نورالانوار میداند. در نظر سهروردی عالم نور است و جسم ظلمت. خداوند نیز میفرماید:اَللّٰهُ نُورُ السَّمٰاوٰاتِ وَ الْأَرْضِ. خداوند به حقیقت و بدون شائبهی مجاز، نور است.
نور را میبینیم یا مُستَنیر را؟ خود نور را نمیبینیم بلکه مُستَنیر را میبینیم. مُستَنیر یعنی آنچه به نور ظاهر میشود و نور بر آن منعکس میشود. تا ابد نور را نمیبینیم و انعکاس نور را میبینیم. نور، به واسطه در مُستَنیر دیده میشود و بدون مُستَنیر نور را نمیبینیم. موجود مانند مُستَنیر است، وجود را نمیبینیم بلکه موجود را میبینیم. همه چیز در پرتو وجود معنی پیدا میکند و موجود میشود. مُثُلِ افلاطون نیز موجود است و وجود نیست. وجود را نمیتوانیم درک کنیم. چنان که نور به چشم نمیآید و مُستَنیر به چشم میآید، وجود به ذهن نمیآید و موجود به ذهن میآید.
آیا چیزی میتواند در عین آشکارگی پنهان باشد؟ حاجی سبزواری میگوید: «يا مَنْ هُوَ اخْتَفَى لِفَرْطِ نورِهِ، الظّاهِرُ الْباطِنُ فى ظُهورِهِ» گاهی شدّت آشکارگی میتواند موجب پنهانی شود. نور روشن است یا پنهان؟ خودِ نور از شدت ظهور پنهان است. آیا نور به دلیل تاریکی پنهان است؟ خیر، نور از شدت روشنایی پنهان است و انعکاس و آثار آن قابل رویت است. خداوند از شدت ظهور پنهان است. حال با این نظر خداوند پنهان است یا عالم؟ «طبق این بیان عالم پنهان است و خداوند روشن است».
#دکتر_غلامحسین_ابراهیمی_دینانی
@khaksarx🕊
حکمت سهروردی، حکمت خسروانی و حکمت نور است
حکمتِ سهروردی، حکمتِ خُسرَوانی و حکمت نور است. نور برای اولین بار در ایران مطرح شده است و حکمای ایران باستان (آیین مهر و زرتشت) از نور سخن گفتهاند. سهروردی حکمتِ خسروانی را احیاء نمود و در راه حقیقت شهید شد. تفاوت حکمت اشراق با فلاسفه دیگر این است که شیخ اشراق اصالت را به نور میدهد. او وجود را یونانی و نور را ایرانی میداند. در تعریف وجود میگوییم: الظّاهِرُ بِذاتِهِ الْمُظْهِرُ لِغَيْرِهِ. سهروردی میگوید: این تعریف برای نور است. در نظر او وجود بدون نور نمیشود و مبنا نور است. شیخ اشراق نور را نورِ معنی و نورِ عقل دانسته و خداوند را نورالانوار میداند. در نظر سهروردی عالم نور است و جسم ظلمت. خداوند نیز میفرماید:اَللّٰهُ نُورُ السَّمٰاوٰاتِ وَ الْأَرْضِ. خداوند به حقیقت و بدون شائبهی مجاز، نور است.
نور را میبینیم یا مُستَنیر را؟ خود نور را نمیبینیم بلکه مُستَنیر را میبینیم. مُستَنیر یعنی آنچه به نور ظاهر میشود و نور بر آن منعکس میشود. تا ابد نور را نمیبینیم و انعکاس نور را میبینیم. نور، به واسطه در مُستَنیر دیده میشود و بدون مُستَنیر نور را نمیبینیم. موجود مانند مُستَنیر است، وجود را نمیبینیم بلکه موجود را میبینیم. همه چیز در پرتو وجود معنی پیدا میکند و موجود میشود. مُثُلِ افلاطون نیز موجود است و وجود نیست. وجود را نمیتوانیم درک کنیم. چنان که نور به چشم نمیآید و مُستَنیر به چشم میآید، وجود به ذهن نمیآید و موجود به ذهن میآید.
آیا چیزی میتواند در عین آشکارگی پنهان باشد؟ حاجی سبزواری میگوید: «يا مَنْ هُوَ اخْتَفَى لِفَرْطِ نورِهِ، الظّاهِرُ الْباطِنُ فى ظُهورِهِ» گاهی شدّت آشکارگی میتواند موجب پنهانی شود. نور روشن است یا پنهان؟ خودِ نور از شدت ظهور پنهان است. آیا نور به دلیل تاریکی پنهان است؟ خیر، نور از شدت روشنایی پنهان است و انعکاس و آثار آن قابل رویت است. خداوند از شدت ظهور پنهان است. حال با این نظر خداوند پنهان است یا عالم؟ «طبق این بیان عالم پنهان است و خداوند روشن است».
#دکتر_غلامحسین_ابراهیمی_دینانی
@khaksarx🕊
﷽
وقتی انسان تصمیم می گیرد كاری را انجام دهد باید با تمام وجود آن را بپذیرد و انجام دهد و مسئولیت تام و تمام آن چه را می كند بپذیرد ...
كاری كه انسان می كند مهم نیست ، اول باید بداند چرا آن كار را می كند و آن وقت باید هر چه را كه برای انجام آن لازم است ، بدون كوچكترین تردید و كمترین پشیمانی بپذیرد ...
دون خوان ماتیوس ،
سفر به دیگر سو
@khaksarx🕊
وقتی انسان تصمیم می گیرد كاری را انجام دهد باید با تمام وجود آن را بپذیرد و انجام دهد و مسئولیت تام و تمام آن چه را می كند بپذیرد ...
كاری كه انسان می كند مهم نیست ، اول باید بداند چرا آن كار را می كند و آن وقت باید هر چه را كه برای انجام آن لازم است ، بدون كوچكترین تردید و كمترین پشیمانی بپذیرد ...
دون خوان ماتیوس ،
سفر به دیگر سو
@khaksarx🕊
﷽
محبوب در آئینه هر لحظه رویی دیگر نماید و هر دم به صورتی دیگر بر آید، زیرا که صورت به حکم اختلاف آینه هر دم دیگر میشود و آینه هر نفس به حسب اختلاف احوال دیگر میگردد.
از اینجاست که هرگز در یک صورت دو بار روی ننماید و در دو آینه به یک صورت پیدا نیاید، لاجرم هر عاشقی از او نشانی دیگر دهد و هر عارفی عبارتی دیگر گوید،
دانی که بر این شهود کرا اطلاع دهند؟ آنرا که به تقلیبِ خود در احوال تقلیبِ او در صُوَر مطالعه داند کرد و از آن مطالعه فهم داند کرد،
که مصطفی (ص) چرا فرماید:
« من عرف نفسه فقد عرف ربه»
اگر خواهی که از نفحاتِ این نفس بوئی به مشام تو رسد در کارستانِ «کل یوم هو فی شأن» نظاره شو تا عیان بینی که: تنوعِ تو در احوال، از تنوعِ اوست در شئون و افعال.
#فخرالدین_عراقی
@khaksarx🕊
محبوب در آئینه هر لحظه رویی دیگر نماید و هر دم به صورتی دیگر بر آید، زیرا که صورت به حکم اختلاف آینه هر دم دیگر میشود و آینه هر نفس به حسب اختلاف احوال دیگر میگردد.
از اینجاست که هرگز در یک صورت دو بار روی ننماید و در دو آینه به یک صورت پیدا نیاید، لاجرم هر عاشقی از او نشانی دیگر دهد و هر عارفی عبارتی دیگر گوید،
دانی که بر این شهود کرا اطلاع دهند؟ آنرا که به تقلیبِ خود در احوال تقلیبِ او در صُوَر مطالعه داند کرد و از آن مطالعه فهم داند کرد،
که مصطفی (ص) چرا فرماید:
« من عرف نفسه فقد عرف ربه»
اگر خواهی که از نفحاتِ این نفس بوئی به مشام تو رسد در کارستانِ «کل یوم هو فی شأن» نظاره شو تا عیان بینی که: تنوعِ تو در احوال، از تنوعِ اوست در شئون و افعال.
#فخرالدین_عراقی
@khaksarx🕊
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
﷽
وجود متعلق به خدا و شهود متعلق به عبد است كه دو روى يك سكه اند.
خدا در همه چيز حاضر است و خودش را در همه چيز ميبيند و بشر به اندازهء استعداد خود حضور او را در همه چيز شهود ميكند.
وجود متعلق به باطن(حق) و شهود مربوط به ظاهر(خَلق) است.
#ویلیام_چیتیک
@khaksarx🕊
وجود متعلق به خدا و شهود متعلق به عبد است كه دو روى يك سكه اند.
خدا در همه چيز حاضر است و خودش را در همه چيز ميبيند و بشر به اندازهء استعداد خود حضور او را در همه چيز شهود ميكند.
وجود متعلق به باطن(حق) و شهود مربوط به ظاهر(خَلق) است.
#ویلیام_چیتیک
@khaksarx🕊